به گزارش روز دوشنبه ایرنا، این رسانه افزود: بر اساس گزارش شرکت کِپلر ذخیره گاز طبیعی مایع برای تحویل در سواحل اروپا به ۱.۲ میلیون تُن رسیده است که از ۱۴۰ تن در ماه اگوست افزایش یافته است. در سرتاسر اروپا، دمای هوا بالا است: جنوب اسپانیا هنوز دمای ۳۰ درجه سانتیگراد را پشت سر می گذارد.
اما بحران انرژی در اروپا هنوز تمام نشده است. قیمتها با افزایش تقاضا و فصل سرما که دیگر خریداران گاز طبیعی مایع به ویژه در آسیا را برای تحویل محموله ها به رقابت وادار خواهد کرد، بار دیگر افزایش خواهند یافت.
اکونومیست مدعی شد اگر روسیه با شکستهای نظامی مواجه شود، فشارها را بیشتر می کند. گزینه های ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه شامل توقف کامل تحویل گاز به اروپا یا تخریب زیرساخت ها است. چنین اقداماتی، یا استفاده از یک سلاح هسته ای تاکتیکی، موج دیگری از تحریم ها را از سوی غرب آغاز خواهد کرد.
اکونومیست برای درک چگونگی توسعه جنگ انرژی، با مدلسازان شرکت مشاوره ای ریستاد انرژی همکاری کرده و تحلیل این رسانه نشان می دهد که اوضاع ممکن است خیلی سریع بسیار وخیم شود.
این رسانه نوشت سه سناریو را شبیه سازی کرده که اوضاع ناخوشایندی را پیش بینی می کند.
در سناریوی اول فرض بر این است که خط لوله نورد استریم همچنان بسته بماند. همچنین اروپا از طرحهایی برای اجرای تحریم نفت خام روسیه پیروی کند و شرکتهای بیمه محلی را که ۹۰ درصد بازار جهانی کشتیرانی را در اختیار دارند، از پوشش کشتیهای حامل نفت روسیه منع کند. خریداران غیرغربی که موافقت میکنند نفت روسیه را با سقف قیمتی تعیین شده توسط آمریکا و اتحادیه اروپا بپردازند، مجاز به خرید بیمه اروپا هستند.
این سناریو برای اروپا باعث بروز یک بحران می شود اما فاجعه نیست. کاهش عرضه به این معنی است که تا پایان سال ۲۰۲۲ این قاره ۸۴ میلیارد متر مکعب (میلیارد متر مکعب) گاز روسیه را از دست خواهد داد که معادل ۱۷ درصد از مصرف عادی سالانه خود است. واردات بیشتر گاز طبیعی مایع، قبلاً بخشی از این حفره را پر کرده است. شبیهسازی ما نشان میدهد که حتی اگر زمستان سرد شود و تقاضا را تا ۲۵ میلیارد متر مکعب افزایش دهد، ذخیرهسازی اروپا به آن اجازه میدهد تا تابستان ۲۰۲۳ را پشت سر بگذارد، در این مرحله واردات گاز طبیعی مایع ممکن است شروع به افزایش بیشتری کند.
در چنین سناریویی، روسیه همچنان ۱۶۹ میلیارد دلار درآمد نفتی در سال ۲۰۲۳ به جیب میزند که کمتر از ۱۷۹ میلیارد دلاری است که در سال ۲۰۲۱ به دست آورده بود. این کشور و دیگر فعالان بازار همچنان باید متحمل افزایش هزینههای مبادلاتی ناشی از سفرهای طولانیتر نفتکش ها، جنجالها بر سر قاچاق انرژی و سایر تنش ها شوند. اروپا بهای سنگین تری را می پردازد. واردات بشکه های دریایی روسیه در سال ۲۰۲۱ میلادی ۹۰ میلیارد دلار هزینه داشت. جایگزینی این بشکه ها در سال ۲۰۲۳، ۱۱۶ میلیارد دلار هزینه خواهد داشت.
در سناریوی دوم، روسیه با بستن خط لوله خود از طریق اوکراین، یکی از دو مجرای انتقال گاز این کشور که هنوز باز است، اروپا را از ۱۰ تا ۱۲ میلیارد مترمکعب دیگر در سال محروم میکند. رهبران کشور با بهانه ای (مانند «نشت» گاز که جریان گاز از طریق نورد استریم متوقف کرد) این اقدام را بکار می بندند.
روسیه نمی خواهد صادرات را به طور کامل از دست بدهد، فقط به این دلیل که این امر باعث می شود که قیمت جهانی افزایش یافته و به کشورهای دوست مانند هند و پاکستان که برای رقابت با اروپا بر سر محموله ها تلاش می کنند، آسیب می رسد. بنابراین ما فرض می کنیم که روسیه عرضه این محصول به این کشورها را با قیمت مقرون به صرفه ادامه می دهد.
در این سناریو، غرب با افزایش سقف قیمت نفت خود تلافی میکند و شاید کشورهای متخلف سقف قیمتی در غرب را با مجازاتهای سنگین، تشدید کنترلها و کاهش سقف تهدید میکند. برای مقابله با این ضدحمله، روسیه اوپک -متشکل از ۲۳ کشور که ۴۰درصد نفت خام جهان را تولید می کند- و متحدانش را متقاعد میکند، تولید نفت خود را تا یک میلیون بشکه کاهش دهند.
اگرچه روسیه به درآمدهای گازی خود ضربه می زند، اما درآمد نفتی آن انعطاف پذیر خواهد بود. محاسبات ما حاکی از آن است که صادرات نفت این کشور در سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴ به میزان ۲ میلیون بشکه در روز در مقایسه با سال ۲۰۲۱ کاهش مییابد که باعث میشود بیش از ۱.۵ میلیون بشکه در روز، تولید خود را کاهش دهد. فشار بیشتر بر بازار، قیمت نفت برنت را به سه رقمی سوق میدهد و تنها یک انقباض کوچک در تقاضا وجود خواهد داشت. این موضوع به روسیه اجازه می دهد تا کسری حجم خود را جبران کند. درآمد صادرات نفت این کشور در سال ۲۰۲۳ تا ۱۷۰ میلیارد دلار ثابت باقی می ماند و در سال بعد به ۱۵۰ میلیارد دلار کاهش می یابد. در این میان اروپا با ده ها میلیارد دلار هزینه اضافی روبرو خواهد شد.
این رسانه در سناریوی سوم خود به جنگ تمام عیار نفتی اشاره کرده و می نویسد در این سناریو چنین فرض می شود که روسیه احتمالا با یک خسارت فاجعه بار در میدان نبرد مواجه است و اهمیتی به حفظ درامد حاصل از بخش انرژی خود نمی دهد و جنگ همه جانیه انرژی را آغاز می کند. این جنگ با بستن خط لوله ترک استریم که گاز را به کشورهای دوست مانند مجارستان و ترکیه انتقال می دهد شروع می شود و با پایان یافتن فعالیت این خط لوله، اروپا از ۱۵ میلیارد متر مکعب دیگر محروم می شود.
در این سناریو فرض بر این است که روسیه میتواند جریانها را از طریق دو خط لوله بزرگ نروژ متوقف کند و با این اقدام اروپا سالانه ۵۵ میلیارد متر مکعب دیگر از گاز را از دست بدهد. این خطوط لوله از روسیه دور است و کشورهای غربی ممکن است آن را حمله به ناتو بدانند.
فرض ما بر این است که قدرتهای غربی با تحریمهای «ثانویه» پاسخ خواهند داد و افراد یا شرکتهای غیرغربی را که نفت روسیه را معامله میکنند با اقداماتی مانند از دست دادن دسترسی به دلار آمریکا تهدید میکنند. این امر بانک ها و بیمه گران را در همه جا مجبور می کند تا تجارت روسیه را کنار بگذارند و تحریم ها را بسیار مؤثرتر می کند.
کرملین با متقاعد کردن اوپک به کاهش ۱ میلیون بشکه دیگر در روز، واکنش تلافی جویانه نشان خواهد داد. همچنین صادرات از طریق خط لوله ای سی پی سی را متوقف می کند. این خط لوله ۱.۲ میلیون بشکه در روز نفت عمدتا قزاقستان را حمل می کند، اما به بندر نووسیبیرسک روسیه ختم می شود، جایی که سوخت روی کشتی ها بارگیری می شود. آمریکا در تلاش برای کاهش قیمت نفت، آزادسازی ذخایرراهبردی نفت خود را تسریع می کند.
«جیسون بوردوف» ضو ارشد شورای امنیت ملی دولت اوباما و بنیانگذار مرکز سیاست انرژی جهانی دانشگاه کلمبیا خاطرنشان می کند که ذخایر انرژی آمریکا بی نهایت نیست و در حال حاضر به پایینترین سطح خود از سال ۱۹۸۴ رسیده است. بنابراین فرض ما این است که اوپک میتواند منتظر بماند، ابتدا تولید را کاهش دهد و سپس زمانی که ذخایر استراتژیک به پایان برسد، آن را افزایش دهد.
این گزارش پیش بینی کرده در این شرایط همبستگی اروپا تقریباً به طور کامل از بین خواهد رفت و این قاره دچار فلاکت خواهد شد. شبیهسازی اخیر وزارت اقتصاد آلمان نشان داده که اگر در فوریه سال آینده، نیروگاههای برق در جنوب این کشور ۵۰ درصد کمتر از حد معمول گاز دریافت کنند، بسیاری از راکتورهای هستهای فرانسه تعطیل بمانند (مانند امسال) و نیروگاههای زغال سنگ متزلزل باشند چه اتفاقی رخ خواهد داد. این ارزیابی ها نشان داده که اتحادیه اروپا باید ۹۱ ساعت خاموشی را بین اعضای خود توزیع کند. آلمان ممکن است تصمیم بگیرد صادرات برق به فرانسه را کاهش دهد یا جریان گاز به جمهوری چک و اسلواکی را متوقف کند. بریتانیا که امکانات ذخیره سازی ناچیزی دارد اما نیازهای گاز زیادی دارد، آسیب پذیر خواهد بود.
اکونومیست نوشت: شبیه سازی این رسانه حاوی دو درس روشن است: یکی این که با گذشت هشت ماه از بن بست انرژی، روسیه گزینه های بیشتری را برای تشدید تنش نسبت به غرب دارد. این کشور در حال حاضر مسیر اصلی تامین گاز خود به اروپا را بسته است، بنابراین قطع بقیه جریان های گاز همچنان ویرانگر خواهد بود. درس دیگر این است که هر چه قدر ، سوخت روسیه کمتر به بازار برسد، اروپا باید برای جایگزینی آن هزینه بیشتری بپردازد – در حالی که افزایش قیمت ها، ضرر کرملین را محدود می کند.
نظر شما