تئاتر در طول حیات خود بی واسطه و زلال، زنده و گویا، ملموس و مشخص، فرصتی بوده برای معرفی چهرههایی ماندگار در حوزههای مختلف، چه قهرمانان ملی هر سرزمین، چه نخبگان ادبی، فرهنگی، هنری و چه افراد موثری در حوزه علم و سیاست. تئاتر بیش از هر چیزی زبان معرف است، زبان شناختن و کنکاش در زندگی و چند و چون آدمها و وقایع؛ و مردم به واسطه همین زبان نافذ با چهرههای برجسته تاریخ و معاصر خود آشنا شدند که دهها نمونه میتوان ذکر کرد.
در این میان هر قدر از تکلفات پرهیز کنیم و در روایت، صداقت بیان داشته باشیم، اثرمان باور پذیر تر خواهد شد. به ویژه در عصر حاضر که دیگر نمیتوان بر صحنه تئاتر درباره کسی یا چیزی به زبان مبالغه سخن گفت (بر خلاف برخی آثار کلاسیک).
یکی از همین شخصیتهای ملی شهید سردار قاسم سلیمانی است. چهرهای بینظیر که بدرقهاش نمونه و مثال بارز مردمی بودنش بود. اینجاست که هنرهای نمایشی کارکردی ممتاز خواهد داشت، روایت خالصانه ابعاد شخصیتی مردی که به واقع با جان و دل خود را وقف اعتقادش به خاک و وطنش کرد. ایشان البته یکی از مردان آسمانی این سرزمین بودند با چنین ویژگیهایی. در این میان نگارش متون نمایشی، برگزاری جشنوارههای تئاتری، تولید اثر و.. همه این موارد در ظرف هنرهای نمایشی میگنجد و بخشی از رسالت تئاتر است.
تئاتر پرتره یا شخصیت که بر روی صحنه تئاتر بازخوانی میکند برشهایی از باورها و زندگی شخص مورد نظر را و شاید بهترین امکان برای ثبت و بیان ناگفتههای ایشان در عصر حاضر است. باید در این حوزه با ملاحظه پیش رفت. دفاع مقدس و پرداختهای نمایشی آن آموخت که، هر گونه روایتی از هر موقعیت یا شخصیتی ماندگار نیست، هر زمان مسیر حرفمان به سمت بزرگنماییهای نامعقول یا داستانکهای بی منطق پیش رفت، مخاطب از ما، از اثر ما و شاید از شخصیت مد نظر ما دور شد و این خطری است در اینگونه نمایشها؛ در این صورت خیلی زود تاریخ مصرف آثارمان تمام میشود و به یک تکرار منحوط میرسیم.
حاج قاسم، ابعاد شخصیت ایشان، تاثیر اندیشه و مکتب ایشان، زندگی ساده و مردمی بودن ایشان و از همه مهمتر وجه ملی و ولایی ایشان نباید با قلمهای ضعیف و سطحی پرداخت شوند و این وظیفه رصدخانه یا همان دبیرخانه دائمی رویدادهای هنری و فرهنگی مرتبط با شخصیت، زندگی شخصی و رزمی ایشان را سنگینتر میکند. مرکزی که جدا از برگزاری جشنواره، در طول سال باید محافظ هنری آثار این حوزه باشد.
نظر شما