به گزارش گروه علم و آموزش ایرنا، سال ۱۴۰۱ برای مردم ایران و به خصوص جامعه نخبگان علمی کشور با پیامی مهم در حوزه اقتصاد از سوی مقام معظم رهبری آغاز شد. ایشان در سخنرانی نوروزی خود این سال را سال تولید؛ دانشبنیان و اشتغالآفرین نامیدند؛ موضوعی که وزیر علوم، تحقیقات و فناوری و معاونت علمی و فناوری رئیسجمهوری نیز بر آن تاکید کردند و مراکز علمی و تحقیقاتی را به فکر بازنگری در روندها به شکلی انداخت که ضمن تحقق فرمان رهبر انقلاب اسلامی، از این فرصت برای پیشبرد گفتمان دانشمحور در اقتصاد کشور استفاده کنند.
مهندسی ژنتیک و زیست فناوری در زمینه های مختلف علمیزیستی مانند کشاورزی، علوم پزشکی و دارویی و صنعت، کاربردهای ارزشمندی دارد که آثار آن به طور مستقیم یا غیرمستقیم در زندگی روزمره انسان و در عرصه های گوناگون علمی، پژوهشی، اقتصادی، صنعتی، اجتماعی و فرهنگی آشکار شده است. مقام معظم رهبری نیز در جلسه شورای عالی اشتغال مورخ (۱۳۸۱/۷/۱۵) در این مورد تاکید کردهاند: به این قضیه (بیوتکنولوژی) توجه ویژهای بکنید، چون رشته بسیار مهمی است.
پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری مهمترین مرکز تحقیقاتی زیر نظر وزارت علوم و فعال در زمینه مهندسی ژنتیک و زیستفناوری به عنوان یک موسسه پژوهشی و برای انجام تحقیقات علمیصنعتی و بهویژه کاربردی، بر اساس مصوبه شورای گسترش آموزش عالی در سال ۶۶ تاسیس شد تا جهت نیل به اهدافی همچون تحقیقات در زمینه های مختلف علوم زیستی، پزشکی، کشاورزی، دارویی و زیستفناوری گام بردارد و آموزش و تربیت متخصصان و محققان دانشگاه های کشور را به عهده گیرد.
دکتر علی هاتف سلمانیان مشاور عالی رییس پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری و استاد گروه زیست فرآوردههای گیاهی، پژوهشکده زیست فناوری کشاورزی این پژوهشگاه است. سلمانیان بیش از ۱۰۰ مقاله علمی منتشر کرده است و به عنوان مقام دوم پژوهشگر برتر در حوزه زیست فناوری از سوی ستاد توسعه زیست فناوری در سال ۱۳۹۷ و پژوهشگر برگزیده کشور در حوزه علوم پایه از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در سال ۱۴۰۰ معرفی شده است.
دکتر سلمانیان نویسنده اولین مقاله در حوزه زیست فناوری از ایران در سال ۱۹۹۵ میلادی در مجله Biotechnology Letter است.
با وی در مورد تعریف دقیقتر از اقتصاد دانشبنیان، بودجه پژوهش در کشور، نقش پژوهشگاهها در تحقق شعار سال و بازیگران اصلی اقتصاد دانشبنیان گفتوگو کردهایم که در دو بخش میخوانید.
نگاه به اقتدار را بازتعریف کنیم
سوال: پژوهشگاهها چه نقشی میتوانند در تحقق اقتصاد دانشبنیان ایفا کنند و چه موانعی سر راه آنها هست؟
قبل از پاسخگویی به این سوال اساسی اجازه میخواهم به طور گذرا به مطلبی مهم اشاره کنم. در گذشته داشتن ادوات جنگی و نیروهای نظامی باعث حفظ تمامیت کشورها، امنیت، توسعه فرهنگ کشور غالب، گستره حوزه نفوذ و در نهایت ابزاری برای پیشرفت کشورها میشد. اما در حال حاظر با ظهور فناوریهای نوین و شاخص ترین آنها، فناوری اطلاعات حوزه گستره نفوذ از سطح کشور، شهر و خانه ها به حریم خصوصی افراد توسعه یافته است. این یک مثال بسیار بارز از قدرت برنامه ریزی درازمدت و استفاده دو گانه از ابزار علم برای اهداف نه چندان مطلوب است که متاسفانه بهره برداری های نامناسب از آن آثار خود را به خوبی در جوامع نشان داده است. شاید بتوان وارد این بحث فلسفی شد که آیا جایگاه و چگونگی استفاده از فناوری می تواند نقشی در سعادت یا شقاوت بشر داشته باشد.
نامگذاری سال ها توسط مقام معظم رهبری که به عنوان راهبرد اصلی کشور تلقی می شود، طی دو یا سه سال گذشته در حوزه تولید، پشتیبانی، جهش در تولید، رونق تولید و امسال تولید مبتنی بر علم، دانش و به خصوص اقتصاد مبتنی بر دانش بوده است. با توجه به روایت معصوم (ع) «العلم سلطان من وجده صال به و من لم یجده صیل علیه» که مقام معظم رهبری به دفعات به آن استناد کردهاند، لازم است در کنار دستاوردهای بسیار ارزشمند کشور در سال های اخیر، نگاه به اقتدار را بازتعریف کرده و گستره آن را فراتر از دستاوردهای فعلی ببینیم.
سادهانگاری نکنیم
این شعار نه برای یک سال بلکه باید به عنوان راهبرد طولانی کشور مورد توجه قرار گیرد. برای دستیابی به اهداف مورد نظر باید برنامه ریزی همه جانبه، درازمدت و البته واقع بینانه داشت. پیاده سازی این اهداف نیازمند یک بوم سازگان (اکوسیستم) است. یعنی مجموعه ای از اجزا که هر یک کار خود را به نحو بسیار عالی، در راستای یک هدف بلندمدت و مشترک و البته با نفع رسانی متناسب به هر یک از اجزاء انجام می دهند. در این صورت می توان انتظار داشت این راهبرد به نتیجه ای مطلوب و پایدار دست یابد. نقش پژوهشگاه ها نیز در این سیستم باید تعریف شود.
این مجموعه ها می توانند با زیرساخت های علمی و عملیاتی خود، نقش اساسی در تبدیل دانش پایه به محصول یا خدمات مورد نیاز جامعه ایفا کنند. پژوهشگاه ها به عنوان یکی از ارکان اصلی در این بوم سازگان قرار دارند. از طرف دیگر از آفتی به شدت نگران هستم؛ آن هم ساده انگاری در این موضوع راهبردی است. اگر فکر کنیم با چند برنامه تبلیغاتی گذرا در رسانه ها به ویژه صدا و سیما به رسالت خود عمل کرده ایم، نقطه خطری برای اجرای این راهبرد است.
برای نمونه بلافاصله پس از تعطیلات نوروز شاهد نمایش تبلیغاتی از محصولات شرکت های دانش بنیان (طبق اطلاعات ارائه شده در متن تبلیغات) هستیم. آمادگی عجیبی که این سازمانها برای ارائه دستاوردهای ناشی از شعار سال و آن هم چند روز بعد از فرمایشات رهبری دارند، قابل توجه است. البته هر کاری نیاز به زمینه سازی، فرهنگ سازی و تبلیغات دارد اما باید نشان داد این قبیل راهبردها تنها یک شعار نیست بلکه توانایی رسیدن به محصول را نیز دارد و نباید دچار آفت "ساده انگاری" یا انحراف از اهداف شویم.
در این میان باید نگران سودجویی برخی شرکت های کاملا تجاری نیز باشیم. شرکت های تجاری هم با استفاده از جوّ ایجاد شده به معرفی محصولات عادی خود می پردازند و بدون هیچ سنخیتی خود را دانش بنیان معرفی می کنند. این جفا به علم و دانش بنیان شدن است، سوار موج ایجادشده در کشور می شوند و کالای خود را تبلیغ می کنند.
سوال: دانش بنیانبودن را چطور تعریف میکنید؟
به این مفهوم ظریف توجه کنید. استفاده از دانش یک بحث و دانش بنیان شدن مفهوم دیگری است. گاه یک فرد یا سیستم علمی یک کشور خالق یک علم خاص یا توسعه آن است. اما کشورهای دیگر به عنوان دنبالهرو، تنها قادرند که از نتایج آن استفاده کنند. به عبارت دیگر کاربرهای خوبی هستند. برای دانشبنیان شدن نیاز به توجه اساسی به توسعه زیرساخت ها داریم. این زیرساخت ها باید در همه ابعاد مورد توجه قرار گیرند و نهادینه شوند.
مثلا ما از دانش فناوری اطلاعات به طور گسترده در زندگی استفاده میکنیم اما فقط کاربر این فناوری اعجاب برانگیز هستیم. علم فناوری ارتباطات را ابداع نکردیم، ابتدا نرم افزار یا سخت افزار طراحی نکردیم و اگر هم امروزه به این کار مبادرت می ورزیم، عمده زبان های برنامه نویسی یا فرمت های آن از تراوشات فکری ما نیست. از طرف دیگر این فناوری یک شبکه است که به اجزای مختلف مانند گوشی هوشمند، ایستگاه های ارسال و دریافت امواج، دانش ساخت ماهواره، موشک و سکوی پرتاب نیاز دارد. برای دستیابی به این مقوله ها نیازمند زیرساختهایی هستیم که علوم مختلف نظیر الکترونیک، شیمی، فیزیک و غیره برای توسعه آنها لازم است. کشورهایی که در این زمینه سرمایه گذاری کرده اند، بیش از ۵۰ سال قبل این اجزا را کنار هم چیدهاند و امروز از آن استفاده میکنند.
برای تحقق اقتصاد دانشبنیان نیازمند زیرساختهای اساسی بر مبنای علوم پایه هستیم
هر زمان توانستیم نظریه پردازی کنیم، سپس بر مبنای یک نظریه به دانشی دست یابیم و در نهایت از این دانش در یک شبکه و بستر به محصول یا خدماتی برسیم، می توانیم ادعا کنیم دانش بنیانی را به مفهوم واقعی و پایدار در اختیار داریم. برای نمونه برای ساخت واکسن به دانش های مختلفی نیاز است که بدون دستیابی به آنها تولید این محصول ارزشمند ممکن نیست؛ یکی از مرسوم ترین واکسن ها که سابقه طولانی و موفق در تولید آن داریم، واکسن هایی با استفاده از ویروس کشته شده یا ضعیف شده (تخفیف حدت یافته) هستند. برای تولید این محصول ارزشمند نیازمند تولید انبوه ویروس در سلول های مختلف (انسانی یا جانوری) هستیم. در همین زمینه تهیه سلول های مورد نیاز و محیط کشت های تخصصی، از گلوگاه های کار به حساب می آیند. تهیه این اجزا به طور معمول به طور کامل یا نسبی وابسته به فناوری روز دنیا است.
برای رفع این موانع دستیابی به زیرساخت های پایه ای در کشور (به ویژه در موارد حساس) تضمینی برای تولید محصولات مبتنی بر دانش است. در همین راستا می توان به وسایل مورد نیاز برای خالص سازی ویروس، مواد شیمیایی لازم برای فرموله کردن آن، یاورها (اجوآنت که برای عرضه مواد واکسنی به سیستم ایمنی بدن موجودات نقش اساسی را ایفا می کنند) اشاره کرد. جز برخی موارد ساده که داخل کشور تولید می شود، فناوری تولید اجوآنت های جدید با امکان کاربرد انسانی را چند کشور در اختیار دارند. بنابراین اگر قرار است دانش بنیانی را تعریف کنیم، نیازمند ایجاد زیرساخت های اساسی بر مبنای علوم پایه هستیم. پس از آن می توان انتظار داشت محصولات بر این اساس شکل بگیرند. به عبارت دیگر اگر بنیان های واقعی دانش را داشته باشیم، فناوری های مبتنی بر دانش خود به خود متولد خواهند شد.
دنیا هم باید در حوزه فناوری نیازمند ایران باشد
البته منکر ارتباطات بین المللی برای توسعه دانش نیستم. چون اگر غیر از این بود، ما هم امکان دستیابی به علوم و فنون جهانی را نداشتیم. اما اگر ما نیازمند یک فناوری از یک کشور خاص هستیم، باید به جایی برسیم که دنیا هم برای برطرف کردنِ برخی نیازهای فناوری خود نیازمند ایران باشد و این یعنی تعادل. به طور کلی ما در زیرِ سایه درختِ دانش نشسته ایم که دیگران برگ های آن را طراحی و تولید کرده اند و حالا وظیفه ماست برگی به این دانش بشری اضافه کنیم. اگر بخواهیم دانش بنیان شویم باید ملزومات اولیه خوب و قابل اطمینان را خودمان تامین کنیم. این موارد شامل نیروی انسانی (مغز افزار) زیرساخت های قانونی، مالی، مواد مناسب و... (نرم افزار) و فضای تخصصی، دستگاههای مناسب و کاربردی (سخت افزار) است. ما در تربیت نیروی انسانی موفق بوده ایم ولی در سایر زمینه ها نیاز به پیشرفت بیشتر داریم. البته اکنون محیط کشور برای پذیرش مفهوم "دانش بنیان" آمادگی بیشتری دارد. واردات از خارج از ایران سخت شده (آثار تحریم ها)، ارزش پول ملی کاهش یافته و به همین دلیل در مقایسه با محصولات خارجی، تولید داخل مقرون به صرفه است و از آن بالاتر و مهمتر، ایمان به مفهوم «ما می توانیم» در کشور رواج یافته است.
تولید دانش بنیان نیازمند سرمایه گذاری کلان است که مقطعی نباشد همچنین نیازمند منابع مالی کافی و از آن مهمتر در زمان بندی مناسب است. اگر می خواهیم اقتصاد دانش بنیان قوی و پایدار داشته باشیم، باید سرمایه گذاری و برنامه ریزی بلندمدت را ملاک عمل قرار دهیم. اکنون بر اساس مغزافزار داخل کار می کنیم ولی نرم افزار و سخت افزار از خارج است. برای دانش بنیان شدن باید از فرصت های ایجادشده در شعار سال حداکثر بهره برداری را کرد.
پایان بخش اول/
نظر شما