برنامه هفتم باید به طور قطع مبتنی بر سند ملی آمایش سرزمین باشد

تهران-ایرنا-سرپرست مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده‌نگری گفت: مهمترین نکته در تدوین برنامه هفتم توسعه این است که به‌طور قطع باید مبتنی بر سند ملی آمایش سرزمین باشد. این یک چرخش تحول آفرین در برنامه ریزی توسعه است. بر این اساس پیشنهاد داده‌ایم که باید کل گزاره‌های برنامه هفتم منطبق با سند ملی آمایش باشد.

به گزارش روز دوشنبه ایرنا، برنامه ششم توسعه تقریباً به پایان خود رسیده و مسیر برنامه‌ریزی و سیاستگذاری در پنج سال آینده کشور را برنامه هفتم توسعه به عنوان مهمترین سند بالادستی توسعه کشور گشوده شده است. بنابر خبرهای موجود به رغم اینکه سیاست‌های کلی از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام نشده است مراحل تدوین برنامه هفتم در سازمان برنامه و بودجه در جریان است.

پس از ابلاغ سیاست‌های کلی از سوی مجمع تشخیص مصلحت نظام، وظیفه تدوین و آماده سازی برنامه هفتم توسعه به عهده مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده نگری سازمان برنامه و بودجه، به عنوان بازوی پژوهشی این سازمان است. 

به همین خاطر موضوع برنامه هفتم توسعه و نقش این مرکز را با «مهدی پاکذات»، سرپرست «مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده نگری» سازمان برنامه و بودجه کشور به بحث و گفتگو گذاشتیم.  مشروح این گفتگو در ادامه آمده است.

ایرنا: نقش و جایگاه مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده نگری در سازمان برنامه و بودجه را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

پاکذات: «مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده نگری» به عنوان بازوی پژوهشی و پشتیبان اندیشه‌ای سازمان برنامه و بودجه کشور در واقع نقش معاونت پژوهشی سازمان را به عهده دارد. واقعیت این است که سازمان برنامه و بودجه کشور با دو سنخ متفاوت ولی مرتبط با یکدیگر از مسائل و کارویژه‌ها و وظایف رو به رو است. یک سری مسائل و کارویژه‌های سازمان به امور اجرایی و روزمره مرتبط است. راهبری و حل و فصل امور جاری و اجرایی به عهده کارشناسان مختلف سازمان برنامه وبودجه است که با اتکا به انباشت دانش و تجربه خود و با تکیه بر داده‌های مختلف موجود به حل مسائل و مشکلات جاری می‌پردازند.

اما یکسری از مسائل نیز وجود دارد که دارای ریشه‌های تاریخی در نظام بودجه نویسی کشور است و مرتبط با نظام برنامه‌ریزی و توسعه‌ای کشور و ساختار بودجه در ۷۰ سال تجربه برنامه‌ریزی است. اینها مسائلی هستند که نیاز به بررسی و تجزیه و تحلیل عمیق‌تری دارد و این کار از راه پژوهش قابل انجام است. از این رو طراحی مرکز پژوهش‌های توسعه و آینده نگری از این حیث بوده که به چنین مسائلی بپردازد.

 مسائل و موضوع‌های ضرروی و مهم که باید مورد پژوهش و بررسی قرار بگیرد را سازمان برنامه و بودجه به ما ارجاع می‌دهد و یا مرکز پژوهش موضوع و مسئله خاصی را پیشنهاد و در تعامل با سازمان در فرایند بررسی قرار می‌دهد. این تعامل به طور معمول از ابتدای طرح مسئله تا مرحله اجرای پژوهش و حصول به نتایج و خاتمه کار وجود دارد. این کار باعث شده که پژوهش‌های مرکز از حالت نظری و انتزاعی در بیاید و بیشتر کاربردی باشد.

در مورد هر موضوعی یک سری قیود و موانع مختلف قانونی، اجرایی و غیره وجود دارد که کارشناسان سازمان بیشتر از آن آگاه هستند و ما توانسته‌ایم این فرهنگ را به کارکنان سازمان برنامه القا کنیم که زمانی که مسئله‌ای برای بررسی عمیق علمی به ما ارجاع داده می‌شود باید قیود آن را هم به ما اطلاع دهند.

نکته دیگر این است که آنها دیتاهای مورد نیاز را در اختیار ما قرار می‌دهند و در این مورد انحصار دیتا وجود ندارد. بعلاوه، از اعضای سازمان هم در تیم پژوهشی ما حضور دارند. 

ایرنا: با توجه به نزدیک شدن به پایان برنامه ششم توسعه و شروع برنامه هفتم در آینده نزدیک دیدگاه‌تان در باره فرایند تدوین برنامه هفتم و محتوای این برنامه چیست؟ آیا فکر می‌کنید برنامه‌ای متفاوت برای توسعه کشور در ۵ سال پیش رو نوشته شود؟

پاکذات: تجربه ۷۰ سال برنامه نویسی توسعه نشان می‌دهد که یکی از موانع تحقق اهداف این برنامه‌ها کل نگری و جامع نگری آنها است.در برنامه‌های توسعه نگاه به این صورت بوده که همه چیز را تحت پوشش قرار دهند و هیچ چیزی از قلم نیفتد. می‌خواستند همه مسائل را به صورت یکجا حل کنند. این درحالی است که ما باید حجم کاری را که به عنوان برنامه در نظر می‌گیریم در بازه زمانی ۵ سال قابلیت اجرا داشته باشد.

کاری که در پژوهشکده توسعه و آینده نگری انجام شده انجام یک آسیب شناسی است. در آسیب شناسی برنامه های توسعه، ابتدا کل آسیب‌ها را در پنج مرحله برنامه ریزی مشخص کردیم: آسیب‌ها را در مرحله تدوین، مرحله تصویب، مرحله آماده سازی برای اجرا، مرحله اجرا و مرحله نظارت و ارزیابی دسته بندی و سعی کردیم رابطه علی معلولی بین آنها را شناسایی کنیم.

 بعضی از این آسیب‌ها، آسیب‌های سطحی هستند، بعضی جزو آسیب‌های عمیق به شمار می‌روند که علت آسیب‌های سطحی هستند. کار دیگری که به طور ویژه در مرکز انجام دادیم این بود که بین آسیب‌هایی که ناظر به درون  سازمان برنامه بودجه هستند و آسیب‌هایی که مربوط به بیرون از سازمان می‌شوند تفکیک قایل شدیم. بسیاری از مسائل و مشکلات برنامه‌های توسعه ناشی از عواملی است که خارج از حوزه کاری سازمان برنامه قرار دارد. با این تفکیک مشخص می‌شود که عوامل بیرونی مربوط به کدام سازمان‌ها هستند و چگونه و تا چه حد می‌توان در تعامل با سازمان‌های مربوطه آنها را حل و موانع تحقق اهداف برنامه توسعه هفتم و سایر برنامه‌های آتی را برداشت.

نکته مهم دیگر این است که از حکمرانی شبکه استفاده کنیم. به این معنا که به جای تمرکز صرف بر توان دولت در تحقق برنامه‌ها از تمام حلقه‌های موجود در زنجیره توان کشور استفاده بشود. برای مثال باید در راه تحقق اهداف توسعه‌ای کشور از توان و ظرفیت‌های سمن‌ها، بخش خصوصی،نهادهای عمومی غیر دولتی مانند شهرداری‌ها دستگاه‌های نظامی و قوه قضاییه و سایر قوا استفاده شود و همه با همدیگر در برنامه توسعه نقش آفرینی کنند.

 این واقعیت که شروع تدوین برنامه توسعه از دولت نیست نشان دهنده فرا دولتی بودن این برنامه است. سیاست‌های کلی برنامه توسعه در مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به دولت ابلاغ می‌شود. این امر دلالت ویژه دارد و آن این است که نگاه ما به توسعه یک نگاه بلندمدت تر از بازه‌های ۴ سال عمر دولت‌هاست و توسعه امری فرا دولتی است.

وقتی همچین نگاه گسترده‌ای به برنامه توسعه داریم دیگر نباید کل گزاره‌ها و احکام موجود در برنامه‌های توسعه تنها ناظر بر وظایف دولت باشد. باید برنامه توسعه ما سایر قوا و سایر نهادها را هم در بر بگیرد چون یک برنامه حاکمیتی است.

یکی دیگر از ضعف‌های اصلی برنامه‌های توسعه گذشته نداشتن حلقه مفقوده‌ای به نام «آماده‌سازی برای اجرا» است. برنامه‌های توسعه ما حکم محور هستند. اگر دقت کنید یک سری احکام در برنامه توسعه وجود دارد. این احکام به معنای مجوزهایی است که از مجلس به دولت داده می‌شود. در واقع برنامه‌های توسعه مجوز محورند. این درحالی است که اجرای برنامه مهمی مانند برنامه توسعه نیازمند فراهم کردن مقدمات و آماده‌سازی در سطوح مختلف جهت اجرا است. این مورد را ما برای برنامه هفتم طراحی کرده‌ایم.

اما مهمتر از همه موضوع نظارت و ارزیابی برنامه‌ها است. خدا را شکر در دوره کنونی سازمان برنامه یک مرکز برای نظارت راهبردی طراحی شده و اکنون در تشکیلات سازمان برنامه وجود دارد. این ابتکار جدید سازمان برنامه در دوره کنونی است. وقتی که برنامه هفتم را بنویسیم و تصویب و ابلاغ بشود بحث پایش و نظارت از طریق این مرکز اعمال خواهد شد. این مرکز در راستای دیدگاه آقای میرکاظمی، رییس سازمان درباره پاسخگویی مسئولین در اداره‌های استانی و شهرستانی است.

بررسی تجارب جهانی

ما در بخشی از کارهای مقدماتی و مطالعات مقدماتی تدوین برنامه هفتم به سراغ تجارب سایر کشورهای جهان در حوزه برنامه‌ریزی توسعه رفتیم و آنها را مطالعه کردیم. هدف این بود که در این مطالعه تطبیقی آسیب‌ها و راه حل‌ها موجود مورد ارزیابی قرار بگیرد. ما تجربه‌ها کشورهایی مانند چین، کره جنوبی و کشورهای دیگر را مورد مطالعه قرار دادیم.

پیشنهاد سیاست‌های کلی

بعد از آسیب‌شناسی برنامه‌های پیشین و بررسی تجارب جهانی، سراغ تدوین مهمترین سیاست‌های کلی ناظر بر برنامه هفتم توسعه رفتیم.  قصد داریم آن را به عنوان یک پیشنهاد در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار بدهیم. هدف این است که سازمان برنامه و بوجه به عنوان سازمانی که در میدان و از نزدیک با مهمترین نیازها، چالش‌ها و مسائل کشور آشنا است پیشنهادات خود را  جهت تعیین سیاست‌های کلی در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار دهد.

ما هم اکنون این مجموعه سیاست‌های کلی را در مرکز مطالعات توسعه و آینده نگری آماده کردیم و در واقع آماده است از این رو در اختیار سازمان برنامه و بودجه قرار بدیم تا از این طریق هم به تشخیص مصلحت نظام فرستاده شود.

تدوین نظام نامه

در نهایت اینکه هم اکنون وارد مرحله تدوین نظامنامه برنامه هفتم توسعه شده‌ایم. این نظام نامه شامل مولفه‌های مختلفی می‌شود که در ابتدای هر برنامه توسعه تهیه و در هیئت دولت به تصویب می‌رسد.

به طور کلی ما از سه ماه و نیم پیش تقریباً  مطالعات پشتیبانی تدوین برنامه هفتم را شروع کرده‌ایم و انشاالله تا پایان بهمن ماه مطالعات پشتیبان به پایان می‌رسد.

زمان اجرای برنامه هفتم

در مورد زمان بندی و شروع برنامه هفتم توسعه برخی این احتمال را مطرح می‌کنند سال آینده ۶ ماه اول بر اساس قانون برنامه ششم توسعه باشد و برنامه هفتم توسعه از شش ماه دوم به اجرا گذاشته شود. البته دیدگاه‌های دیگری نیز وجود دارد.

منطق هسته‌های کلیدی

منطقی که ما در مرکز پژوهش‌ها و توسعه و آینده نگری برای برنامه هفتم توسعه ارائه دادیم مبتنی بر  «هسته های کلیدی» است. پیشنهاد ما این است که از برنامه‌ریزی جامع  فاصله بگیریم. جامع نگری داشته باشیم اما برای همه زیربخش‌ها برنامه نداشته باشیم. به جای آن روی هسته‌های کلیدی متمرکز شویم. بعضی از این هسته‌های کلیدی از جنس مسائل کلان اقتصادی هستند. مانند اصلاح نظام پولی و بانکی کشور یا مثل اصلاح نظام مالیاتی کشور. بعضی از هسته‌های کلیدی هم دلالت‌های جغرافیایی دارند برای مثال یکی از سیاست‌های کلی توسعه دریا محور است که با شمال و جنوب کشور انطباق دارد. یا توسعه مناطق مرزی و استان‌های کم برخوردار جزو هسته‌های کلیدی به شمار می‌رود که با دلالت بر مناطق جغرافیایی خاص دارد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha