نقش شهروندان در تلف شدن پلنگ سرگردان قائمشهر

۵ اردیبهشت ۱۴۰۱، ۸:۵۴
کد خبر: 84730187
نقش شهروندان در تلف شدن پلنگ سرگردان قائمشهر

ساری – ایرنا – ماجرای پلنگ سرگردان قائمشهر و حضور پرتعداد و بی‌دلیل شهروندان در محل مشاهده پلنگ که یکی از دلایل اصلی ناموفق بودن عملیات زنده‌گیری محسوب می‌شود، یک بار دیگر دور بودن جامعه از رفتارهای مناسب و درست محیط زیستی و ضعف آموزش در این حوزه را نشان داد.

به گزارش ایرنا، صبح روز یکشنبه چهارم اردیبهشت چند شهروند قائمشهری صحنه عجیبی را در خیابان کارگر یا همان خیابان ساری مشاهده کردند؛ حضور یک قلاده پلنگ در پیاده‌رو! تصویری عجیب که انتشار فیلمی از آن بلافاصله در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفت و به یکی از مهم‌ترین سوژه‌های خبری رسانه‌های کشور تبدیل شد.

پلنگی که در این محدوده مشاهده شده بود از حوالی ساعت پنج بدون این که چالشی برای کسی ایجاد کند در همان نقطه حضور داشت. اما هر چه بر تعداد افراد حاضر در صحنه افزوده شد، رفتارهای ناشی از استرس پلنگ نیز بیشتر شد تا این که حیوان را وادار به حمله و فرار از محل کرد. در نهایت هم پس از تعقیب و گریز و مخفی شدن حیوان در حیاط یک خانه، با نزدیک شدن یکی از مأموران نیروی انتظامی به مخفیگاه، پلنگ به او حمله‌ور شد و مأمور محیط زیستی که تا آن لحظه برای نجات جان پلنگ منتظر مانده بود ناچار شد برای نجات جان همنوع تصمیم به شلیک بگیرد؛ شلیکی که منجر به مرگ پلنگ نر پنج ساله شد.

درباره پلنگ سرگردان قائمشهر دیدگاه‌های متعدی در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی از سوی مردم و برخی دوستداران محیط زیست بیان می‌شود. عمدتا نیز انگشت اتهام به سمت اداره کل حفاظت محیط زیست است که چرا عملیات زنده‌گیری و بیهوش کردن پلنگ زودتر انجام نشد تا پلنگ زنده بماند؟ البته اداره کل حفاظت محیط زیست در این باره اعلام کرد که دلیل تأخیر در عملیات بیهوشی حضور دامپزشک معتمد این اداره کل در مأموریت و ضرورت شلیک دارت بیهوشی و تعیین میزان دارو توسط متخصص بود. در واقع به دلیل حضور دامپزشک معتمد در مأموریت، باید فرد جایگزین از شهرستان نور به محل حضور پلنگ اعزام می‌شد و همین موضوع نیز سبب بروز تاخیر در انجام عملیات بیهوشی شد.

رد پای شهروندان در تلف شدن پلنگ

اما صرف‌نظر از همه ابعاد و حاشیه‌های پیرامون این ماجرا اعم از دلایل تأخیر در شلیک دارت بیهوشی یا حتی این‌که پلنگ از جنگل وارد شهر شد یا از محیطی محصور و باغ‌وحشی خصوصی فرار کرد، یک نکته بسیار مهم در این ماجرا، حضور عجیب و پرتعداد مردم در محل حضور پلنگ برای تماشای عملیات و تهیه فیلم بود؛ رفتاری که نتیجه آن ناآرام شدن پلنگ، درست اجرا نشدن عملیات زنده‌گیری و در نهایت ضروری شدن شلیک به آن برای حفاظت از جان یک مأمور و البته سایر افراد تجمع‌کننده در مسیر فرار پلنگ بود.

معمولا در موارد اینچنینی نخستین اقدامی که مورد توجه قرار می‌گیرد، محدود کردن ترددها به محل حضور حیوان و مدیریت فضا برای جلوگیری از ایجاد تنش برای حیوان است تا هم بقیه اقدامات برای زنده‌گیری یا دور کردن حیوان از محل حضور انجام شود و هم احتمال خطر با حمله حیوان به انسان‌های حاضر در محل کاهش یابد. اما رفتاری که روز یکشنبه در قائمشهر مشاهده شد دقیقا نقطه مقابل این روند بود. نه تنها محیط و فضا مدیریت نشد و ترددها کاهش نیافت، بلکه شهروندان زیادی برای تماشای پلنگ و از نزدیک دیدن عملیات زنده‌گیری حضور یافتند و حتی پس از خروج پلنگ از محل اولیه، به دنبال حیوان رفتند و باز هم اجازه این که عملیات به درستی انجام شود را ندادند. در ویدئوی زیر بخشی از حضور پرتعداد مردم و هیاهوی آن‌ها در کوچه‌ای که به آن فرار کرده بود می‌شود را مشاهده می‌کنید:

همان‌طور که در بخشی از ویدئو قابل مشاهده است با وجود تلاش مأموران برای متفرق کردن مردم و جلوگیری از حضور آن‌ها در محل، اصرار بر حضور کماکان مشاهده می‌شود:

همین رفتار در محل اولیه مشاهده پلنگ نیز مشاهده شد. جایی که تعداد زیادی از شهروندان بدون این‌که به خطرهای احتمالی حضورشان بیندیشند یا توجهی به اثرگذاری منفی خود بر اجرای عملیات زنده‌گیری داشته باشند، نخستین دلایل کشته شدن پلنگ را با ناامن کردن فضا رقم زدند.

اهمیت حفظ آرامش حیوان و محیط

یک فعال محیط زیست و حقوق حیوانات در این باره به خبرنگار ایرنا می‌گوید: در چنین مواقعی مهم‌ترین و نخستین کاری که باید انجام شود امن نگه داشتن محیط است. کاری که بخش مهمی از آن نیازمند همراهی و همکاری خود مردم است. اما متأسفانه آن‌چه که در ماجرای پلنگ سرگردان قائمشهر دیده شد کاملا در نقطه مقابل این همراهی و همکاری بود.

سهیل‌ اولادزاد می‌افزاید: به عنوان یک فعال محیط زیست قطعا علاقه زیادی دارم که یک پلنگ را از نزدیک ببینم. اما روز یکشنبه با این که در نزدیکی محل مشاهده پلنگ بودم و به سادگی می‌توانستم در محل حضور یابم، چنین تصمیمی نگرفتم تا مزاحمتی برای عوامل اصلی کنترل ماجرا یعنی نیروهای محیط زیست، نیروی انتظامی و آتش‌نشانی ایجاد نشود.

وی اظهار می‌کند: صرف‌نظر از هر دلیل یا هر انتقادی که به تلف شدن پلنگ وارد است، نمی‌توان نقش جمعیت حاضر را در ناموفق بودن عملیات زنده‌گیری نادیده گرفت. هر حیوانی وقتی در چنین فضای ملتهبی قرار بگیرد دچار استرس و تنش می‌شود. در فیلم‌ها می‌بینیم که پلنگ تا پیش از حضور مردم هیچ رفتار غیرعادی و خطرناکی نداشت. درست و منطقی این بود که شهروندان صحنه را ترک می‌کردند تا حیوان در همان نقطه بماند و عملیات زنده‌گیری یا هدایت حیوان به محلی دیگر با کمترین تنش انجام شود.

این کنش‌گر محیط زیست و حقوق حیوانات خاطرنشان می‌کند: حتی وقتی پلنگ از خیابان خارج و وارد کوچه‌ها شد در کمال تعجب باز هم شهروندان به دنبال پلنگ رفتند. به گفته مدیرکل حفاظت محیط زیست هم وقتی پلنگ تحت فشار ناشی از استرس به یک مدمور حمله کرد و در حال فرار به سمت جمعیت بود یکی از محیطبانان ناچار به شلیک شد و پیش از شلیک دارت بیهوشی، پلنگ با گلوله متوقف شد.

نقش شهروندان در تلف شدن پلنگ سرگردان قائمشهر

جای خالی آموزش رفتار با حیوانات

اولادزاد تصریح می‌کند: این نخستین بار نیست که شاهد رفتارهای ناآگاهانه افراد در مواجهه با حیوانات هستیم. متأسفانه در این زمینه جای خالی آموزش به شدت احساس می‌شود. یعنی افراد باید با نکات اولیه‌ای مانند لزوم پرهیز از تجمع در این مواقع یا خودداری از انجام هرگونه حرکت که باعث ایجاد واکنش در حیوان شود بپرهیزند.

این رفتارها در مواجهه با حیوانات تا کنون بارها دیده شده است. البته تا کنون بیشتر در محدوده‌ سکونت حیا وحش چنین مواردی دیده شده بود. مانند تعقیب یک رأس کل توسط آفرودبازان در کویر مرنجاب که آبان ۱۳۹۹ رخ داده بود و منجر به مرگ کل شد. یا رفتار نامناسب با توله‌خرس زخمی در سوادکوه که خرداد ۱۳۹۸ منجر به مرگ خرس شده بود. در آخرین روز سال ۱۴۰۰ نیز یک قلاده گرگ در محله خانی‌آباد تهران مشاهده و زنده‌گیری شد که در این مورد هم حضور مردم قابل توجه بود. همه این موارد ناآگاهی جامعه از شیوه مواجهه با حیوانات و حیات وحش را نشان می‌دهند.

کارشناسان و متخصصان این حوزه می‌گویند حضور مردم می‌تواند ارتباط مستقیمی با ناکام ماندن عملیات زنده‌گیری داشته باشد. رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران در این باره به خبرنگار ایرنا می‌گوید: در این مواقع که در بسیاری از کشورها هم ممکن است پیش بیاید مهم‌ترین اصل این است که شهروندان محیط را ترک کنند و کار را به دست عوامل اجرایی بسپارند و در محل حضور نیابند. چون حیوان وقتی تجمع مردم را می‌بیند دچار ترس و استرس می‌شود.

الزامات زنده‌گیری

کوروس ربیعی می‌افزاید: حیوانی مثل پلنگ هیچ وقت انسان را به عنوان طعمه نگاه نمی‌کند و در حالت عادی نگاه تهاجمی به انسان ندارد. مگر این‌که احساس خطر کند و بخواهد خودش را از صحنه برهاند یا از خودش دفاع کند. در این ماجرا هم پلنگ وقتی با تجمع مردم مواجه شد و احساس ناامنی کرد پا به فرار گذاشت. در چنین شرایطی باید محیط را به طور کامل خالی کرد. چون حیوان وقتی محیط را امن ببیند آرام می‌ماند. در این وضعیت می‌توان برای زنده‌گیری و بیهوشی اقدام کرد.

نقش شهروندان در تلف شدن پلنگ سرگردان قائمشهر

وی خاطرنشان می‌کند: معمولا در چنین فضاهای شلوغی که حیوان احساس ناامنی کند امکان اقدام مناسب برای زنده‌گیری وجود ندارد. یعنی حیوانی که در حال فرار است و قصد حمله برای دفاع از خودش را دارد ، نمی‌توان مدیریت کرد. شلیک دارت بیهوشی قواعدی دارد که باید در آرامش حیوان انجام شود.

رئیس اداره نظارت بر امور حیات وحش اداره کل حفاظت محیط زیست مازندران می‌افزاید: معمولا حیوان‌هایی که بیهوش می‌کنیم حیوانات گرفتار در تله هستند. ضمن این که بیهوشی پس از اصابت دارت چند دقیقه زمان نیاز دارد. در برخی موارد هم می‌توان حیوان را با تورهای مخصوص گیر انداخت ، اما آن زمان هم باید فضا کنترل شده باشد. وقتی در چند متری حیوان مردم حضور دارند هر اقدامی ممکن است منجر به حمله حیوان به سمت آن‌ها شود و در چنین شرایطی طبیعتا اولویت از حفظ جان حیوان به حفظ جان مردم تغییر می‌کند.

ربیعی اظهار می‌کند: پس از فرار پلنگ از خیابان کارگر به سمت کوچه‌های خیابان آزادی تلاش ما این بود که از یکی از کوچه‌ها وارد زمین‌های کشاورزی شود. اما متأسفانه جو موجود باعث شد که پلنگ زودتر وارد کوچه دیگری شود و در همان کوچه نیز عملیات زنده‌گیری ناکام ماند. وگرنه حتما پلنگ زنده می‌ماند و شاهد مجروح شدن مأمور نیروی انتظامی هم نبودیم.

ماجراجویی، هیجان‌خواهی، کنجکاوی یا هر علت دیگر در کنار برخی ضعف‌های دیگر مانند مدیریت نامناسب فضا توسط عوامل اجرایی برای محدود کردن ترددها در محل مشاهده پلنگ و متفرق کردن شهروندان در نهایت منجر به مرگ پلنگ جوانی شد که می‌توانست دست‌کم ۱۰ سال دیگر زنده باشد.

 این در حالی است که فرهنگ رفتار با حیوانات در زندگی بومی مازندرانی‌های قدیم جایگاه قابل توجهی داشت. بومیان مازندران و بویژه جنگل‌نشینان رفتار با حیات وحش را به درستی می‌شناختند و حتی در مواجهه با این حیوانات در قلمرو آن‌ها کمتر دچار تنش و چالش می‌شدند. این امر نیز برآمده از آموزش‌ها و آگاهی‌هایی بود که از پیشینیان‌شان کسب کرده بودند. اما در زندگی امروزی و با توجه به تغییر سبک زندگی جامعه، جای خالی آموزش‌های مربوط به رفتار با حیات وحش و حیوانات بویژه در مواقع ضروری اینچنینی به شکل برجسته‌ای احساس می‌شود.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha