به گزارش روز شنبه ایرنا، وزیر امور خارجه بولیوی در گفتوگو با خبرگزاری اسپوتنیک خاطرنشان کرد: متاسفانه رهبران و قدرتها با آتش بازی میکنند و اینکه درگیری در اوکراین به جنگ جهانی سوم تبدیل شود یک احتمال واقعی است و ما نمیتوانیم از دیدن و گفتن آن دست بکشیم.
روخلیو مایتا معتقد است «این وضعیت را نمیتوان بی اهمیت و تنها به عنوان رویدادی در شرق اروپا در نظر گرفت». وی افزود: این بخشی از یک آتش بزرگتر است که در آن بازیگرانی که همان قدرتهای اصلی هستند، وجود دارند. ایالات متحده به عنوان قدرتی است که نمیخواهد هژمونیک بودن را متوقف کند. ما از رهبران قدرتهای بزرگ میخواهیم که یک بلوغ تاریخی داشته باشند تا یک راه متمدنانه پیدا کنند. راهی که منجر به آتش جنگ نشود.
رئیس دستگاه دیپلماسی بولیوی پیرامون اقدام اخیر اعضای مرکوسور (بازار مشترک کشورهای آمریکای جنوبی متشکل از آرژانتین، برزیل، پاراگوئه و اروگوئه) مبنی بر رد درخواست «ولودیمیر زلنسکی» رئیسجمهوری اوکراین برای سخنرانی در نشست اخیر این بلوک تجاری آمریکای لاتین که به میزبانی پاراگوئه برگزار شد، گفت: این تصمیمی است که از سوی اعضا اعلام شد و ما میبینیم که جهان در شرایط بحرانی است، ما یک بازیگر را نمیبینیم بلکه چندین بازیگر را رصد میکنیم. هژمونی در جهان مورد مناقشه است و این همان چیزی است که برخی از ما کشورهای دور را در موقعیت بسیار حساسی قرار میدهد. ما به عنوان مردمانی که از نظر اقتصادی و نظامی در جهان، قدرت نداشته اما در نهایت متحمل پیامدهای آن میشویم. ما نگران هستیم چرا که این اختلاف در سطوح و مناطق مختلف در حال وقوع است و حتی میتواند به یک رویارویی نظامی تبدیل شود.
وزیر امور خارجه در تشریح پیامدهای درگیری قدرتها برای ضعیفترین مردم جهان گفت: کووید-۱۹ و در دسترس بودن واکسنها به ما نشان داد که جهان چقدر ناعادلانه است، آنهایی که پول، فناوری بیشتر، واکسنهای احتکار شده داشتند و به بقیه دنیا اهمیت نمیدادند، وقتی غذا کمبود وجود داشته باشد، دقیقا همینطور خواهند بود و کشورها با پول و منابع بیشتر، عرضه مواد غذایی را حفظ خواهند کرد و کشورهای فقیر به احتمال زیاد کسانی هستند که از پیامدهای یک بحران غذایی بالقوه جهانی رنج خواهند برد.
«تجربه نشان داده است که تحریمها، تنها با هدف ایجاد نارضایتی اجتماعی و ایجاد تغییرات سیاسی است».
مایتا همچنین در مورد تحریمها علیه روسیه گفت: ما نه فقط در مورد روسیه بلکه به طور کلی مخالف تحریمهای یکجانبهای هستیم که تجربه نشان داده است، نتیجه خوبی ندارند و تنها با هدف ایجاد نارضایتی اجتماعی و ایجاد تغییرات سیاسی است. وی افزود: این تدابیر، مشکلات را حل نمیکند، آنها را بزرگ میکند، پیچیده میکند. اکنون باید زمان دیپلماسی باشد.
وزیر امور خارجه بولیوی در پاسخ به این پرسش که «برخی از بازیگران میگویند لیتیوم در بولیوی منبع اختلاف بین قدرتهای بزرگ است، نظر شما در مورد این چیست؟» گفت: ما با احترام به حاکمیت و تعیین سرنوشت خود، با همه جامعه بینالمللی کار میکنیم. با این حال، تجربه در جهان نشان داده است که قدرتهای بزرگ به صورت عمده علیه کشورها برای آنچه منابع استراتژیک میدانند، اقدام کردهاند. از جنگ جهانی دوم و انگیزه آلمان که میخواست برای دستیابی به منابع طبیعی که برای توسعه آن لازم بود گسترش یابد، تا نمونههای دیگری که در آن برخی از قدرتهای معاصر به هر بهانهای به سرزمینها حمله کردهاند تا منابع هیدروکربنی آنها را تصاحب کنند. ما باید تلاش کنیم تا بتوانیم به توسعه لیتیوم به عنوان یک ثروت طبیعی برای کمک به جهان دست پیدا کنیم و همیشه از حاکمیت خود محافظت کنیم.
رئیس دستگاه دیپلماسی بولیوی پیرامون تلاشهای آمریکا برای تحت فشار قرار دادن کشورهای آمریکای لاتین برای اقدام علیه روسیه گفت: بولیوی کشوری است که از زمان تدوین قانون اساسی خود از حاکمیت خود دفاع میکند و اکنون هشدار میدهیم که تجربه تاریخی نشان میدهد که این نوع شرایط در قدرتهای سلطهگر رخ میدهد و به همین دلیل معتقدیم که باید بیش از ایجاد جهانهای چندقطبی و دو قطبی، به پایان قطببندیها بیندیشیم. هر ملتی باید بدون فشار، سرنوشت خود را تعیین کند.
برآیند اظهارنظرها، واکنشها و اقدامات مقامهای آمریکای لاتین در قبال جنگ اوکراین نشان میدهد که این منطقه با در پیش گرفتن موضعی صلحطلبانه در تلاش است تا با تاکید مداوم بر ضرورت دستیابی به توافق و راهکاری مسالمتآمیز، گام به گام با تحولات اوکراین پیش رفته و منطبق با ظرفیتها و چالشهای موجود، زمینه برای کمترین آسیب و بیشترین منفعت را فراهم کند. اینطور به نظر میرسد که آمریکای لاتین که به «حیاط خلوت» آمریکا شهره بود، روز به روز بیشتر از عمل به فرامین و اقدام در چارچوب مطالبات آمریکا دور شده و در مقابل، اروپا وادار شده تا به ورطه جدی جنگ کشیده شود. در نگاهی واقعبینانه، آمریکای لاتین قطعا به دنبال رویارویی با آمریکا نیست اما به نظر میرسد که سرشاخ شدن با روسیه منطبق با سیاستهای آمریکا و اروپا نیز از دستور کار دولتهای منطقه خارج شده است.
آمریکا اگر چه اعمال دکترین مونرو و تز سنتی جنگ سرد علیه آمریکای لاتین را در سر میپروراند اما موضعگیریهای اخیر رهبران آمریکای لاتین در مناسبات مستقل با هر کشوری که باری از دوش توسعهنیافتگی این منطقه سبکتر کند، سوار شدن دولتها بر موج چندقطبی شدن و انقضای هژمونی را نشان میدهد.
نظر شما