تغییر در سبک زندگی کنونی و حرکت به سمت سبکزندگی دینی و بومی چندین سال است که ذهن نظریهپردازان، کارشناسان و سیاستمداران ما را درگیر بهخود کرده و موجب ارائه راهکارهایی نیز از جانب آنان شده است اما به خاطر پیچیدگیهای این امر راهکارهایی که تاکنون از سوی نهادها و دغدغهمندان جامعه ارائه شده چندان کاری از پیش نبرده و حتی وخامت اوضاع نیز در این زمینه بیشتر شده است.
تغلب و سیطره فرهنگ و زندگی غربی در غالب محصولات فرهنگیومصرفی، همه ساحات زندگی و وجودی ما را در بر گرفته است و این امری است که تغییر را دشوار کرده است. محصولات تولیدی غربی به پشتوانه اندیشهها و محتواهای جمعی، سازوکارهای دقیق و تجربهشده و اتصال شبکهای و زنجیروار محصولات و تکثر و تنوع، تولیدی محصولاتی جذاب برای مخاطبان خود شده است و دوری از آنها را دشوار نموده است. این محصولات با بهرهگیری از زیرساختهای فرهنگی، آنچنان منطبق با نیاز انسان امروز تولیده شده، توسعه مییابد و در اختیار انسان مصرفی از خرد و کلان قرار میگیرد که جز تسلیمِ مصرفشدن راهکار دیگری برای آن باقی نمیماند.
بر این موارد میتوان افزود که پویابودن و دائم و نوبهنو آنها فرصت تأمل و تفکر درباره این محصولات را نیز از ما گرفته است و در چنین حرکتی ما ناچاریم تنها ببینیم و مصرف کنیم و در مقایسه با شرایط تولید و زیرساختی آنها، خود را منفعل دانسته ناتوان از رقابت با آنها بدانیم. این حرکت دائم ادامه دارد. در چنین فضایی هر محصول دیگری که از طریق دیگری سعی دارد به مصرفکنندگان خود برسد پس از مدتی ناچار است یا متوقف شود و از ادامه راه باز ماند و یا تن به محصولات غالب دهد و از اقتضائات آنها پیروی کند.
چنین است که محصولات تولیدی وطنی در چنین فضایی یا محکوم به شکستند و یا دائم باید برای سرپاماندن از کمکها و حمایتهای دیگران ارتزاق کنند و یا نهایت بتوانند در فضای مصرفی محدود، بدون توسعه قابل توجه به زیست محدود خود ادامه دهند و این مورد اخیر در صورتی است که هنوز ذائقهای برای مصرف آنها مانده باشد. این روندی است که زندگی و سبک زندگی امروز ما را پرمخاطره کرده است و ما را منفعل و بلکه شکستخورده از محصولات غیر بومی نموده است. کودکان در این میان بسیار حساستر و تأثیرپذیرترند و از سویی به علت عدم آگاهی از تقدیر چنین محصولاتی و از سوی دیگر جذابیتی که در محصولات مصرفی غربی و متداول میبینند بر مصرف محصولات مصرند و حتی در این مصرف بزرگترهای خود را نیز ترغیب به همراهی میکنند.
اما چه باید کرد؟ چگونه میتوان با فاصلهگرفتن از محصولات غیر فرهنگی و غیر بومی، شرایط را برای مصرف محصولات فرهنگی خودی فراهم کرد و گامبهگام کودکان و نوجوانان را بهسمتوسوی محصولات فرهنگی و بومی سوق داد؟ چگونه میتوان برای آنها الگوسازی مناسب انجام داد و این الگوسازی را بهروز کرد؟ چگونه میتوان حجم محصولات تولیدی فرهنگی را گسترش داد و آنها را قابلدسترستر برای کوکان و نوجوانان قرار داد؟ چگونه میتوان بر تنوع و تکثر محصولات افزود و از این طریق جذابیت آنها را بیشتر کرد؟.
چگونه میتوان کیفیت محصولات بومی را افزایش داد و از این طریق مصرفکنندگان را به مصرف کالاهای بومی ترغیب کرد؟ چگونه میتوان ذائقه کودکان و نوجوانان را تغییر داد و آنها را بهسمتوسوی تولیدات بومی سوق داد؟ چگونه میتوان با حمل محتواهای آموزشی مناسب بر کالاهای کودکان آنها را در امر آموزش و تربیت یاری نمود؟ نهایت اینکه چگونه میتوان با ایجاد شرایط مناسب مصرف محصولات فرهنگی رویه و سبک زندگی کودکان و نوجوانان و در ادامه سبک زندگی بزرگترها را تغییر داد و به سمت سبک زندگی متناسب با ارزشهای فرهنگی و دینی سوق داد؟.
هماورد(جشنواره) بازارپردازی تهران گامی است به سوی چنین حرکتی، راهی به سوی بازارپردازی فرهنگی از طریق ایجاد زنجیره محصولات فرهنگی. در این هماورد فضایی فراهم شده که تولیدکنندگان کوچک خصوصی، محصولات فرهنگی کودک در کنار تهیهکنندگان ارشد قرار میگیرند و به پشتوانه قراردادی حقوقی و ارائه محتوایی مناسب، ابتدا محصولی نمونهای تولید میکنند و سپس خود را مهیای جذب سرمایه برای تولید انبوه مینمایند. در این هماورد به خاطر حضور پررنگ توزیعکنندگان حقیقی و مجازی محصولات مختلف به قدرت مناسب برای توزیع تولیدات خود دست مییابند و از این نظر فرصتی است برای تولیدکنندگان کوچک که محصولاتی خود را در بازاری مناسب و بزرگ عرضه کنند.
محصولاتی چون پویانمایی، بازیهای رومیزی، نوشتافزار، اسباببازی و بازیهای متنوع رایانهای. محصولاتی که محتواهای مناسب تربیتو آموزشی بر آنها بارشده و فضایی مناسب برای رشد و تربیت کودکان و نوجوانان فراهم آورده است. این هماورد با ایجاد همافزایی و همگرایی بین ظرفیتهای فرهنگی نهادها و سازمانهای فرهنگی، زمینهای بوجود خواهد آورد که محصولات بازارپردازی شدة فرهنگی توسط بخش خصوصی و توسط تولیدکنندگان کوچک و بزرگ طراحی، تولید و در سطح ملی و بلکه در سطح جهانی توزیع و راهبری و هدایت شوند و از این نظر راهی برای صدور فرهنگ بومی و ملی را نیز خواهد گشود
در این رویداد حضور پررنگ سرمایهگذاران از سنخهای مختلف خصوصی و دولتی آنهم به طرق و شکلهای گوناگون توانایی تولیدی تولیدکنندگان را بسیار افزایش خواهد داد. لازم به ذکر است نهادها و سازمانهای موثر در امر بازارپردازی فرهنگی در این هماورد حضور فعال و بلکه مشارکت خواهند داشت و این خود زمینهای برای تعامل هر چه بیشتر بخش خصوصی و نهادهای موثر دولتی است.
نکته مهمتری که باید اضافه کرد این است که مشارکت تهیهکنندگان ارشد و تولیدکنندگان و سرمایهگذاران ذیل قرارداد مالکیت فکری است. به نظر میرسد با انعقاد این قرارداد، حقوق طرفهای مشارکت حفظ شود و نگرانی چندین ساله تولیدکنندگان فرهنگی تا حد زیادی کاهش یابد.
هماورد بازارپردازی تهران در تیرماه برگزار خواهد شد و فرصت ثبتنام برای حضور در این رویداد تا ۱۵خرداد است. برای ثبتنام میتوانید به آدرس tehranmpf.ir مراجعه کنید.
نظر شما