به گزارش ایرنا، هر ساله با فرا رسیدن آخرین چهارشنبه سال برخی افراد به جای اینکه با لبخند به پیشواز نوروز بروند متأسفانه با پیکرهای خونین و مصدوم راهی بیمارستان میشوند و عدهای هم به دلیل بیاحتیاطی و رفتارهای پرخطر دیگران بیگناه آسیب میبینند و حتی خانوادههایی عزادار میشوند.
چهارشنبه سوری هر چند رسمی قدیمی ایرانی است که قبل از نوروز برگزار میشود، اما چند سالی است که به یکی از شبهای پرحادثه ایران تبدیل شده به گونه ای که با تغییر فرهنگ چهارشنبه سوری جشن ساده و ایرانی گذشته جای خود را به انفجار انواع مواد محترقه بیخطر و پر خطر داده و بجای برنامهها و آداب و رسوم کهن صداهای مهیب همه جا را پر کرده است.
در سال های اخیر با دور شدن از فرهنگ و آداب و رسوم گذشته با مشکلات جدی در این حوزه مواجه شده و حتی روزهایی که باید برای ما شادی بخش باشد با بی احتیاطی و کارهای اشتباه و خطرناک برخی به مصیبت تبدیل شده است.
آیین های سنتی عید نوروز در مناطق کردنشین آذربایجان غربی که ریشه در آداب و رسوم مردم این دیار دارد نیز مانند سایر مناطق دیگر ایران اسلامی دچار تغییراتی شده و متاسفانه انفجار مواد محترقه و ترقه جای این آیین های زیبا و دلنشین را گرفته است.
آیین های زیبایی که جای خود را به عادت های غلط و گاها خطرناکی مانند آتش زدن لاستیک ماشین ها، پرتاب نارنجک و ترقه های با صدای دلخراش داده و هر سال بیشتر به سمت فراموشی و دور شدن از آداب و رسوم منطقه میکند.
آیین های ویژه چهارشنبه آخر سال یکی از آیین های قدیمی و زیبایی است که همه ساله توسط مردم کرد زبان مهاباد با شکوه هرچه تمامتر برگزار میشود، مردمان کرد جشنها و اعیاد مذهبی و ملی زیادی دارند که از جمله آنها جشن چهارشنبه آخر سال است.
مناطق کردنشین به عنوان بخشی از سرزمین فرهنگ و تاریخ ایران، دارای فرهنگ ها و آیین های مختلفی است که آمیختگی این مناسبت ها به شادی باعث شده از قوم کُرد همیشه به عنوان مردمانی با شور و نشاط یاد شودمناطق کردنشین به عنوان بخشی از سرزمین فرهنگ و تاریخ ایران، دارای فرهنگ ها و آیین های مختلفی است که آمیختگی این مناسبت ها به شادی باعث شده از قوم کُرد همیشه به عنوان مردمانی با شور و نشاط یاد شود.
چهارشنبه سوری را میتوان یک جشن و شادی دانست که با سرخی همراه است و این سرخی همان آتش است، مناطق کردنشین به خصوص مهاباد به علت دست نخوردگی و بکر ماندن نسبی چه از لحاظ زبان و چه از لحاظ سنن و آداب، بازتاب سنتی آدابی از ایران کهن و یا حداقل گوشههایی از ایران باستان است.
چهارشنبه آخر سال یا معادل آن به زبان کردی «چوارشنبه سوری» به معنی «چوار» که همان عدد چهار است و سور به معنای مهمانی، بزم، جشن و جشن عروسی آمده است؛ در زبان کردی، «سوری» نیز به معنای گل سرخ رنک، رنک سرخ، شادی و چیزی که به رنک سرخ باشد مورد استفاده قرار گرفته است.
رسم افروختن آتش، از زمان های کهن در مناطق کردنشین و در آستانه فرارسیدن نوروز متداول شده است و این رسم به صورت روشن کردن آتش در شب آخرین چهارشنبه سال متداول است؛ مردم این خطه پیش از پریدن آفتاب، بوتههای خار و گزنی را که از پیش فراهم میکنند در نقطهای جمع کرده و با غروب آفتاب و نیم تاریک شدن آسمان، زن و مرد و پیر و جوان گرد هم جمع شده و بوته ها را آتش میزنند.
در این هنگام از بزرک تا کوچک هر کدام سه بار از روی بوتههای افروخته میپرند تا مگر ضعف و زردی ناشی از بیماری و غم و محنت را از خود بزدایند و سلامت و سرخی و شادی به هستی خود بخشند؛ مردم در حال پریدن از روی آتش ترانه هایی را میخوانند و به شادی و نشاط میپردازند.
غروب آقتاب هنگام دود کردن اسپند است، مقداری اسپند روی آتش میریزند و ضمن اینکه تمام افراد خانواده خود را روی دود آن میگیرند، سعی میکنند دود در تمام اتاقها و گوشه کنار خانه نیز این دود نفوذ کند.
با دود اسپند مردم نیت خود را که همانا کور شدن چشم حسود و کوتاه شدن دست جن و شیاطین از زندگی شان و دور شدن بلا از جسم و جان خود و عزیزان است، نمایش داده میشود که مردم با صدای بلند آن را ادا کرده و با خواندن الحمد و قل هو الله آن را در میان دود فوت میکنند و تا آخرین دمی که دود هست، دست و صورت و دامن خود را روی آن میگیرند.
مراسم های دیگری مانند فال گوش، آش نذری پختن، آب پاشی، بخت گشائی دختران، دفع چشم زخم ها و فال گرفتن هم در این شب جزو آیین های جالب و جذاب روز چهارشنبه سوری در این دیار استمراسم دیگری مانند فال گوش، آش نذری پختن، آب پاشی، بخت گشایی دختران، دفع چشم زخم ها، فال گرفتن هم در این شب جزو آیین های جالب و جذاب است، در هنگام رسیدن شب چهارشنبه همه باید گندم برشته را به روزنه خانههای خود برای فرخندگی و فزونی بپاشند زیرا باور دارند که از این راه روزی آن خانه افزایش خواهد یافت.
یکی دیگر از مراسمی که در شب چهارشنبه آخر سال پس از آتش بازی و پریدن از روی آتش، بعد از تمام شدن جشن و سرور و شادی، اینکه جوان ها و نوجوانان و به پشت بام منازل بویژه در روستاها و آبادی های خود رفته و از روزنه و هواکش اتاق مرکزی، کمربندهای خود (پشتیند) را از آن روزنه ها به پایین آویزان میکنند و در آن حال آنها با گفتن سخنان خنده دار از صاحبخانه میخواهند که به آنها عیدی داده و هدیه را در کمربند بگذارد سپس آن را بالا میکشند.
صاحبخانه هم بدون عذر و بهانه آنچه در خانه دارد از قبیل شیرینی و آجیل و تنقلات یا تخم مرغ به انتهای این کمربندها می بندند تا بدست صاحبش برسد.
همچنین در بین جوانان منطقه مرسوم است در این روز به همدیگر یا عزیزانی که دوست شان دارند به رسم چشم روشنی کادو میدهند این رسم که در گذشتههای دور بیشتر به چشم میخورد در آن زنان و دخترانی که شوق ازدواج دارند یا آرزوی زیارت و مسافرت، غروب چهارشنبه نیت میکنند و از خانه بیرون میروند و در سرگذر یا سر چهارسو میایستند و گوش به صحبت رهگذران میسپارند و به نیک و بد گفتن و تلخ و شیرین صحبت کردن رهگذران تفال میزنند.
اگر سخنان دلنشین و شاد از رهگذران بشنوند، برآمدن حاجت و آرزوی خود را برآورده میپندارند ولی اگر سخنان تلخ و اندوه زا بشنوند، رسیدن به مراد و آرزو را در سال نو ممکن نخواهند دانست، زنانی که نذر و نیازی دارند شب چهارشنبه آخر سال، آجیل هفت مغز به نام آجیل چهارشنبه سوری خریده و پاک میکردند و میان خویشان و آشنایان پخش میکنند که البته امروزه، آجیل چهارشنبه سوری جنبه نذرانه اش را از دست داده و از تنقلات اصلی خانوادها در این شب شده است.
در سرزمین ایران آیین جشن چهارشنبه سوری به همراه مراسم جانبی بسیار متنوع و زیبای آن و سرایش ترانه های شادی بخش و جشن و پایکوبی برگزار میشود، گستره برگزاری این جشن حوزه حضور فرهنک ایرانی را نشان میدهد که گستره آن نه تنها کشور ایران بلکه از سرزمین های شرق عراق و شمال آن، شمال سوریه، شرق ترکیه، جنوب روسیه (داغستان و چچنستان)، آذربایجان و قفقاز، ارمنستان، غرب پاکستان، افغانستان، جنوب ترکمنستان، تاجیکستان، ازبکستان، قرقیزستان، غرب و شمال هند و غرب چین تشکیل میشود.
اگر جشن های باستانی خود را در میادین از پیش تعیین شده و ایمن یا پایگاه های مخصوص این جشن باستانی برگزار کنیم و به واقع به نوعی جامعه را شاد نگه داریم و بساط شادمانی را برای مردم فراهم کنیم، از بروز حوادث مختلف جلوگیری می شود و با صرف هزینه های کم برای شادی از پرداخت هزینه های هنگفت آسیب های اجتماعی در امان خواهیم بود.
بدون شک ما اگر بخواهیم ایرانی بمانیم باید به سنت های باستانی خود احترام بگذاریم و آنها را به شکل سنتی خود و در اماکن امن و ایمن با حضور جوانان و نوجوانان برگزار کنیم، تا این رسوم به نسل آینده انتقال یابد.
در این زمینه لازم است که مسوولان و کارشناسان مسایل فرهنگی برای احیای این سنتها و آیین های قدیمی که ریشه در باورها و اعتقادات مردم دارند و با حس نوع دوستی، مهربانی و کمک به همدیگر و انسانیت عجین شدهاند با همکاری رسانه ها فرهنگ سازی کرده و نسلهای امروزی را دوباره با این سرمایههای گرانبها آشتی دهند.
نظر شما