به گزارش ایرنا، اسارت نوعی اسکان اجباری است که ایامش بسیار بلندتر از سال ، ماه ، ساعت و ثانیه های عادی است.
اسیران ما سپهسالاران تاریخ دفاع مقدس اند که هرجا نام نیکشان مطرح شود زوایای نهان و نمایان عشق و آزادگی حسین (ع) و آب و عطش و علقمه حضرت زینب کبری (س) تجلی می یابد.
آنجا که آتش اسارت شعله می کشد، پرده پُرملال کربلا و دایره درد نینوا ظهور کرده و بدعهدی و منافقت روزگار نیز خود را نشان می دهد.
۲۶ مرداد سال ۶۹ فرازی است کوتاه اما طول آن یلدایی است که با تاریخ عمر یک انسان برابری می کند و سنگینی آن هم وزن همه گیتی است.
۲۶ مرداد روز پرواز ققنوس هایی از دام ددمنش لشگریان متجاوز صدام به آسمان عشق ، آزادگی و امنیت است.
جماعتی از شیعیان حضرت حیدر (ع) و شیفتگان امام حسین (ع) در اردوگاه های اسارت نیش را بر نوش ترجیح داده ، غنچه غیرت را در سرای غربت وا کرده و با چشم دل و سوره صداقت میهمان خوان بیکران سرور آزادگان جهان شدند.
آنان عمر دادند و عزت گرفتند، سلامت در طبق نهادند تا سعادت حاصل آید، جان فدا کردند تا جاودانه بمانند، محصور ماندند تا محبوب شوند، امنیت فردی هدیه کردند تا عظمت اجتماع پایدار شود.
آری، آنان در روز پیروز ۲۶ مرداد مجنون وار و بر اسب ایمان سوار با عزم خویش و روح ریش بر خاک احسان و عظمت ایران سجده شکر بجای آوردند، اشک شوق از بصر جاری و با معجزه مهر وطن داغ درون را التیام بخشیدند.
۲۶ مرداد نصرت خدا ، نیایش بندگان و هدایت قرآن در ایران تجلی یافت و در کرانه های شجاعت این مرز پرگهر و در واکنش به تجاوز حاکمان وقت عراق سمفونی سترگ شور ، شوق و شعور برپا گردید.
صدای الله اکبر جنود رحمانی در مقابل سپاه شیطانی دشمن طنین انداز شد و غرش گلوله های مردان ایل رهسپار آسمان ، نغمه سرایی شیرزنان طایفه چشم زمان را نمناک و دست ترک خورده پدران پیر قبایل ثانیه های زمان را متوقف می کرد.
در غوغای ماندگار ۲۶ مرداد ۶۹ صفیر سرنانوازان غیور صف پرندگان جبهه جهاد را به فرش فرا می خواند و دایره دفع و دهل ساکنان زمین را به عرش اعلا تمنا می کرد.
این روز یکی قرآن بر سر داشت، دیگری ذکر صلوات بر لب، آن یکی دست به دعا و من نیز کاسه ای پر از آب و اسپند بر کف داشتم، بوق ممتد ماشین ها بلند بود، ناقوس تاریخ نیز از حادثه ای مهم خبر می داد، چراغ تراکتورهای روستا روشن شده و موتورسواران پرچم پیروزی می چرخاندند و دوچرخه داران جاده را رکاب می زدند.
موی افشان بود و موسیقی زبان گشوده و همه باهم شور و شیدایی برپا کرده بودند.
پطرس فلک با فریاد و فغان می گفتند که ای جماعت اسیرانمان از بند دشمن بعثی آزاد شده اند، مرغان قفس بال گشوده و مسافران مظلوممان به خانه خود بازگشته اند.
اینک و در سی و دومین سال این حماسه ملی بیاییم دستانمان به درگاه کریم کردگار آشنا کنیم تا آزادگان عزت آفرینمان، آن عیاران عزت در دیار غربت از اسارت مشکلات معیشتی رهایی یابند.
نظر شما