در ادامه میزگرد دفتر پژوهش و بررسیهای خبری ایرنا با عنوان «بررسی مسدودسازی پلتفرمهای اجتماعی خارجی»، «محمد لسانی» کارشناس رسانه و مدرس سواد رسانه و «محمد کشوری» کارشناس ارتباطات و فناوری اطلاعات به راهکارهای عملیاتی تعامل با پلتفرمهای خارجی پرداختند و دیدگاه خود را در این زمینه بیان کردند.
پیش از این بخش اول و دوم این میزگرد را خواندید و اکنون بخش سوم پیشروی شماست:
دخالت صداوسیما، مانع فعالشدن برنامههای زنده (لایو) در شبکههای اجتماعی
ایرنا: در شرایط کنونی، گزینه تعیین برخی شرایط برای تعامل سامانههای خارجی با دولت ایران چقدر دست یافتنی است؟
کشوری: همانگونه که میدانید یکی از دلایل مهم جذب مخاطب اینستاگرام، قابلیت لایو (پخش زنده) بود که در اختیار مردم قرار داد. مدتی پیش با مدیر یکی از اپلیکیشنهایی که لایو برگزار میکند، صحبت داشتم و وی به وضعیت موجود به شدت اعتراض داشت، زیرا «ساترا» سازمان تنظیم مقررات رسانههای صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی نه تنها به آنها مجوز نمیدهد، بلکه حتی شرایط دریافت مجوز را هم به آنها اعلام نمیکنند و فقط چند اپلیکیشن در سال ۹۲ تحت شرایط بسیار تعجبآوری توانستند از صداوسیما مجوز بگیرند. یکی از این شرایط این است که یک ناظر پخش از صداوسیما حتما در زمان پخش حضور داشته باشد.
کشوری: توقع ما از پلتفرمهای خارجی زیادی بوده و معلوم است کسی این شرایط را نمیپذیرد. در این وضعیت اپلیکیشنها شرایط را نمیپذیرند و مسدود میشوند، اما مردم با فیلترشکن از آنها استفاده میکنندزمانی تصمیم داشتیم یک پخش زنده با یکی از همین اپلیکیشنهای دارای مجوز داشته باشیم. مدیریت آن پاسخ داد ناظر پخش صداوسیما اعلام کرده در ساعت مورد نظر ما نمیتواند در برنامه حضور داشته باشد. بنابراین تصمیم گرفتیم بهجای صرف هزینه و وقت برای استفاده از سامانه داخلی، پخش زنده را در اینستاگرام انجام دهیم. وقتی حاکمیت سالهاست متوجه این موضوع نیست که این روند به اصلاح نیاز دارد و حاضر به انجام تغییرات نیست، نتیجه آن گرایش جامعه به استفاده از دیگر اپلیکشنهاست.
روزنامه «اطلاعات»، «جمهوری اسلامی» و «کیهان» سه روزنامه بزرگ و پرسابقه کشور هستند که تا پیش از فوت مرحوم «دعایی»(مدیرمسئول روزنامه) مدیران آن بالای ۷۰ سال سن و بیش از ۳۰ سال سابقه کاری داشتند. میبینید نه خلاقیتی در محتوا و نه تاثیرگذاری در شرایط بحران در این روزنامهها وجود ندارد. وقتی حاضر نیستیم رسانههای سنتی خود را اصلاح کنیم و از شرایط درس بگیریم، نباید انتقاد کنیم که چرا شبکههای خارجی این خلا را پر میکنند؟
دشواری تعامل موثر با پلتفرمهای خارجی در شرایط تحریم
ما باید این وضعیت را اصلاح کنیم و سپس یک تعامل موثر با پلتفرمهای خارجی داشته باشیم تا بتوانیم در حوزه رسانههای اجتماعی موثر واقع شویم. البته رسیدن به این هدف در شرایط تحریم بسیار دشوار است، اما توقع حاکمیت هم بالاست. نمونه بارز و مکتوب این توقعها، طرح صیانت از فضای مجازی است که فهرستی از شرایط تعامل در آن آورده شدهبود.
معلوم است هیچکس این شرایط را نمیپذیرد. در این وضعیت یک شرایط صفر و یک شکل میگیرد. یعنی یا اپلیکیشنها شرایط را نمیپذیرند و مسدود میشوند(صفر) اما به دلیل اقبال عمومی، مردم با فیلترشکن از اپلیکیشن استفاده میکنند و یا انتظار داریم پلتفرمها شرایط را بپذیرند(یک) که مجبورند هرچه مقامهای قضایی خواستند، چشم بگویند و اطمینان دهند اطلاعات ایرانیان خارج نمیشود.
بحث اطلاعات یک موضوع زمانبر و چالشبرانگیز است؛ نمیتوان با نگارش چند بند و متن برای آن چارهاندیشی کرد. به عنوان مثال اروپا هنوز از سال ۲۰۰۱۶ که GDPR را تصویب و سال ۲۰۱۸ آن را اجرایی کرده تا همین الان با آمریکا بحث دارد که این اطلاعات در خاک آمریکا ذخیره شود یا نه. این برای آنها نیز یک مساله چالش برانگیز است. اروپا همه کشورها را جمع کرد تا توانست در این زمینه یک قانون واحد تصویب کند، اما هنوز هم با پلتفرمهای آمریکایی درگیری دارد. بعد ما انتظار داریم یک فهرست قانون بنویسیم و مدیر اپلیکیشن هم تعهد دهد که اطلاعات خارج نشود؛ این به هیچوجه امکانپذیر نیست.
ایرنا: در شرایط کنونی و با توجه به امکانات موجود به نظر شما بهترین روش برای تعامل با پلتفرمهای خارجی که هم قابل اجرا و عملیاتی باشد و هم بتواند حساسیتها را در نظر گرفته و خواستههای حاکمیت را شامل شود چیست؟
لسانی: درباره اظهاراتی که آقای کشوری در حوزه رسانه داشتند، باید بگویم من به عنوان یک کارشناس رسانه اعتقاد دارم ما باید چرخش اطلاعات بین مردم، لایههای میانجی و حاکمیت در کشور را به طور جدی مورد بازطراحی قرار دهیم. رهبر انقلاب نیز در دیداری که با دولت داشتند، فرمودند به شما دولت مردمی میگویند اما آگاه باشید که این واژه مردمی فقط یک صفت نیست بلکه باید آن را واقعی کنید. این امر با مشارکت دادن واقعی مردم در مسائل حاصل میشود.
استفاده از اصطلاح نسل Z برای نسل جدید ایران جفاست
مشارکت دادن مردم در مسائل، به نظر من میتواند زمینه بازطراحی واقعی ساختار اطلاع رسانی را در دولت و حاکمیت ایجاد کند. البته جا دارد اشاره کنیم که استفاده از اصطلاح نسل Z یا آلفا برای نسل جدید ایران جفاست. در آمریکا برای نسل جدید از این اصطلاحات استفاده میشود، زیرا به باور آنان نسل جدید فرزندان همجنسگرایان هستند. در سنوات گذشته به دلیل اینکه ازدواج همجنسگرایان رسمیت یافت، چنین اصطلاحی نیز ایجاد شد. نسل آلفا یا Z منزویترین نسل هستند که مذهب در آنها سرکوب شدهاست. این واژه به هیچ عنوان قابل انطباق با شرایط جامعه ما نیست. شاید بتوان گفت هرچه جامعه ایران مدرنتر میشود و مدرنیته در ساختارهای اجتماعی ریشه میدواند، سایهای از آن نسل آمریکایی در کشور پررنگتر میشود.
لسانی: چین در ابتدا اجازه داد بازار بر مبنای توان داخلی شکل بگیرد و سپس با ورود نرمافزار خارجی رقابت ایجاد کرد. به این ترتیب بخش داخلی تقویت شد و با بخش خارجی نیز توان تعامل و گفتمان خارجی فراهم شدچنان که اشاره شد، حدود یک دهه است اتحادیه اروپا با شرکتهای آمریکایی وارد جنگ شدهاست. همانطور که میدانید، آلمان و فرانسه سردمدار این درگیری هستند زیرا اطلاعات صدر اعظم و رئیسجمهوری در اختیار شرکتهای آمریکایی قرار گرفته و در رسانههای آنان درز کرده است. بنابراین، مسئولان این کشور جدا از جنبه مردمی محافظت از اطلاعات شخصی، بیشتر به دلیل حفظ آبروی خود به مقابله با درز اطلاعات میپردازند.
همچنین در اتحادیه اروپا مایکروسافت را به دلیل قوانین مربوط به انحصار تحت پیگرد قرار دادند زیرا نرمافزارهای خود را به صورت پیشفرض ارائه میدهد و امکان رقابت را از محصولات سایر کشورها سلب میکند.
مجری جلوتر از سیاستگذار حرکت میکند
بنابراین، گام نخستی که باید در کشور برداشته شود، این است که سیاستگذار مسیر درست را ایجاد کند. در حال حاضر مجری جلوتر از سیاستگذار حرکت میکند و این یک ایراد بزرگ است. در حال حاضر شرکتهای ما به هیچ عنوان احساس نمیکنند مسیر پیشروی آنان روشن است.
ابهام مسیر شرکتها و از طرف دیگر تعلل سیاستی نیز وجود دارد که به دلیل انباشتگی اشتباهها در سالهای گذشته ایجاد شدهاست. بنده بر خلاف آقای کشوری، نقش دولتها را در این تعلل پررنگ میدانم زیرا آنها نتوانستند جایگاه خود را در نقشه کلان حاکمیت پیدا کنند. هر کدام از دولتها فقط تلاش کردند تا جایی که امکان دارد امتیاز بگیرند؛ موضوعی که به پازل و طرح کلی آسیب میزند. مشکل اصلی که امروز درگیر آن هستیم، آشفتگی سیاستی است.
در نتیجه به عنوان راهکار، باید به صورت موازی به تقویت ساختارهای داخلی شامل زیرساخت، شرکتها و اکوسیستم این حوزه بپردازیم. یک موضوع مهم و مشکل جدی این است که تکانههای شدید، اکوسیستم این حوزه را به هم ریختهاست و شرکتهای استارتاپی متضرر شدهاند.
این مشکلات سبب شده برخی از برنامهنویسها و نیروهای فنی ترجیح دهند برای شرکتهای خارجی کار کنند. برای رفع این مشکل تسهیلات قابل توجهی باید برای این حوزه در نظر گرفته شود تا بتوان اکوسیستم را احیا کرد. در حال حاضر به نظرم رسیدگی به پلتفرمها یک موضوع ثانویه است و گام نخست، باید احیای اکوسیستم در نظر گرفتهشود.
رفع مسدودی نرمافزارهای خارجی بعد از تقویت سامانه داخلی
ما باید به صورت موازی به سرمایهگذاری بپردازیم. در انجام کارها یک اصطلاح با عنوان «سناریوی پیشدستانه» وجود دارد که در کشورهای دیگر استفاده میشود. بر اساس این برنامه، آنها میتوانند از همه فرصتها استفاده کنند اما در ایران این سناریو مورد استفاده قرار نمیگیرد و به همین دلیل دچار مشکل میشویم.
کشورهای دیگر در همان ابتدا، نرمافزارهای خارجی را مسدود کردند، سپس با انجام سرمایهگذاریهای مفید و موثر، اکوسیستم را آماده کردند و نرمافزارها شکل گرفت و پس از این اقدامات اجازه ورود نرمافزارهای خارجی را به صورت محدود دادند.
چین یکی از این نمونههاست که در ابتدا اجازه داد بازار بر مبنای توان داخلی شکل بگیرد و سپس با ورود نرمافزار خارجی رقابت ایجاد کرد. به این ترتیب بخش داخلی تقویت و با بخش خارجی نیز توان تعامل و گفتمان خارجی فراهم شد.
عربستان اما بهجای فراهم کردن زیرساختها برای اینکه بتواند بر این بازار مسلط شود و توئیتر را ساکت کند، سهام این شرکت را خرید اما اتفاقی که افتاد این بود که باوجودی که حسابهای کاربری ماهیتی حقیقی نداشت اما بلاگرهای این کشور هر روز دستگیر میشدند. بعد مشخص شد که کارمندان توئیتر اطلاعات را در اختیار عربستان قرار میدادند و به این ترتیب گارد سلطنتی میتوانست آنها را دستگیر کند.
به نظرم بهترین راهکار برای حاکمیت کشور، همان راه موازی است که میتواند، هم زمینه را برای فعالیت شبکههای جهانی فراهم کرده و هم شبکههای داخلی را تقویت میکند.
ایرنا: منظور شما از این راهکار موازی این است که شبکهها را مسدود کنیم و اول به تقویت شبکههای داخلی بپردازیم؟
لسانی: موازی از نظر من یعنی حضور پلتفرمهای خارجی میتواند در گفتوگو موثر باشد اما پیش آن باید به برخی پرسشها پاسخ دهند. سیانان در توئیتر مطلبی با عنوان «لشکر بادها» منتشر کرده است. این یعنی پویشهای دستکاری هماهنگ در توئیتر اتفاق میافتد. این پلتفرم تا کنون اجازه نداده بود در یک کشور جهان چنین اتفاقی رخ دهد. حالا همین مساله در اینستاگرامی که اشاره میکنند سیاسی نیست، در حال رخ دادن است. کار به جایی رسیده که برای آشوب، زمانِ قرار هماهنگ میکنند. در کدام کشور جهان خشونت را اینگونه اعمال کردهاند که در ایران انجام میشود؟
ایرنا: به نظر شما این امکان وجود دارد که پلتفرمهای خارجی پاسخگو باشند؟ آیا این راهکار عملیاتی است؟
لسانی: به نظرم برای عملیاتی کردن این امر باید به افکار عمومی توجه داشتهباشیم زیرا این امر اهمیت بسیار بالایی دارد. به عنوان مثال در موضوع برجام که موضوعی بسیار سیاسی است، با افکار عمومی اتمام حجت صورت گرفت. طولانیترین گفتوگوهای تاریخ جهان برای برجام انجام اما آمریکا از آن خارج شد. بنابراین افکار عمومی نتیجه گفتوگو با آمریکا را دیدند.
با شروطی شبیه ترکیه و راهاندازی دفتر در ایران، پلتفرمها را پاسخگو کنیم
آقای کشوری در بخشی از سخنان خود بیان داشتند هیچ پلتفرمی حاضر به پذیرفتن ۱۴ شرط ایران نیست اما باید بگویم همین کشورهایی که اینستاگرام در آنها دفتر دارد از جمله ترکیه یا مالزی، شروطی را برای فعالیت این شبکه اجتماعی ارائه دادهاند که اینستاگرام نیز آنها را پذیرفتهاست.
ما باید همان شروط را مطالعه کنیم و بعد به مسئولان اینستاگرام بگوییم شما با چنین شروطی در حال فعالیت در کشورها هستید و با همان شروط دفتری در ایران برای آنان راهاندازی کنیم. شروط این کشورها کمتر از موارد مطرح شده توسط ایران است اما در هر حال با همان شروط کم نیز حداقل میتوان این پلتفرم را پاسخگو کرد.
به جای فیلتر اینستاگرام، سازوکار پاسخگویی ایجاد شود
در این زمینه درباره چند بخشِ سرور، داده و پرسشهایی مطرح میشود و این موارد بسیار اهمیت دارد. به عنوان مثال، یک اکانت تهدید کرده یا در این پلتفرمها کلاهبرداری صورت میگیرد. در حال حاضر حجم شکایتها و کلاهبرداریها در این پلتفرم بالاست. حرف ما این نیست که به دلیل این مشکلات اینستاگرام را فیلتر کنیم، بلکه باید سازوکاری برای پاسخگویی و پیگیری ایجاد شود. بنابراین، ایران باید با همان حداقل شروط ترکیه یا مالزی دفتری برای اینستاگرام در ایران راهاندازی کند. این باعث میشود بفهمیم آیا این پلتفرم واقعا قصد انجام چنین کاری را دارد یا خیر؟
لسانی: ترکیه و مالزی، شروطی برای فعالیت ارائه دادهاند که اینستاگرام پذیرفته است. ما باید با همان شروط دفتری در ایران برای آنان راهاندازی کنیم. با همان شروط کم نیز میتوان این پلتفرم را پاسخگو کردالبته باید به پیشینه و تاریخ نگاهی داشته باشیم. به عنوان مثال «پاول دوروف» سازنده تلگرام، اطلاعات حدود ۶۰ میلیون ایرانی را در تلگرام داشت و در آلمان نیز دفتر داشت. بعد اعلام کرد به دنبال منطقه عاری از مالیات است. امارات به وی پیشنهاد دفتر داد و او نیز سرور و دادههای خود را به امارات منتقل کرد و در این کشور مستقر شد.
این اپلیکیشن سال 13۹۵ مسدود شد و همه ارزیابیهایی انجام شده نشان میدهد آشوبها در کشور ما در سال ۹۶ به صورت نقطهای بر اساس «روانشناسی اجتماعیِ کلان داده» ایجاد شدهاست. نقش تلگرام به صورت خاص در این امر پررنگ بود.
حال پرسش این است که این کلان دادهها چگونه میتواند آشوبآفرین باشد؟ به عنوان مثال یک شرکت در رژیم صهیونیستی از اینستاگرام که دادهها را در اختیار دارد، برای پروژههای خود اطلاعات میگیرند. به طور نمونه از اینستاگرام میخواهند اطلاعاتی درباره اینکه ایرانیان به چه چیزی میخندند یا با چه چیزی ناراحت میشوند، به آنان ارائه دهد. این اقدامات را بخش سوم (third part) اینستاگرام انجام میدهد و سپس اطلاعات را به شرکت درخواست کننده میفروشد. بنابراین باید از این اطلاعات حفاظت کرد، زیرا افشای آن جان جوانان ما را به خطر میاندازد.
به نظرم در درجه اول تقویت ساختارهای داخل در کنار حضور پلتفرمهای جهانی راهکار خوبی است. البته در این زمان، پلتفرمهای خارجی باید در زمینه نقش خود و پُستهایی که منتشر میشود پاسخگو باشند.
طبق بررسیهای انجام شده، در حوادث اخیر ۱۷ هزار دروغ در شبکههای اجتماعی منتشر شده است.
ادامه دارد...
نظر شما