به گزارش روز یکشنبه ایرنا، رویارویی روسیه و آمریکا در موضوع استقرار نیروهای سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در شرق اروپا سابقهای دیرین دارد. سران روسیه از مدتها قبل نسبت به توسعه ناتو در این منطقه هشدار داده بودند؛ بهویژه از وقتی ناتو درهای خود را به روی جمهوریهای عضو اتحاد جماهیر شوروی سابق گشود. نگرانیهای مسکو اواخر دهه اول قرن بیستم افزایش یافت که ناتو از تصمیم برای پذیرش عضویت گرجستان و اوکراین البته در آیندهای نامشخص خبر داد.
نوشدن دشمنی دیرینه با خصومتهای جدید
اما تنشها بین دو طرف و از سال ۲۰۱۴ و بر سر الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه تشدید شد. سکانس جدیدی از رویارویی روسیه با ناتو اواسط دسامبر گذشته (آذر ۱۴۰۰) و از وقتی کلید خورد که روسیه در دو پیشنویس درخواستهای امنیتی را از آمریکا و ناتو مطرح کرد.
مهمترین خواسته مسکو عقبنشینی ناتو از اصرار بر عضویت اوکراین در این سازمان و کاهش سطح حضور نظامی ناتو در شرق اروپا به اندازه قبل از دهه ۹۰ قرن بیستم همچنین توقف فعالیت نظامی اعضای ناتو در اوکراین و دیگر کشورهای شرق اروپا، جنوب قفقاز و آسیای میانه بود.
ناتو و مقامات آمریکا درخواستهای روسیه را رد اما نسبت به گفتوگو با مسکو اظهار تمایل کردند. با وجود این، گفتوگوهای نمایندگان واشنگتن و مسکو (۲۰ و ۲۱ دی) در ژنو برای کاستن از اختلافنظرها راهی از پیش نبرد.
تنش بین دو طرف به اندازهای افزایش یافته که اکنون نیروهای نظامی در مرزهای اوکراین و اروپای شرقی مستقر کردهاند و در آخرین تحول بیش از ۳ هزار نیروی آمریکایی دیروز (شنبه، ۱۶ دی) به لهستان و رومانی اعزام شدند، روسیه نیز بیش از ۱۰ هزار نیرو فقط در شبهجزیره کریمه مستقر کرده است.
ماجرای گاز و نگرانی اروپا
غیر از مسائل امنیتی و نگرانی از بروز تنش در منطقهای راهبردی، پایتختهای اروپایی نگران مساله گاز نیز هستند. احتمال تحریم روسیه توسط آمریکا در صورت حمله احتمالی مسکو به اوکراین، همچنین قطع گاز ارسالی به اروپا توسط روسیه به عنوان اقدامی تلافیجویانه این کشورها را نگران کرده است.
روسیه مهمترین تامینکننده گاز اروپاست و روزانه تقریبا ۲۳۰ میلیون متر مکعب گاز به اروپا صادر میکند. یکسوم از این میزان از طریق خط لولهای از اوکراین به غرب اروپا میرسد که درگیری در اوکراین میتواند بازهم خطر قطع گاز را به این دلیل افزایش دهد.
در حالیکه احتمال بروز جنگ بالاگرفته، آمریکا و اروپا هر کدام به شیوه خود به دنبال یافتن منابعی دیگر برای تامین گاز هستند. بر اساس گزارشها آمریکا رایزنیهایی را با قطر در این زمینه صورت داده است. قطر اکنون ۷۷ میلیون تن گاز در سال تولید می کند اما ۹۷ میلیون تن با خریداران آسیایی قرارداد دارد.
ضمن اینکه اتحادیه اروپا سوداگری آزاد گاز را برای تامین امنیت انرژی لازم میداند، اما قطر از اتحادیه اروپا خواسته اگر از دوحه و دیگر تولیدکنندگان عمده انرژی میخواهد گاز مورد نیاز کشورهای عضو اتحادیه را تامین کنند، بازفروش گاز را به خارج از اروپا محدود کند تا مانع از سوداگری با فروش مجدد برای کسب سود شود.
غیر از قطر لیبی نیز گزینه دیگر محتمل است و آمریکا هم خود نقش مستقیمی در تامین گاز مورد نیاز اروپا دارد و طی ماه گذشته محموله های عمده گاز طبیعی مایع را به اروپا ارسال کرده است. در مجموع دوسوم از گاز طبیعی مایع آمریکا طی ماه گذشته به اروپا صادر شده است.
اما تامین گاز اروپا از هر کدام از این کشورها با مسائلی روبروست، ضمن اینکه تولیدکنندگان اصلی گاز خود هر کدام تعهداتی طبق قراردادهای بلندمدت دارند و افزایش ظرفیت تولید بهآسانی ممکن نیست.
برای نمونه افراد مطلع در صنعت انرژی و تحلیلگران انتظار دارند قطر حدود ۸ تا ۱۰ درصد گاز طبیعی به اروپا عرضه کند، ولی حتی عرضه این میزان نیز زمان می خواهد زیرا انتقال گاز که باید به صورت گاز طبیعی مایع باشد با کشتی از قطر به اروپا زمان بیشتری میطلبد تا به آسیا.
ظرفیت محدود تولید و ذخیرهسازی، هزینه بالای ایجاد زیرساختها
این سوال مطرح میشود که آیا در سراسر جهان به اندازه کافی گاز طبیعی مایع برای حل مشکل وجود دارد؟ پاسخ کارشناسان این است که در صورت قطع کامل گاز توسط روسیه خیر. احتمال افزایش تولید گاز طبیعی مایع هم یکشبه وجود ندارد و ساخت پایانههای صادرات میلیونها دلار هزینه در برخواهد داشت که اکنون هم پایانههای صادراتی آمریکا با حداکثر ظرفیت در حال کار هستند.
بر اساس اطلاعات شرکت انرژی ریستاد / Rystad عرضه میزان ثابت گاز طبیعی (در حالیکه میزان بیشتری نیاز است) به اروپا از قبل هم بهره برداری از ظرفیت متوسط ۳۰ روزه بازیابی گاز (یعنی تبدیل گاز فشرده یخزده به گاز طبیعی) را افزایش داده و از ۵۱ درصد در اوایل ژانویه (اواسط دی) در غرب و جنوب اروپا به ۷۵ درصد رسانده است. این وضعیت یعنی اروپا ظرفیت محدودی برای ذخیره و بازیابی گاز به گاز طبیعی دارد که تقاضا و خرید بیشتر گاز را هم با چالش روبرو میکند.
بنابراین به نظر میرسد، هزینه فراوان ایجاد پایانههای صادرات و ظرفیت مشخص و محدود ذخیرهسازی گاز طبیعی مایع که از هر منبعی تامین شود، ضمن طولانی بودن روند استقلال اروپا از گاز روسیه و تنوعبخشی به منابع گازی که طی مدت کوتاهی امکان پذیر نیست، بروکسل را به ادامه روند موجود دستکم در کوتاه مدت وادارد.
نظر شما