جانمازش روی میز کنار تخت، نوید آخرین راز و نیاز با معبودش را میدهد، اکنون جای او خالیست و در آغوش معبود آرام گرفته است.
امروز همرزمان فیروز میرزا نژاد معروف به میرزا در حیات خانه شان یعنی آسایشگاه ثارالله به سوگ یکی از دوستانشان نشسته اند اما خوب می دانند او به آرزوی دیرینه اش که همان شهادت بود رسیده و روحش نظارگر ما در این مراسم است.
برگ درختانی که در حیات آسایشگاه خفته اند هم برای میرزا رنگ باخته و سوگوارند، عمر برخی از آنها همچون میرزا به پایان رسیده و یکی یکی از درخت فرو میریزند.
۷۰ درصد جانبازی در ۱۷ سالگی
سرپرست آسایشگاه جانبازان ثارالله در حاشیه مراسم ترحیم شهید میرزانژاد که امروز در حیاط آسایشگاه برگزار شد به خبرنگار ایرنا میگوید: میرزا در سن ١٤ سالگی به جبهه های جنگ رفت و ١٧ ساله بود که در عملیات رمضان در اثر ترکش خمپاره از ناحیه کمر قطع نخاع و به ٧٠ درصد جانبازی نائل شد. در ١٣٦٥ در سیل خوزستان ٩ نفر از اعضای خانواده خود را از دست داد.
سیدعباس موسوی با بیان اینکه میرزا اسوه صبر و استقامت از ایل بختیاری، اهل گتوند استان خوزستان، بسیار خوش اخلاق بود و بر اقوام بختیاری تعصب خاصی داشت، بیان کرد: رابطه وی با جانبازان بسیار خوب بود و در بیشتر کارهای فرهنگی نظیر خواندن زیارت عاشورا و ورزشی نظیر پرتاب دارت، بسکتبال روی ویلچر و شطرنج فعال بود.
۳۸ سال پرستاری از برادر/ فوت ۹ نفر از خانواده در سیل
حسن میرزانژاد یکی از برادران میرزا است که از ۱۰ سالگی به مدت ۳۸ سال از برادرش که در جبهه های جنگ از ناحیه کمر قطع نخاع شده بود پرستاری می کرد می گوید: زمانی که برای اولین بار می خواستم ویلچر میرزا را هل دهم ۱۰ سال داشتم وقتی پشت ویلچر قرار می گرفتم دیگر قادر نبودم جلو ویلچر را ببینم.
وی می گوید: بر اثر سیلی که ٩ فروردین سال ١٣٨٥ در خوزستان رخ داد ۹ نفر از خانواده ما شامل همسر و فرزند میرزا، یک خواهر مجرد و و یه فرزند از دو خواهرمان فوت کردند و ضربه روحی سختی به من و میرزا وارد شد. برادرم عزیزترین افراد زندگی خود را از دست داده بود و دردهای روح و تنش بیشتر از گذشته شده بود هیچ چیزی او را خوشحال نمی کرد و خنده از روی لبانش رخت بسته بود تا اینکه برای رسیدگی بیشتر وی را به این آسایشگاه آوردیم و من برای مراقبت از او در آسایشگاه ماندم تا کارهای شخصی او از قبیل حمام، وصل کردن سُوند، پانسمان زخم را برای او انجام می دادم برای او بسیار سخت بود که کسی به جز من کارهای شخصی اش را انجام دهد و اجازه نمی داد کسی به جز من او را به حمام ببرد.
حسن با بیان اینکه ما مدیون مسئولان و کادر درمان آسایشگاه هستیم، گفت: از زمانی که با میرزا به تهران آمدم مشتاق کار برای جانبازان بودم و تصمیم گرفتم در این مکان مشغول کار شوم قبلا در ازای ٢٤ ساعت کار ٣ میلیون و ٨٠٠ هزار تومان به من حقوق می دادند که اکنون بعد از سالها کار اخیرا حقوق من به ٧ میلیون و ٨٠٠ هزار تومان رسیده است.
وی توضیح داد: عوارض جانبازی برادرم باعث شده بود او به بیماری هایی نظیر قلب و عروق، دیابت، عفونت خون مبتلا شود از سال ۱۳۶۱ میرزا دو ماه به دلیل عفونت خون در آی سی یو بیمارستان خاتم الانبیاء بستری شد و با مصرف آنتی بیوتیک حالش بهبود یافت و دوباره به آسایشگاه منتقل شد که پس از مدتی شامگاه سه شنبه ٤ آبانماه جاری به درجه رفیع شهادت نائل شد.
خدمات، قابل مقایسه با ایثار جانبازان نیست
مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران شهرستانهای استان تهران نیز در حاشیه این مراسم به خبرنگار ایرنا، ضمن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت میرزانژاد گفت: زمانی که در بنیاد شهید استان تهران مشغول کار بودم برای دیدن جانبازان مدام به آسایشگاه ها می رفتم این جانباز دفاع مقدس علی رغم وضعیت جسمی، روحیه با نشاطی داشت و در فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم و از رشادت ها، خاطرات و دلاوری های قبل از جانبازی صحبت می کرد.
عبدالله مرتضوی با بیان اینکه میرزا با روحیه و انگیزه بالا همیشه از جمهوری اسلامی و انقلاب دفاع و حمایت می کرد و همیشه آماده جانفشانی بود، تاکید کرد: خدماتی که به جانبازان داده می شود قابل مقایسه با ایثار و فداکاری آنان نیست.
یکی از جانبازان قطع نخاع از ناحیه کمر آسایشگاه ثارالله که ١٠ سال با میرزا هم اتاق بود می گوید: او شب ها از درد گریه می کرد اما روزها با اینکه بسیار درد می کشید به روی خود نمی آورد؛ بیشتر جانبازان با دردهای جسمی و روحی زیادی مواجه اند.
زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید
محمدرضا بارانی با گلایه از اینکه چرا اکنون که او به شهادت رسیده به اینجا آمده اید، تاکید کرد: زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید وگرنه بر سنگ مزارش گریه چه سود.
وی گفت: با میرزا در مورد دوران دفاع مقدس و ایثارگری ها صحبت می کردیم و می گفتیم آن دوران شیرین گذشت و با دیدن صحنه تظاهرات غصه میخوردیم چراکه امروزه افراد به دنبال مادیات هستند و معنویات کمرنگ شده و مانند گذشته ایثارگری نیست، در گذشته اگر برای فردی مشکل پیش می آمد همه برای کمک به او مصمم می شدند اما اکنون اینگونه نیست.
بارانی توضیح داد: هر موقع حال یکی از ما بد می شد و به بیمارستانی اعزام می شدیم برای همدیگر نگران می شدیم، روزی که میرزا به شهادت رسید من خانه بودم یکی از جانبازان آسایشگاه امام خمینی (ره) با من تماس گرفت و گفت دوست شما به شهادت رسیده باورم نمی شد شوکه شدم، شنیدن این خبر برای من بسیار سخت بود.
قطع حقوق برای ضمانت وام
حسین آقایی یکی دیگر از جانبازان قطع نخاع آسایشگاه ثارالله نیز در خصوص میرزا گفت: هر روز صبح پس از بیدار شدن با هم صحبت می کردیم انسان خًوب و سربزیری بود با کسی کاری نداشت؛ روحیه خوبی هم داشت هیچ موقع بر روی تحت نمی ماند و مدام در حال ورزش و فعالیت بود.
وی توضیح داد: میرزا برای اخذ وام ضامن یکی از جانبازان در شهر ری شده بود وی اقساط خود را نمی پرداخت و حدود ٢ سال جلوی حقوق وی را بسته بودند و او از این بابت ناراحت بود مسئولان بنیاد شهید برای بازشدن حساب وی در حال پیگیری بودند که وی به شهادت رسید.
میرزا غریبانه در اتاقش به شهادت رسید
یکی دیگر از جانبازان آسایشگاه ثارالله گفت: میرزا فردی افتاده، مظلوم، مهربان، صبور، خوش خلق، دست و دلباز و بسیار قدرشناس بود و از پرستارهایش همیشه تشکر می کرد.
سیدعلی عمادی افزود: او با اینکه داغ ۹ نفر از خانواده خود را دیده بود صبر عجیبی داشت و برخلاف دیگر جانبازان هرگز عصبانی نمی شد و به دیگران بسیار احترام می گذاشت.
عباس ساکی دیگر جانباز آسایشگاه ثارالله نیز گفت: باید قبل از شهادت میرزا به دیدن او می آمدید او به طور غریبانه ای به شهادت رسید تا ساعت ٦ بعدازظهر که یکی از خدماتی ها اتاقش را تمیز کرد حالش خًوب بود اما ساعت ٧ شب برخلاف دیگر روزها که برای دریافت شام با مسئول آشپزخانه تماس می گرفت خبری از او نشد مسئول رستوران پس از تماس با او زمانی که دید او گوشی را پاسخ نمی دهد به اتاق او رفت و دید او تکان نمی خورد با اورژانس تماس گرفت کادر درمان بعد از احیای وی گفتند او بر اثر ایست قلبی به شهادت رسیده است.
تکیهگاهمان را از دست دادیم
همسر برادر شهید که دختر عموی شهید میرزانژاد نیز هست می گوید: ما از او درس های زیادی آموختیم وی بسیار صبور و باگذشت بود هنوز در شوک هستیم یکدفعه ما را تنها گذاشت.
طیبه خواجه پور افزود: او فردی خستگی ناپذیر بود هر وقت ما خسته می شدیم می گفت به خدا توکل کنید هیچ وقت کم نمی آورد و همیشه به ما دلداری می داد او برای ما یک ستون و تکیه گاه بود زمانی که مرتضی پسرش از دنیا رفت به ما گفت اسم پسرتان را مرتضی بگذارید برای ما سخت بود او را مرتضی صدا بزنیم اما او پسرم را مرتضی صدا میزد و بسیار او را دوست داشت و هر روز با او تلفنی صحبت می کرد.
وی ادامه داد: وی روزهای گذشته در پیام ها به انواع مختلف از ما تشکر می کرد گویا به وی الهام شده بود که به زودی به شهادت می رسد اما من متوجه این موضوع نشدم و اکنون با مرور پیام ها به این نکته پی بردم.
بشارت شهدا در طول تاریخ وجود دارد
معاون فرهنگی بنیاد شهید استان تهران نیز در مراسم ترحیم شهید میرزا نژاد که در حیات آسایشگاه ثارالله برگزار شد، گفت: امیدوارم بتوانیم مسیر را درست برویم و ختم به شهادت شود.
حجت الاسلام حامد رضایی با بیان اینکه قدم ها در راه شهدا و اعتلای آن پرفروغ برداشته می شود امیدوارم به صحن اباعبدالله حسین برسد، توضیح داد: دنیا محل گذر است همه ما دنیا میاییم و امتحان می شویم نباید دلبسته راه شویم بشارت شهدا در طول تاریخ برای ما وجود دارد آنان زنده و از فضلی که خدا به آنها عطا می کند شاد هستند.
وی افزود: خداوند سختی هایی که شهدا در راه جهاد کشیدند را جبران می کند، مرگ آغاز یک حیات دیگر است.
نظر شما