به گزارش ایرنا، اهمیت موضوع و سلامتی ورزشکاران از یک سو و گلایهمندی برخی از چهرههای ورزشی این فدراسیون در فضاهای مجازی، ما را بر آن داشت تا در میزگردی زوایای مختلف این فدراسیون و رشتههای تحت پوشش آنرا مورد بررسی قرار دهیم. در ابتدا تاکید میکنیم که از مسئولان فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام جهت حضور در این میزگرد دعوت کردیم اما پاسخی دریافت نشد. با این حال، دو چهره مطرح و قدیمی این ورزش دعوت ما را پذیرفته و با حضور در ایرنا مسائل مختلف و معضلات این ورزش را به چالش کشیدند.
محسن صمدی که چند دوره قهرمانی جهان و آسیا را یدک میکشد و حسام علی اکبر قهرمان سنگین وزن جهان با حضور در این میزگرد در خصوص مسائل روز و حاشیههای این فدراسیون سخن گفتند.
احکام بی رویه یکی از مشکلات بدنسازی است/ هر اعتراض یک حکم
محسن صمدی که چند دوره قهرمانی جهان و آسیا را یدک میکشد اعتقاد دارد یکی از مشکلات فدراسیون پرورش اندام و بدنسازی صدور احکام بیرویه است. این فدراسیون چه تعداد پست تعریف شده دارد که امروز به همه حکم میدهند؟ این حکمها بر چه اساس و با چه نگاه منطقی داده شده است؟ حضور در تورنمنتهای مختلف با چه هدفی صورت میگیرد؟ چرا شان و منزلت این ورزش را آنقدر پائین میآوریم. حضور در تورنمنتهایی که درجه اعتبار خاصی هم ندارد با چه هدفی صورت میگیرد و چه کسانی از آن سود میبرند. چرا وقتی در مسابقات حاضر میشوند عکسی از آن رویداد منتشر نمیشود؟ من جواب می دهم، چون استقبالی از این رقابتها نمیشود یا افراد حرفهای در آن حضور ندارند.
به یک دلال باج میدهیم
صمدی اعتقاد دارد ما داریم به «رافائل سانتونخا» رییس فدراسیون جهانی پرورش اندام (IFBB) باج میدهیم. چطور میشود یک شبه برای فلان مسابقه، تیم ملی تشکیل میدهیم. این نفرات از کجا و بر اساس چه ملاکی انتخاب شدند؟ فدراسیون و تیم ملی ارث پدری نیست که هر کاری میخواهیم انجام دهیم. همین رئیس IFBB را ما قدیمیها میشناسیم. او آدم عجیبی است. میگوید مسابقات جهانی فقط باید در اسپانیا برگزار شود چون خودش اسپانیایی است. هتلهای ارزان قیمت را میگیرد و با هزینههای به مراتب بالاتر به تیمهای شرکت کننده میدهد. او یک دلال است و از هر فضایی برای درآمدزایی استفاده میکند.
علی اکبر گفت: رافائل را از زمانی که در کویت بودم می شناسم. به نظرم بازی از همان روزها شروع شد. در کویت بودم و از همان جا با نام ایران و برای کشورم در مسابقات حاضر میشدم. رقابتی در اسپانیا بود و راهی آنجا شدم، تیم ایران هم آمده بود و وقتی بچهها از من پرسیدند چطور به مسابقات آمدم گفتم چون مسابقات آزاد است مشکلی نیست و هر فردی می تواند در آن حضور یابد. این در شرایطی بود که سایر بچهها برای حضور در آن رویداد هزینه داده بودند، چهارماه بعد دوباره مسابقه بود و می خواستم در آن حضور یابم اما به من گفتند نمی توانم ثبت نام کنم و باید با فدراسیون ایران هماهنگ کنم. از همان روزها معلوم شد تعاملاتی در میان است که سود و صلاح ورزشکار در آن دیده نمیشود و فقط منافع شخصی ملاک است.
قهرمان اسبق جهان تاکید کرد: متاسفانه دامنه تخلفات صورت گرفته از سوی رافائل و تیم کاری او به گونهای بود که در نهایت منجر به عزل FIBB شد. ما در ایران مسائل را به گونه دیگری به همه نشان میدهیم. چرا نمیگوییم کمیته ملی المپیک، NPC را به رسمیت میشناسد؟ مگر آنها مسترالمپیا یا بخش حرفهای را برگزار نمی کنند؟ چرا خودمان را درگیر نهادی کردهایم که نه اعتبار دارد و نه جایگاهی؟ در NPC همه چیز بر اساس قانون است و هیچ نهاد یا ارگانی به خود جرات و اجازه نمی دهد که تخلف کند. آنها بازرس دارند، همه مسائل به شدت کنترل می شود و هیچ بی قانونی وجود ندارد اما در FIBB شما هر کاری بخواهید انجام میدهید و رافائل سانتونخا نیز در همه تخلفات شریک است.
چوب حراج به آبروی بدنسازی زدند
قهرمان اسبق جهان می گوید: این همه قهرمان خوشنام جهان در بدنسازی ایران داریم اما کار به جایی کشیده شده که امروز دیگر بحث فدراسیون و قهرمانان مطرح نیست، متاسفانه امروز شاهد هستیم آبروی ورزش ایران به بازی گرفته شده که این شرمآور است.
وی گفت: در مسابقات اتفاق عجیب و غریبی روی میدهد، وقتی که داور چیز مشهودی نمیبیند چرا با دست ورزشکار را لمس میکند؟ ۸۵ درصد آقایان ژنیکو دارند و این دلیل بر تزریق دارو نیست. اگر هم مشکی باشد باید پزشک بررسی کند اما آنقدر همه چیز به هم ریخته و بینظم است که شاهد چنین رفتارها و ناهنجاریهایی هستیم. از سویی دیگر به جای آنکه به ورزشکار نمره منفی بدهند وی را کنار می گذارند. این اتفاقات ابهامی را ایجاد میکند. یا داوران ما بی سواد هستند و یا سودی از جراحی ورزشکاران میبرند که همه اینها باید بررسی شود. چرا ورزش بدنسازی را سیاه جلوه میدهید در صورتی که اصلا اینطور نیست. این ورزش در شکل اصلی خود بسیار زیبا و جذاب است اما به شکلی آن را نشان میدهند که فقط زشتی و پلیدی انعکاس یابد. این خیانت به ورزش و بدنسازی است.
چطور یک ورزشکار به همین راحتی پناهنده شد
ملیپوش اسبق تیم ملی بدنسازی کشورمان افزود: همه میدانند وقتی تیمی اعزام میشود یک نفر را مشخص میکنند که همه پاسپورت ها را جمع کند تا مشکی ایجاد نشود، اما من یک سوال دارم چطور میشود شما به اسپانیا میروید و پاسپورت همه را می گیرد به غیر از همان ورزشکاری که پناهنده میشود؟ چطور می شود ورزشکاری که در انتخابی نبوده را با خود میبرید و همان فرد از قبل کارهایش را کرده تا در اسپانیا بماند؟
او به گذشته اشاره میکند و میگوید: زمان ما کلی مسابقه میدادیم و در انتخابیها حضور داشتیم تا به تیم ملی راه پیدا کنیم اما الان برخی یک شبه به تیم ملی میرسد و به سفر میرود و دیگر برنمیگردد! اینها از کجا آب میخورد؟ برای این فدراسیون خیلیها زحمت کشیدند اما ثمره تلاش آنها امروز به بازی و تمسخر گرفته شده است. شک ندارم وقتی این مصاحبه منتشر شود رییس فدراسیون از همه ما شکایت میکند چون او تحمل هیچگونه نقد و انتقادی را ندارد.
تماس هایی که قبل از انتخابات گرفته شد
قهرمان سنگین وزن جهان خاطر نشان کرد: قبل از انتخابات با من تماس گرفتند، پیشنهاداتی مطرح شد که قبول نکردم. هم مالی بود و هم مسئولیتی. برای کار خودم هم علت داشتم چون اعتقاد دارم فردی که روی صندلی ریاست یک فدراسیون مینشیند باید ویژگیهایی داشته باشد که رئیس فعلی آنها را ندارد. نصیرزاده از قبل دلخوری دارد که هنوز حل نشده، من در دوره قبلی فدراسیون پست نگرفتم و الان هم دنبال آن نیستم اما نباید همه چیز را به بازی بگیریم. آنهایی که اعتراض میکنند میروند و پست می گیرند. اگر فدراسیون بروید خیلیها را می بینید و من ماندم این همه پست از کجا میآید.
ملیپوش اسبق تیم ملی و قهرمان سنگین وزن جهان هم با تایید این مطلب گفت: پیش از انتخابات هر روز صبح برای من پیامهای متعددی میآمد. از صبح به خیر گرفته تا پیامهای دیگر که همه آنها را بیجواب گذاشتم اما وقتی نصیرزاده رئیس شد فهمیدم این پیام ها چه معنایی داشت. هنوز هم به آن پیام ها جواب ندادم چون من ارتباطی با شخص رییس فدراسیون ندارم.
ابهاماتی که باید پاسخ داده شود
صمدی ادامه داد: سئوالاتی در ذهن من است که باید پاسخش را پیدا کنم. نمیشود یک نفر در همه انتخابات ثبتنام کند، امروز در کشتی و فردا در جایی دیگر و در نهایت هم به بدنسازی و پرورش اندام برسد. ابهام دیگری که دارم این است ما در سال دو مسابقه داریم یک مسابقه جهانی و یک مسابقه آسیایی اما الان در یک سال ۱۰ اعزام داریم، اینها کجا میروند؟ تامین منابع مالی آن از کجاست و این اعزامها چه سودی برای ما دارد؟ متاسفانه به تورنمنتهایی میرویم که هیچ خروجی برای ورزش ما ندارد و باید پرسید چه منفعتی از این اعزام ها دنبال میشود. چرا در بخش داوری شاهد رویکردهای متفاوت و متناقص هستیم؟ مگر میشود یک داور تا این حد متفاوت عمل کند؟
ملی پوش اسبق تیم ملی تاکید کرد: متاسفانه وقتی صورت مساله را حل کنیم دیگر موردی نمیماند که بازرس یا نهاد نظارتی بخواهد در خصوص آن بررسی انجام دهد. با ترفندهای مختلف مسائل را به شکل درست نشان میدهند و باید پرسید این همه قدرت از کجا نشات می گیرد. وقتی به فردی مدرک میدهیم آیا بررسی میکنیم که از آن چگونه استفاده میکند؟ آیا نظارتی بر روی آن مربی داریم؟
از فضای مجازی می ترسند
قهرمان اسبق جهان تاکید کرد: ترسی که از فضای مجازی دارند آنقدر زیاد است که ادمینها همه چیز را در دست گرفتهاند. متاسفانه فدراسیون هم پاسخگو نیست و هر روز شاهد اتفاقات جدیدی هستیم. امروز اعتراض میکنم چون فکر میکنم حرف هایی که می زنم درست است، حاضرم تا با رییس فدراسیون رو در رو گفت و گو کنم و شما شاهد باشید بین ما چه می گذرد، اما چون صحبت از اعتراض و حکم شد می گویم به روح پدرم حتی اگر بزرگترین مسئولیت فدراسیون را هم بدهند قبول نمیکنم چرا که این کار را درست نمی دانم. متاسفانه بزرگان ما دو دسته شدهاند، یا در جریان این بازی قرار گرفتند و یا سکوت کردهاند اما خواهش میکنم سکوت خود را شکسته و حرف بزنند تا معلوم شود در این ورزش چه میگذرد.
شان و منزلت ورزش را به بازی گرفتند
صمدی گفت: من نمیگویم نصیرزاده و تیمش خیلی بد هستند اما اعتقاد دارم ما در جمهوری اسلامی زندگی میکنیم و باید برخی از مسایل را رعایت کنیم. چرا در برخی حوزه ها رفتارهایی میکنیم که همه چیز زیر سئوال برود؟ چرا کاری میکنیم که ورزش بانوان تحت الشعاع قرار بگیرد؟ متاسفانه در این ایام چیزهایی دیدیم که شان و منزلت ورزش و کشور حفظ نشد.
وی ادامه داد: ورزشکار بدن خرابی دارد اما روی استیج از خیلیها سبقت میگیرد، این تعارضها را چه کسی باید پاسخ بدهد؟ متاسفانه این ورزش را ذلیل کردند، اشتباهات و تخلفاتی که در فدراسیون و ورزش بدنسازی صورت میگیرد طبعاتی دارد که دود آن به چشم مادرانی می رود که فرزندانشان در این رشته فعالیت دارند اما به دلیل نشانیهای غلطی که به آنها دادهایم، از مسیر خارج شده و به بیراهه رفتهاند.
قهرمان اسبق جهان یادآور شد: برای ثبت نام از ورزشکاران پول میگیرند و با این تعداد متقاضی مبلغ کلانی هم میشود اما ببینید روی استیج چگونه به یک قهرمان حکم میدهند. یک برگ کاغذ دست ورزشکار میدهند و مثلا قدردانی میشود. در برخی از این مسابقات افراد نامدار شرکت میکنند و باید پرسید چرا اینگونه با آبرو و اعتبار ورزشکار بازی میکنند. از سویی دیگر اسپانسر را هم باید لحاظ کرد، آنها هم برای این ورزش خوب هزینه میکنند اما در زمان اهدای جوایز شاهد اتفاقاتی هستیم که خوب نیست و متاسفم که امروز در این فضا قرار گرفتیم. به همه دوستان و بچهها گفتم به من نه استاد بگویید و نه مربی، من از اسمها و قالبهای شخصیتی بیزار شدم. ۳۷ سال پیش که کارم را شروع کردم چیز دیگری در ذهن داشتم اما امروز برخی ها به دلیل منافع شخصی همه باورهای افرادی مانند من را به سخره گرفته اند. این چیزی که امروز می بینیم ورزش نیست. این عاقبت کار ما نبود!
سودجویانی به نام دکتر
صمدی یادآور شد: افرادی به نام دکتر وارد این عرصه شده و میدان ورزش را به تجارتخانه تبدیل کردهاند. پزشکی مقدس است و ما در جامعه دکترهایی را داریم که خدمات ارزندهای را از خود به یادگار گذاشتهاند اما حرف من این است که باید با افراد سودجو در هر حوزه و مسئولیتی که هستند برخورد جدی کرد تا جامعه سالم بماند.همین آقایانی که خودشان را دکتر قلمداد کرده و به فکر مطرح کردن خودشان هستند برنامههایی را به جوانها میدهند که زندگی و بدن آنها را نابود میکند. کلیه و کبد این جوانها که عزیز پدر و مادرشان هستند نابود میشود چون من میخواهم پولدار شوم. چرا یک ورزشکار حرفهای شب قبل از مسابقه سکته میکند؟ من سربسته حرف میزنم اما امیدوارم دوستان ما خودشان درک داشته باشند تا نیازی نباشد نام آنها را تک تک ببریم چرا که دوست داریم در فضایی آرام و با احترام این مشکلها حل شود.
علی اکبر به مطالبی که در تلفن همراهش بود اشاره کرد و گفت: این پیامها را بخوانید، همه به اسم است و قابل پیگیری. چرا یک پزشک باید این گونه برنامه به ورزشکار بدهد که میداند عواقب خطرناکی به همراه دارد؟ چه کسی اجازه میدهد به همین راحتی با سرنوشت یک جوان و نوجوان بازی شود؟ چه کسانی از این ماجرا سود میبرند؟ من حرفهای بسیاری دارم و اگر لازم باشد همه را به اسم منتشر میکنم. امروز به ایرنا آمدم تا نشان دهم با کسی تعارف ندارم.یک مادر فرزندش را با خون دل بزرگ میکند اما افرادی در همین ورزش فقط به فکر جیب خود بوده و اصلا مهم نیست که آینده آنها چه می شود؟ با جان مردم بازی می کنند تا جیبشان را پر کنند. فردی که خود را پزشک معرفی میکند برنامه دو ماههای را میدهد که ۳۰ میلیون برای ورزشکار هزینه دارد و نیمی از آن سود خالص است، این پول به حساب چه کسی می رود؟ چرا فرد خاطی ترسی از کارش ندارد؟ از کچا و با چه قدرتی حمایت می شود؟
هر داد، یک حکم!
علی اکبر خاطر نشان کرد: چرا هر فردی که از فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام شکایت کرد، پست گرفت؟ مگر ما چقدر پول داریم؟ چقدر فضا و امکانات داریم؟ متاسفانه نظارتی روی کار مربیان و ورزشکاران نیست و این روند در آیندهای نزدیک طبعات بد خود را نشان میدهد. وقتی فدراسیون میرویم، همه رئیس هستند. هر فردی که که تا دیروز اعتراض داشت حکمی گرفته و این یعنی فاجعه. سالم سازی شهامت میخواهد و مدیریت که نصیرزاده هیچ کدام از آنها را ندارد. من برای این ورزش زحمت کشیدم و اجازه نمیدهم برخی افراد برای منفعت شخصی هر کاری دلشان می خواهد انجام دهند. شاید هم او درست میگوید و ما اشتباه می کنیم، برای همین از همین جا نصیرزاده را به مناظره دعوت میکنم و حاضرم در میزگرد بعدی ایرنا با هم در این خصوص صحبت کنیم.
ثابت می کنم با ورزش پاک هم می شود زندگی کرد
قهرمان اسبق جهان گفت: ما داریم با جان مردم بازی میکنیم و این به خاطر اهمیت فیزیک و فرم بدنی افراد در دنیای امروزی است. شما اگر در خیابان به مردم نگاه کنید، متوجه میشوید که ظاهر افراد و بدنشان خیلی مهم شده و همه به این مساله اهمیت می دهند، نان هم برای مردم لازم است اما اگر داخل آرد سم بریزیم چه می شود؟ چه اثراتی دارد؟ همین کار را الان با ورزشکاران می کنیم و کسی هم پاسخگو نیست. پنج سال دیگر را ببینید، متاسفانه کاری کرده اند که خشک و تر با هم می سوزند. همه فکر میکنند ما این کار را کردیم اما نمیدانند که خون جگر خوردیم که آقایان با جان مردم بازی نکنیند اما متاسفانه گوش شنوایی نبوده و نیست.
زمانی که این مسائل مطرح میشود مطمئناً خیلی از دوستانم واکنش نشان میدهند، من هم یک سری اشتباهات داشتم. ۴ سال است که ورزشم را آنطور که فکر می کنم و یاد گرفتم ادامه می دهم و هیچ چیزی هم مصرف نمیکنم. همه میدانند من کجا تمرین می کنم و هر وقت دوست داشتند بدون اطلاع قبلی بیایند و از من تست بگیرند.
از تخلفات IFBB تا حامی وزارت ورزش
ملی پوش اسبق جهان تاکید کرد: پرورش اندام مستر المپیا بود که همان المپیک ورزش ما به شمار میرود و همه ورزشکاران آرزوی حضور در این مسابقات را دارند اما زمانی که تخلفات IFBB مسجل شد، آنها از هم جدا شدند و NPC در مسیر درست خود باقی ماند. رئیس فدراسیون بدنسازی یک حامی در وزارت ورزش داشت که خوشبختانه امروز حضور ندارد و ما همچنان امیدواریم که با تخلفات برخورد شده و ابهام زدایی شود. ما دبیری داشتیم که فردی بسیار خوب و آگاه بود اما چرا او را برکنار کردند؟ او میتوانست به خیلیها اطلاعات درست بدهد شک نکنید که وزیر ورزش و جوانان اگر بخواهد می تواند اطلاعات را دریافت کند و فقط باید در جریان امور قرار بگیرد. خوشبختانه وزیر ورزش و جوانان ما یک چهره ورزشی است و می تواند مسایل را به خوبی درک و آنالیز کند.
لیگ رفت و برگشت در بدنسازی شوخی تلخ است
صمدی ادامه داد: بحث لیگ مطرح است، رفت و برگشت در بدنسازی یعنی چی؟ پرورش اندام یک آمادهسازی دارد و یک ماه قبل از مسابقه آبگیری و بارگیری که پدر بدن را در می آورد. آقایان فکر می کنند فوتبال است که رفت و برگشت داشته باشد و آنهایی که حرفه ای هستند می دانند در یک یا دو ماه چند بار باید آبگیری کردن چه معنایی دارد و چه پیامدهایی خواهد داشت. آنهایی که میگویند خوب است فقط به فکر درآمدزایی هستند و جان مردم برایشان اهمیتی ندارد. سود آن فقط به فدراسیون،دارو فروش و دست های پشت پرده باز می گردد. شک نکنید که بعد از این مصاحبه از ما شکایت میکنند، یک آقایی را آوردند و در فدراسیون مستقر کرده اند تا هر فردی علیه نصیرزاده یا فدراسیون سخن گفت علیه او اقامه دعوا کنند و برای همین است که خیلی ها سکوت کرده اند.
علی اکبر ادامه داد: مگر میشود در بدنسازی لیگ رفت و برگشت داشته باشیم، این یعنی یک فاجعه، مگر می شود در عرض یک ماه ۱۶ مسابقه برگزار کرد؟ ورزشکاران را از این مسابقه به مسابقه بعدی می برند و این شبیه یک شوخی است. ما داریم آگاهانه خیانت می کنیم. من خودم از پورعلی فرد ضربه خوردم اما اعتقاد دارم او مدیریت داشت و کار را بلد بود اما الان روزهای بدی را تجربه میکنیم.
قویدل هم بازی خورد
صمدی تصریح کرد: به دلیل رعایت برخی از مسایل اخلاقی اجازه ندارم فایلهای صوتی اسحاق قویدل را منتشر کنم، اما همین را بگویم که او اگر میدانست عاقبت و آخرت کار این میشود هیچ وقت وارد این مسیر نمی شد. من و او سالها با هم دوست بودیم و امروز خیلی سخت است که در این مورد صبحت کنیم.
ملی پوش اسبق تیم ملی گفت: متاسفانه ما به ورزشکاران اطلاعات غلط می دهیم چون نان در همین راهنمایی نادرست است. امتحان کردیم و جواب داد، با صحبتهایی که با ورزشکاران کردیم خیلی از ورزشکاران داروهای خودشان را کنار گذاشتند و ورزش سالم را در پیش گرفته اند. اگر دکتری به ورزشکاری می گوید دارو بزن فقط به خاطر مسایل مالی و دست های پشت پرده ای است که از آن سود می برند. ما با جان مردم بازی می کنیم و این مساله ای نیست که بخواهیم سر آن با کسی تعارف کنیم.
تولید قارچ گونه مربی
وی ادامه داد: اتفاق عجیب دیگری که در فدراسیون کنونی روی می دهد به تکثیر قارچ گونه مربی باز می گردد. قبلاً این گونه بود که ورزشکار قهرمان کشور میشد، چندین دوره کلاس را پشت سر می گذاشت تا مدرک مربیگری درجه ۳ را بگیرد اما الان طرف یک مرتبه میآید و مربی می شود. چطور یک دختر ۲۱ ساله مربی بدنسازی می شود؟ با کدام تجربه و بر اساس کدام علم؟ دادن مدرک به مربی مانند این است که به فردی گواهینامه بدهیم، او مجوز رانندگی را دارد اما تا با فنون کار آشنا شود زمان می برد، اما الان طرف تا مدرک می گیرد به باشگاه می رود و برای همه نسخه می پیچد.
سرطان را به جوان ها هدیه می دهند
علی اکبر به مطالبی که در تلفن همراهش بود اشاره کرد و گفت: این پیام ها را بخوانید، همه به اسم است و قابل پیگیری. چرا یک پزشک باید این گونه برنامه به ورزشکار بدهد که می داند عواقب خطرناکی به همراه دارد؟ چه کسی اجازه میدهد به همین راحتی با سرنوشت یک جوان و نوجوان بازی شود؟ چه کسانی از این ماجرا سود می برند؟ من حرفهای بسیاری دارم و اگر لازم باشد همه را به اسم منتشر می کنم. امروز به ایرنا آمدم تا نشان دهم با کسی تعرف ندارم.یک مادر فرزندش را با خون دل بزرگ می کند اما افرادی در همین ورزش فقط به فکر جیب خود بوده و اصلا مهم نیست که آینده آنها چه می شود؟ با جان مردم بازی میکنند تا جیبشان را پر کنند.
امید مادری که دفن شد
قهرمان سنگین وزن جهان افزود: چند وقت پیش یک جوان ۲۱ ساله به راحتی آب خوردن درگذشت چون اطلاعات اشتباه و آدرس غلط به او داده بودند و فکر می کرد در مسیر درست گام بر می دارد، اما الان کجاست؟ چه کسی باید پاسخ داغی که بر دل مادرش نشسته را بدهد؟ چرا کسی نظارت نمی کند؟ از فدراسیون که خیری ندیدیم اما به وزارت ورزش و مسئولان و متولیان امر میگویم این مساله را شوخی نگیرید چرا که جان مردم در میان است.
وی گفت: از کسی نمی ترسم و تهدیدها هم اثری بر روی من ندارد. من می خواهم به جوان هایی که ناخواسته با جان خود بازی می کنند آگاهی بدهم و می دانم این کار هزینه هایی هم دارد. متاسفانه افراد آگاه از ناآگاهی جوان ها استفاده می کنند و با به کار بردن الفاظ خاص و رویاپردازی ذهن بچه های مردم را درگیر مسایل غیرواقعی می کنند. او نمی داند ما که می دانیم اسید در معده جوان مردم می ریزیم، این کار را با کدام وجدان و بر اساس کدام معیار اخلاقی انجام میدهیم؟ من حتی اگر بتوانم دو یا سه نفر را هم نجات بدهم راضی هستم و به وظیفه خود عمل کردهام.
در علم هم دست بردند تا جیبشان پر پول شود
حسام علی اکبر یادآور شد: حدود سال ۷۷ بود که کارم را شروع کردم و از همان ابتدا می خواستم بدانم اطلاعاتم را افزایش دهم. کتابی را در مورد استروئیدها پیدا کردم که عوارض، مشکلات و معایب بسیاری در آن قید شده بود و در انتها فقط چند خط کوتاه به فواید آن پرداخته شده بود. مثلا نوشته بود فلان دارو سرطان کبد، سرطان کلیه و سرطان خون را به همراه دارد و در ادامه سرطانها را توضیح می داد. در انتها یک خط مینوشت که با همه این مشکلات این مزیت را هم دارد اما وقتی شما این مطلب را تا نیمه می خواندید از ترس عوارض دیگر پیگیر موضوع نمیشدید و در همان گام نخست عقب نشینی میکردید.
او ادامه داد: اما اتفاق ناخوشایند آنجایی رخ داد که گروهی آمدند و کل کتاب را وارونه جلوه دادند،آنها در ویرایش و ترجمه کتاب ابتدا به مزایای داروها پرداختند و به اصطلاح پیازداغش را هم زیاد کردند. در انتها هم فقط در چند کلمه از مشکلات آن سخن گفتند و هر کسی می خواند می گفت این همه مزایا و یک بیماری منطقی است و گرفتار می شد. چنان با آب و تاب سخن از عضلات بی نظیر می کرد که هر خوانندهای را به وجد می آورد. خود من هم اگر این کتاب را در نوجوانی میخواندم قطعا از همان ابتدا راه را اشتباه می رفتم.
وی تصریح کرد: استروئید و تزریق آن مثل سیگار است همه میدانیم عوارضی دارد اما وقتی به یک سطح از تجربه و دانش برسید می توانید طبق یک برنامه مشخص آن را تزریق کنید. من در ۲۳ سال ورزش کلاً ۵ سال هم استفاده نکردم اما الان ورزشکاران نوجوانی را داریم که در ابتدای راه اندازه کل عمر ورزشی من از آن استفاده کرده است و بدون شک آینده او و سلامتی اش دستخوش اتفاقات ناخوشایند خواهد شد.
ما به ورزشکار می گوییم ۳۰۰ تا ۵۰۰ میلی گرم استروئید بزند و پیک مصرف هم نباید از این بالاتر برود. وقتی ورزشکار کم تجربه این مقدار را مصرف میکند و حس خوبی می گیرد از مسیر خارج شده و با نظر شخصی میزان دریافت را بالا میبرد. زیاده روی و طمع باعث می شود ورزشکار نابود شود و کار از همین جا خراب می شود.
تهدید را به فرصت تبدیل کنیم
قهرمان اسبق جهان اعتقاد دارد مکملها در همه جای دنیا بخشی از مواد غذایی به شمار می روند اما در ایران داستان متفاوتی دارد. این باند مافیایی که در حوزه مکملهای غذایی شکل گرفته از چه جایی یا توسط چه فردی مدیریت می شود؟ متاسفانه به دلیل این که شرکتهای معتبر نمیتوانند مکمل های استاندارد را وارد کنند فضایی ناسالم برای افراد سودجو فراهم شده تا بر داشتههای خود اضافه کنند. در همه جای دنیا مکملهای غذایی را در سوپرمارکتها هم میفروشند چرا که بخشی از صنعت غذایی آنها به شمار میرود اما در ایران به شکل دیگری با آن برخورد میشود و وقتی شما جلوی یک روند متعادل را بگیرید طبیعی است فقضا ملتهب شده و افراد سودجود وارد عمل میشوند. آب زلال است اما اگر همین آب را راکد کنیم، می گندد، الان در کار ما همین طور شده است.
چه باید کرد؟ او در واکنش به این سئوال میگوید تنها علاج درد حضور یک بازرس مستقل و باوجدان است که از هیچ تخلفی هرچند کوچک هم نگذرد. از سویی دیگر باید مربی نماها را جمع کرد، از همین افرادی که ادعای مربیگری دارند داروها را بگیرید، اگر توانستند حتی یک ورزشکار بسازند. همه آنها در عرصه عمل گیر میکنند چون نمی دانند باید چه کار کنند.
خیلی از اتفاقاتی که در بدنسازی میافتد به این دلیل است که نصیرزاده از قدرت مدیریت بی بهره است. برخلاف پورعلی فرد که با همه مشکلات این خصوصیت را در خود داشت. نوع نشستن، حرف زدن و بسیاری رفتارهای دیگر همه چیز را نشان میدهد و در همان دقایق ابتدایی شما شناخت تقریبی پیدا میکنید، متاسفانه باید اعتراف کنیم رئیس فدراسیون آن جایگاهی که باید داشته باشد را ندارد و خیلی از قهرمانان و نامداران او را در حد این جایگاه نمیبینند.
نظر شما