۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ۱۰:۲۷
کد خبر: 84666803
T T
۵ نفر

برچسب‌ها

ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا

۱۰ اسفند ۱۴۰۰، ۱۰:۲۷
کد خبر: 84666803
ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا
عکس: عرفان غفوری

ساری – ایرنا – پژوهشگر و کارشناس فرهنگ عامه و موسیقی مازندران معتقد است استاد خوشرو علاوه بر تلاشی که در ترویج موسیقی بومی داشت، با هوشمندی نیازهای روز جامعه را نیز درک می‌کرد و به واسطه هنری که داشت و شناختش از اجزای موسیقی نواحی مختلف پیوندی عمیق بین جامعه مازندران با موسیقی بومی برقرار می‌کرد.

به گزارش ایرنا، کرونا علاوه بر همه چالش‌های اجتماعی و اقتصادی متعددی که ایجاد کرد و همچنین محروم کردن جامعه از حضور چهره‌های شاخص عرصه‌های مختلف، دوستداران مشاهیر و بزرگانی که طی دو سال اخیر و پس از شیوع کرونا درگذشتند را نیز از برگزاری برنامه‌های یادبود و پاسداشتی که در شأن و جایگاه این درگذشتگان باشد محروم کرد. هرچند که مجالس ترحیم به اشکال گوناگون طی دو سال اخیر برگزار شدند، اما طبیعتا ‌ویژه‌برنامه‌های گرامیداشت یاد مفاخر هنری، ورزشی، اجتماعی و ادبی جامعه رخدادهایی فراتر از یک مجلس ترحیم هستند که به دلیل کرونا برگزار نشدند و گرد هم جمع شدن دوستداران این چهره‌ها برای گرامیداشت یادشان میسر نشد و به دل‌شان ماند.

برای دوستداران فرهنگ و موسیقی مازندران نیز این اتفاق در دو سال اخیر بارها رخ داد. درگذشت چهره‌هایی همچون رحمت‌الله حسن‌پور شاعر بومی‌سرا، فرهود جلالی کندلوسی فرهنگ‌پژوه و چهره شاخص فرهنگ بومی مازندران، قاسمعلی ایران‌منش فعال فرهنگی، غضنفر بالی‌لاشک شاعر تبری‌سرا و استاد ابوالحسن خوشرو خواننده شاخص و جریان‌ساز موسیقی مازندران مواردی از این دست هستند که پس از درگذشت‌شان به دلیل وضعیت کرونایی فرصت ادای دین اهالی فرهنگ مازندران به آن‌ها گرفته شد.

امروز -۱۰ اسفند- دومین سالروز درگذشت استاد ابوالحسن خوشرو است. چهره‌ای که بیش از نیم‌قرن برای برپا داشتن همه اجزای فرهنگ موسیقایی مازندران اعم از شادیانه‌ها، آوازها، منظومه‌ها، سوگ‌سرودها و حتی الحان مذهبی موجود در موسیقی بومی مازندران تلاش کرد و به چهره‌ای جریان‌ساز در موسیقی بومی این استان تبدیل شد.

زنده‌یاد خوشرو دست‌کم نزدیک به ۶ دهه از عمر ۷۳ ساله خود را با موسیقی گذراند که افزون بر نیمی از این ۶ دهه چهره‌ای شاخص در موسیقی بومی مازندران و شمال ایران بود. او در مسیر فعالیت موسیقایی خود دشواری‌های زیادی را از سر گذراند تا همراه با چهره‌های شاخص دیگری همچون استاد محمدرضا اسحاقی، رجب رمضانی و اساتید فقید حسین طیبی و احمد محسن‌پور بتواند گامی برای موسیقی مازندران بردارد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز سال ۱۳۹۸ و پیش از درگذشت استاد خوشرو، نشان درجه یک هنری را به او اعطا کرد.

تا کنون درباره ویژگی‌های هنری و نقش استاد خوشرو اظهارنظرهای متعددی شد. در واقع اهمیت اثرگذاری او بر جریان موسیقی بومی و اصیل مازندران بر کسی پوشیده نیست. اما به بهانه دومین سالگرد استاد خوشرو در گفت‌وگو با علی حسن‌نژاد پژوهشگر فرهنگ عامه و موسیقی بومی مازندران مروری گذرا بر دلایل و چراییِ برجسته شدن استاد خوشرو در عرصه موسیقی مازندران و مهم‌تر از آن، ماندگار شدن این نام در فرهنگ بومی و موسیقایی مازندران داشتیم. این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

استاد خوشرو در جامعه مخاطبان موسیقی اصیل مازندرانی جایگاه ویژه‌ای دارد. شاید اگر قرار باشد چهره‌های هم‌تراز ایشان در موسیقی بومی مازندران را از نظر میزان محبوبیت در جامعه مخاطبان ارزیابی کنیم ایشان بیشترین رأی را داشته باشد. به نظر شما دلیل این میزان محبوبیت چیست؟

معمولا در حوزه موسیقی این‌طور است که خواننده‌ها بیشتر از هم‌صنف‌های خود یعنی نوازندگان و آهنگسازان دیده می‌شوند. یعنی این یک دلیل عمده به حساب می‌آید. اما در مورد استاد خوشرو دلایل دیگری هم وجود دارد که او را به عمق نگاه هنری بخش قابل توجهی از مخاطبان موسیقی مازندرانی پیوند می‌زند. معتقدم استاد خوشرو در عین حال که یک خواننده بود، صرفا خواننده نبود. یعنی نمی‌توان از او به عنوان کسی که فقط آواز و الحان موسیقی مازندرانی را می‌شناخت یاد کرد. بلکه نیازهای موسیقایی جامعه اطرافش را نیز می‌شناخت و همین باعث می‌شد که نفوذ هنری بیشتری در جامعه داشته باشد.

ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا
علی حسن‌نژاد: نوگرایی نیازِ مخاطب موسیقی بومی مازندران بود و خوشرو این نیاز را درک کرد.

البته از خاص بودن رنگ صدای خوشرو نیز نمی‌توان به سادگی گذشت. اگر بخواهم مختصر و کوتاه دلیلی برای برجسته شدن و شاخص ماندن استاد خوشرو بیان کنم آن دلیل نبوغ است. نبوغ نه به معنای نابغه بودن او؛ بلکه به این معنا که هوشِ موسیقایی خاصی داشت و بر اساس تجزیه و تحلیل مبتنی بر همین هوشِ موسیقایی، در هر زمانی تشخیص می‌داد که نیاز موسیقایی جامعه چیست. به همین دلیل می‌بینیم که چند نسل با صدای او و ترانه‌ها و منظومه‌ها و آوازهایش خاطره دارند.

یعنی استاد خوشرو را یک هنرمندِ جامعه‌گرا می‌شناسید؟

همین‌طور است. او دست‌کم از حدود سه دهه پیش با استفاده از هوش موسیقایی‌اش درک کرد که باید به دنبال نوگرایی برود و این نوگرایی را در بستر سنت انجام داد. سَروَنگ‌ها، سرودها، شکست‌ها و برخی الحان و تحریرها را از دیگر نواحی وام گرفت و زیرکانه به موسیقی مازندران الصاق کرد. به همین دلیل است که برای مخاطب موسیقی مازندرانی متفاوت شد. این نوگرایی نیازِ مخاطب موسیقی بومی بود و خوشرو این نیاز را درک کرد.

در کنار این نکته که زنده‌یاد خوشرو در اجراهای گروهی همواره خوب می‌خواند، اجراهای فردی‌اش هم معمولا منظر و نگاه جدیدی دارد. او جریان سنتی آوازهای بومی مازندران مانند طالبا و امیری را با برخی تغییرات جزئی و ریزه‌کاری‌های هنری به شکل تازه‌تری به مخاطب عرضه کرد و هوای تازه‌ای به این آوازهای بومی داد. هر هنری به هوای تازه نیاز دارد و خوشرو این نیاز را در زمان مناسب شناخت و به آن پاسخ داد. البته در عین حال نقدهایی هم می‌توان به استاد خوشرو وارد دانست که امری طبیعی است. منظورم این است که او جسارت و شهامت تغییر را داشت و طبیعی است که در مسیر تغییر و تازه‌سازی شاید به آزمون و خطا هم نیاز باشد یا انتقادهایی مطرح شود.

او در عین حال نیاز محتوایی جامعه را هم می‌شناخت. نخستین قطعه‌هایی که با صدای او منتشر شد و طرفدار پیدا کرد مربوط به سال‌های پیش از انقلاب است که منظومه‌های حماسی مازندران را با توجه به شرایط اجتماعی جامعه و آرمان‌خواهی‌هایی که در جریان شکل‌گیری انقلاب اسلامی وجود داشت انتخاب کرد و خواند. این نیازسنجی اجتماعی در رفتار هنری استاد خوشرو همواره وجود داشت.

اتفاقا گاهی نقدهایی هم به استاد خوشرو بابت اضافه کردن برخی آواها و تحریرها به آواز مازندرانی مطرح می‌شد.

نقد همیشه خوب است. اما در چنین مواردی باید برخی نکات را مد نظر قرار داد. آوازهای امیری، کتولی، طالبا، نجما و بسیاری از الحان موسیقی مازندران در چهار پنج دهه پیش همراه با ساز و نوازندگی گروهی اجرا نمی‌شد. شناخت و انتظار جامعه از موسیقی هم مانند امروز نبود. طبیعتا وقتی نیازها و انتظارات متفاوت شد، اجراها هم باید به روز شوند.

ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا
جاذبه موجود در صدای خوشرو ناشی از شناخت بالای او نسبت به صدا، شعر و موسیقی بود.

در عین حال که همه تلاشم را برای ترویج و حفظ فرهنگ بومی انجام می‌دهم، اصولا باورمندِ موضوعی به نام سنت و حفظ دائمیِ آن در چارچوبی همیشگی نیستم. ما اگر هنر و موسیقی را مترجم احساسات هنرمندی بدانیم که در جامعه زندگی می‌کند و با مردم ارتباط دارد، سنت نمی‌تواند مصداق خوبی برای این تعریف باشد. سنت یعنی شکل‌گیری یک موضوع در یک بستر خاص و مشخص اجتماعی از نظر زمان و مکان. طبیعتا در هر دوره‌ای نیازها تغییر می‌کند به تناسب این تغییر، آن‌چه که به مخاطب عرضه می‌شود نیز باید تغییر کند. موسیقی یک محصول فرهنگی است و طبیعتا بر اساس تغییر ذائقه و نیاز جامعه مخاطب نیاز دارد که روزآمد شود. استاد خوشرو با درک این موضوع دست به برخی تغییرها در اجرای آواز و خوانش ترانه‌ها و تصنیف‌های مازندرانی زد.

برخی مخاطبان موسیقی بومی صدای متفاوت استاد خوشرو را راز ماندگاری او می‌دانند. نظر شما چیست؟

در درجه نخست این که معتقدم صدای خوب حتما موفقیت نمی‌آورد. اما در مورد استاد خوشرو اتفاقا نظر من این است که صدای او را با تعاریف مرسوم صدا برای خوانندگی نمی‌توان در دسته صداهای خوب قرار داد. این جاذبه موجود در صدای خوشرو ناشی از شناخت بالای او نسبت به صدا، شعر و موسیقی بود. او صدایش را شناخت و پرورش داد و این موضوع مهمی است. اگر روند صدای خوشرو را از میانه‌های دهه ۵۰ به بعد بررسی کنیم می‌بینیم صدایش به مرور تغییر می‌کند و این تغییر با آهنگسازی زنده‌یاد احمد محسن‌پور و پس از همکاری با استاد محمدرضا درویشی بیشتر حس می‌شود.

نکته بسیار مهم در این زمینه درک بالای خوشرو از شعر بود. او می‌دانست چه می‌خواند و صرفا واژه‌ها را بیان نمی‌کرد. بلکه به واسطه اِشرافش بر زبان مادری و دایره واژگانی بالا، حسِ واژه‌ها را می‌شناخت و درک خوبی از شعر داشت. حتی گاهی به محیط محتوایی و مفهومیِ شعر بر مبنای موسیقی فضای جدیدی می‌داد. به همین دلیل می‌بینیم و حس می‌کنیم که حزن و شادی صدایش در ارائه ملودی‌های مختلف متفاوت و کاملا برجسته است.

ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا
نیازسنجی اجتماعی در رفتار هنری استاد خوشرو همواره وجود داشت.

دلیل این که می‌گویم صدای خوشرو رمز ماندگاری او نیست همین است. چون در حالت عادی این رنگ صدا نمی‌تواند اولویت بسیاری از دوستداران موسیقی مازندران باشد. خوشرو را می‌توان صدای مردم کوهپایه و کوهستان دانست. این صدا بر آن اقلیم و اهالی آن بیشتر تاثیرگذار است تا مردمان دشت و ساحل. به همین دلیل می‌بینیم که در بسیاری از مناطق کوهستانی مازندران به ویژه مناطق مرکزی و شرقی، طرفداران استاد خوشرو بیشتر هستند. منظومه‌هایی که اجرا می‌کرد مربوط به همین مناطق کوهستانی است. آن عده از طرفداران استاد خوشرو هم که ساکن مناطق دشت هستند زبری و برجستگی صدای خوشرو را به این دلیل می‌پسندند که حس و حال درونیِ نزدیک به مردم کوهپایه دارند.

البته این اظهار نظر به معنی طرفدار نداشتن استاد خوشرو در مناطق دشتی و جلگه‌ای مازندران نیست. هدف این است که بگوییم صدای خوشرو در حالت عادی و معمولی و اگر ذکاوت و مهارت لازم را نداشت می‌توانست برای بسیاری از طرفداران امروزی‌اش یک صدای معمولی باشد. در حالی که او با شناخت ظرفیت صدای خود توانست به نفوذ بالایی در جامعه برسد. به همین دلیل است که می‌بینیم آثارش بین مردم زمزمه می‌شود. این ویژگی را کمتر در آثار سایر خوانندگان می‌بینیم.

مانند آوازی که با نام نرم نواجش طی سال‌های اخیر به برخی از مجالس عزای مازندرانی‌ها راه پیدا کرد.

بله. این نشان دهنده نفوذ هنری استاد خوشرو در جامعه است. البته نمی‌توان از نقش شعرِ خوب و موسیقی خوب در چنین مسائلی به سادگی گذشت. همین قطعه که اکنون با نام نرم نواجش بین جامعه شناخته می‌شود و در برخی مجالس سوگ آن را اجرا می‌کنند حاصل شعر خوب وحید دانا، موسیقی زیبا و حزن‌انگیز رجب رمضانی و اجرای منحصربه‌فرد استاد خوشرو است. اما قطعا در ماندگار شدن چنین اثری، حس و حزن به جایی که در صدای استاد خوشرو هنگام خواندن اثر وجود داشت نقش مهمی دارد.

به نظر شما حضور استاد خوشرو در برخی مجالس سوگ برای اجرای آواز بومی هم می‌تواند بر میزان نفوذ صدای او در جامعه تاثیرگذار باشد؟

بی‌تردید خوشرو یکی از راویان برجسته الحان مذهبی مازندران به حساب می‌آمد. پامنبری‌خوانی، مرثیه‌خوانی و اجرای بسیاری از چهل‌ضرب‌ها و بحر طویل‌ها را انجام داده بود. به مرور بر اساس نیازی که در جامعه برای شنیدن صدایی جدید در سوگ‌سرودها و سوگ‌ناله‌ها ایجاد شد بخشی از هنرمندان را به این سمت کشاند که در مجالس عزا قسمتی از هنر خود را ارائه کنند. استاد خوشرو نیز یکی از همین هنرمندان بود که با توجه به تسلط همزمانش بر موسیقی بومی و الحان مذهبی و زبان مادری، در این زمینه اثرگذار و جریان‌ساز ظاهر شد. تا جایی که برخی از اجراهای او در مجالس سوگ تا سال‌ها به عنوان اثری هنری بین مخاطبان دست به دست می‌شد. این نکته در عین حال تاثیرگذاریِ موسیقی مازندران را نشان می‌دهد که چقدر کاربردی است و علاوه بر استفاده در جشن‌ها و شادمانی‌ها، چقدر برای سوگ‌ها نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد.

می‌توان حضور استاد خوشرو را محور شکل‌گیری گروه‌های موسیقی بومی هم دانست؟

در این که او با حضورش در هر گروه موسیقی به آن گروه وجهه و اعتبار می‌داد شکی نیست. تردیدی نیست که خود خوشرو یک جریان در موسیقی مازندران بود. اما شخصا معتقدم جریانی که استاد احمد محسن‌پور با گروه موسیقی شِواش و رجب رمضانی با گروه موسیقی امیر پازواری ایجاد کردند پررنگ‌تر از سایر گروه‌ها از جمله دو گروه شکل گرفته توسط استاد خوشرو بود.

برای خوشرو مهم این بود که نقشی از خود در فرهنگ و موسیقی مازندران به جا بگذارد و همین کار را نیز کرد. او به این موضوع باور داشت و حتی خاطرم هست در مراسم رونمایی یکی از آلبوم‌ها همین شعر را روی تابلوی یادبود نوشت: غرض نقشی است کز ما باز ماند...

ابوالحسن خوشرو؛ هنرمندِ جامعه‌گرا
مراسم رونمایی آلبوم شاباجی - آبان ۱۳۹۷

اثرگذاری استاد خوشرو بر عرصه خوانندگی موسیقی مازندران را چقدر می‌بینید؟

بدون شک خوشرو خواننده بسیار تاثیرگذاری در مازندران به حساب می‌آید و به همان نسبت در کشور نماینده نوگرای موسیقی فولک است. خوشرو رسالت خودش را به بهترین شکل انجام داد. طبیعی است که چنین چهره‌ای رهرو هم پیدا کند. رهروان هم معمولا تقلید می‌کنند و اگر در مسیر درستی قرار بگیرند به مرور صاحب امضای ویژه‌ای می‌شوند. اما اگر بخواهند در خوشرو بودن بمانند، در جا زده‌اند. رمز موفقیت خوشرو علاوه بر ممارست، این بود که در بستر سنت‌ها دست به نوگرایی زد. منظورم این است که اگر هنرجو یا هنرمندی از خوشرو تقلید کند عیبی ندارد، اما اگر در خوشرو بماند مسیر را اشتباه رفته است. البته تعداد خواننده‌های معروف ما طی سه چهار دهه اخیر کم است و به همان نسبت تقلید از خوشرو هم کم است. ما شاید کلا کمتر از ۲۰ خواننده شناخته شده داشتیم که تقریبا هر کدام امضای خودشان را دارند.

در مجموع همان‌طور که عنوان کردم، استاد خوشرو صرفا به دلیل آشنایی با فن آوازخوانی برجسته نشد. بلکه ویژگی‌هایی پیرامونی را به شخصیت هنری‌اش اضافه کرد که سبب شد در بین اقشار مختلف جامعه محبوبیت پیدا کند. در مازندران تا کنون برای هیچ خواننده‌ای قطعه موسیقی ساخته نشده بود، اما برای خوشرو این اتفاق افتاد. این نشانه نفوذ شخصیت این خواننده است. شاید اگر عمر طولانی‌تری داشت و مرگ او در دوران کرونا رقم نمی‌خورد، یکی از باشکوه‌ترین وداع‌ها با چهره‌ای هنری در مازندران رقم می‌خورد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha