از دیدگاه جامعه شناسی ارتباطی جامعه کنونی ما با وجود تحریم های اقتصادی مغرضانه، بیش از هر زمان به آرامش، امنیت و نشاط اجتماعی نیاز دارد. فعالیت های گردشگری در کنار اقدامات فرهنگی علاوه بر اینکه یک فعالیت تفریحی محسوب می شوند، فعالیتی فرهنگی و آموزشی نیز هستند.
تماشای کنسرت موسیقی مورد علاقه به صورت زنده سبب ایجاد حس اطمینان در ما می شود و منجر به ارتقای سلامتی خواهد شد. احساس هیجانی که یک کنسرت به همراه دارد باعث ترشح آنی آدرنالین در بدن می شود که برای قلب بسیار مفید است.
در ایران، سالها پس از آنکه موسیقی پاپ حیات خود را در اواسط دهه ۷۰، دو دهه بعد از انقلاب اسلامی، آغاز کرد کنسرتهای موسیقی اندک اندک کار خود را شروع کردند. از دهه ۸۰ هنرمندانی جوان سر برآوردند و توانستند سالنهای کنسرت را تسخیر کنند. از همان زمان برگزارکنندگان، تهیهکنندگان، نیز وارد این کارزار شدند و اشتغال آفرینی برای عده فراوانی به معنای اخص کلمه شکل گرفت.
در واقع کنسرت های زنده تجمع های ویژه و خاصی هستند که قادرند انرژی مثبت تولید و به سلامت عمومی و جسمی جامعه کمک کنند. بی دلیل نیست که هرجا کنسرتی برپا می شود همیشه با سالن های پر جمعیت روبه رو می شویم. حتی برخی حاضرند هزینه های گزافی بدهند و به کشورهای خارجی سفر کنند و در کنسرت های به قول بعضی ها آن ور آبی با دلار ۲۶ هزار تومانی شرکت کنند. حال بگذریم از مقبولیت و مشروعیت بسیاری از خوانندگان معلوم الحالی که به نوعی به حرکت ضد فرهنگی تبدیل شده اند.
اینها را گفتم تا گریزی بزنم به حرکت شایسته اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان کرمان در ایام عید؛ کنسرت سالار عقیلی در ارگ بم و باغ شاهزاده ماهان به صورت رایگان برای گردشگران و عموم مردم و با حضور ۲۰ هزار نفر اجرا شد واین هنرمند طی دو روز در باغ شاهزاده ماهان و در ارگ تاریخی بم روی صحنه رفت.
با دیدن فیلم ها و شنیدن خبر برگزاری کنسرت شوق وافری مرا برانگیخت که دست مریزادی بگویم به وزیر وزارت میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی و قائم مقام وی دکتر علی دارابی. سال های سال از نزدیک با ایشان افتخار هم کاری داشته ام و قاطعانه پیش بینی می کنم حضورشان در این وزارت رونق گردشگری و کارآفرینی و اعتلای جایگاه میراث فرهنگی کشور را موجب خواهد شد.
برگزاری کنسرت به صورت رایگان و اقداماتی شبیه آن میان مردم جوامع مترقی یک فعالیت دائمی است. موسیقی یکی از ابزارهای مهم ارتقای فرهنگی در جوامع پیشرفته است و مردم این جوامع با آن عجین هستند. میتوان از فرصت کنسرتها برای خودسازی و پرورش فرهنگی استفاده کرد.
شنیدن آهنگ و شعر خوب، علاوه بر آنکه یک فعالیت تفریحی است، یک فعالیت آموزشی هم است، بر معلومات ما میافزاید و سطح سلیقه شنیداری و فرهنگی مان را ارتقا میدهد. خاطرههای لذتبخش را نمیتوان به راحتی ایجاد کرد. کنسرت از آن دسته تفریحات است که خاطره آن در ذهن حک میشود.
حال مقایسه کنید کنسرت سالار عقیلی را در بم و کنسرت خواننده معلوم الحال را در ترکیه! با آن هزینه های گزاف و آن محتوای بی سرو ته و ضد اخلاقی آن... و از خود بپرسیم که چرا تمام کشورهای هم مرز با ایران جولانگاه شرکت های بزرگ برگزار کننده کنسرت ایرانی شده اند؟ و چرا با استقبال زیادی روبه رو می شوند؟
پاسخ ساده شاید تبلیغات وسیع و خلا برگزاری این گونه کنسرت ها در داخل است که هم از غنای فرهنگی بالایی برخوردار هستند و هم مقبولیت اجتماعی بالایی در جامعه دارند و هم باعث اشتغال آفرینی و جلوگیری از خروج ارز به کشورهای همسایه می شوند.
مردم جز نشاط و آرامش و رفاه و امنیت از دولت مردمی چه می خواهند؟ قطعا تداوم این حرکت های مسئولانه با حمایت سازمان های دولتی و نیمه دولتی و سازمان های متولی برای ایجاد نظام ارتباطات یکپارچه دولت و مردم اجتناب ناپذیر است.
نظر شما