به گزارش ایرنا، «ضیاء حمارشه» جوان آزاده فلسطینی اهل روستای «یعبد» واقع در نزدیکی جنین در شمال کرانه باختری رود اردن سه شنبه شب در عملیات تیراندازی در سه نقطه از شهرک بنی براک ۵ نفر از جمله یک نیروی پلیس رژیم صهیونیستی را به هلاکت رساند.
در پی این حمله بود که رسانههای صهیونیستی از نگرانی و ترس شدید مقامهای این رژیم خبر دادند و افزودند که هراس و ناامنی به خیابانهای تل آویو بازگشته است.
به گفته رسانههای صهیونیستی، احساس امنیت سه شنبه شب در سرزمین اشغالی فلسطین در کمترین حد خود از زمان عملیات رژیم صهیونیستی موسوم به «السور الواقی» (دیوار بازدارنده) در سال ۲۰۰۲ میلادی رسید و احساس ناامنی زیادی در خیابانها ایجاد شد.
در همین حال، مقام های امنیتی رژیم صهیونیستی آماده باش امنیتی در سرزمین اشغالی فلسطین و کرانه باختری را به بالاترین سطح افزایش دادند و همزمان «آویو کوخاوی» رئیس ستاد کل ارتش رژیم صهیونیستی دستور تقویت نیروهای ارتش این رژیم در کرانه باختری را صادر کرد.
«بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی و «یائیر لاپید» وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز سه شنبه شب را "شب بسیار سخت" برای این رژیم توصیف و تاکید کردند که نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی روزهای پرتنشی را در پیش دارند.
همانطور که انتظار می رفت این عملیات استشهادی با استقبال گسترده مردم فلسطین و گروههای مقاومت روبرو شد و آنها این عملیات را حق مشروع برای پاسخ به جنایات رژیم صهیونیستی دانستند.
جنبش مقاومت اسلامی فلسطین (حماس) ضمن تبریک انجام این عملیات اعلام کرد: پاسخ به جنایات و تروریسم رژیم اشغالگر حق مشروع برای همه مردم ما تا زمان پایان اشغالگری است.
جنبش جهاد اسلامی فلسطین نیز اعلام کرد: عملیات استشهادی در شهرک «بنی براک» تاکیدی بر نکته است که اشغالگران باید بهای تجاوزات و تروریسم خود را بپردازند.
جبهه دموکراتیک برای آزادی فلسطین نیز در بیانیه ای اعلام کرد: رژیم اشغالگر تنها زبان قدرت را میفهمد و ملت ما حق دارد تا از حقوق خود و مقدساتش دفاع کند.
در همین راستا، گردانهای شهدای الاقصی شاخه نظامی جنبش فتح این عملیات استشهادی را "پاسخ طبیعی به جنایتهای رژیم اشغالگر علیه ملت فلسطین" دانست.
حزبالله لبنان نیز در بیانیهای عملیات استشهادی «بنی براک» را تبریک گفت و اعلام کرد: عملیات «بنی براک» ثابت کرد که در هیچ نقطه از خاک فلسطین جای امنی برای شهرک نشینان و نظامیان اشغالگر وجود ندارد.
حزبالله تأکید کرد: عملیات مقاومت و موفقیت رزمندگان مقاومت در توسعه روشهای مقابله و رویارویی موید این نکته است که جلسات و نشستهای خائنانه مربوط به عادی سازی روابط نمیتواند امنیت دشمن را تأمین کند.
این عملیات استشهادی درحالی انجام شد که«زیاد النخاله » دبیرکل جنبش جهاد اسلامی فلسطین و هیئت همراه وی امروز در راستای هماهنگی هرچه بیشتر بین ارکان جبهه مقاومت با «سید حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان در بیروت دیدار کرد که یکی از محورهای آن تحولات فلسطین و افزایش عملیات جهادی در داخل اراضی اشغالی ۱۹۴۸ میلادی در کنار تحولات منطقه بود.
عملیات استشهادی در شرق تل آویو مقام های رژیم صهیونیستی را به گونه ای نگران کرد که نشستی اضطراری به ریاست «نفتالی بنت» نخستوزیر این رژیم برگزار کردند و بنت به شدت فلسطینی ها را تهدید کرد.
اما سوالی که مطرح می شود این است که اساسا چرا مقام های رژیم صهیونیستی تا این سطح از این عملیات استشهادی نگران شده اند و این عملیات در دل خود چه پیام هایی دارد.
به گفته کارشناسان سیاسی، این سطح از نگرانی در بین مقام های رژیم صهیونیستی در وهله اول به خاطر اجرای این عملیات استشهادی در نزدیک شهر تل آویو با توجه به اهمیت این شهر و وجود نهادهای سیاسی، امنیتی و نظامی این رژیم است.
موضوع دیگری که نگرانی مقام های رژیم صهیونیستی را از این عملیات بیشتر کرده است، آماده نبودن نیروهای امنیتی این رژیم برای واکنش سریع است زیرا این جوان فلسطینی آزادانه توانست در سه منطقه از شهر بنی براک عملیات خود را انجام دهد.
اما مهمتر از همه اینها، مقام های رژیم صهیونیستی نگران هستند که این عملیات استشهادی سرآغاز موج دیگری از عملیات استشهادی و مبارزه فلسطینی ها در داخل سرزمین اشغالی فلسطین باشد و آتش انتفاضه ای داخلی از جانب فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین (اراضی اشغالی ۱۹۴۸) علیه صهیونیست ها را شعله ور کند. این همان چیزی بود که نفتالی بنت سه شنبه شب به زعم خود از آن "موج تروریسم عربی کشنده" یاد کرد و درباره آن هشدار داد.
مقام های رژیم صهیونیستی تاکنون بارها نگرانی خود را از فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین ابراز داشته اند؛ بویژه که از یک سو جمعیت آنها در حال افزایش است و این امر نگرانی را درباره تغییر تدریجی بافت جمعیتی در درون سرزمین اشغالی فلسطین به نفع فلسطینی ها را به همراه خواهد داشت و از سوی دیگر، مقاومت و مبارزه آنها با صهیونیستها، رژیم صهیونیستی را با چالش های بسیار جدی و موجودیتی از درون روبرو خواهد کرد؛ چالش هایی که در برهه های مختلف خود را نشان داده و ثابت کرده است که فلسطینی های داخل سرزمین اشغالی فلسطین با سایر شهروندان فلسطینی در کرانه باختری و نوار غزه و پناهندگان فلسطینی یک ملت واحد هستند و از یکدیگر حمایت می کنند.
تجلی بارز این نوع نگاه در جریان تجاوز نظامی ماه آوریل سال گذشته میلادی رژیم صهیونیستی به نوار غزه خود را نشان داد و هزاران فلسطینی ساکن سرزمین اشغالی فلسطین در از جمله در شهرهای «اللد،أم الفحم، سخنین، حیفا، الناصرة، رهط، الطیبه، دیر الأسد، البعنة، طمره، باقه الغربیه، مجد الکروم، یافا، کفر قرع، عرعرة و المشهد» در همبستگی با اهالی نوار غزه و محکوم کردن این تجاوزگری تظاهرات کردند.
تظاهرات کنندگان پرچم های فلسطین را در دست داشتند و علیه اشغالگری صهیونیست ها شعار دادند و نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی نیز دهها نفر از تظاهرات کنندگان را بازداشت کردند.
اوج درگیری فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین و صهیونیست ها نیز در شهر اللد بود که باعث شد که کنترل این شهر از دست نیروهای امنیتی رژیم صهیونیستی خارج شود و شدت درگیری ها به حدی بود که شهردار شهر اللد از عبارت "جنگ" بین فلسطینی ها و صهیونیستها استفاده کرد.
این همبستگی فلسطینی ها دو سویه است و اهالی نوار غزه و کرانه باختری نیز تاکنون بارها با فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین به شیوه های مختلف ابراز همبستگی کرده اند که از جمله می توان به تظاهرات اهالی نوار غزه در همبستگی با فلسطینی های ساکن منطقه نقب در جنوب سرزمین اشغالی فلسطین اشاره کرد که نیروهای رژیم صهیونیستی درصدد تخریب خانه های آنها برآمده و با آنها درگیر شده بودند.
در همین راستا، ژنرال «یو سی کوبرفاسر» رئیس سابق بخش پژوهش های اطلاعات نظامی ارتش رژیم صهیونیستی (آمان) و وکیل سابق وزارت امور استراتژیک این رژیم در مقاله ای در پایگاه اینترنتی شبکه ۱۲ تلویزیون رژیم صهیونیستی نوشته بود که "اعتراضات خشونت آمیز فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸ در جریان جنگ اخیر غزه و انتشار سریع و گسترده آن حاکی از شدت دشمنی با اسرائیل بوده و اسرائیلی ها و نیروهای امنیتی را با شگفتی مواجه کرد؛ علاوه بر آنکه شکست ساختارهای موجود برای تعامل با فلسطینیان ساکن مناطق ۱۹۴۸ را نمایان کرد".
او افزود: محافل تصمیم گیری اسرائیل هم اکنون با تمرکز بر حوادث ماه مه (اعتراضات فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین علیه تجاوز نظامی به غزه) و نیز حوادث نقب به این نتیجه رسیده اند که فلسطینیان اراضی ۱۹۴۸میلادی اسرائیل را یک موجودیت اشغالگر و نژاد پرست دانسته که شهرک ها را برای خدمت به منافع خود تاسیس کرده و فلسطینیان باید برای نجات از مشکلاتی که با آن درگیر هستند با صهیونیست ها نزاع کنند و اینها اعتقاداتی است که فلسطینیان ۱۹۴۸ در مبارزه ملی خود به عنوان یک عرب فلسطینی مسلمان به آن پایبند بوده اند.
در این میان، آنچه بر شدت خشم فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین در برابر صهیونیست ها افزوده است، سیاست به شدت تبعیض آمیز و نژادپرستانه صهیونیستها در سطوح مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی در برخورد با فلسطینی ها است.
این وضعیت فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین را از یک سو بر آن داشته است تا در برابر سیاست نژادپرستانه و تبعیض آمیز اشغالگران بایستند و از سوی دیگر به مبارزه از درون برای مقابله با آنها ادامه دهند.
در سایه این درگیری و مبارزه دائمی فلسطینی های ساکن سرزمین اشغالی فلسطین با صهیونیستها، رژیم صهیونیستی با مشکل جدی دیگری نیز در درون روبرو است که باعث ایجاد گسل های عمیق در بین خود صهیونیست ها و چندپارگی آنها شده است. ریشه این گسل های عمیق نیز به زمان آغاز تاسیس رژیم جعلی صهیونیستی بازمی گردد. در آن زمان، سران جنبش صهیونیسم رویکردی سکولار داشتند اما برای رسیدن به هدف خود یعنی تاسیس این رژیم جعلی، از دین به عنوان اهرم و دستاویز استفاده کردند.
در آغاز تاسیس این رژیم جعلی، سکولارها و جناح چپ قدرت را در دست داشتند اما هرچه زمان گذشت، جناح راست و جریان های دینی اعم از صهیونیستی و حریدی با برخورداری از امتیازات و تصدی پست های وزاری اقتصادی و آموزشی کلیدی بر قدرت اقتصادی و به تبع آن بهره مندی از امکانات بیشتر و تقویت پایگاه خود در درون رژیم صهیونیستی افزودند، به گونه ای که هم اکنون اکثر نهادهای اقتصادی و بویژه امنیتی و نظامی را از آن خود کرده اند و سکولارها را در اقلیت قرار داده اند. این امر به گونه ای است که تمرکز جمعیت سکولارها هم اکنون به تل آویو محدود شده و سلطه جریان های دینی صهیونیستی و حریدی، سکولارها را به فکر مهاجرت معکوس به جایی انداخته است که از آنجا آمده اند.
این گسل های عمیق در مناسب های مختلف خود را نشان داده و تل آویو بارها شاهد برگزاری اعتراضات به تبعیض و نابرابری بین سکولارها و طرفداران جریان های دینی صهیونیستی و حریدی بوده است.
در سایه این شرایط، کارشناسان سیاسی بر این باوروند که تشدید این گسل های عمیق بین صهیونیست ها از یک سو و افزایش مبارزه و مقاومت فلسطینی های ساکن سرزمین رژیم صهیونیستی با صهیونیست ها و سیاست های نژادپرستانه و تبعیض آمیز آنها، رژیم صهیونیستی را با خطر موجودیتی مواجه کرده و آن را در آینده از درون متلاشی خواهد کرد.
نظر شما