این روزها سریال سازی به طور حرفهایتر و پیشرفتهتری پیش میرود و فرهنگ های مختلف کوشیده اند تا در میدان پر مخاطب آن، جایی برای خود دست و پا کنند. باید پذیرفت که اندک اندک سریال دیدن رونق بیشتری از فیلم دیدن پیدا کرده و همین مسئله هم موجب شده تا کمپانی های متنوعی در کشورهای مختلف خاورمیانه و جهان تمام سعی و تلاش خود را برای ارائه کارهای جذاب تر و مخاطب پسندتر به کار ببندند. خبرنگار تلویزیون ایرنا، به همین بهانه با بهرنگ توفیقی یکی از کارگردانان و سینماگران کشورمان که به تازگی سریال افرا ساخته او مورد توجه قرار گرفت گفت و گویی داشته و شرایط سریال سازی در کشورمان را با این هنرمند حوزه تصویر به بحث گذاشته است.
به عنوان یک کارگردان و کسی که سریال های تلویزیونی و شبکه خانگی متنوعی کار کرده است فکر می کنید چگونه می توانیم این محصولات فرهنگی و هنری مان را در سطح منطقه ای و بین المللی معرفی و ارائه دهیم؟ برای مثال کشوری مثل ترکیه بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ تا کمپانی سریال سازی دارد که به نوعی خاورمیانه را در بر گرفته و در دنیا نیز در حال گسترش است، به نظرتان راهکاری داریم که در ایران هم چنین چیزی داشته باشیم؟
الان همانطور که کمپانی های تخصصی سریال سازی داریم، خیلی از بیننده ها هم سریال بین شده اند. خیلی ها دیگر حتی مثل قبل و بدان معنای سابق، فیلم نمی بینند و بیننده حرفه ای سریال ها هستند. بینندگان پیگیر و منتظرند که سریال خوب بیاید و برنامه زندگی شان را بر اساس تماشای سریال تنظیم کرده اند. اگر بخواهم خیلی بازتر صحبت کنم باید بگویم که ما هنوز در این حوزه حرفه ای نشده ایم. یعنی، به یک ساختار حرفه ای نرسیده ایم و فکر می کنم یک بلاتکلیفی در این زمینه وجود دارد. متاسفانه این مسئله به خصوص در بخش نمایش خانگی مان بروز بیشتری دارد. هنوز نمی دانیم که آیا قرار است قوت پیدا کند یا اینکه کمرنگ شود. به نظرم مقداری به زمان نیاز داریم تا سیاست ها مشخص شود تا ببینیم اساسا قرار است که سریال در تلویزیون یا زیر نظر تلویزیون ساخته شود یا اینکه بحث بخش نمایش خانگی مان می تواند به آن قدرتی که ما فکر می کردیم و دوست داشتیم، برسد. قاعدتا اگر این اتفاق بیافتد، پیامدش این است که شاید به گونه ای رسمی تر، برای سریال سازی کمپانی هایی بنیان گذاری و کار مقداری سر و شکل حرفه ای تر به خود بگیرد. یک نکته دیگری هم که باید اضافه کنم، بحث سوژه هاست. یعنی یک اجازه ای وجود داشته باشد که در واقع با ایجاد شرایطی بتواند روی سوژه هایی دست گذاشته شود که برای مخاطبین کشور های دیگر هم جذابیت جذابیت داشته باشد. به نظرم می رسد این مسئله نیاز به اندکی گشایش فضا در انتخاب سوژه ها و موضوعات دارد. کمی دست ها را باز بگذارند تا بشود سراغ سوژه هایی رفت که جسارت بیشتری در آن وجود داشته باشد.
به نظر می رسد یکی از ویژگی های بارز کارهای شما استفاده از بازیگران جوان و معرفی آنها به عموم مردم و جامعه هنری است، چه تحلیلی از این گفته دارید؟
ببینید اساسا، من برای نقش هایی از بازیگران غیر چهره و بازیگران جدید استفاده کردم که دلم نمی خواست بیننده پیشینه ذهنی در مورد آن شخصیت ها داشته باشد و احساس کردم یک شخصیتی نیاز است که بیننده در اثر آن را بشناسد و با او روبرو شود. برای مثال در سریال آقازاده نمی خواستم بیننده هیچ پیشینه ذهنی در مورد نقش های راضیه یا مانلی داشته باشد و از چهره های جدید استفاده کردم؛ و از طرف دیگر خودم احساس می کنم که بازیگر کم داریم بنابراین یکی از وظایف ماست که بتوانیم بازیگران جدید را هم معرفی کنیم و بانک بازیگرمان را کمی غنی تر کنیم. برای همین همیشه این تمایل در من وجود دارد و تمام تلاشم را می کنم که این اتفاق بیافتد و بتوانیم چهره های جدیدی که استعداد و استحقاق چهره شدن و ورود به عرصه بازیگری را دارند، معرفی شوند.
در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟ فکر می کنید دلیل اصلی موفقیت سریال «افرا» چه بود و چطور شد که اینقدر مورد استقبال مخاطبان قرار گرفت؟
به نظرم می رسد در آثاری که دوست داریم کمی بیننده اش فراتر از بیننده های عادی تلویزیون و یا حتی نمایش خانگی باشد باید به کارهایی که به معرفی و پرداختن به فضاهای بومی-سنتی کشور خودمان است، توجه کنیم و این مسئله را به نوعی وظیفه خودمان می دانم. احساس می کنم یکی از نقاط قوت سریال افرا این بود که در فضای خارج از تهران ساخته شده بود و از نظر خودم به شکل درست این اتفاق افتاد. یعنی رفتم سراغ خطّه ای که مردم و فرهنگ اش را خوب می شناختم و می دانستم که چه جذابیت هایی برای مردم خود آن منطقه دارد. درست نمایش دادن این فرهنگ، آداب و سنن و خصائل آن، برای مردم نواحی و شهرهای کشورمان نیز جذابیت دارد. فکر می کنم سریال افرا را میتوان به عنوان یک نمونه در مسئله به تصویر کشیدن فرهنگ بومی- سنتی مان برای ایجاد جذابیت های منطقه ای و بین المللی مطرح کرد. چقدر خوب است که این اتفاق بتواند در شهرها و استان های دیگر کشورمان نیز رخ دهد. در حال حاضر مشغول پیش تولید سریالی هستم که که قرار است در سال آینده شروع شود. فضایی اجتماعی با در واقع دارای یک قصه اجتماعی با فضای نسبتا مالیخولیایی است که تاکنون آن را تجربه نکردم. در حال انجام تحقیقات روی آن هستم و خیلی امید دارم که بتواند کار بحث برانگیزی شود به نظرم می تواند یک شروع جدید برای من باشد.
خیلی از فیلم ها و سریالهای مان در آپارتمان های تهران است. در حالیکه توریستی که به ایران می آید، برایش خیلی جذاب تر است که حمام فین کاشان را ببیند تا خیابان های لوکسی چون فرشته، چون اینها دارند، زیاد هم دارند، بنابراین فکر می کنید ما چه قدر بتوانیم فیلم نامه های مان را به گوشه گوشه ایران اختصاص دهیم؟ این شیوه چقدر می تواند سریال سازی ما را در سطح منطقه و جهان طرح کند؟
قطعا سوژه هایی در حوزه فرهنگ بومی-سنتی ایرانی خارج از آپارتمان اتفاق می افتند، یعنی قصه هایی که آپارتمانی نیست و در ناحیه ها و شهرهای دیگری غیر از پایتخت مان رخ می دهند. به شرطی که کار به دست اهل اش سپرده شود. مثلا اگر شما الان در مورد خرم آباد یک فیلم نامه داشته باشید و بگویید در استان لرستان قراراست کاری ساخته شود که به فرهنگ آن ناحیه هم بپردازد قطعا عذرخواهی می کنم و می گویم من مردم آن ناحیه و آداب، سنن و خصائل شان را شاید خیلی درست نمی شناسم و خوب است که کارگردانی از همان منطقه این کار را به انجام برساند. این در حالیست که می توانم در مورد استان گیلان این ادعا را داشته باشم. اگر این نوع سریال سازی به دست اهل اش سپرده شود، می تواند اتفاق های جذابی بیافتد.
نظر شما