نشستن پای سخنان سرداری که برنامه کاری و روزانه اش منظم و پرحجم است؛ دشوارتر از آن چیزی بود که فکر میکردیم اما وقتی گفتیم موضوع شهید سلیمانی است و مرور گفتهها و ناگفتهها از سردار میدان؛ با اشتیاق پذیرفت که ۶ صبح جمعه ای مهمانش باشیم. دیوارهای دفتر سردار یادآور خاطرهای از چهل سال انقلاب و نظام بود؛ تصاویری از امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب، رهبری، شهدا، هم رزمانش و چشمگیرتر از همه شهید سلیمانی. رفیقی که سالها دوشادوش او جنگید و هنوز هم با یادآوری نام حاج قاسم اشکِ گوشه چشمش از نظرها دور نمیماند. نیمی از زندگی جهادی اش را در رکاب شهید باکری بوده و نیم دیگرش را همراه شهید سلیمانی. خوشرویی و مهربانی همرزم سردار سلیمانی که بارها به آن افتخار میکند، سبب شد که گفت و گو جذاب تر از آنچه پیش بینی کرده بودیم، شود.
در طول گفت و گو وقتی با دست به تصویر رفقای شهیدش اشاره می کند، ناخودآگاه حسرتی به صدایش می دود و با آهی عمیق و نجیبانه از آرزوی شهادتش می گوید. ارادت به سردار سلیمانی را اشک ها و بغض های ناتمامش گواهی میدهند و داغی را حس میکنی که هنوز تازه است و شوری که هنوز در سینه جاری است از یاد حاج قاسم. دلتنگی اش عیان است و وقتی می پرسم؛ کجا بودید و چه میکردید وقتی خبر شهادت سردار را دادند؛ بی تاب می شود و در روانه اشک می گوید: بهخدا قسم سختی شنیدن خبر شهادت حاجقاسم از سختی دیدن دست و پا زدن برادرانم بیشتر بود.
آنچه در ادامه میخوانید بخش اول گفت و گوی خبرنگار ایرنا با سردار نوعیاقدم است
سردار حاج رحیم نوعیاقدم در ابتدای گفت و گو از توصیف شخصیت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی سید الشهدای مقاومت گفت و با اشاره به آثار شهادت حاج قاسم گفت: در جریان شهادت سردار سلیمانی، شاهد دو اتفاق نادر در کشور بودیم. اول دیدیم که قهرمان خود را چگونه به آغوش کشیدند و به تاسی از ملت ایران و یا ملت ایران به تأسی از آزادگان یا آزادیخواهان جهان صحنه های منحصر به فرد و نادری خلق کردند.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس افزود: امروز همه آحاد ملت در سلیقهها، باورها، اعتقادات، فرهنگها، زبانها و در مذاهب مختلف، از سردار سلیمانی بعنوان قهرمان ایرانی و آزادیخواهان بینالمللی و منطقهای و مقاومتی از ایشان به عنوان قهرمان جهان اسلام یاد میکنند.
نوعیاقدم با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب درباره سردار شهید سلیمانی گفت: حضرت آقا موضوعات و مباحث ارزشمندی درباره سردار دلها داشتند. اینکه فرمودند سلیمانی را فرد نبینید، سلیمانی یک مکتب است. یا در زمان شهادت این سردار بزرگوار هم آقا فرمودند، سردار سلیمانی مکتب است. حاج قاسم امروز الگو، اسطوره و شاخص است و ویژگیها و برجستگیهای فراوانی دارد و با کلام بسیار ارزشمند رهبری در میان شهدای همتراز خود ویژگی خاصی پیدا کرده است.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس با اشاه به محتوای تولید شده درباره سیدالشهدای مقاومت در دو سال اخیر گفت: بعد از گذشت دو سال از شهادت سردار سلیمانی، بیش از ۳۰۰ عنوان کتاب در مورد وی نوشته شده است. منتهی اشکال این کتابها این است به لحاظ محتوایی کنترل نشده و برخی از کتابها بهدلیل احساسات پاک مردم نسبت به قاسم سلیمانی حالت تجاری پیدا کردهاند و بعضا محتوای این کتابها در شأن این شخصیت بزرگوار نبوده است. در بسیاری از مسائلی هم که نوشته شده یا بسیار ضعیف و ناپیدا به مکتب بودن قاسم سلیمانی پرداخته شده است.
مولفههای مکتب سردار سلیمانی از زبان ابوحسین/ برای سلیمانی شدن چه باید کرد
وی یادآورشد: بهندرت شخصی را دیدهام که به شکل میدانی از سردار سلیمانی اطلاعاتی داشته و مولفههای مکتب وی را ارائه دهد اگر هم کسی چنین اطلاعاتی داشته باشد، من ندیدهام.
نوعیاقدم با بیان اینکه باید این مولفهها را تبدیل به فرهنگ و ادبیات کنیم، گفت: من به نقاط مختلف کشور که سفر کرده و با مردم صحبت میکنم، سنین، صنوف، جنسیت مختلف، زن و مرد، کوچک و بزرگ، کسبه، بازاری، دانشآموز، دانشجو و نظامی همه میخواهند قاسم سلیمانی شوند و میخواهند بدانند برای این منظور چه کاری باید انجام دهند.دو سال است نهادها و دستگاههای علمی، پژوهشی، دانشگاهی، حوزوی، تحقیقی عنوان میکنند که حاج قاسم را دوست دارند عکس وی را بنر میکنند و بر سینه خود میزنند اما تاکنون کسی نسخهای ارائه نکرده تا اگر کسی مراجعه کرد و گفت میخواهد قاسم سلیمانی شود به او بگوییم چه کارهایی انجام دهد.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس با تفکیک مولفههای مکتب سردار سلیمانی به سه قسمت مدیریتی، مقاومتی و تربیتی گفت: مولفه مدیریتی به صورت عام مطرح میشود و مولفههای تربیتی و مقاومتی هم به قول علما در دل بند مدیریتی مستتر است.
یار و همرزم شهید سلیمانی اضافه کرد: اولین موضوع، خدایی بودن قاسم سلیمانی است. دوستداران قاسم سلیمانی اگر ادعایی بر حب قاسم سلیمانی دارند باید مسیر خود را در مسیر او قرار دهند زیرا نمیتوان کسی را حسینی دوست داشت اما خدای نکرده یزیدی عمل کرد.
این رزمنده دوران دفاع مقدس بیان کرد: به اعتقاد من قاسم سلیمانی قهرمانی خود را از خدایی بودن خود گرفته بود. اگر بخواهیم در این زمینه بحث عامیانه داشته باشیم باید گفت انسانها میتوانند در مسائل مختلف قهرمان باشند؛ به عنوان مثال ما میتوانیم در رشته ورزشی، مطالعات و تحقیقات در رشتههای مختلف کاری، تخصصهای مختلف و منحصر به فرد قهرمان داشته باشیم. در این بین قهرمانی که خداپایه، باورپایه، ایمانپایه، اعتقاداتپایه و توکلپایه باشد، کاملترین نوع قهرمانی به شمار میرود. اینکه حاج قاسم چگونه توانست همه سلیقهها را بهکار گیرد به این دلیل است از جعبه تقسیم خداوند وارد شده و این کار خداست. قاسمسلیمانی به خدا باور و اعتقاد راسخ داشت و خداوند به خاطر اینها قاسم سلیمانی را الگو، اسطوره و قهرمان قرار داد.
وی افزود: سه نوع خداییبودن داریم، برخیها بظاهر خدایی بوده و فقط تظاهر میکنند و در باطن و عمل، بویی از رضای خدا نبردهاند. دسته دوم افرادی هستند که خداییاند، باطن خدایی هم دارند، اما قدرت خارج شدن از خود را ندارند و کاری هم با شخص دیگری ندارند. اینها افرادی خوب، مومن، مخلص هستند خمس و زکات و خیرات میدهند، نماز شب و نافله میخوانند و اخلاق خوبی هم دارند این دسته افراد خودشان هستند و خدایشان. این افراد کاری با بیرون ندارند و در اتفاقات از محور خداییبودن برای ایفای نقش استفاده نمیکند.
نوعیاقدم ادامه داد: قاسم سلیمانی مورد سوم است. در تقسیمبندی عنوان کردم که قاسم سلیمانی به شکل پوستهای، میانی و هستهای خداپرست، خداجو، بنده مخلص خدا بود. فردی بود که هم در ظاهر عمل بندگی کرده و به صورت فردی عمل کرده، دیگران را هم برای خدایی بودن، رهبری و فرماندهی میکند.
وی خاطرنشان کرد: این افراد مرجع، محل پناه، فرمانده و راهبر هستند، و خدای متعال در مدیریتها، راهبردها، ارتباطات، اخلاق، اشتباهات، طرحریزیها، تفکرات و تدبیر آنها نقش دارد و راه و مسیر آنها مشخص است. در اینجا وظیفه علما، دانشمندان، اهل علم، مراکز پژوهش و دانش این است که خداییبودن قاسم سلیمانی را تعریف و تفسیر کنند و نسخه عملی از او ارائه دهند تا هر شخصی بخواهد مانند قاسم سلیمانی خدایی شود بداند که چه باید بکند.
نوعیاقدم ادامه داد: اینکه چرا حاجقاسم در شرایط و بحرانهای مختلف رفتارها و عکسالعملهایی مانند دستپاچگی و سردرگمی، از خود درآمدن و رفتار غیرعادی از خود نشان نمیداد به این دلیل بود که سکینه قلبی داشت. مطمئنا قدرت، مقام، پول، ثروت، فیزیک این دنیا(فیزیک بدن) هیچکدام نمیتواند در شرایط مرگ و حیات به انسان سکینه قلبی دهد جز اینکه قلب انسان، الهی و خدایی باشد.
این همرزم سردار سلیمانی اضافه کرد: دومین مولفه مدیریتی مکتب قاسم سلیمانی، اهل بیتی بودن وی است. اینکه چرا خداوند اهل بیت را در مسیر ما قرار داده به این دلیل است که اهل بیت مطمئنترین، بهترین، عالیترین، ارزشمندترین، ماندگارترین، موثرترین، تربیتیترین مسیر رسیدن به خداوند هستند و اگر الگوی انسان برای رسیدن به خدا در زندگی عادی الگوی اهل بیت باشد، میتواند قضایا و مسائل خود را حل کند.
نوعی اقدم در ادامه با ذکر خاطره ای از سردار سلیمانی و تبلور روحیات خدایی و اهل بیتی بودن ایشان گفت: در عملیات شرق سوریه زمانی که میخواستیم به سمت بوکمال برویم، در قرارگاه پادگان سین به اتفاق سردار سلیمانی نشسته بودیم که عکسی هم از من و سردار بزرگوار در این عملیات موجود است. در تقدم ورود به صحنه عملیات، قرارگاه حضرت زینب(س) اولین یگانی بود که باید عملیات را انجام میداد. یعنی من باید خط را میشکستم و کلید ورود به عملیات، قرارگاه ما بود. از حاجقاسم سوال کردم فرمانده این عملیات چه کسی است؟ آیا بشار اسد، سید حسن نصرالله، شما یا روسها فرمانده این عملیات هستید؟ میخواهم بدانم با چه کسی طرف هستم. حاجقاسم تبسمی کرد و خطاب به من گفت ابوحسین، فرمانده کل قوا در سوریه حضرت زینب(س) است و هیچکس دیگری فرمانده نیست و با خانم زینب طرف هستی.
این فرمانده مدافع حرم افزود: همه دنیا بشار اسد، سید حسن نصرالله، روسها و ارتش میگویند حاجقاسم فرمانده است اما او بیان میکند که زینب سلامالله. این چه ادبیات، نگاه و باوری است؟ مگر نماد زینب(س) یک ضریح نیست؟ اینکه این ضریح در مسیر رسیدن به هدف یعنی غلبه بر دشمن و در جنگ چگونه میتواند مصباحالهدی و سفینة نجات باشد، همانا نشان دهنده باور و اعتقاد ایشان به اهل بیت است.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس تصریح کرد: برخی مواقع ما به ظاهر به اهل بیت قسم میخوریم و به آنها متوسل میشویم و چیزی هم از آن حاصل نمیشود، علت آن است که ما پوستهای کار میکنیم. حاجقاسم به معنای واقعی کلمه در عمل متوسل و متوکل به اهل بیت بود. اگرعمقیابی و ریشهیابی کنیم، میبینیم که توسل به اهل بیت و استعانت و کمک خواستن و همچنین اهل بیت را در سختیها مسیر و محور پشتوانه قرار دادن، دل سپردن، تکیه و اتکا کردن و با نام و یاد اهل بیت در تهدیدات آرامش و سکینه پیدا کردن جزو مولفههای تحقیقی است و این موضوعات باید ریشهیابی شده و بیان شود. زیرا حاج قاسم مکتب است.
روایت نوعی اقدم از ولایت پذیری حاج قاسم
وی با اشاره به ولایتپذیری اعتقادی حاجقاسم گفت: برخی عنوان میکنند حاجقاسم ولایتپذیر و برخیها هم میگویند سرباز ولایت بود. من این را تغییر دادم زیرا روی این موضوع تحقیق بسیاری انجام دادم. حاجقاسم ولایتپذیر و مطیع اعتقادی بود، او هم به ولایت فقیه و هم به اصل ولیفقیه و شخص ولیفقیه معتقد است. ولایت فقیه و اطاعت و تبعیت از اصل ولایت فقیه و بسیاری از اصول دیگر در قانون یک اصل است. اما اعتقادی بودن، باور داشتن و در صحنه عمل کردن، به اطاعت از شخص ولی فقیه برمیگردد. اکنون در جامعه بسیاری مدعیاند که سرباز حضرت آقا هستند اما اینها در پوسته مانده اند. بهترین مثال برای اثبات این موضوع است که سخن این افراد فقط در حد کلام، حرف، پرداختن، نوشتن، انشاکردن، مقاله، روزنامه و مصاحبه است. برخی هم در لایه وجودی با سلولها، مویرگها و ضربان قلب خود به اصل ولایت فقیه معتقد و مطیع شخص ولی فقیه هستند.
این همرزم سردار سلیمانی ادامه داد: اعتقاد به اصل ولایت فقیه یک حکم است و مطیع شخص ولی فقیه بودن حکم دیگری است و البته نه فقط در پرداخت خمس و زکات و انجام احکام شرعی بلکه در اجرای فرمان جهادی است. وقتی به حاجقاسم امر میشود که برود و به ارتش سوریه کمک کند زیرا بشار اسد باید بماند، حاجقاسم اطاعت امر میکند.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس خاطرنشان کرد:همه دنیا میگویند اسد باید برود و تجربههای دنیا را به رخ میکشند، اینکه چرا اسد باید برود به این دلیل است که آمریکا اراده کرده که اسد برود، زمانی آمریکا اراده کرد صدام برود پس صدام رفت، زمانی هم که آمریکا اراده کرد سرهنگ قذافی لیبی برود او هم رفت.
نوعیاقدم تصریح کرد: آقای اردوغان برای ما پیغام فرستاد که «آمریکا اراده کرده اسد برود، پس میرود، خودتان را خراب نکنید» اما رهبر معظم انقلاب فرمودند: آمریکا غلط میکند چنین ارادهای کرده و امر کردند «قاسم بلند شو برو»، زیرا اسد باید بماند.
وی با بیان اینکه رابطهای در ابلاغ و اجرای فرمان وجود دارد، ادامه داد: حضرتآقا میداند با چه کسی صحبت میکند و میداند این فرمان غیرممکنها را ممکن میسازد، ایشان میداند این شخص یعنی حاجقاسم میرود یا فرمان را اجرا میکند و یا برنمیگردد. این اطاعت اعتقادی و فردی است.
این فرمانده جبهه مقاومت عنوان کرد: ما در ایران مسلمان و شیعه هستیم، کشور، انقلاب و امام و رهبر را هم دوست داریم. به اذعان تحلیلگران، تئوریسینها، شخصیتشناسان، حکومتشناسان و انقلابشناسان دنیا، رهبران ما هم امام راحل(ره) و هم رهبر معظم انقلاب منحصر به فرد وعالیترین سکاندار هستند بنابراین از آنها اطاعت امر میکنیم.
نوعیاقدم بیان کرد: حاج قاسم قادر بود همه افرادی که در دنیا به لحاظ اعتقادی، فرهنگی ملیت، زبان، موضعگیری سیاسی و ذائقهها و سلیقهها با همه متفاوت هستند را بسیج کرده و کنار هم قرار دهد و برای اجرا و اطاعت از فرامین امام و رهبر، فرماندهی و رهبری کند. البته نه در میدان ورزش، نماز جمعه، نماز جماعت، راهپیمایی و عید فطر و عبادت بلکه در میدان مرگ، حیات و جهاد. چراکه میبیند انسانها در کنارش بر زمین میافتند و شهید میشوند و باز هم این راه را میروند و این موضوعی است که باید بررسی شود.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس گفت: این اطاعت سربازی اعتقادی حاجقاسم در این سه لایه بسیار منحصر به فرد است. من در این مدت دو سال بعد از شهادت حاج قاسم، شخصی را ندیدم که ادعا کند او را میشناسد و اینقدر ظریف و عمیق به ابعاد شخصیت او بپردازد و به دانشمندان، پژوهشگران و محققین بگوید که برای شناختن ابعاد شخصیتی حاجقاسم از این آدرس شروع کنند و کار را پیش ببرند. من بسیار امیدوار هستم و البته این را خدا به دل من گذاشته که ما برای اولین بار این بحث را اینگونه انجام دهیم. خود من هم تا به حال اینگونه درباره این شهید بزرگوار بحث نکردهام اما روی موضوعاتی که مطرح میکنم بسیار فکر کردهام.
وی مدیریت و دشمنشناسی حاجقاسم را مولفه دیگر مکتب حاج قاسم عنوان کرد و گفت: دشمنشناسی سه لایه دارد؛ مقیاس جهانی، مقیاس منطقهای و مقیاس میدانی، ما نظامیان موضوع دشمنشناسی را در سه واژه دشمنشناسی در فوقاستراتژی، دشمنشناسی در استراتژی و دشمنشناسی در تاکتیک میدانیم.
این یار و همرزم شهید سلیمانی اضافه کرد: حاجقاسم باهوش، ذکاوت، هوشیاری، بصیرت، علم، مطالعه، تسلط و داشتههایش در هر سه این موضوعات متبحر بود. حاجقاسم جلسه برگزار میکرد و عنوان میکرد که دیدید دیروز ترامپ درباره چه موضوعی صحبت کرد، بعد میگفت ما باید پاسخ ترامپ را در اینجا بدهیم. او میدانست هدف ترامپ از موضعگیری که انجام میدهد، چیست و میگفت عکسالعمل ما به موضعگیری او باید چگونه باشد.
حاج قاسم بر دیپلماسی و میدان مسلط بود/ عکس العملهای احتمالی دشمن را پیش بینی میکرد
نوعیاقدم عنوان کرد: حاجقاسم در مقیاس جهانی بر موضعگیریها، دیپلماسیها و حرف سخنگوها در مقابل ایران و در قالب برجام، تهدیدات، تحریمها و گزینههای مختلفی که ادعا میکردند، مسلط بود و آن را به مقیاس منطقهای ارتباط میداد. علاوه بر این بر این موضوع که اگر در مقیاس جهانی این موضعگیریها و مطالب در قالب تهدید و تحریم علیه ایران وجود دارد چه اثراتی میتواند در حرکتهای ما در منطقه خاورمیانه و مقاومت داشته باشد، تسلط داشت.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس گفت: استثناییترین تسلط حاجقاسم بر دشمن و زیباترین جلوه آن در این بود که زمانی که تصمیم داشتیم عملیات انجام دهیم مشخص میکردیم که از نقطه A تا نقطه B حد واگذاری است، عمق، عرض و دشمن مشخص است، بعد من باید طرحریزی عملیات کرده و پیشنهاد میدادم که چگونه میخواهم در این نقطه عملیات انجام دهم. من دریافت ماموریت کردم و بعد برای ارائه طرح خدمت حاج قاسم آمدم و توضیحاتی ارائه کردم و او طرح مرا قبول کرد. در این جلسه حاجقاسم گفت: دشمنی که مقابل من قرار گرفته دارای این مشخصات است و در این میدان و مقابل این طرح احتمالا فلان عکسالعمل را نشان میدهد، بعد از من سوال میکرد که در مقابل واکنش دشمن چه کاری انجام خواهم داد.
نوعیاقدم خاطرنشان کرد: در واقع عمق تسلط سردار سلیمانی به ادبیات جنگ دشمن، جنس جنگ، جغرافیا، تفکر، شخصیت، فرماندهی جنگ در رده تاکتیکی مرا وادار میکرد که به خواسته و فرمان حاجقاسم پیشبینی کنم که عکسالعمل احتمالی دشمن حین عملیات چه خواهد بود و برای آن راهکار در نظر بگیرم.
وی افزود: ۹۰ درصد پیشبینیهای حاج قاسم درست درمیآمد. ما میآمدیم و(به خط میزدیم) و در مسیر درگیری، دشمن همان عکسالعملی که حاجقاسم پیشبینی کرده بود را نشان میداد اما من غافلگیر نمیشدم زیرا حاجقاسم پیشبینیها را به من گفته بود.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس ادامه داد: یک روز سردار سلیمانی به من گفت در پادگان سین مستقر شوم. من حدود ۹۰ یا ۷۵ کیلومتر تا زازان و ۱۵ کیلومتر تا شحنه، باید جاده استراتژیک دمشق- بغداد را آزاد میکردم. عملیاتی که در این مقطع توسط ارتش منظم در دل چریک نامنظم تاکنون در دنیا انجام و ثبت شده ۱۵ کیلومتر است و من باید ۹۰ کیلومتر را انجام میدادم. حاجقاسم به من گفت: آمریکا گفته این منطقه را هدف قرار میدهد و یقین دارم که میزند، به آنجا برو تا ببینیم میزند یا نمیزند، اگر زد، سلام مرا به باکری برسان.
سردار نوعی اقدم گفت: اگر نظر و تحلیل من را درباره فرمان حاجقاسم که گفت بروم و یقین داشت مرا هدف قرار میدهد و تمام تجهیزات مرا نابود خواهد کرد را سوال کنند، میگویم حاج قاسم خواست با درایت و شجاعت حمله صد درصدی آمریکاییها بر روی عملیات را در ذهن من تحقیر کند و این موضوع اتفاق افتاد. زمانی که به خط زده بودم از آنجا که حاجقاسم به من گفته بود که یقین دارد آمریکا میزند، با خود میگفتم پس چرا نمیآید و نمیزند و منتظر آمریکا بودم حاج قاسم کار بسیار مهمی انجام داد.
وحدتبخشی و انسجام بین خط مقدم و عقبه/ حاج قاسم حرکت ضد استکباری را در اقصی نقاط جهان ایجاد کرد
این فرمانده مدافع حرم در ادامه انسجام و وحدتبخشی را ویژگی دیگر سردار سلیمانی توصیف کرد و افزود: حاج قاسم قادر بود همه ظرفیتهای فردی، جمعی و گروهی را در میدان و عقبه میدان بهکار گیرد. ما در تقسیمبندی تقابل و درگیری، یک خط مقدم داریم که یک باریکه است و به عقبه، عمق و پشتیبانی آن قهرمان وابسته است. خط مقدم نمیتواند خیلی ضخیم و قطور باشد زیرا خط مقدم است. حاج قاسم قادر بود همه نیروها را در لایههای خط مقدم، خط میانی، خط عقبه و هسته پشتیبانی کرده و به وحدت و راهکار برساند و جایگاه آن را در طرح مدنظر قرار دهد و میتوانست وحدت فرماندهی ایجاد کند تا آنها بتوانند مانند حلقههای زنجیر همدیگر را یاری و پشتیبانی کنند. از نیروهای میدانی که بگذریم حاج قاسم قادر بود وحدتبخشی عمقی ایجاد کرده و به لحاظ سیاسی و گفتاری برای حرکتهای ضداستکباری در صحنه مقاومت در اقصی نقاط دنیا حامی و هوادار ایجاد کند.
نوعیاقدم خاطرنشان کرد: برخی مواقع فردی جلو میرود و به عنوان مثال به خط مقدم، لایه میانی و عقبه فکر میکند اما به موضوعات دیگر کاری ندارد، اما حاج قاسم پا را فراتر گذاشته و برای حرکت نظامی، بازدارندگی، درگیری و تقابل، آنچنان عمق بخشی ایجاد کرده که در شخصیتها، افراد، اشخاص، گروهها، NGO ها، مدافعین مظلوم و مبارزین با ظالم در همه دنیا اگر در دایره حاج قاسم قرار ندارند حامی، هوادار نزدیک و همکار او در میدان میشوند و این انسجامبخشی و وحدتبخشی حاجقاسم بسیار عالی بود.
سه لایه فرماندهی سردار سلیمانی؛ تفکر فوق استراتژیک و عمل تاکتیکی
وی تفکر راهبردی در پیشبرد امور را ویژگی دیگر سردار سلیمانی عنوان کرد و گفت: حاج قاسم برای عمل و ورود به میدان، همواره فوقاستراتژیک فکر میکرد، استراتژیک طرحریزی و تاکتیکی عمل میکرد و به هیچعنوان اینگونه نبود که تاکتیکی فکر و طرحریزی کند. حاجقاسم در همان شروع کار، انتها را میدید و با این کار میخواست توانمندیهای آخر دشمن خنثی شود.
این همرزم سردار سلیمانی افزود: ایشان در طرحریزیها نقشه را به دست میگرفت و میگفت ماژیک را به او بدهیم، در آن لحظه تن و بدن ما میلرزید و نگران بودیم که چه کاری میخواهد انجام میدهد، بعد به یک فرمانده دستور میداد تا اینجای نقشه برود و ما نمیدانستیم چند کیلومتر باید برویم.سردار سلیمانی میخواست در میدان انتهای فرماندهی، مقاومت، سازمان و مرکز هدایت دشمن را هدف قرار دهد و در این قضیه بسیار جدی بود و همواره در میدان تاکتیک، لایههای استراتژیک و فوق استراتژیک دشمن را هدف قرار میداد.
بروکراسی کاذب در مکتب سلیمانی مفهوم ندارد
این یار و همرزم شهید سلیمانی در خصوص راهکار سردار سلیمانی درباره عبور از چالشهای بروکراسی گفت: برخی مواقع در مدیریتها بینظم و فشل هستیم و یا فاقد برنامه هستیم. اخیرا هم بسیار باب شده که آن را بسیجی و جهادی مینامیم. این کار بسیار اشتباه و توهین به تفکر ادبیات بسیجی و جهادی است. حاجقاسم واقعا بسیجی و جهادی عمل میکرد. علاوه بر این بروکراسیهای کاذب در مکتب قاسم سلیمانی در رشته و شاخه مدیریت معنی و مفهومی ندارد چرا که کار باید کار انجام شود. امروز در دولتها و ادارات ما، کاغذی میخواهد از اتاقی به اتاق دیگر برود یک هفته تا ۱۰ روز طول میکشد.زمانی که میخواهند جلسه بگذارند و تصمیمگیری کنند، ۳ هفته طول میکشد، میخواهند کمیسیونی برگزار کنند و درباره طرحی اعمال نظر کنند هم به همین شکل بسیار زمانبر است.
در نظر بگیرید شخصی میخواهد کار تولیدی انجام دهد و کمیسیون باید طرح را تایید کند، ۲۰ روز الی یک ماه وقت این فرد هدر میرود اما میبینیم هنوز طرح به کمیسیون نرفته است. این موضوع نشاندهنده آن است که درباره بروکراسی مانند مکتب قاسم سلیمانی در ادارات ما عمل نشده است.
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس بیان کرد: این بروکراسیهای کاذب گاهی نشأت گرفته از ناکارآمدی، کارنابلدی، سستی و تنبلی، بیحالی و کسلی است. برخی مواقع هم آگاهانه و نشات گرفته از نفوذ دشمن و یا بهکارگیری افراد غیرمتخصص در حوزه تخصصی دیگر است که واجب میدانم در اینجا از مکتب حاجقاسم استفاده شود.
در مکتب سردار دلها، مردم آقا و ولی نعمت هستند
وی با اشاره به موضوع خدمترسانی به مردم در مکتب سردار سلیمانی گفت: در مکتب قاسم سلیمانی مردم ارباب، آقا، ولینعمت، صاحب نظام و انقلاب و عشق و میزان مشروعیت هستند، در مکتب سردار دلها همه چیز مردم هستند، و ما مدیون مردم هستیم و البته خداوند را سپاسگذارم که ما پاسداران را خدمتگزار و نوکر مردم تربیت کرده است.
این فرمانده جبهه مقاومت اضافه کرد: من به نقاط مختلف کشور میروم و با مردم صحبت میکنم و عاشقانه، صادقانه، بدون تمنا، عارفانه، عالمانه و مخلصانه به آنها میگویم نوکر آنها هستم و میگویم درجهای که رهبری با دست خود روی دوش ما گذاشتهاند به معنای این است که نوکر مردم هستیم.
برای اینکه روی تار موی کودک ایرانی غبار غم و ناامنی ننشیند، صدها بار خود را فدا میکنیم
نوعیاقدم تصریح کرد: در مکتب قاسم سلیمانی، مسئول به معنای نوکر است و الگوی ما هم امام راحل هستند. امام(ره) فرمودند به من خدمتگزار بگویید نه رهبر چرا که رهبر ما آن نوجوان ۱۲ ساله بسیجی است که نارنجک بر کمر بست و خود را زیر تانک دشمن انداخت.ما باید خودمان را فدایی و خدمتگزار مردم بدانیم. خدا را گواه میگیرم که ما پاسداران در مقام فداشدن برای مردم و برای اینکه در روی تار موی کودک ایرانی غبار غم و ناامنی ننشیند، صدها بار جان خود را فدا میکنیم و این مکتب قاسم سلیمانی است.
این یار و همرزم شهید سلیمانی توجه به خانواده شهدا را آخرین موضوع در بحث مدیریتی در مکتب سردار سلیمانی عنوان کرد و گفت: توجه به خانواده شهدا وعمل به سیره، ادبیات، فرهنگ، تفکر، ترنم، آثار، وصیتنامههای شهدا جزو ادبیات مکتب قاسم سلیمانی است و باید در مدیریت، سیره، روش، خدمتگزاری الگوی مسئولین خصوصاً مسئولین دولت انقلابی قرار گیرد. در یک کلام به دولت انقلابی این را میگویم که ما نوکر شما هستیم اما انسان تنها با بیان انقلابی بودن، انقلابی نمیشود، در حاکمیت، خدمتگزاری و نوکری انقلابی، جامعه و مسئولین ما نسبت به گذشته به تغییر نیاز دارند، البته ما نمیگوییم افراد باید تغییر کنند اما ادبیات و رفتار باید تغییر کند.
وی ادامه داد: نباید فردی را که هشت سال در دولت قبل(روحانی) و ۸ سال قبل از آن هم در دولت (آقای خاتمی) بوده، اکنون شما هم او را نگه دارید زیرا این فرد قادر نیست در ادبیات رفتاری خود تغییر ایجاد کرده و آنرا سیره، شیوه، تفکر شهدا قرار دهد. اگر این شخص که تا دیروز به مردم میخندید امروز هم بخندد، در این دولت انقلابی در مقام خدمتگزاری چه تغییری حاصل شده است؟
فرمانده سابق قرارگاه زینب سپاه قدس خاطرنشان کرد: باید به سمت شهدا و دهه ۶۰ برگردیم، باید برادریها، امانتداریها، دوستیها، صفا، صمیمیت، عشق، شهامت شجاعت، اخلاص، صداقت به جامعه بازگردد اگر این اتفاق بیفتد، خدای امروز همان خدایی است که در دهه شصت در مقابل دشمنان اسلام و انقلاب و اجماع جهانی به ما کمک و اکنون هم ما را یاری خواهد کرد.
گفت و گو از سمیه لاری
نظر شما