این شاعر کرمانشاهی روز سهشنبه درباره شکلگیری ایده سرایش اوستا به صورت نظم به خبرنگار ایرنا گفت: مهمترین نیاز هر انسان بعد از حوایجِ طبیعی، آموختن و کسب دانش است و بهترین منبع برای این منظور مطالعه کتاب، تحقیق و تفکر است.
«شاهرخ کاکایی» افزود: خوب به یاد دارم هنگامیکه برای اولین بار کتاب وزین اوستا را میخواندم تقریباً چیز زیادی متوجه نمیشدم، لذا برای بار دوم و سوم آن کتاب ارزشمند را خواندم تا به عمقِ کلام اوستا پی ببرم.
به گفته وی، آنزمان بود که تصمیم گرفتم قسمتهای مهمی از بخشهای اندکی از اوستا که از نیاکان برای ما بجا مانده است را با زبانی آهنگین و روان به نظم در بیاورم آن هم به صورت مثنوی و شعر ده هجایی ایران باستان که به کلام اوستا بسیار نزدیک باشد تا توده مردم دوستار فرهنگ کهن ایران بتوانند از آن بهرهمند گشته و هر خواننده خوش ذوق با خواندن آن بتواند هم به محتوای گرانبار اوستا پی برده و هم از خواندن آن بیتها لذت ببرد و با باورهای مردم ایران باستان آشنا شود تا پایههای اصلی زندگی خود را بر نیکی در کردار، راستی در گفتار و روشنی در پندار بنا نهاده و به ایرانی بودن خود افتخار کند.
کاکایی که سال ۱۳۴۵ در کرمانشاه متولد شده و هم اکنون در بازار مشغول به کار است، ادامه داد: با تلاشی مستمر در کنار کارهای روزمره سالهای متمادی مشتاقانه به صورت شبانه روز با اندیشهای ژرف کوشیدم و به لطف دادگر دانا خدای بزرگ موفق شدم کتاب پندِ تشتِ زرّ را به رشتهی تحریر در بیاورم.
وی گفت: این کتاب حاوی حدود ۶ هزار و ۴۰۰ بیت مثنوی ده هجایی است که با تلفیقی از کلامِ گُهربارِ اوستا (حدود ۷۰ درصد) و همچنین ذهن خود (حدود ۳۰ درصد) که آن هم بی شک به مدد حق بوده است آماده ارائه به دوستاران فرهنگ گردانیدم.
کتاب پیشِ رو حاصل گنجینه قلب، شکوفایی قلم، رنج بسیار و عمقِ اندیشه است، آن را به تمام عاشقان فرهنگ غنیِ کهن و پیشرو ایران و همچنین جامعهی فرهنگ دوست جهان تقدیم میدارم.
وی که پیش از این کتابی با عنوان "سوار نخست" که زندگی نامه کوروش بزرگ به نظم است را منتشر کرده است افزود : در این کتاب بعد از سرودههای زرتشت و یسنا هوم، بیشتر به یشتها اشاره شده است که آن نمایی از اعتقادات، فرهنگ و باورهای مردم ایران باستان و همچنین چگونگی آداب و رسوم و تقابل با دشمنانشان میباشد که حدود سه هزار سال پیش میزیسته اند. یشتها ستایش و نیایش ویژهی امشاسپندان و ایزدان(فرشتگان) یا همان برگزیدگان خدای بزرگ است.
کاکایی میگوید ایرانیان باستان باور داشتند که خدای بزرگ جهان را در ۶ روز آفریده است و طول آن ۶ روز که خدا جهان را آفریده است برابر با یک سال خورشیدی بوده است. این زمانهای ۶گانه آفرینش را گاهانبار یا گهنبار می نامیدند و هنگام فرا رسیدن آن روزها مردم ایران به مدت پنج روز جشن میگرفتند و به نیازمندان کمک میکردند.
او ادامه داد : مردم ایران باستان یکسال خورشید را به دوازده ماه تقسیم کرده بودند و نام امشاسپند و ایزدان(فرشتگان) را بر روی ماهها گذاشته بودند. روزهای یکماه نیز هر کدام به نام یک امشاسپند و یا ایزد و یا یکی از صفت های خدای بزرگ نامگذاری شده بود که هر کدام نگهبان روز خود بودند.
این کتاب با صفحهآرایی هستی مرادی و طراحی جلد فاطمه یزدانی فر به به چاپ رسیده است.
نظر شما