به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، سینمادوستان، درمیشیان را از اواسط دهه ۸۰ و زمانی که دو مستند خانه خراب و جادوگر را جلوی دوربین برد، به یاد میآورند. مسیری که در ادامه به فیلم کوتاه پامنار رسید تا این کارگردان جوان، از توانمندی لازم برای تولید فیلم بلند برخوردار شود.
درمیشیان در نخستین فیلم بلند خود (بغض)، دست بر روی سوژه مهاجرت گذاشت و توانست نگاههای بسیاری را به سمت خود معطوف کند. آنچه در بغض، قابل توجه بود، مسیری بود که کارگردان جوان، برخلاف بسیاری از کارگردانان تازهوارد انتخاب کرد. درمشیان در بغض، تفسیر نوینی از فرم ارائه کرد و در این طراحی، تمرکز ویژهای را بر روی اصولی چون فیلمبرداری و تدوین قرار داد.
سازه نوینی که توسط درمیشیان برای آثارش طراحی شد، دیگر اجزای فیلم نظیر موسیقی، فیلمنامه و حتی طراحی صحنه را درگیر میکرد.
کارگردان جوان برای کارهای بعدی خود نیز از همین سبک پیروی کرد و تاحدودی ریتم تدوین را غیرخطیتر و سریعتر نمود. به همین ترتیب، عصبانی نیستم، لانتوری و مجبوریم به آثار پختهتری در فرم تبدیل شدند که توانستند جلوههای دیگری از مشی فیلمسازی درمیشیان را برای مخاطبان ترسیم کنند.
وجوه نوخواهانه این پرداخت، در همان نخستین گام، جایزه خلاقیت و استعداد درخشان را از سوی جشن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران برای درمیشیان به همراه آورد. جایزهای که در ادامه به نشان عباس کیارستمی برای فیلم لانتوری در جشن حافظ تداوم یافت.
در شکل محتوایی، درمیشیان علاقه بسیاری به مباحث روز و البته مباحثی که در بین مردم، پررنگ هستند، دارد. برخلاف بسیاری از کارگردانان کنونی که تمرکز خود را بر روی سوژه کمتر پرداختهشده گذاشته و بدعتهایی در فرم ندارند، درمیشیان، با ساختارمندی یک فرم جدید، به سوژههای شناختهشده میپردازد و تلاش دارد تا با به تصویرکشیدن چالشهای رئالیستی، برشی از عصری را روایت کند که داستان در حال روایت است.
به دلیل همین نگاه صریح، برخی آثار وی در طول این سالها مشمول تاخیر در اکران و یا ممیزیهایی شدند اما مهندسی درست این جریان و دوری از مصاحبه و فرافکنیهای رایج، سبب شد تا درمیشیان به مثابه یک فیلمساز جوان هوشمند در سینمای ملی مطرح باشد.
البته که این امتیازها، تنها دلایل محبوبیت درمیشیان محسوب نمیشود. وی در سال ۹۱، چه خوبه که برگشتی را برای داریوش مهرجویی تهیه کرد. اتفاقی که برای مرتبه دوم در لامینور تکرار شد تا مهرجویی پس از ۸ سال دوری از چرخه اکران، دوباره به روی پرده بازگردد.
درمیشیان البه این روزها، مجبوریم را به روی پرده دارد؛ پربازیگرترین فیلم این کارگردان و البته یکی از پرمهرهترین فیلمهای سالیان اخیر که پختگی روایت و امضای درمیشیان در تمامی سکانسهای فیلم ازجمله مشخصههای این فیلم است.
درمیشیان حالا در ۴۱ سالگی، یکی از کارگردانان صاحبسبک و محبوب در سینمای ایران است. کمتر کارگردان جوانی در سینمای ایران یافت میشود که کستینگ مجبوریم حاضر است برای او در قالب یک تیم قدرتمند، جلوی دوربین برود. کارگردانی که اقبال بالایی در میان سینماگران دارد و کارنامه او تا همین امروز، مملو از افتخارات داخلی و بینالمللی است. او روند افتخارآفرینی ملی و بینالمللی را از نخستین ساختههای غیرسینماییاش آغاز کرد که این منوال، تا همین امروز نیز ادامه یافته است.
نظر شما