چند روز بعد از تور نافرجام «جو بایدن» رئیس جمهوری دموکرات آمریکا به خاورمیانه که اهداف ضدایرانی و روسی آن بر کسی پوشیده نبود، نشستی سه جانبه بین روسای جمهوری ایران، روسیه و ترکیه در تهران برگزار شد که پیامی آشکار به آمریکا و متحدان آن مخابره میکرد؛ پیامی با این محتوا که نه کارزار تهدید و تحریم غرب کارآمد بوده و نه تلاش برای انزوای ایران و روسیه راه به جایی خواهد برد.
تردیدی وجود نداشت که با سفر «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه به ایران، بلافاصله جوسازی رسانهای غرب علیه همکاریهای استراتژیک این دو کشور قوت بگیرد. بنابراین آنها تلاش کردند ضمن القای ناچیز بودن دستاوردهای سفر برای ایران، بار دیگر افکار عمومی داخل کشور را علیه کرملین هدایت کنند؛ اتفاقی که تازگی ندارد و همواره در جریان سفرهای دیپلماتیک یا امضای توافقی مهم بین دو کشور، این تاکتیکها تکرار میشود همان گونه که در جریان سفر دی ماه ۱۴۰۰ آیت الله «سیدابراهیم رئیسی» به مسکو نیز شاهد آن بودیم.
واکاوی شگردهای رسانهای غرب در جریان سفر رئیسی به مسکو
اهمیت سفر رئیسجمهوری کشورمان به روسیه که بستر را برای تهیه نقشه راه ۲۰ ساله همکاریهای بلندمدت هموار کرد با موجی از تاکتیکهای کارشکنانه و جوسازی رسانهای دشمن همراه بود؛ شگردهایی با رنگ وبوی روسیههراسی که از لحظه استقبال در فرودگاه مسکو آغاز و به ابعاد میز مذاکره کشیده شد. آنها اما چشمان خود را بر روی موضوعاتی چون دیدار سه ساعته روسای جمهوری دو کشور، سخنرانی رئیسی در مجلس «دوما» و نماز خواندن وی در کاخ کرملین بستند.
- آنها به القای تحقیر ملت ایران در فرودگاه مسکو پرداختند و در همان بدو ورود رئیسی به فرودگاه مسکو، دست به کار شدند تا عدم حضور پوتین در فرودگاه را برای استقبال از رئیسی به منزله تحقیر ایران معرفی کنند.
آنها گزارشها و تحلیلهای زیادی را عامدانه نگاشتند تا به این پرسش ساختگی و هدفدار پاسخ گویند که «چرا پوتین به استقبال رئیسی به فرودگاه مسکو نرفت؟» در حالی که بر کسی پوشیده نیست روسای جمهوری ایران و روسیه در جریان سفرهایی که طی سالهای اخیر به سرزمین یکدیگر داشتهاند، هیچگاه در فرودگاه مورد استقبال رسمی همتای خود قرار نگرفتهاند. همان گونه که در سفر چند روز پیش پوتین به تهران نیز رئیسی به استقبال او نرفت.
- تهییج افکار عمومی با القای «وابستگی» تهران به مسکو، پروژه دیگری است که غربیها با هدف دامن زدن به «روسیههراسی» و زیر سوال بردن استقلال ایران همواره پیش میبرند.
- القای نادیدهانگاری جایگاه مقامهای ایران از سوی روسیه و بی احترامی به مقامهای ایرانی از طرف پوتین، یکی از مضامینی است رسانههای خارجی فارسی زبان تلاش میکنند به مخاطبان القا کنند.
- القای نقش انفعالی و مسیر ناگزیر ایران برای تمایل به سمت روسیه از دیگر مضامین پرتکرار رسانههای معاند است. این رسانهها ادعا میکنند که تحریمهای اعمال شده علیه ایران موجب شده تا این کشور از سر ضعف و به اجبار به سمت شرق رو بیاورد.
- تاکید بر ناهمسازی سیاست نگاه به شرق تهران با منافع ملی ایران از دیگر مضامین برجستهای است که رسانههای غربی به مخاطبان خود القا میکنند.
چرایی هراس غرب از تعمیق روابط ایران و روسیه
اینکه چرا غرب با بهرهگیری از ابزارهای مختلف در صدد ایجاد و تعمیق شکاف بین ایران و روسیه برآمده به دلایل مختلفی مرتبط است که در ذیل به شماری از آن اشاره میشود؛
- تبدیل ایران به مرکز ثقل دیپلماسی منطقه
با تمرکز دولت سیزدهم بر کشورهای همجوار و منطقه، بازخورد ملموس و عینی آن تبدیل شدن تهران به کانون دیپلماسی در منطقه است همان گونه که در سفر پوتین و اردوغان به ایران این موضوع را اثبات کرد.
پیشتر نیز تهران میزبان نشستهای مختلف چون اجلاسی بود که برای برونرفت افغانستان از بحران برگزار شد. این واقعیت درست مقابل هدف آمریکا قرار دارد که با ابزارهای مختلف همچون تهدید و تحریم در صدد به انزوا کشاندن تهران برآمدهاست.
- غرب، نگران از بیاهتمامی تهران برای احیای برجام
آمریکا و متحدان اروپایی این کشور همواره با تمرکز بر تحریم ایران ذیل کارزار «فشار حداکثری»، در صدد بازگرداندن تهران به توافقی (برجام) برآمده بودند که پیشتر از سوی کشور ما به صورت یکجانبه اجرا میشد. اینک نزدیکی ایران و روسیه به عنوان یک اهرم فشار ایران به اروپا و آمریکا قابل ارزیابی است.
برخی کارشناسان سیاسی در این خصوص معتقدند، ایران تلاش میکند با نشان دادن نزدیکی به مسکو، اروپا و آمریکا را نسبت به شکل گیری روندی جدید نگران و با این اقدام، اروپا و بیش از آن آمریکا را به قبول درخواست های منطقی تهران در ارتباط با برجام در مذاکرات مربوط به آن ترغیب کند. از نگاه این کارشناسان رفتار ایران اما نه یک نمایش بلکه رفتاری منطقی و مبتنی بر توازنبخشی به تعهدات برجامی است.
آمریکا پیشتر تلاش میکرد که کرملین را مسئول نافرجامی مذاکرات معرفی کند در حالی که بیش از یکصد تحریم در دولت بایدن علیه ایران نشان داد که این نه روسیه بلکه آمریکا است که از زیادهخواهیهای خود در مسیر احیای توافق دست بردار نیست. اینک تهدید «رابرت مالی» نماینده ویژه آمریکا در امور ایران مبنی بر اینکه تهران بین برجام و روسیه باید یکی را انتخاب کند، از هراس و نگرانی عمیق غرب نسبت به تداوم همکاریهای ایران و روسیه حکایت میکند.
- ائتلافسازیهای شرقی در مقابل غرب
رقابت دائمی آمریکا با چین و جنگ نیابتی با روسیه در اوکراین، کشورهای شرقی به ویژه آسیایی را به سمتی برده تا منافع خود را در ائتلافهایی جدا از غرب دنبال کنند.
در ماه های اخیر درهای باز «شانگهای» و «بریکس» با بازیگردانی روسیه بر روی کشورهای این پهنه جغرافیایی همچون ایران، باعث هراس غرب از تقویت جبهه روسی وائتلافهای ضداروپایی- آمریکایی شده است. ضمن اینکه به رغم سیل سلاحهای غربی به اوکراین برای شکست روسیه تا به امروز نتیجهای نداشتهاست. پیشروی روسیه در اوکراین، آمریکا و اروپا را نسبت به تمایل دیگر کشورها برای همراهی با سیاستهای کرملین در مقابل غرب به وحشت انداختهاست.
- ناکارآمدی پروژه تحریم علیه ایران و روسیه
بزرگترین شکست غرب در جریان تحریم و تنگنای اقتصادی علیه ایران و روسیه رقم خورد چرا که نه روبل روسیه تنزل یافت و نه اقتصادش به ورشکستگی کشیده شد بلکه در مقابل نیاز آمریکا و اروپا به غذا و انرژی، این غربیها بودند که در دام تورم و قحطی گرفتار شدند.
حال که نشانههای شکست تحریم علیه روسیه آشکار شده و جوامع غربی را بشدت تحت تاثیر افزایش قیمت ها و خیزش های اجتماعی قرار داده ، غربیها نه تنها از تحریم روسیه پا عقب کشیدهاند بلکه برای ایران هم مجوز صادرات نفت صادر کردهاند.
فرجام سخن این که در مقطع کنونی در مجموع تهران و مسکو در شرایط کنونی در یک وضعیت «همافزایی راهبردی» به سر میبرند که در این میان بیش از «افتراقات» به «اشتراکات» نظر دارند. بنابراین در روابط ایران و روسیه نه موضوع «نفی اختلافات» مطرح است نه «گذار از منافع ملی» و نه «هضم شدن در بازی دیگران». در نتیجه ایران نه تنها با روسیه بلکه با هر بازیگری در هر نقطه از جهان در صورت رعایت دوگانه «استقلال» و تامین «منافع ملی» ارتباط دوستانه برقرار خواهد کرد.
نظر شما