به گزارش خبرنگار سینمایی ایرنا، یکی از معضلات بزرگی که کارگردانان فیلم اولی در تمام این سالها با آن دست به گریبان بودند، نبود تهیهکننده رسمی برای ثبت فیلمنامه در شورای پروانه ساخت بوده است. این کارگردانان که در ابتدای راه، مجبور بودند تا خود، وظیفه تهیهکنندگی پروژه را بر عهده بگیرند، برای دریافت مجوز، نیاز به یک نام داشتند؛ یک نامی که شورای پروانه ساخت آن را به رسمیت بشناسد.
درنتیجه، این کارگردانان دست به دامن معدود تهیهکنندگانی میشدند که حاضر بودند تا کارت تهیهکنندگی خود را با قیمتهای گزاف ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومانی در اختیار آنها قرار دهند تا نامشان به شکلی صوری، در پروژه بیاید. طبق اطلاعاتی که به دست خبرنگار ایرنا رسیده، عمده این تهیهکنندگان، هیچ تعلقخاطری به پروژه نداشته و گاها حتی فیلمنامه کامل اثر را مطالعه نمیکردند و تنها با شنیدن خط اصلی داستان، رقم پیشنهادی خود را مطرح میکردند. در بسیاری از این مواقع نیز این تهیهکنندگان که تعدادشان به اندازه انگشتان یک دست هم نمیرسد، حتی یک حضور افتخاری در هنگام ضبط را نیز انجام نمیدادند تا چهره دلالمسلک خود را به شکل کاملی به تصویر بکشند.
در دوره جدید مدیریت سینما، فارابی، عهدهدار حمایت از فیلم اولیها شده تا با کوتاه شدن دست معدود تهیهکنندگان دلالمسلک، زمینه را برای ایجاد شرایط بهتر در کارهای فیلم اولی فراهم کند.
در این جریان، چند اتفاق ناگوار بر پروژه مترتب میشد: نخست آنکه کارگردان عمدتا جوان فیلماولی به جای آنکه ششدانگ حواس خود را معطوف به کار اجرا کند، باید شخصا اداره امور را در دست میگرفت و تمرکز خود را علاوه بر شکل اجرا، بر تهیهکنندگی و رتقوفتق روزانه گروه معطوف میکرد که این وضعیت، نتیجه آرمانی را بر فیلم نمیگذاشت. اتفاق دیگر به کمتجربگی کارگردان در حوزه تهیهکنندگی بازمیگشت که این بیتجربگی، هزینههای پروژه را بالاتر برده و اجازه نمیداد تا کار، روند نرمال و معمول خود را به لحاظ هزینه، هماهنگیها و دیگر اموری که در اختیار تهیهکننده بود، بپیماید. اتفاق ناگوار سوم، جو روانی منحطی بود که هزینه کارت تهیهکنندگی به پروژه وارد میآورد. در شرایطی که عمدتا سرمایهگذار و اسپانسر متمولی، برای کار اول ورود نمیکند، پرداخت ۱۰۰ تا ۵۰۰ میلیونی برای تهیهکنندههای دلال، در حکم فشار روانی بزرگی بود که به پروژه وارد میآمد.
طبق اخباری که به دست خبرنگار ایرنا رسیده، در بیشتر موارد، تمام این پول میبایست به صورت نقدی به تهیهکننده میرسید تا وی، رضایت خود را نسبت به حضور در این پروژه اعلام کند. البته که باید این توضیح را اعلام کرد که مبالغ، مربوط به دوران پیش از کرونا است. یعنی زمانی که هزینه تولید، به اندازه امروز بالا نرفته بود و رقم ۵۰۰ میلیونی، به معنای ۱۰درصد کل هزینهای بود که برای یک پروژه منظور میشد.
حالا اما در دوره جدید، فارابی، عهدهدار حمایت از فیلم اولیها شده تا با کوتاه شدن دست این معدود تهیهکنندگان دلالمسلک، زمینه را برای ایجاد شرایط بهتر در کارهای فیلم اولی فراهم کند. بدینترتیب، فارابی در گام نخست، عهدهدار حمایت از کارگردانان فیلم اولی است.
البته که این اقدام، به عنوان یک اتفاق بسیار خوشایند در مدیریت سینمایی کشور شمرده میشود اما باید منتظر ماند و دید که فارابی به چه شکل، قصد حمایت از این آثار را دارد. بدین معنی که اگر فارابی دست فیلمساز را در پرداخت فیلمنامه اصیل خود بازگذاشت و نخواست که آن را زیرمجموعه تولیدات خود بداند، این اتفاق، آغازگر یک جریان میمون و خجسته در سینمای ایران است و کمکی بزرگ به فیلمسازان اول که نمیخواهند وارد سینمای حرفهای شوند، محسوب میشود. ولی اگر فارابی، در این زمینه مترصد سهمخواهی باشد، درواقع تفاوت چندانی با آن تهیهکنندگان دلال نخواهد داشت و حالا به شیوه دیگری به سهمخواهی از آن کارگردانان اول پرداخته است.
بنابراین باید منتظر نخستین حمایتهای فارابی از پروژههای اول کارگردانان جوان باشیم تا آن زمان بتوانیم با اشراف و اطلاعات بیشتری نسبت به این کمک، نتیجهگیری کنیم. اما تا به همین جا، نمیتوان از این اقدام بسیار خوب سازمان سینمایی به سادگی عبور کرد و زبان به تحسین آن نگشود.
نظر شما