به گزارش خبرنگار هنرهای تجسمی ایرنا، نگارگرانی که به تصویرسازی معراج حضرت محمد (ص) پرداختهاند اهداف گوناگونی داشتهاند، به این منظور زبان بصری آنها نه تنها تداوم میراث تصویری، بلکه عامل ربطدهنده تاریخی، سیاسی و مذهبی است.
گاستون ویت، تاریخ نگار معتقد است پرهیز از نقاشی در میان مسلمانان عرب سبب شد این هنر در میان غیر اعراب مانند ایرانی ها، هندی ها، ترک ها ومغول ها فراوان تر باشد.
نخستین نگاره معراج از دوره ایلخانی در کتاب جامعالتواریخ رشیدالدین و معراجنامه ابوسعیدی به جا ماندهاند، این مدارک مصور، شاهدی بر تلاشهای ایلخانیان برای پیوستن به مذهب اسلام است. در دوره تیموری نگارههای معراج، به بخش ضروری از نسخههای خطی با مضمون حماسی، تغزلی و همچنین گلچین اشعار تبدیل و به شکل مستقل نیز در قالب معراجنامه تدوین شد.
معروفترین معراجنامههایی که تاکنون شناسایی شده مربوط به شهر هرات و برای شاهرخ است. در نقاشی معراج مربوط به دوران تیموری جمال پیامبر در هالهای از نور که در آن زمان نشان تقدس بوده و با محاسن بلند به صورت آراسته با توجه به سنت تصویری ایرانیان نشان داده شده است.
در نگارههای معراج در دوره صفوی، چهره پیامبر (ص) با حجاب پوشیده شده است. حجاب چهره از این پس تبدیل به یکی از شاخصههای اصلی شمایل نگاری پیامبر (ص) میشود و همچنان تا دوره شاهطهماسب دیده میشود.
در نگاره معراج اثر سلطان محمد، چهره پیامبر رخ پوش بر چهره و دستار صفوی بر سر دارد و چهره براق آمیزهای از معصومیت فرشتگان و وقار اشراف است و ابرهای درهم پیچیده یاد آور فضای کیهانی است. در نگاره معراج از کتاب حبیب السیر، پیامبر در مرکز اثر و چهرهاش پوشیده است. جهت نگاه تمام فرشتگان به سمت پیامبر است و هر کدام به حکم احترام و خوشامدگویی هدیهای به دست دارند.
نگاره معراج اثر زینتالسادات امامی با الهام از اثر سلطان محمد تصویر شده که حالت روحانی و عرفانی اثر سلطان محمد بیشتر است. به دنبال ورود چاپ سنگی در دوره قاجار به ایران، تصاویری از معراج با استفاده از چاپ سنگی در این دوره خلق شده که با بررسی آنها میتوان نکتههای بسیاری را در ارتباط با تصویرگری داستان معراج دریافت. در بیشتر تصاویر چاپ سنگی فقط چهره پیامبر پوشیده و دارای هاله مقدس است و شخصیتهای دیگر با عمامه یا تاج بر سر مشخص شدهاند.
در نگاره معراج اثر سلطان محمد (اواسط سده دهم هجری) پیامبر سوار بر براق است و تمامی اصول اسب و سوار به زیبایی رعایت شده و انگار براق با بیوزنی در فضا معلق است. در این تصویر همانگونه که در روایات گفته شده، براق کلاه صفوی بر سر دارد و اندام او بسیار قوی و نیرومند نشان داده شده است. رنگ بدنش رنگی شفاف و پاها کمی تیرهتر است و قسمت زیر گلو میدرخشد. تا این دوره و در این نسخهها نشانی از ظهور تصویر بال برای براق به چشم نمیخورد.
تصویر پیامبر که صورت مبارکش با نقاب سپیدی پوشیده شده است، سوار بر بُراق و در میان خیل کروبیان - پانزده فرشته - نمایانده شده است و جبرئیل در حال راهنمایی، پیشاپیش بُراق در پرواز است. ترکیب بندی این اثر به صورت مارپیچی گسترده است که از پایین سمت راست کار شروع میشود و تا به فرشته قرار گرفته در پشت بُراق ختم میشود. در نقطه مرکزی و مرکز ثقل این مارپیچ، حضرت رسول سوار بر براق تصویر شده است که با انوار طلایی شعله ور گرداگرد حضرت و بُراق، تشخصی جداگانه یافته است. چنین شعلههایی گرداگرد سر جبرئیل نیز قرار گرفته است و در سینی و قندیلی نیز که در دست دو فرشته دیگر است دیده میشد، و فرشتگان به استثنای جبرئیل، همگی از این هاله تقدس عاریاند. ماه در پایین سمت راست آسمان نقاشی شده است و ابرهای سپید پیچان و انبوه، گرداگرد ماه را تا نیمه آسمان پوشانیدهاند و در آسمان بالای سر حضرت رسول، ستارههای متعدد طلایی رنگ دیده میشود.
بدیهی است یکصد سال فاصله میان این دو نقاشی، تجربهها و خلاقیتهای تازهای را حاصل داده است و چنین قیاسی چندان منصفانه نیست، اما حالت بسیار زنده و سراسر لطف نگارگری سلطان محمد، نه تنها در قیاس با معراج نامه تیموری که با هر اثر دیگر قرن دهم هجری قمری، تفاوت آشکار دارد. از میان نمونههای مشابه دیگر میتوان به نگارگری معراج حضرت رسول در نسخه دیگری از خمسه نظامی متعلق به سال نهصد و یازده هجری قمری، اشاره کرد.
از مهمترین نمونههای معراجنگاری در ایران، نسخههای مربوط به دوره تیموری و مکتب هرات است که از شاخصترین آنها میتوان به نسخه معراجنامه شاهرخ تیموری اشاره کرد که به خط اویغوری است. نسخه مهم دیگر در این مکتب، نسخه مخزن الاسرار نظامی (اوایل سده دهم هجری) است. در بخش پایین این نگاره خانه کعبه و کوههای اطراف آن تصویر شده و پیامبر سوار بر براق لابهلای ابرهای پیچان طلایی در حال حرکت است و فرشتهها به صورت بیضی دورتادور پیامبر حلقه زدهاند.
منابع
بررسی نقاشی های معراج حضرت پیامبر(ص) درکشورهای اسلامی از دیرباز تا به امروز /زهراخداداد و مرتضی اسدی
مقاله آیدین آغداشلو هنرمند نقاش و پژوهشگر تاریخ هنر در شماره ۳۲۵ نشریه بخارا
نظر شما