«آمریکا و شاه»؛ کتابی که سی‌سال رابطه تسلیحاتی را هدف می‌گیرد

تهران- ایرنا- پرداختن به رابطۀ تسلیحاتی ایران و آمریکا در دوران محمدرضا شاه برای تحلیل واقع‌بینانۀ روابط دو کشور در آن برهه و بلکه امروز، ضروری است؛ کتاب «آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی» از اندک کوشش‌های دانشورانه در این حوزه به شمار می‌آید.

به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، کتاب آمریکا و شاه (سی سال رابطه تسلیحاتی) اثر استفن مک گلینچی و ترجمه محمد شمس الدین عبداللهی نژاد که به تازگی منتشر شده است، میزان قابل توجهی از منابع آرشیوی آزادشده را افزون بر زندگی‌نامه‌ها و منابع دست دوم بررسی می‌کند تا رابطۀ تسلیحاتی ایالات متحده-ایران را به کلی بازسازی کند.

پس از انقلاب اسلامی ایران و گروگان‌گیری کارمندان سفارت آمریکا در تهران در سال ۱۹۷۹، همه تماس‌های دیپلماتیک میان ایالات متحده و ایران قطع شد. گرچه چند دهه از آن زمان گذشته است، روابط دو کشور خصمانه باقی‌مانده و بی‌اعتمادی متقابل آن را فرا گرفته است. با این حال ایران و آمریکا پیش از سال ۱۹۷۹ رابطه متفاوتی داشتند.

پرداختن به رابطه تسلیحاتی ایران و آمریکا در دوران محمدرضا شاه برای تحلیل واقع‌بینانه روابط دو کشور در آن برهه، و بلکه امروز، ضروری است؛ این کتاب از اندک کوشش‌های دانشورانه در این حوزه به شمار می‌آید. مؤلف، که مدرس روابط بین‌الملل در دانشگاه غرب لندن است، نشان می‌دهد که فضای کلی جنگ سرد تعیین‌کننده بسیاری از جنبه‌های رابطه تسلیحاتی تهران و واشنگتن پیش از سال ۱۹۷۹ بوده است.

کتاب حاضر، به منظور ارزیابی این ادعا، میزان قابل توجهی از منابع آرشیوی آزادشده را افزون بر زندگی‌نامه‌ها و منابع دست دوم بررسی می‌کند تا رابطه تسلیحاتی ایالات متحده-ایران را به کلی بازسازی کند.

شاه پس از توافق خرداد ۱۳۵۱ با نیکسون که در تهران انجام شد، فرصت را برای خرید هرآن‌چه از آمریکا ممکن بود، غنیمت شمرد. توافق مورد اشاره، خرید هرچیزی به‌جز تسلیحات اتمی را مجاز اعلام کرده بود. به‌هرحال او انواع موشک، ناوشکن و هواپیمای شناسایی و جنگنده را در فهرست خرید خود قرار داد. اما توجه چندانی به امکانات داخلی موجود برای به‌کارگیری این‌خریدها نداشت. تهدید ناسیونالیسم عربی و توسعه‌طلبی شوروی هم فکر و ذکرش را درگیر کرده بود و نبود این‌امکانات را نمی‌دید. به‌همین‌دلیل ۱۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را به این‌موضوع اختصاص داد؛ رقمی باورنکردنی که در زمان خود تقریبا چهاربرابر متوسط جهانی بود.

گفته می‌شود روی کار آمدن جیمی کارتر در دی‌ماه سال ۱۳۵۵ باعث شد بستر وسیع انتقال تسلیحات از آمریکا به ایران به هم بخورد. نویسنده کتاب پیش‌رو نشان می‌دهد واقعیت کم‌وبیش عکسِ این‌گزاره تاریخی بوده است. چون کارتر در مواجهه با درخواست‌های شاه از شعارهای انتخاباتی‌اش عقب‌نشینی کرد. یکی از مسائل مهمی که در کتاب مورد اشاره به آن‌ پرداخته شده، تلاش‌های شاه برای سرمایه‌گذاری، مشارکت در تولید و مونتاژ برخی ادوات نظامی مثل بالگردهای بل، موشک‌های ماوریک و لانس است؛ همچنین تلاش مرموزش برای دستیابی به تکنولوژی‌های پیشرفته تسلیحاتی و احتمالا جنگ‌افزار هسته‌ای.

کتاب آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی که نسخه اصلی آن در سال ۲۰۱۴ از سوی انتشارات راتلج منتشر شده است، ۶ فصل اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از: «سال‌های شکل‌گیری رابطه تسلیحاتی آمریکا_ایران»، «دوران بازسازی: مسلح ساختن ایران در دوره کندی»، «از کمک بلاعوض تا فروش اعتباری: سال‌های ریاست جمهوری لیندون جانسون»، «انقلاب ریچارد نیکسون در فروش تسلیحات به ایران»، «تداوم روابط در فضایی مبهم: جرالد فورد و ایران» و «جیمی کارتر و مرحله پایانی روابط تسلیحاتی آمریکا و ایران».

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

برای شاه اواخر ریاست‌جمهوری جانسون بهتر از آغاز آن بود. سفر او به ایالات متحده در سال ۱۹۶۸ چرخه پیشرفتی فزاینده را تکمیل کرد، چرخه‌ای که در سال ۱۹۶۴ با نخستین توافق فروش اعتباری تسلیحات آغاز گردید اما در اصل در تابستان ۱۹۶۶ ریشه دواند، یعنی زمانی که دولت جانسون تصمیم گرفت به سیاست طفره رفتن از درخواست‌های تسلیحاتی شاه پایان دهد و بکوشد با واقعیت نیازهای نظامی او روبه‌رو شود. با این‌که گرم گرفتن شاه با روس‌ها بر سر یک معامله تسلیحاتی بزرگ نقطه عطفی بود که توجه جدی آمریکا را در سال ۱۹۶۶ به خود جلب کرد، برای شاه پیشنهاد مُصرّانه شوروی برای فروش تسلیحات در سال ۱۹۶۸ فراتر از یک نمایش کم‌اهمیت بود.

او پس از استفاده موفقیت‌آمیز از شبح شوروی برای جلب توجه آمریکا در سال ۱۹۶۶، به پیشنهاد تسلیحاتی مسکو تنها به عنوان نوعی بیمه‌نامه می‌نگریست. در سال ۱۹۶۸ اعلام عقب‌نشینی بریتانیا از خلیج [فارس] بر اهمیت استراتژیک ایران افزود. ترس از این‌که غیرمتعهدها و کشورهای متعهد به شوروی خلا قدرتِ جنگ سرد را در منطقه‌ای حساس و شکننده پُر کنند موجب شد همصدایی آمریکا با مخصمه‌ای که شاه گرفتار آن بود افزایش یابد؛ این همصدایی خارج از وزارت خارجه نیز گسترش یافت و جانسون را متقاعد ساخت که شاه متحد ارزشمندی است. از نیکبختی آمریکا بود که بریتانیا اعلام کرد عقب‌نشینی خود را (شاید آگاهانه) ظرف سه‌سال انجام می‌دهد. این موضوع به جانسون فرصت داد تا بار طرح‌ریزی‌های ویژه برای دوران پسابریتانیا را بر دوش جانشینش بیندازد...

کتاب آمریکا و شاه؛ سی‌سال رابطه تسلیحاتی در ۳۴۴ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه از سوی انتشارات ققنوس منتشر و راهی بازار نشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha