به گزارش ایرنا منطقه باستانشناسی دهانه غلامان نخستین بار در سال۱۹۶۰ بوسیله "اومبرتو شرراتو" از باستانشناسان و محققان موسسه ایتالیایی خاورمیانه و دور کشف شد و از آن زمان تاکنون در این محوطه ۲۷ ساختمان شناسایی شده و این کشفیات تا محلی به نام قبر زردشت ادامه دارد.
دهانه غلامان بقایای همان شـهر زاریـن سـاخته شـده در دوران داریوش کبیر هخامنشی است.
این شهر احتمالا برای اسکان حاکمـان هخامنشـی و همچنـین استقرار نیروی نظامی به منظور کنترل منطقه، به سبک معماری هخامنشی ساخته شده، سبکی که نه در منطقـه دارای پیشینه بود و نه در دوره بعد نمونه آن وجود دارد.
در این شهر باستانی که در ۴۴ کیلومتری زابل در محدوده روستای هدف گردشگری قلعه نو از توابع شهرستان زهک قرار دارد، بناها از گل خام هستند و به دلیل چسبندگی بسیار زیاد گل این منطقه، دیوارها پس از خشک شدن از آجر نیز سخت تر شده اند به همین دلیل این شهر تقریبا سالم از زیر خاک بیرون آمده است.
در این شهر به زیبایی معماری سنتی هخامنشی با معماری بومی سیستان درهم آمیخته شده به نوعی که بناها و ساختمانهای شهر تماما از خشت و با نقشههای مربع یا مستطیل شکل منظم و دارای ستونهای فراوان و با پوشش سقفهای گنبدی و ضربی است.
آنچه در این شهر بیشتر از همه مشهود است توجه مردم آن به مذهب و اجرای آئینهای خاص نیایشی است که به همین دلایل بسیاری نیز این شهر را به نام معبد دهانه غلامان میشناسند.
از خصوصیات دیگر دهانه غلامان نبود آثار برج و بارو و دیوارهای دفاعی است که در حقیقت نشان از ثبات امنیتی آن روزگار دارد.
فقدان قلعه، دیوار دفاعی، برج های تدافعی و دروازه را میتوان نوعی پایداری اقتصادی و رونق سیاسی هخامنشیان در ایران دانست که وجود عوامل دفاعی را ضروری نمیساخته در حالیکه بیشتر محوطههای مربوط به هزاره اوّل پیش از میلاد استحکامات نظامی و دفاعی داشته است.
محوطه صنعتی دهانه غلامان که بخش وسیعی از آن در اطراف چالههای چاه نیمه امروزی قرار گرفته، خارج از محلههای مسکونی و شهری بوده است.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان شهر دهانه غلامان عمرکوتاهی بین ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال در سدههای پنجم و ششم پیش از میلاد داشته و با توجه به طراحی آن که با اهداف خاص بوده، از دیگر محوطه های باستانی متمایز است.
شهر دهانه غلامان در عهد هخامنشی و زمانی که در بستر هیرمند آب جریان داشت از اهمیت و عظمت شگرفی برخوردار بود و به اعتقاد باستانشناسان از جمله عوامل اصلی متروک شدن این شهر نیز خشک شدن ناگهانی بستر رودخانه هیرمند بوده است.
نام دهانه غلامان از تنگهای طبیعی با همین نام گرفته شده و چون دهانه یا تنگه مذکور یکی از راههای ورودی به داخل فلات بوده و در دو سده گذشته برده فروشان غلامان آفریقایی را برای فروش از طریق این تنگه به خاک ایران وارد میکردهاند به این نام معروف شده است.
از جمله آثار مهم کشف شده این منطقه میتوان به دو نمونه اثر نقاشی بی نظیر روی دیوار یکی از اتاقهای این شهر هخامنشی اشاره کرد که باستان شناسان را شگفت زده کرده است.
نخستین اثر نقاشی کشف شده در ارتفاع حدود ۹۰ سانتیمتری از کف زمین و در ابعاد ۳۵ در۱۲۰ سانتیمتر با رنگ سیاه بر دیوارهای یکی از اتاق های شهر دهانه غلامان نقش بسته و با نقاط سفید رنگ نیز تزیین شده که در آن صحنهای از شکار به تصویر کشیده شده به گونهای که یک نفر که احتمال میرود حاکم و یا امیر باشد بر کالسکهای مکعب شکل که توسط یک اسب قوی هیکل کشیده میشود سوار و با تیر و کمان در حال تعقیب گراز بزرگی است.
دومین نمونه نقاشی کشف شده اثری به صورت کنده کاری بر بالای یک درگاه و زیر سقف یک اتاق در ابعاد ۴۰ در۵۰ سانتیمتر نقش بسته در این تصویر یک حیوان که به احتمال زیاد اسب است رو به روی پلکانی ایستاده و به نظر میرسد قصد بالا رفتن از پلهها را دارد.
بقایای موجود در این شهر از دو گروه ساختمان اصلی و تعدادی بناهای منفرد ترکیب شده که یک قسمت شهر در بخش غربی به طول آبراههای که شنهای متحرک آن را پرکردهاند قرار داشته و بخش دیگر یعنی قسمت شرقی شهر به دو بخش برابر تقسیم میشده و آثار آن تا جایی که به نام قبر زرتشت خوانده میشود ادامه داشته، در این دو بخش تعداد ۲۷ بنای قابل تشخیص وجود دارد.
این بناها چه از نظر بزرگی اندازه و چه از نظر نقشه و ترکیب اتاق ها و سایر اجزای معماری قابل توجهاند.در این شهر بنایی وجود دارد که به احتمال زیاد کاربرد مذهبی ۲ هزار و ۵۰۰ ساله داشته است.
این بنای چهار گوش با وسعت ۲ هزار و ۵۰۰ متر مربع دارای ۳۶ اتاق شیب دار با یک حیاط مرکزیست اتاقهای این بنا تنگ، باریک و کم نور بوده که شرایط بهتری برای حفاظت از مواد غذایی را فراهم میکرده است.
این ساختمان در اصل مکانی برای تولید موادی بوده که در مراسم مذهبی مورد استفاده قرار میگرفته و همچنین در حیاط این بنا، چهار انبار به شکل اتاقهای دراز و کم ارتفاع وجود دارد که تصور میشود به عنوان سردخانه برای نگهداری موادغذایی مورد استفاده بوده است.
گاوسیستانی در نگارههای تخت جمشید
باستانشناسها در ادامه پژوهشهای باستانشناسی خود به این نتیجه رسیدند که ۵۰ ساختمان بزرگ در دهانه غلامان وجود داشته که در بین آنها جدای از ساختمانهای اداری، مذهبی و صنعتی، ساختمانهای شخصی مردم عادی نیز وجود داشته است.
دهانه غلامان تنها سایت هخامنشی کشف شده تا به امروز است که در آن خانههای شخصی مردم عادی نیز به چشم میخورد و این خانهها تنها در دهانه غلامان به دستآمده است.
طول این شهر ۱۵۰۰ متر است و آثار متعددی از دوران هخامنشی در آن وجود دارد که شامل ساختمانهای اداری، محلههای مسکونی، معبد، رصدخانه، محله صنعتی، خزانه و غیره است.
در قسمت شمالی شهر بنای بزرگی دیده میشود که بالغ بر ۴۵ اتاق دارد که این بنا تنها یک ورودی داشته و در داخل آن از ستونهای بزرگی برای نگهداری سقف استفاده شده است.
طی کاوشهای سال ۸۱ در اتاق شماره (۲۵) از ساختمان شماره(۱۵) دهانه غلامان (شهر زرنکا) آثار نقوش رنگی و نقوش کنده شدهای از درگاهی بین اتاق شماره۲۳ و ۲۲به دستآمده و در این اتاق که تا زیر سقف سالم مانده بقایای یک محراب و ۲ تصویر نقاشی نشان میدهد، کاربردی متفاوت با سایر اتاقها داشته است.
در حفاریهای باستان شناسی مشخص شده رنگ دیوارهای اتاق سفید بوده ولی بر اثر گذشت زمان به تیرگی گراییده، آثار لکههای رنگ نیز بر آن دیده شده و احتمالا مربوط به دیوارنگاریها و نقاشی بوده که از بین رفته است.
خوشبختانه ۲ تصویر سالم در این سایت باستانشناسی وجود دارد که نخستین اثر نقاشی از دوره هخامنشی بر دیوار کاهگلی است.
در ساختمان شماره ۱۵ دهانه غلامان تصویر نخست در ابعاد سه متر در۸۰سانتیمتر میباشد که یکی از بزرگترین یا شاید بزرگترین نقاشی دیواری از دوره هخامنشیان در ایران باشد، در این اثر ارزشمند ارابه سواری مشغول تیراندازی به جانوری احتمالا گراز دیده میشود و سوار ابتدا نیزهای به بلندی پنج سانتی متر را به طرف حیوان پرتاب کرده، سپس تیری نیز با کمان به سمت گراز (حیوان بومی منطقه سیستان بوده و تا قرن گذشته گرازها در گلههای یکصدتایی در این منطقه رویت شدهاند) رها کرده که به پشت جانور اصابت نموده همچنین در حال پرتاب تیر دوم است.
سوار دارای نوعی کلاه یا نوعی تاج قرمز رنگ است که به علت فرسودگی نقاشی کاملا مشخص نیست.
این نقاشی با رنگ سیاه بر زمینه سفید ترسیم شده که البته در برخی قسمتها بقایای رنگ قرمز نیز دیده میشود و هنرمند سیستانی در عین سادگی در نشان دادن یک اتفاق، اثر رئالیستی را خلق کرده که احتمالا صحنه شکار پادشاه باشد، اسب را با خطوطی تیره، بسیار تنومند نشان میدهد و ارابه را با نقطههای دایرهای تزیین کرده، برتری حاکم را با رنگ قرمز متفاوت با سایر خطوط و ایستایی شکارچی را در حالت ایستاده در حال رهاکردن تیرهایی نشان میدهد، درماندگی، ترس و وحشت شکار را نیز با هنرمندی ولی به سادگی در تابلویی هنرمندانه از هزاران سال قبل به یادگار گذاشته است.
این نقاشی در ارتفاع حدود ۹۰ سانتی متر از کف زمین و در ابعاد ۱۲۰*۳۵ سانتی متر با رنگ سیاه نقش بسته و با نقاط سفید و رنگی نیز تزیین شده است.
به استناد شواهد موجود، این اثر نقاشی شباهت زیادی به اثر مهر استوانه ای داریوش بزرگ در شهر “تب” (Tabes) در مصر دارد که هم اکنون این مهر استوانه ای در موزه بریتانیا (British Museum) نگهداری می شود.
در دومین نمونه نقاشی مکشوفه نیز اثری به صورت کندهکاری شده بر بالای یک درگاهی و زیر سقف یک اتاق در ابعاد ۴۰*۵۰ سانتی متر نقش بسته است.
در تصویر دوم نقش یک شتر دو کوهانه دیده می شود که شباهت بسیاری به شتری که در ردیف اولی نقوش آپادانا مربوط به هدیهآورندگان هراتی و بلخی است، دارد.
در این تصویر اسبی تنومند که احتمالا باربندی نیز دارد نشان داده میشود، تصمیم دارد از پلههای یک ساختمان یا سکو به طرف پادشاه حرکت کند، بر روی این سکو نیم دایرهای ترسیم شده که احتمالا سایه بان باشد و این پله را نیز شبیه به پله های کاخ آپادانا می دانند.
احتمال دارد هنرمند قصد توصیف صحنه ای از یک رویداد مهم دربار را داشته و از این رو به سادهترین شکل ممکن و با استفاده از یک قلم نوک تیز این صحنه را برروی دیوار کنده است.
در بخشهای دیگری از اتاقهای این ساختمان نیز آثار پراکنده ای از نقاشی به چشم میخورد که متاسفانه توسط موریانهها از بین رفته است.
نظر شما