محمدعلی آسودی در گفت و گو با خبرنگار سیاسی ایرنا در توصیف شخصیت سردار شهید حاجقاسم سلیمانی گفت: شخصیت نظامی سردار سلیمانی در دوران دفاع مقدس بیبدیل بود. او یکی از چند فرمانده شاخص خط شکن بود و معمولا کارهای سخت را میپذیرفت و مجموعه لشکر ۴۱ ثارالله را به گونهای آماده داشت.
مسئول تبلیغات جبهه و جنگ قرارگاه کربلا در زمان جنگ عنوان کرد: در عملیات کربلای یک که رژیم بعث مهران را با کمک منافقین اشغال کرده بود امام (ره) فرمودند: مهران باید آزاد شود. آن زمان در تیرماه و اوج گرما بود مهران هم منطقه بسیار گرم و داغی است، باید لشکری به ارتفاعات قلاویزان که مشرف بر مهران است میرفت و ابتدا آنجا را میگرفت که کار سختی بود.
آسودی تصریح کرد: در مجموعه سپاه به این شکل مرسوم بود که فرمانده لشکر باید داوطلبانه میپذیرفت و کار دلی بود. اینطور نبود که امر صادر شود، فرمانده بگوید رفتم اما نشد. زمانی که موضوع آزادسازی مهران در قرارگاه مطرح شد سردار سلیمانی داوطلب این کار شد.
وی اعتقاد به مسائل معنوی را بعد دیگر شخصیت وی عنوان کرد و گفت: سردار سلیمانی همواره مسائل معنوی را با مسائل عملیاتی تلفیق میکرد. وی همه شناساییها، طراحیها، عقلانیت و مدیریت را اجرا می کرد اما جاهایی قدرت و توان ما نمیرسید زیرا دشمن قدر بود و ۴۷ کشور پشت او بودند. شهید سلیمانی در چنین شرایطی عنوان کرد گردانی دارد که به لحاظ معنوی بسیار آماده هستند. زیرا باید گردانی را همراه خود میبرد که بتوانند خط را بشکنند و راه را باز کنند تا لشکرهای دیگر بتواند عبور کنند.
میگفت رزمندان امانت مردم هستند
این فرمانده دوران دفاع مقدس افزود: حاجقاسم در دوران جنگ نیابتی در عراق اقدامات بسیار مهمی انجام داد و جلوی پیشروی داعش به سمت بغداد، نجف، کربلا و مرز ایران را گرفت. مستندهایی که از ایشان منتشر میشود را بررسی کنیم میبینیم که چگونه وارد میدان میشود، شناسایی میکند و ابتدا خود اشراف اطلاعاتی پیدا کرده و توجیه میشود.
پیشکسوت دفاع مقدس عنوان کرد: حاجقاسم میگفت تا زمانی که خودم به میدان اشراف پیدا نکنم نمیتوانم رزمندگان را جلو بفرستم زیرا آنها امانت مردم هستند و اگر بیجهت تیر بخورند و شهید شوند باید پاسخگو باشم.
آسودی خاطرنشان کرد: استکبار و صهیونیسم برنامهریزی کرده بودند که ابتدا عقبه دفاعی ایران یعنی سوریه، عراق و لبنان را بزنند و بعد به سراغ ایران بیایند. داعش و جبهةالنصرة رسما اعلام کرده بودند هدف ازعملیاتهایی که در سوریه و عراق انجام میدهند، ایران است. آنها عنوان کرده بودند، وارد ایران میشویم و آنچنان حمام خونی راه بیندازیم که بشریت در تاریخ ندیده باشد.
یار و همرزم سردار سلیمانی ادامه داد: کمک به مردم این کشورها و نجات آنها از اهداف اصلی شهید سلیمانی بود اما هدف دیگرایشان، این بود که بتواند جلوی پیشروی دشمن را بگیرد که به مرزهای ایران نرسند. رهبر معظم انقلاب هم فرمودند که مدافعین حرم بیش از هزار و دوهزار کیلومتر آنطرفتر رفتند و جلوی دشمن غداری ایستادند که اگر نمیرفتند باید در تهران، کرمانشاه و همدان با آنها میجنگیدیم.
آسودی با ذکر حوادث سالهای 94 و 95 و محاصره شهر حلب، گفت: در سال ۹۴ و ۹۵ شهر حلب در محاصره کامل قرار داشت. این شهر باید حفظ میشد. در آن محاصره کامل، فرماندهان به حاج قاسم اصرار میکردند که از منطقه حلب خارج شود اما او قبول نمیکرد، دلیل و استدلالی هم که به لحاظ نظامی، عقلانی و فرماندهی مطرح میکرد، کاملا پذیرفتنی بود.
وی یادآور شد: سردار سلیمانی عنوان میکرد تا زمانی که من اینجا هستم همه نیروها اعم از فرماندهان و مدافعان حرم احساس امنیت میکنند اگر من بروم این احساس از این نیروها گرفته میشود و منطقه به هم میریزد. سردار سلیمانی به منطقه حلب و اطراف آن میآمد و تمام خطوط را بازدید میکرد. دستوراتی میداد، راهنماییهایی میکرد و میدیدیم راهنماییها وی چقدر دقیق است. به عنوان مثال میگفت تانک شما نباید در خط مقدم قرار بگیرد و باید عقبتر باشد. حاجقاسم دقیقاً فرمانده میدان بود و بیجهت به وی لقب مرد میدان ندادهاند، شهید سلیمانی مرد میدان خطر در همه ابعاد بود.
وی یادآور شد: تمام فرماندهان دنیا، ناتو و آمریکا از این تدابیر، فرماندهی، هوشیاری و فرمانده میدان بودن شهید سلیمانی که چگونه توانست حلب را از محاصره کامل آزاد کند و اینکه چگونه توانست بوکمال را بگیرد در تعجب بودند.
مسئول کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم افزود: رزمندگان فاطمیون، زینبیون، حیدریون، حشدالشعبی و حزبالله لبنان ارتشهای بینالمللی هستند که حاجقاسم فراهم کرده بود و هماهنگ کردن این رزمندگان با توجه به تفاوت در فرهنگها، شیوهها، گویشها و زبان کار بسیار دشواری است. اما سردار سلیمانی با تدبیر و فرماندهی بینظیری که از دوران دفاع مقدس هم تجربه و کسب کرده بود، توانست این رزمندگان را بهخوبی هماهنگ کند و سوریه را از آستانه سقوط کامل نجات دهد.
آسودی، بعد معنوی شخصیت حاجقاسم را بینظیر توصیف کرد و ادامه داد: تصاویری که وی در کنار حرم حضرت موسیالرضا(ع) در حال نماز از او منتشر شده، آنچنان گریه میکند که شانههای او تکان میخورد نماز شبها، شبزندهداری و سوز و اشکهای وی واقعاً عجیب و تماشایی و سخنرانیهای معنوی او واقعا بینظیر بود. حاجقاسم معتقد بود غیر از آنچه که در توان داریم باید با توکل به خدا و توسل بر اهل بیت کار کنیم. قرآن خواندن و زیارت خواندنها وی بینظیر بود.
اگر میخواهیم مانند سلیمانی باشیم باید برای مردم دل بسوزانیم
یار و همرزم شهید سلیمانی با اشاره به بعد اجتماعی شخصیت حاجقاسم گفت: سردار سلیمانی به دیدار خانواده شهدا و فرزندان آنها و همچنین افراد بیبضاعت میرفت. اینها مولفههای مکتب شهید سلیمانی است و اگر میخواهیم مردمی باشیم باید مانند حاجقاسم عمل کنیم، و برای مردم و مشکلات مردم دل بسوزانیم.
وی در ادامه با ذکر خاطره ای از ابعاد معنوی شخصیت سردار سلیمانی گفت: نیرویی که میخواهد به عملیات نزدیک شود نیاز به دو مولفه معنویت و روحیه دارد و اگر این دو مولفه را در اوج داشته باشد، دنیا هم نمیتواند جلوی او بایستد. هر کسی که در دو مولفه معنوی و روحی کم میآورد برای اینکه به اصطلاح شارژ شده و روحیه اش ارتقا پیدا کند، شهید سلیمانی با یک حضور و سخنرانی این دو مولفه را در او ایجاد میکرد.
مسئول تبلیغات جبهه و جنگ قرارگاه کربلا در زمان جنگ بیان کرد: در منطقه حلب فاطمیون در حال آماده شدن برای عملیات بودند. در آن زمان ایام محرم بود و همانگونه که رسم داشتند سر و روی خود را آغشته به گِل کرده بودند که هم عزاداری امام حسین(ع) را انجام دهند و هم برای عملیات آماده شوند. حاجقاسم در جمع گردان و تیپی که آماده رفتن به عملیات بود رفت، با یکایک این افراد صحبت و احوالپرسی کرده و آنها را در آغوش گرفت و مطالبی به آنها گفت. این دیدار بسیار کوتاه بود ولی چنان تاثیر معنوی و روحی بر این رزمندگان گذاشت که بینظیر بود.
سرداراسودی خاطرنشان کرد: سردار سلیمانی ابعاد معنوی را در هر مجموعه رزمنده و مدافع و نیروی جبهه مقاومت اعم از شیعه و سنی که در اختیار داشتند، ایجاد میکرد. اعضای حماس و جهاد اسلامی با وجود اینکه اهل تسنن هستند اما زمانی که با شهید سلیمانی مواجه میشدند میگفتند که یکی از بهرههایی که ما از شهید سلیمانی میبریم، بهره معنوی است.
پیشکسوت دفاع مقدس درباره تداوم راه و مرام سردار سلیمانی گفت: حتما اثرات و برکات شهید سلیمانی از زمان حیات ایشان بیشتر خواهد بود. این سردار بزرگوار به شکلی عمل کرد و خاطرات، دستنوشتهها و تصاویری از خود باقی گذاشت که به رزمندگان و نیروهای مسلح و همه افراد در ابعاد مختلف این خط را میدهد که به آن سمت و سو بروند.
وی خاطرنشان کرد: اکنون ما میبینیم که جوانان برومندی که چه پرورش یافته زمان حیات شهید سلیمانی یعنی مدافعان حرم بودند و چه بعد از اینکه وی به شهادت رسیده، محکمتر شده و استقامت آنها بیشتر شده است. ما هر کجا که برای سخنرانی حضور پیدا میکنیم همه میگویند ما حاجقاسم هستیم و این شعار «ما همه حاجقاسم هستیم» یا اینکه «همه ما قاسم هستیم» مرد و زن و کوچک و بزرگ این شعار را میدهند.
آسودی یادآور شد: زمانی شخصیت فردی فقط بعد نظامی دارد و نمیتواند الگوی همه باشد، اما شهید سلیمانی تبدیل به الگو برای ایران، منطقه و جهان شده است. مردم تاکنون راه را خوب ادامه دادهاند و همه قسم یاد کردهاند که رهرو راه امام و شهدا و خصوصا شهید حاجقاسم سلیمانی هستیم.
مردم سردار سلیمانی را در کنار خود میدیدند
وی درباره راز محبوبیت سردار سلیمانی در میان اقشار، اقوام و مذاهب و گروههای سیاسی گفت: یکی از رمز و رازهای موفقیت حاج قاسم این بود که او خدایی بود یعنی فقط با خدا معامله میکرد. اهل اینکه خودنمایی کرده و برای نفس خود کار کند نبود زیرا اخلاص داشت و فقط برای خدا کار میکرد و یکی از رمزرها موفقیت او بود.
مسئول کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم مردمی بودن و در میان مردم بودن را از دیگر خصوصیات این شهید بزرگوار توصیف کرد و با ذکر خاطرهای از شهیدسلیمانی گفت: سردار سلیمانی نقل میکرد که زمانی در خیابان به همراه خانواده و دختر خود در خیابان در مکانی ایستاده بودند چند خانم که حجاب مناسبی هم نداشتند وقتی کنار ما رسیدند ما را شناختند و با ما سلام و احوالپرسی کردند و اجازه خواستند که با خانواده عکس بگیرند و ایشان پذیرفته بودند.
وی ادامه داد: با مردم بودن و در میان مردم بودن از خصوصیات ایشان بود. خود من چند سفر همراه سردار سلیمانی از کرمان به تهران و جاهای دیگر بودم، زمانی که از هواپیما پایین میآمد به پاویون نمیرفت و به میان مردم میآمد و با آنها سوار اتوبوسها میشد، به سالن فرودگاه میآمد و مردم میدیدند که او کنار آنها است.
این پیشکسوت دفاع مقدس، رمز دیگر ماندگاری حاجقاسم را دلسوز مردم بودن عنوان و یادآور شد: حاجقاسم هم سفارش میکرد و هم خودش به دیدار مردم میرفت در برخی از مستنداتی که پخش میشود میبینیم که در منطقه خودشان و جاهای دیگر چگونه میرفت و دلسوزی میکرد.
آسودی عنوان کرد: شهید سلیمانی همواره خطاب به فرماندهان میگفت که چگونه باید مواظب پاسداران و بازنشستگان و خانوادههای آنها باشند چگونه باید آنها را پشتیبانی کنند. وقتی اینگونه دلسوزیها را برای مردم انجام میداد در قلب همه جای میگرفت. حاجقاسم، خود و زندگی خود را فدای اسلام و انقلاب و مردم کرده بود.
وی بیان کرد: در سال ۹۴ یا ۹۵ در ایام ماه رمضان بود. حاجقاسم در همان منطقه حلب به همه گفته بود کسی روزه نگیرد زیرا مسافر هستید اما خود وی در آن هوای گرم روزه میگرفت. رزمندگان میدیدند این فرمانده چگونه از صبح زود و از سحر و قبل از اذان بیدار میشود، اهل راز و نیاز و نماز اول وقت است از اوایل وقت هم در جلسات و در این قرارگاه و آن قرارگاه چگونه تلاش میکند.
حاج قاسم وارد جریانات سیاسی نمیشد/ همه او را از خود میدانستند
مسئول تبلیغات جبهه و جنگ قرارگاه کربلا خاطرنشان کرد: حاجقاسم چندان با جریانات اصولگرا و اصلاحطلب کاری نداشت و وارد جریانات نمیشد که کسی بگوید که او اصولگرا یا اصلاحطلب است. او همواره با همه جریانات بود و همه جریانات هم عنوان میکردند که حاج قاسم از ما است.
آسودی خط قرمز شهید سلیمانی را ولایت فقیه و جمهوری اسلامی عنوان و گفت: او جمهوری اسلامی را حرم میدانست و میگفت کسی حق ندارد به این حرم آسیب برساند و موضوع دوم، ولایت فقیه بود و همواره عنوان میکرد کسی حق ندارد به ولایت فقیه لطمه بزند و هر کس هر گرایشی که دارد، داشته باشد اما نباید به ولایت فقیه لطمه بزند.
وی ادامه داد: شهید سلیمانی نگاه فراجناحی داشت و همه این را احساس میکردند. مردم میدیدند که حاج قاسم قبل از اینکه سخنی بگوید، به آن سخن عمل کرده است زیرا برخی از ما فقط حرف میزنیم و شعار میدهیم اما حاج قاسم اهل شعار نبود و مردم میدیدند که او اهل عمل و مرد میدان است.
آسودی یادآور شد: کتابی هم که از دستنوشتههایی او منتشر شده به نام «از چیزی نمیترسیدم» که زندگینامه اوست و من به همه سفارش میکنم این کتاب را مطالعه کنند نشان میدهد او از کودکی سختی بسیاری کشیده است. در این کتاب میخوانیم که او قبل از انقلاب و در آن شرایط مطرح میکند که روزی دیدم که پلیسی به خانومی حرف ناصحیحی (زشتی) گفت، رفتم و سیلی به گوش او زدم، این دفاع از مردم است. یعنی همان موقع هم میدیدند که این جوان چقدر طرفدار و مدافع مردم است.
وی با بیان اینکه باید زمان بیشتری بگذرد که مردم ابعاد مختلف شخصیتی حاجقاسم را بشناسند، گفت: همانطور که حضرت آقا هم فرمودند مکتب سلیمانی مهم است باید این مکتب را بشناسیم و این مکتب را تبیین و ترویج کرده و به آن عمل کنیم اگر همه ما سلیمانی شویم مملکت ما نه تنها در بعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی، سیاسی، علمی و فرهنگی آباد میشود.
شهید سلیمانی مکمل شهید چمران با ابعاد بزرگتر، گستردهتر و پیچیدهتر است
پیشکسوت دفاع مقدس درباره ارزیابی خود از مقایسه سردار سلیمانی و شهید چمران از سوی برخی کارشناسان گفت: شهید سلیمانی و شهید چمران دو مرد بزرگ، اما متفاوت هستند زیرا ابعاد دفاعی دوران دفاع مقدس با این دوران بسیار متفاوت است.
آسودی بیان کرد: شهید چمران عزیز در عین حال که چریک نظامی بود، هنرمند هم بود. زمانی که نقاشیهایی که شهید چمران باقی مانده را ملاحظه میکنیم میبینیم که هنرمند خارقالعادهای بوده است. شهید چمران ادیب، عارف و طرفدار مظلومان بود. همچنان که او قبل از انقلاب به لبنان میرود و برای خانوادههایی که در حملات رژیم صهیونیستی بیسرپرست شده بودند تلاش میکند. این دو شهید بسیار به هم نزدیک هستند اما تفاوت آنها در تجارب بیشتری است که شهید سلیمانی کسب کرده است.
مسئول کانون علمی فرهنگی پاسداران اهل قلم یادآور شد: شهید چمران اوایل دفاع مقدس شهید شدند و ما از وجود این شخصیت محروم شدیم اما شهید سلیمانی همه چیز را تجربه کرد کولهبار تجارب شهیدسلیمانی بسیار بیشتر است و شخصیت او در این صحنهها بیشتر مشخص میشود.
آسودی عنوان کرد: شهید چمران هم شخصیتی بینظیر و برای همه اقشار مختلف الگوست و ایثارگریهای فراوانی داشت اما شهید سلیمانی به دلیل گستردگی میدان نبرد با شهید چمران متفاوت است زیرا در آن زمان میدان نبرد، محدود بود و اما نبرد سردار سلیمانی به عرصه بینالمللی میرسد و غرب وآمریکا با اعوان و انصارشان به میدان میآیند و جنگ نیابتی راه میاندازند.
آسودی گفت: از این جهت شخصیت شهید سلیمانی کاملتر است البته اگر شهید چمران هم شهید نمیشد او هم کاملتر میشد. شهید سلیمانی در واقع مکمل شهید چمران البته با ابعاد بزرگتر، گستردهتر و پیچیدهتر است.
نظر شما