باشگاه مدیریت رسانه و توسعه سواد رسانهای یونسکو ایران نشست «واکای فضای مجازی کشور؛ ضعفها و قوتها» را با حضور «محمد رستمپور» مدیر کل پژوهش خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا)، «علیرضا آلداوود» کارشناس فضای سایبری و «محمد لسانی» کارشناس فضای سایبری برگزار کرد.
متن نشست را در ادامه میخوانیم:
فضای مجازی اصطلاحی نادرست است
«محمد رستمپور» در ابتدای سخنان خود با بیان این مطلب که فضای مجازی واژه نادرستی است، یادآور میشود: این فضا شامل اپلیکیشنها، گیمها(بازیها) و... هم میشود در حالی که فضای مجازی، ترجمه مناسبی برای فضای سایبری نیست. مسأله ما فضای مجازی نیست و موضوع اصلی ما فضای سایبری است که بزرگتر است. برای نمونه اپلیکیشنهای موقعیتمحور که مردم استفاده میکنند با هیچ تعریفی در فضای مجازی نمیگنجد اما شامل فضای سایبری میشود. پس ما فضای سایبری را به وب سایتهای خبری و شبکههای اجتماعی تقلیل دادهایم.
رستمپور: فضای مجازی واژه نادرستی است این فضا شامل اپلیکیشنها، گیمها(بازیها) و... هم میشود در حالی که فضای مجازی، ترجمه مناسبی برای فضای سایبری نیست. مسأله ما فضای مجازی نیست و موضوع اصلی ما فضای سایبری است که بزرگتر است.
وی در ادامه بیان میکند: به باور من، نخستین مشکل از اینجا نشات میگیرد و باعث میشود تا فضای مجازی که به زبان میآوریم ما را از برخی میدانها غافل کند که چه بسا تعیینکنندهتر هستند. پس اگر بخواهیم به سمت قانونگذاری برویم، نخستین مسأله این است که با پیامرسانها چه کنیم؟ تصور عمومی این است که پیامرسانها اطلاعات قابل اعتنایی دارند که این تصور هم درست است. حال اگر برای این حوزه، قانونگذاری و تا حد امکان نظم پلتفرمی برقرار کنیم، سپس با پدیده گیمها(بازیها) مواجه خواهیم شد؟ بنابراین میبایست از اکنون در فرهنگسازیها و گفتوگوها فضای مجازی را به فضای سایبری تبدیل و از عنوان فضای سایبری استفاده کنیم.
در حوزه حکمرانی فضای سایبری دچار ضعف هستیم
رستمپور در خصوص مواجهه با فضای سایبری در ایران میگوید: ما در این مواجهه سه نقطه ضعف جدی داریم. نخستین آن در حوزه حکمرانی است. ابتدا باید دانست که آیا میتوان بر این فضا حکمرانی و آن را مدیریت کرد و آیا حکمرانی با فضای مجازی، در فضای مجازی و بر فضای مجازی امکانپذیر است؟ اینکه این فضای به دلایل سیاسی و اقتصادی آنقدر گسترش یافته که زیست مردم با آن گره خورده، هرچند در برخی از سیاستگذاریها تعمدهایی هم صورت گرفته است. برای نمونه تعمد در سرمایهگذاری در اینترنت همراه که برآمده از یک ذهن و نگاه امنیتی بوده است. در ۱۰ سال گذشته ما در هر زمینهای که شکست خوردهایم، کوشیدهایم تا در فضای سایبری جبران کنیم، به عنوان مثال اگر نتوانستهایم اشتغال ایجاد کنیم در فضای مجازی به چیزهایی بها داده و سعی کردهایم آنها را سرگرم کنیم تا اشتغال ایجاد شود و اینقدر این مسأله به صورت افراط گونهای پیش رفته که شما با هر منطق و زاویه دیدی بخواهید این مسأله را تحت حکمرانی در بیاورید، امکانپذیر نیست چراکه زیست، سبک زندگی و نیازهای مردم با آن گره خورده است. پس نقطه ضعف اول ما این است که در فضای سایبری که شهروندان به آن دسترسی دارند، هیچگونه اعمال و امکان حکمرانی نداریم.
در فضای سایبری وابستگی شدید به زیرساختهای خارجی داریم
مدیر کل پژوهش ایرنا، نقطه ضعف دوم در فضای سایبری را وابستگی شدید به زیرساختهای خارجی دانست و عنوان میکند: ما از نظر سختافزار به تجهیزات خارجی بسیار وابستهایم. این زیرساختها در درون خودشان به دلیل مشکلات تحریمی و سرعت شگفتآور که مدام باید به روزرسانی شده و پیوند آنها با نرمافزارها حفظ شود، بستر این وابستگی شدید را فراهم کردهاند که این امر مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده است.
نتوانستهایم در حوزه فضای سایبری صاحبنظران داخلی را حفظ کنیم
رستمپور نقطه ضعف سوم در حوزه فضای سایبری را ناتوانی در حفظ اندیشمندان، صاحبنظران، پژوهشگران و ... در حوزه اخلاق، حکمرانی و ... در خصوص فضای سایبری میداند و میافزاید: از نظر حفظ نیروی انسانی در بخشهای مختلف به ویژه در بخش فناوری، خیلی ضعیف عمل کردهایم. نیروی انسانی ما که در دانشگاههای داخلی تحصیل کردهاند زمانی که به پیشرفتهایی در علم دست مییابند با پیشنهادهایی از خارج روبرو میشوند و به دلایل مختلف ترجیح میدهند که مهاجرت کنند. بنابراین این سه نقطه ضعف در فضای مجازی بسیار تعیینکنندهاند که میبایست به آنها توجه داشت.
این کارشناس فضای سایبری در حوزه تاثیر و تاثر جامعه و حکومت بر یکدیگر و اینکه جامعهسازی و نظامسازی در این حوزه دارای چه مسائلی است، تصریح میکند: نباید فراموش کرد که جامعه دولت را میسازد. در ایران به خاطر اتفاقات تاریخی که رخ داده، دولت پیش از جامعه شکل گرفته است.
رستمپور با اشاره به وقوع نبردهای شناختی در بستر سایبر، خاطرنشان میکند: در حوزه جنگ، شناختی مطرح میشود که جنگآوران شناختی «قدرت ملی» را هدف میگیرند. حال سرمایه قدرت ملی «تاب آوری» است.
جنجالهای رسانهای و ابهامات طرح صیانت
وی با اشاره به طرح اخیر مطرح شده در مجلس شورای اسلامی و واکنشها به آن میگوید: در مورد این طرح، درست است که بخشی از واکنشها به جنجالهای رسانهای برمیگردد اما بخشی هم به علت ابهامات موجود است چراکه شخصی در راستای شفافسازی و ابهامزدایی از آن اقدام نمیکند. متاسفانه نه تنها شفافسازی صورت نمیگیرد، بلکه مدعیان موافقان و سخنگویان این طرح با ادبیاتی با مردم سخن میگویند که این باور در جامعه شکل میگیرد آنچه که مخالفان داخلی و خارجی میگویند، دقیق و صحیح است و در واقع قرینهسازی ذهنی صورت میگیرد.
بخشی از واکنشها به جنجالهای رسانهای نسبت به طرح صیانت به دلیل ابهامهای موجود است، چراکه شخصی در راستای شفافسازی و ابهامزدایی از آن اقدام نمیکند.
این کارشناس فضای سایبری درباره مشکل اصلی این طرح اظهار میدارد: ما میخواهیم ترمز دستی یک ماشین با سرعت بالا را به یکباره بکشیم و شما تصور کنید چه اتفاقی برای ماشین خواهد افتاد. ما و البته بسیاری از نخبگان و متخصصان بر این باورند که اصل تنظیمگری صحیح است. همه بر قانونمند شدن این فضا اتفاق نظر دارند اما مسأله اصلی طرح که برای آن حاشیه ایجاد کرده، بیاعتنایی به عنصر «تدریج» است. مگر زیست مردم در فضای مجازی یک شبه رخ داده که حوزه تنظیمگری آن در کوتاه مدت قابل تحقق باشد؟
مدیرکل پژوهش خبرگزاری ایرنا با تاکید بر اینکه در حوزه حکمرانی به یک سلسه قوانین نیاز داریم، بیان میکند: در طرح موجود طراحان میخواهند همه مشکلات را به یکباره حل کنند. در تعریف علوم سیاسی کلاسیک گفته میشود، دولت نهادی است که جمعیت، مرز و حکومت دارد. فناوریهای نوین همه این چهار ویژگی را دارند و این هیچ ارتباطی به ایران، اروپا، آمریکا و... ندارد و این همان نظم پلتفرمی است که از آن سخن میگوییم.
وی در پاسخ به اینکه چگونه کشورهایی چون ترکیه، هند و ... فناوریها و صاحبان پلتفرمها را وادار به تمکین از حکمرانی خود کردهاند اما ایران در این زمینه موفق نیست، می افزاید: مقایسه ایران با دیگر کشورها نادرست است. ما در یک وضعیت فوقالعاده قرار داریم. در ماجرای روسیه و اوکراین، سناتورهای جمهوریخواه از یک لفظ حیرتانگیز استفاده کردند و گفتند ما باید در مقابل روسیه تحریمهای مدل ایرانی وضع کنیم؛ این یعنی ما خیلی خاص هستیم.
چالش ما با پیامرسانهای خارجی مسأله حجاب و ارزشها نیست
رستم پور با اشاره به اینکه مسأله ما با پیامرسانهای خارجی مسأله حجاب و ارزشها نیست، میگوید: موضوع اصلی این است که در جهان کم هستند، کشورهایی که صاحب ایده تمدنساز باشند و جهان بینی نوینی را مطرح کرده و در حقیقت ایدئولوژی خاصی داشته باشند.
باید کسب و کار و شغل در فضای سایبری از هم تفکیک شود. یکی از القائاتی که برای ایستادگی با هر نوع مدیریت و تنظیمگری فضای سایبر انجام شده، این است که گویا محدودیت در اینستاگرام به معنای از دست دادن شغل محسوب میشود. هر فردی درباره تعداد کسب و کارها، مشاغل و صفحههای مرتبط با آن آماری ارائه دهد، خلاف واقع صحبت کرده است. چراکه در حقیقت امکان حضور چند میلیون شغل در اینستاگرام وجود ندارد و شما تا به اطلاعات اینستاگرام دسترسی نداشته باشید، ارائه هر آماری اشتباه خواهد بود. حکمران، سیاستگذار و تصمیمگیر نیاز به اطلاعات صحیح دارند.
کارکرد سواد رسانهای نباید تنها توقف و هشدار باشد. ما باید این مباحث را به جوامع نخبگانی و سپس نسلهای جدید منتقل کنیم. به تعبیر شهید مطهری نباید شیخ ترمز باشیم، بلکه باید مبتنی بر رسانهشناسی نسبت به آموزش سواد رسانهای اقدام کنیم. تنظیمگری نباید انتخابگری را به چالش بکشد یا به عملکرد شتابان متوصل شد.
چالشهای هوش مصنوعی
«سیدعلیرضا آلداوود» کارشناس فضای سایبری با اشاره به ظهور عصر هوش مصنوعی میگوید: دولتها در این عصر، ۲ راهبرد را برای خود در نظر میگیرند، یکی بهرهبرداری از ظرفیتهای این عصر و دیگری رفع چالشهای مربوط به آن. در این میان شماری نیز بر مباحثی همچون اخلاق، فقه و هوش مصنوعی تاکید دارند. بر این اساس دولتها راهبرد مهمی را که ذیل این دو محور پیش میگیرند، این است که از سیستمهای فناوری اطلاعات به طرف مدلهای چابکتر حرکت میکنند.
از سوی دیگر مباحث علومشناختی نیز در دنیا مطرح است که حوزه جنگ شناختی را نیز در برمیگیرد. بنابراین ما با یک فضای شفاف مواجه نیستم و شاید اگر یک کشور را با بمب اتم هدف قرار دهند این میزان تلفات انسانی بر جای نگذارد چراکه کشورها در جنگ شناختی، سرمایه اجتماعی خود را از دست میدهند.
آلداوود با اشاره به سه مرحله برای هوش مصنوعی اظهار میکند: نخستین حوزه، حوزه هوش کمکی است که به معنای کمک گرفتن از قدرت کلان دادهها و علوم داده است. حوزه دوم هوش افزایشی به شمار میرود که توانایی یادگیری ماشینی را دربرمیگیرد و حوزه سوم هوش خودمختار است که به انجام خودکار فرآیندها بازمیگردد.
افکار عمومی با شنیدن «صیانت» به بستن اینترنت فکر میکند
آلداوود با اشاره به پیشینه تاریخی و مرحلهای اینترنت در دنیا و نگاه کشورهای غربی در این ارتباط، درباره اینکه با توجه به این سیر تاریخی بیان شده چگونه کشورهای غربی در این حوزه کار میکنند که اگر از صیانت صحبت میشود، نسبت به آن واکنش منفی ایجاد نمی شود، اظهار میدارد: این موضوع به بحث سرمایه شناختی برمیگردد. امروز مخاطب ما سرمایه شناختی خود را به دست اینستاگرام سپرده و اینستاگرام پلتفرمی است که مخاطب را فیلترینگ حبابی کرده و به طرز هوشمندانه دروازهبانی خبری در آن رخ میدهد.
آلداوود: امروز مخاطب ما سرمایه شناختی خود را به دست اینستاگرام سپرده و اینستاگرام پلتفرمی است که مخاطب را فیلترینگ حبابی کرده و به طرز هوشمندانه دروازهبانی خبری در آن رخ میدهد.
در همین فضاها و در بستر جنگ شناختی به گونهای رفتار شده که به محض شنیدن نام «صیانت» که بار مثبت نیز دارد، افکار عمومی به بستن اینترنت و کره شمالی شدن فکر میکنند.
ما فضای مجازی را رها کردهایم
آلداوود در ادامه با اشاره به رهاشدگی فضای مجازی میگوید: ما فضای مجازی خودمان را رها کردیم و در ایران همه شهروندان از کودک تا یک پژوهشگر، از سطح برابر دسترسی به اینترنت برخوردارند اما آیا در اتحادیه اروپا اینگونه است؟ آنها در قوانین تدوین شده، محدوده سنی را تعیین می کنند. اتحادیه اروپا در قانون GDPR در ۲۰۱۵، گوگل را به اتهام اینکه باعث شده مردم اروپا گرایش بیشتری برای خرید کالاهای آمریکایی داشته باشند، جریمه میکند.
میبایست از تجربه جهانی استفاده کنیم
آل داوود جنگ امروز را جنگ بر سر اطلاعات دانسته و اظهار میدارد: زمانی که جنگ بر سر اطلاعات باشد، عقل انسان حکم میکند که شما باید از اطلاعات حفاظت کنید. ما باید این پرسش را شفاف پاسخ دهیم که آیا در همه جای دنیا پلتفرمها این میزان رها هستند؟ و اگر نیستند آنها چگونه توانستهاند، افکار عمومی خود را قانع کنند. البته باید پذیرفت که افکار عمومی ایران یک مرحله بمباران شده و ذائقه آن تغییر کرده و ما یک مرحله بیشتر نیاز به کار داریم.
این کارشناس فضای سایبری با تاکید بر اینکه ما نیازمند راهبرد حاکمیتی سایبری خودمان هستیم، خاطرنشان میکند: تا این راهبرد وجود نداشته باشد مثل رزمندهای هستیم که در جبهه جنگ چون ترسیده به جای نقطهزنی، تیر هوایی شلیک میکند. موضوع دارای اهمیت دیگر بحث سیاستهای مربوط به حفاظت کودکان در فضای مجازی است که الزامات اجرایی نیز ایجاد کند. صرفنظر از سرانجام این طرح، باید برای حفظ نسل کودک خود کار جدی انجام دهیم. فضای مجازی یا سایبری به اندازه انقلاب اسلامی اهمیت دارد اگر ما در این نظام تمدنی و در نسبت سنجی با بیانیه گام دوم به دنبال تمدن و ظهور هستیم و اگر برای انقلاب یک گام به پیش میرویم برای این فضا هم یک قدم جلو برویم. حرکت ما باید پیشرونده باشد.
خلا ۲۰ ساله در فرآیند سیاستگذاری و فراز و فرودهای فضای سایبری
«محمد لسانی» کارشناس فضای سایبری پنج مرحله عنوان شده به وسیله آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی برای شکلگیری تمدن اسلامی را یادآور و بیان میکند: ما معتقدیم این پنج مرحله همچنان که در فضای واقعی باید محقق شود در فضای مجازی نیز میبایست تحقق یابد و تمدن سایبری نیز رخ دهد.
وی با اشاره به خلا ۲۰ ساله در فرآیند سیاستگذاری و فراز و فرودهای این حوزه در سالیان گذشته، میگوید: این روند باعث شده نظامسازی شکل نگیرد. ما با سیستمی مواجه هستیم که یک بازیگر میتواند نظم آن را بر هم زده و تغییر دهد و این یعنی نظامی وجود ندارد. نظام یعنی نظم بخشیدن به کنش بازیگران و این یعنی نظام سایبری ما تا امروز مشکل داشته است. در حقیقت وقتی شما همه اختیارات را به یک شورا واگذار کرده و ریاست آن را به رئیسجمهوری میسپارید و او در خصوص برگزاری جلسهها تصمیم میگیرد در حقیقت حوزه نظامسازی با چالش مواجه میشود. با توجه به منظومه اندیشهای مقام رهبری در ارتباط با جامعه اسلامی باید برای کاربران هویت قائل شد و به آنها نقش سپرد تا آنها احساس نکنند به بازی گرفته شدهاند.
لسانی: نظامسازی، دولتسازی و جامعهسازی سه شکاف در فضای سایبری است.
لسانی با اشاره به ساخت تمدن سایبری به وسیله سه قدرت آمریکا، روسیه و چین تصریح میکند: ما انتظار داریم جدیت و هوشمندی دقیقتری در لایه سیاستگذاری رخ دهد و از این رو باید بررسی کرد که امروز رنگین کمان رسانههای اجتماعی ما چیست و باید برای توسعه چه اقدامی انجام داد و به چه ابزاری نیاز داریم؟
سه شکاف برای فضای سایبری
محمد لسانی به شکافهای فضای سایبری پرداخته و میگوید: نظامسازی، دولتسازی و جامعهسازی سه شکاف در فضای سایبری است. اگر این سه بخش را به فضای مجازی تعمیم دهیم، شامل نظام سایبری، تنظیمگری و کاربری فضای مجازی و فرهنگ مصرف میشود. در دیگر کشورها فاصله میان رد، اصلاح و تصویب یک لایحه و قانون کوتاه است اما شاهدیم که مجلس شورای اسلامی برای تصویب یک طرح، سالها درگیر است. البته با توجه به وجود شورایعالی فضای مجازی، نخبگان و بزرگان حاضر در آن میتوانند از نقش بالادستی خود بهره ببرند تا مصوبههایی به نفع کشور تصویب کنند.
بحث تبدیل شدن مسأله و قاعدهگذاری حکمرانی به گفتمان عمومی اشتباه است. پایههای حکمرانی نباید تبدیل به مباحثه عمومی شوند چراکه احتمال دارد که افرادی با برچسبزنی و اقدامات پوپولیستی جریان را تغییر دهند. اقناع گفتنی نیست؛ تبیین و اقناع امری کنشی است. مردم اگر مشاهده کنند که بسترهای داخلی ایجاد شده کارآمد است، نسبت به آن موضع نخواهند گرفت.
نظر شما