عضویت ایران در سازمان شانگهای؛ گامی دیگر در روند انتقال قدرت از غرب به شرق

۲۱ سال پیش، زمانی  که سازمان همکاری شانگهای با مشارکت پنج کشور چین، روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان شکل گرفت، در واقع پایه های یک تغییر بزرگ در نظام بین الملل گذاشته شد به گونه ای که برخی تحلیلگران، آن را ریل گذاری برای انتقال قدرت از غرب به شرق توصیف کردند.

اکنون،  پیوستن ایران به عنوان یک قدرت بزرگ منطقه ای به جمع اعضای اصلی سازمان همکاری شانگهای به عنوان بزرگترین سازمان منطقه ای جهان و نیز پیوستن ازبکستان، هند و پاکستان به آن در سالهای گذشته، تحلیل ها را مبنی بر اینکه سازمان همکاری شانگهای به ویژه در شرایط کنونی با سرعت بیشتری درحال محقق کردن روند انتقال قدرت از غرب به شرق است، بیش از پیش جامه عمل پوشانده است.

مولفه های قدرت سازمان همکاری شانگهای:

تعداد اعضا

سازمان همکاری شانگهای با ۹ کشور عضو اصلی، سه کشورعضو ناظر، ۹ کشور شریک گفت و گو ، چهار کشور و نهاد بین المللی بعنوان اعضای میهمان، بزرگ ترین سازمان منطقه ای در جهان تعریف می شود.

اضافه شدن جمهوری اسلامی ایران به جمع اعضای رسمی این سازمان منطقه ای، کف ترازوی این سازمان در معادلات گوناگون بین المللی را بیش از پیش سنگین تر خواهد کرد.

جمعیت ، گستره جغرافیایی و تولید ناخالص ملی

۹ کشور عضو اصلی سازمان همکاری شانگهای بیش از ۴۰ درصد جمعیت ۷/۷ میلیارد نفری جهان را در خود جای داده اند. این کشورها همچنین ۶۰ درصد از کل جغرافیای منطقه اوراسیا را به خود اختصاص داده و بیش از ۳۰ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) جهان در اختیار کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای است.

قدرت اقتصادی نوظهور

حضور قدرتهای برزگ و نوظهور اقتصادی نظیر چین ، هند و روسیه در سازمان همکاری شانگهای و اخیرا هم پیوستن ایران به عنوان یکی از مهم ترین قطب های نفت و گاز جهان به این سازمان، باعث شده تا سازمان همکاری شانگهای قدرتی برتر در عرصه اقتصادی در جهان شناخته شود.

جایگاه منحصر بفرد در حوزه انرژی

انرژی که به ویژه در دنیای امروز، اصلی ترین عنصر تعیین کننده در اقتصاد جهان به شمار می رود، یکی از مهم ترین ویژگی های سازمان همکاری شانگهای به شمار می رود. روسیه به لحاظ برخورداری از منابع عظیم گاز، رتبه نخست جهان و ایران هم بعد از روسیه در جایگاه دوم قرار دارد. این دو کشور همچنین به دلیل برخورداری از منابع عظیم نفت، دو عنصر بسیار تاثیر گذار در بازارهای انرژی جهان هستند به گونه ای که امروز تحریم های یکجانبه اعمال شده از سوی آمریکا علیه این دو کشور، جهان را با بحران بی سابقه انرژی مواجه کرده است.

دست برتر در شورای امنیت سازمان ملل

از سوی دیگر، چین و روسیه دو عضو از اعضای دائم پنج گانه شورای امنیت سازمان هستند و همراهی و اتحاد راهبردی بیش از پیش این دو کشور در قالب سازمان همکاری شانگهای، یک اهرم قدرت سیاسی مهم برای این سازمان برای اثرگذاری در تصمیم های مهم بین المللی و مقابله با یکجانبه گرایی هایی برخی قدرتهای غربی عضو شورای امنیت به شمار می رود.

قدرت بازدارندگی دفاعی با حضور چهار قدرت هسته ای جهان

حضور چین، روسیه ، هند و پاکستان به عنوان چهار قدرت نظامی بزرگ و صاحب سلاح هسته ای جهان در جمع کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای، باعث شده تا این سازمان علاوه بر برخورداری از قدرت اقتصادی برتر، از قدرت بازدارندگی بسیار بالا در برابر هرگونه اقدام نظامی احتمالی از هر گوشه از جهان برخوردار باشد.

عضویت رسمی جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت برتر در منطقه غرب آسیا وکشوری با توانایی های بومی و چشمگیر در حوزه تولید پیشرفته ترین تجهیزات نظامی و دفاعی متعارف ازجمله پهپادها و موشک های نقطه زن و دوربرد در سازمان همکاری شانگهای نیز باعث شده تا پایه های اقتدار دفاعی –نظامی این سازمان بیش از پیش تقویت شود.

ایفای نقش مهم در تامین مواد غذایی جهان

تشدید بحران جهانی کمبود مواد غذایی و افزایش بهای آن به ویژه به دلیل تغییرات اقلیمی و خشکسالی و جنگ اوکراین، نقش کشورهای کلیدی و اثرگذار در تامین زنجریه غذایی و غلات جهان از جمله کشورهایی چون روسیه، هند، چین و قزاقستان را بیش از پیش نمایان می کند. این کشورها اگرچه جمعیت زیادی را در خود جای داده اند اما همچنان نقشی اجتناب ناپذیر و غیرقابل انکار درکمک به تامین مواد غذایی مورد نیاز جهان ایفا می کنند.

زوال یکجانبه گرایی با انتقال قدرت از غرب به شرق

مولفه های گوناگون قدرت سازمان همکاری شانگهای که در بالا به برخی موارد آن اشاره شد، از شکل گرفتن نظمی جدید در جهان، افول عصر یکجانبه گرایی و ظهور جندجانبه گرایی و چندقطبی در جهان حکایت دارد.

قدرت اقتصادی، نظامی و سیاسی در جهان، با سرعت قابل توجهی از بلوک غرب درحال انتقال به بلوک شرق است و تمایل کشورها برای عضویت در سازمان شانگهای و نیز تمایل روزافزون کشورهای مختلف جهان از جمله حوزه آمریکای لاتین، آفریقا، خاورمیانه و حتی اروپا به سمت همکاری های اقتصادی با چین و نیز تاثیر شدید تحریم آمریکا علیه روسیه بر بازار جهانی انرژی و مواد غذایی، از نشانه های بارز چرخش قدرت از غرب به شرق است.

تقویت ائتلاف چین و روسیه از دیگر دلایلی است که از ظهور و بروز قدرت در شرق حکایت دارد.

برای پکن هم درست مانند مسکو، انتقال قدرت به شرق ایده ای عالی محسوب می شود که در پی بروز چندقطبی های داخلی در آمریکا و تضعیف موقعیت جهانی ایالات متحده برای تحقق ادعای رهبری جهان چندقطبی که روز به روز، نظم نوین ۷۵ ساله را به چالش می کشد، امروز یک زمینه مناسب برای تحقق پیدا کرده است.

روابط اقتصادی و راهبردی پکن و کرملین از زمان گفت و گوهای مستقیم پوتین و شی جینپنیگ سران روسیه و چین در ماه فوریه سال جاری میلادی در پایتخت چین تقویت شده است. سران دو کشور در ملاقات اخیر در حاشیه اجلاس سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند هم بر تقویت روابط تاکید کردند.

 نشست اخیر سران سازمان همکاری شانگهای در سمرقند، به ویژه با توجه به شرایط کنونی بین المللی، اهمیت بسیار زیادی برای روسیه داشت زیرا فرصتی بود تا روسیه خود را از زیر فشار تحریم های غرب به رهبری آمریکا خارج کند. یوری اوشاکوف سخنگوی سیاست خارجی کرملین گفت که این نشست «زمینه ساز تغییرات سیاسی بزرگ» خواهد بود.

قدرتهای غربی رویدادهایی نظیر اجلاس اخیر سران سازمان همکاری شانگهای و ملاقات رهبران کشورهای عضو این سازمان قدرتمند را با حساسیت، با دقت و البته با نگرانی دنبال می کنند زیرا بخوبی نسبت به اهمیت این نشست ها و دیدارها و تصمیم های بزرگی که در آن برای تقویت قدرت همه جانبه بلوک شرق گرفته می شود، واقف هستند.

همان گونه که سخنگوی روابط خارجی کرملین هم تصریح کرده، روسیه در نظر دارد بیش از هر زمان دیگری به چین نزدیک شود. این ضرورتی است که به ویژه پس از جنگ اوکراین و تحریم های فزاینده غرب علیه روسیه، بیش از هر زمان دیگر احساس می شود.

با وجود فراز و فرودها در جریان جنگ اوکراین و تشدید فشارهای غرب علیه روسیه، انتظار نمی رود که کرملین در این جنگ تن به شکست بدهد یا اهداف خود عقب نشینی کند.

یکی از راه های روسیه برای درهم شکستن جبهه غرب در اوکراین و سایر عرصه ها ایجاد یک ائتلاف قدرتمند با چین و تکیه بر روابط راهبردی خود با ایران است. این از نظر سیاسی، نظامی، اقتصادی و ژئوپولیتیک، اهمیت به سزایی برای روسیه دارد.

روس ها از نظر سیاسی می توانند از انزوای مورد نظر غرب، خارج شوند و علیرغم تقلای امریکا و اروپا برای منزوی کردن پوتین، او متحدان تازه ای در شرق پیدا می کند.

از حیث اقتصادی، غرب تصور می کرد که با تلاش اروپا برای کاهش وابستگی به انرژی صادراتی روسیه، اقتصاد شدیدا وابسته به نفت و گاز آن کشور به شدت آسیب ببیند و در نتیجه بیش از گذشته، کوچکتر شود؛ اما توسعه روابط اقتصادی با چین می تواند یک مشتری ثروتمند و پرمصرف تازه برای انرژی صادراتی روسیه پیدا کند و از آن سو، شرکت های چینی هم با سرمایه گذاری در بازار روسیه، جای خالی شرکت های غربی را پر می کنند. اگرچه این دو قدرت شرق، به نوعی رقیب هم محسوب می شوند اما سعی می کنند در برابر جبهه قدرت غرب، همسو عمل کنند.

 به باور تحلیل گران مسائل بین المللی، از جانب دیگر، پکن تاکنون تلاش کرده است در جنگ اوکراین، میان دو خط حرکت کند به گونه ای که نه با تحریم روسیه و کمک تسلیحاتی غرب به اوکراین همراه شود و نه به اندازه ای به روسیه نزدیک شود که ظن مشارکت اش در یک ائتلاف نظامی و راهبردی علیه اوکراین و حتی غرب، قوت بگیرد و ناخواسته در معرض مجازات های اقتصادی، تحریم و انزوا واقع شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha