به گزارش ایرنا، با سرعت بالا مطالبی تکراری را مرور میکنیم. تیم ملی فوتبال ایران در دور دوم رقابتهای انتخابی جام جهانی شرایط خوبی نداشت و نهایتا دراگان اسکوچیچ در اواخر سال ۱۳۹۸ هدایت ملیپوشان را به عهده گرفت. اسکو موفق شد پس از پیروزی در چهار بازی حیاتی در خاک بحرین، ایران را به دور نهایی برساند و در آنجا نیز بدون دردسر، شاهد سریعترین صعود به جام جهانی بودیم. سومین حضور متوالی که با هدایت مردِ کروات به دست آمد. همهی این جملات گفته شد تا در نظر داشته باشید نقدی که به سرمربی تیم ملی وارد میشود به مسائل فنی مربوط نیست و اتفاقا او توانست به بهترین شکل وظیفهاش را انجام دهد.
اما آقای اسکوچیچ! اهالی فوتبال و طرفداران تیم ملی ایران از شما انتظار داشتند و دارند تا واکنش بهتری به اتفاقات در حال وقوع داشته باشید. جام جهانی ۲۰۲۲ برای اولین بار در میانهی فصل باشگاهی برگزار میشود و به خاطر شرایط کروناییِ جهان، مسابقات انتخابی جام جهانی دیر برگزار شد و مراسم قرعهکشی نیز به همین تازگی به انجام رسید و همهی این مسائل دست به دست هم داد تا تیمهای حاضر در جام بیست و دوم فرصت چندانی برای تدارک نداشته باشند. تیم ملی فوتبال ایران هم از این قاعده مستثنی نیست. فقط ۲ پنجره فیفا پیش از آغاز جام جهانی پیش روی ما و بقیه تیمها خواهد بود. در آستانه آغاز جام جهانی هم حدود هفت روز، بازیکنان در اختیار کادرفنی هستند و اینها اهمیت فوقالعاده ۲ پنجره مذکور را نشان میدهد. جایی که میتوانستیم چهار بازی در پنجره نخست و ۲ دیدار در پنجره دوم به انجام برسانیم. در عمل اما فعلا یک مسابقه تقریبا قطعی در خردادماه برای تیم ملی برنامهریزی شده است.
اسکوچیچ بعد از غیبتی نسبتا طولانی که باعث شد تقریبا تماشای اکثر بازیهای مهم هفتههای پایانی را از دست بدهد به ایران آمد و در یکی ۲ اظهار نظری که داشته خیلی گذرا و کماثر راجع به تمام شدن قرارداد دستیارانش، معوقههایشان و همچنین آمادهسازی تیم ملی صحبت کرده است. واضح و مبرهن است که او علاقه دارد تا تیمش در شرایط بسیار مناسب آمادهی حضور در قطر شود اما شاهد تلاش و پافشاری چندانی از او نیستیم.
شاید یکی از دلایلی که باعث شده این حس را از اسکوچیچ بگیریم، تجربه کارلوس کیروش است. سرمربی پرتغالی و موفق و اسبق تیم ملی که حدود هشت سال سکاندار یوزها بود و در تمام این سالها برای تدارک بهترین اردوها و برگزاری بازیهای تدارکاتی با فدراسیون، مربیان، مدیران و ... درگیر بود. او خیلی از بازیهای دوستانه تیم ملی و همچنین اردوهای آمادهسازی را شخصا هماهنگ میکرد. کی روش برای گرفتن امتیازات مورد نیازش جهت آماده کردن ملیپوشان با هر کسی وارد چالش میشد و از این قضیه ابایی نداشت. او در این بین از قدرت رسانه هم بهره میبرد و آنها را در جریان کم و کاستیها قرار میداد. این مساله کمک میکرد تا حد قابل توجهی از انتظاراتش برآورده شود.
به برخی از رفتارهای کیروش نقد وارد بود و همچنان هم هست. او بعضی اوقات فراتر از اختیاراتش عمل میکرد و همین ماجرا کشمکشهای زیادی را به وجود میآورد و جنجالهایی درست میکرد که به نفع تیم ملی و فوتبال ایران نبود. با این وجود سیستم مدیریت فوتبال در کشورمان به گونهای است که باید گاهی کیروشی عمل کرد. باید جنگید، فریاد زد و از رسانهها کمک خواست. چیزی که اصلا در اسکوچیچ نمیبینیم. او بسیار سازشگرانه با مسائل کنار میآید. دستیارانش قرارداد ندارند، تیمش به جای چهار بازی دوستانه احتمالا فقط یک دیدار برگزار میکند، یکی از کمکهایش جدا شده و تکلیف بقیه هم مشخص نیست و ... واکنش آقای سرمربی اما به همهی این موانع و کاستیها، سکوت است.
نباید فراموش کنیم بین اسکوچیچ و کیروش یک تفاوت بزرگ وجود دارد. کیروش به واسطه کارنامه قابل اتکایش و همچنین نتایج بسیار خوبی که کسب کرده بود و پایگاه قدرتمندی که نزد بسیاری از فوتبالدوستان داشت میتوانست با جسارت بیشتری به دل حادثه برود و مطالباتش را عنوان کند اما اسکوچیچ از چنین مواهبی برخوردار نیست. همچنان خیلی از فوتبالدوستان با تردید نسبت به او میاندیشند. مدام شایعه برکناریاش شنیده میشود و همچنان هم نمیتوانیم با اطمینان ۱۰۰ درصدی از بقایش روی نیمکت تیم ملی در قطر صحبت کنیم. همهی اینها باعث شده تا سرمربی کروات تیم ملی سعی کند با فدراسیون وارد چالش در ابعاد بزرگ نشود و خودش را مدام با محدودیتهای موجود وفق دهد.
اما چیزی که مشخص است این است که چنین تاکتیکی نمیتواند موفقیت به ارمغان بیاورد. نتیجه تیم ملی در جام جهانی، هم برای مردم ایران و هم برای اسکوچیچ از درجه اهمیت بالایی برخوردار است. بدون شک اگر نتوانیم در مقابل آمریکا، انگلیس و برنده پلیآف اروپا نمایشی درخور داشته باشیم؛ اسکوچیچ نمیتواند ایندهی مربیگری قابل توجهی داشته باشد و خیلی زود فراموش میشود. او باید برای آمادهسازی بهتر تیمش کمی از این سکوت و سکون دربیاید و مانند کیروش، آستینهایش را بالا بزند و کمی صدایش را بالا ببرد و خواستههایش را مطرح کند. تیم او بازی دوستانه میخواهد، اردوهای مناسب میخواهد، دستیارانش باید در کنارش حضور داشته باشند و بدون نگرانیِ ذهنی کار کنند.
او با این آرامش نمیتواند به خواستههایش برسد و اگر هم این اتفاق رخ بدهد پس از مرگ سهراب خواهد بود. پس لطفا آقای اسکوچیچ! کمی کیروش باش؛ به خاطر خودت و برای تیم ملی.
نظر شما