برای شناخت هر چه عمیق تر موسیقی یک منطقه، علاوه بر بررسی عناصر موسیقایی، به عوامل فراموسیقایی آن ناحیه نیز باید توجهی دقیق و وافرداشت. با این نگاه، نخستین مولفه مهم، شناخت خاستگاه و چرایی وجود موسیقی در میان مردم هر قوم و قبیله است.
تاریخ اجتماعی، جغرافیایی زیستی، باورهای مردم، مذهب، چگونگی و میزان ارتباط با فرهنگ های مجاور، روش زندگی اجتماعی، چگونگی چاره اندیشی مردم برای رفع نیازها و مقابله با عوامل طبیعی و اجتماعی و بسیاری عوامل دیگر می تواند به طور مستقیم یا غیر مستقیم در شکل گیری موسیقی مردم یک منطقه نقش داشته باشند.
همه اتفاقات یک زندگی اجتماعی و یا تاثیر حوادث آن در ذهن نخبگان و کسانی که حساسیت و قابلیت بروز بیشتری دارند ته نشین می شوند و به شکل های مختلف بازتابی دیگرگون دارند که حاصل آن چاره یابی برای رفع مشکل یا نیازی عمومی است.
این چرایی هنر است که نیاز به اضافه ادراک و قدرت کیمیاگری دارد عواملی که با چاشنی خلاقیت باعث به وجود آمدن هزار و یک اثر بی همتا و اعجاب انگیز می شوند.
هنر نزد شرقیان ابزار است؛ چوبدستی برای رسیدن، رهیدن، آرام گرفتن و گریختن از غوغای درون؛ سروشی برای وصل که راز ماندن را بجویند و بیابند. این هنر طلب جاودانی و دستیابی به اوج گستردگی و شاهد آن هم آنجاست که جلالالدین محمد بلخی معروف به مولانا می فرماید: گفت که تو شمع شدی لایق این جمع شدی، شمع نیم، جمع نیم، دود پراکنده شدم.
شاید این میل به گسترش در ذهن نخبگان همه اقوام بشر درد مشترکی است که جز بروز دردمندانه جلوه های بی شمار هنر مرهم دیگری برای آن نیافته اند.
آنچه که در جلوه های گوناگون موسیقی قشم مشاهده می شود چیزی غیر از این نیست. ساحت همه جانبه دریا که نان می رساند و گاه جان می ستاند، با همه نعمت ها و زیبایی ها، اندوهی بزرگ را با خود حمل می کند.
دریای جنوب بسیار غم انگیز است؛ دلتنگ ازل تا به ابد. معمای درون خود را به زبان وهم بازگو می کند. در هنگامه طوفان صیادان را تا آستانه فنا به پیشواز می برد؛ غروب هنگام نیز غم شیرینی به دلت می نشاند و خنده از لبانت می چیند، سحر اما خود را باید به سینه خواهان او بسپارند مردانی که کودکان بسیاری دارند؛ بی دغدغه فردا.
تن غریب جزیره مسحور این دریاست و خاک که از بی آبی سالیان، خشکی نخلستان ها، لیموها و سبزی ها را تجربه می کند. عطش مجال از شادی و شادمانی می گیرد.
مردم جزیره قشم تاریخی سرشار از جنگ و تهاجم اقوام گوناگون دارند. همچنین، خاطری انباشته از اتفاقات طبیعی که خسارات بی شمار بر آنها وارد آورده است. باران کم، معیشت تنگ و متعاقب آن اجبار در پرداختن به کارهای سنگین برای گذران زندگی، بی پناهی و هزار و یک عامل غم افزای دیگر، زندگی اندوهناک برای آنان مهیا کرده است که بازتاب آن در موسیقی جزیره به خوبی پیداست.
آنچه که چرایی موسیقی در جزیره را رقم می زند همین اندوه بسیار است، موسیقی تجلی کامل غم گریزی این مردم است. آنها همه شادی خود را در موسیقی شان جای داده اند و همان جا نیز جست و جویش می کند.
تعدد سازهای کوبه ای، ملودی های کوتاه و سرعت اجرایی قابل توجه، همچنین نقش عمده کوبه ای ها، چاک(دست زدن، یا با دو قطعه چوب ریتم را همراهی کردن) و هم آوازی، همه و همه برای ایجاد شادی و شادمانی است.
شاید فراموشی زود هنگام مرگ عزیزان نیز علاوه بر نقش مناسب مذهب و دستورات دینی، نوعی غم گریزی در فرهنگ این مردم پدیده آورده است. مرگ نزدیکان را سخت نمی گیرند و به سرعت از تلخی آن می گذرند، پس موسیقی سوگ و عزاداری جایگاهی در این فرهنگ ندارد به عکس آن که مردم کُرد و لُر مرگ عزیزان را بسیار بر خود سخت می گیرند و با موسیقی شکوهمندی شخص متوفی را به خاک می سپارند.
باید توجه کرد که برای دستیابی دقیق تر به خاستگاه موسیقی در جزیره قشم نیازمند مطالعات گسترده تری هستیم که در این مجال نمی گنجد و بس امیدوارم مجال پرداختن به موسیقی جزیره را به شکل فراگیر و عمیق تر داشته باشم.
جلوه های گوناگون موسیقی در جزیره قشم با توجه به آمار جمعیت، پراکندگی آن و وسعت جغرافیایی، بسیار جالب توجه است، موسیقی در جزیره در یک طبقه بندی کلی در موسیقی نی جفتی، موسیقی های درمانی(زار - نوبان)، آوازهای عروسی، مولودیخوانی، موسیقی کار - رزیف (عضوا - لیوا)، آوازهای زنان، لالاییها، موسیقی کولیان، موسیقی مذهبی، موسیقی عود و موسیقی نی زبانه دار قابل بررسی هستند.
موسیقی نی جفتی
این موسیقی به صورت گروهی با ترکیب یک نی جفتی، یک «دهل» یک کسر، یک «پیپه» تعدادی چاک (که بستگی به حضور افراد دارد) و گروه همخوان اجرا میشود.
سازهای کوبهای در موسیقی نی جفتی مکمل یکدیگرند و هر یک بخشی از ریتم را اجرا میکنند به شکلی که با پر کردن فضای خالی و سکوت یکی، توسط دیگری، یک ریتم کامل شده را به گوش میرسانند.
نوازنده نی جفتی در ساز خود میخواند و شعر مینوازد. ملودی این موسیقی با شعر آمیخته است؛ همان شعر را یک خواننده آغاز میکند و گروه همخوان به شکل زیبایی به همراهی میپردازند. اغلب ترانهها یا به اصطلاح بومی «شعرها» ۲ جملهای هستند که به صورت سوال و جواب اجرا میشوند.
این موسیقی اغلب با کوبهایها از تمپوهای سنگین آغاز میشود، «جفتی» بر فراز آنها چند بند آواز اجرا میکند و به آرامی ترانه را متناسب با ریتم کوبهایها آغاز میکند. در پی آن آواز توسط تکخوان، گروه همخوان و چاکزنها ادامه مییابد. هر شعر، گاه فقط یک یا چند بند کوتاه است که پس از چندبار تکرار توسط جفتی عوض میشود.
موسیقی نی جفتی یکی از کهنترین موسیقیهای موجود در جزیره است که احتمال میرود میراث فرهنگهای مجاور جزیره به ویژه شهرستانها و روستاهای استان هرمزگان باشد اما به هر حال این جنس موسیقی امرو در جزیره حیات دارد و اشعار آن با لهجه اهالی اجرا میشوند.
مولودیخوانی
مولودیخوانی نیز به همراه ساز سمع (دایره پوستی) و اغلب به صورت آواز جمعی اجرا میشود که شامل ترانهها و دعاهایی است. مولودیخوانی هنگام ورود داماد به خانه عروس در پایان مراسم عروسی و به میمنت و مبارکی برای پایداری زندگی آنها اجرا میشود.
در جزیره، مولودیخوانی اگرچه بخشی از موسیقی مذهبی است اما یکی از کاربردهای مهم آن در مراسم عروسی است. اشعار مولودیخوانی از کتاب «برزنجی» انتخاب میشوند. این موسیقی توسط بعضی روحانیون خوش صدا نیز در اعیاد مذهبی نظیر عید قربان و شب قبل تولد حضرت مهدی(عج) نیز با اشعار عربی اجرا میشوند که بسیار شنیدنی است.
حضور ساز سمع (دایره پوستی) در این مراسم متاخر است و پیش از این مولودیخوانی فقط آواز گروهی و سوال و جواب بین تکخوان و گروه بوده است. قابل ذکر است که مولودیخوانی در مساجد بدون حضور ساز سمع و فقط به صورت آوازی اجرا میشود.
موسیقی کار (رزیف، عضوا و لیوا)
این موسیقی به طور معمول از سوی سه یا چهار «دهل گپ» (دهل بزرگ) سه «سمع» (دایره پوستی) یک تا، سه خواننده، گروه همخوان با عصاهایی از خیزران که هدایت کننده حرکات آنها است و یک یا دو توس (سنجهای کوچک دستی از جنس برنج) اجرا میشود.
گروه اجرایی این موسیقی دست کم بیست و پنج نفر هستند که در حال حرکت متناسب با صدای دهل و حرکت با ضرب قوی آواز خوانان و عصا کوبان نوعی از رقص را ارایه میدهند.
امروز این مراسم برای داماد بران به کار میرود و گروه داماد را بر شتری سوار کرده و تا منزل عروس مشایعت میکنند. البته شتر نیز در شهر قشم دیگر مرسوم نیست و داماد امروز کت شلوارپوش و کراواتی است! اما در بعضی روستاها هنوز این رسم با شتر به جای میآید.
موسیقی این مراسم متشکل از سه ترانه است که از تمپوی (سرعت اجرای موسیقی) نسبتا سنگینی برخور دارند و یکی پس از دیگری اجرا میشوند اشعار ترانهها بیشتر عربی است.
هرچند که چند ترانه بومی با اشعار فارسی نیز در اشکالی از این مراسم اجرا میشوند. اما در چند دهه پیش همین موسیقی تحت عنوان «لیوا» آواز ویژه کارگران لنج و کشتی بوده است که رنج راه و سنگینی کار را با آن میکاستند. صف طولانی کارگرانی که بار بر دوش داشتند توسط یک یا چند نفر با صدای دهل به حرکات منظم دعوت میشدند و کارگران، آوازخوانان با خوانندگان و دهلنوازان سوال و جواب میکردند در لیوا نقش دهل را پیتهای حلبی نیز ایفا میکردند.
اگرچه مراسم «عضوا» در قدیم مرسوم بوده و داماد را با همین مراسم مشایعت میکردند، اما در حال حاضر از آن موسیقی که بیتردید باید ربطی به مراسم عروسی و دامادبران میداشته اطلاعی نداریم. عضوا بیشتر در ساعت های آخر عروسی از جلو بازار آغاز شده و در منزل عروس ختم میشود. این مسیر را اجراکنندگان به همراه داماد پیاده طی میکنند.
عضوا یا رزیف در اعیاد مذهبی نیز اجرا میشود. چنین به نظر میرسد که «عضوا» نام رایج این مراسم نزد اعراب و «رزیف» نام رایج آن نزد مردم جزیره و حوزه شمالی خلیج فارس است. درباره چگونگی تفاوتها و یا وجه تمسیه عضوا، رزیف و لیوا به پژوهش و دقت بیشتری نیاز است.
آوازهای زنان
وقتی که داماد وارد خانه عروس میشود، زنان حاضر در مجلس ترانههایی را به صورت گروهی و سوال و جواب بین تکخوان و گروه اجرا میکنند. در مراسم حنابندان نیز یک ترانه به صورت گروهی توسط زنان اجرا میشود این ترانهها ساز همراهیکننده ندارند. ترانههای نوع اول که شاید مهمترین بخش موسیقی زنان جزیره باشد «باسنک» یا واسونک نام دارند.
این ترانهها ۲ جملهای و با اشعار فارسی به صورت گروهی اجرا میشوند. احتمالا واسونکها میراث استان فارس است تبادل مردم جزیره با مهاجران اهل فارس به ویژه شیراز کم نبوده است. هماکنون نیز تعداد شیرازیها در جزیره که برای کار ساکن میشوند کم نیست.
موسیقیهای درمان (زار ـ نوبان)
موسیقی مراسم زار در نقاط مختلف جنوب ایران و کشورهای حاشیه خلیج فارس به ویژه عمان به فراوانی اجرا می شود. این موسیقی در هر منطقه با تفاوت های ارایه می شود به طور مثال در هرمزگان، توسط دایره، دف و آواز و در بندر لنگه و قشم از دهل، کسر و آوازه استفاده می شود. اشعار آوازها بسیار به هم نزدیک هستند اما در ملودی آوازها تفات هایی مشاهده می شود که بخش از آن مربوط به لهجه موسیقایی هر منطقه است.
مقوله ریتم نیز در شکل اجرا، به دلیل تفاوت سازها با هم متفاوت جلوه می کنند. آوازها و اشعاری که در این نوع موسیقی وجود دارد بالغ بر بیست آواز است که هر یک مربوط به یک باد است و این بادها ارواح خبیثه و شیاطین اند که دروجود بیمار خانه می کنند و او را آزار می دهند.
موسیقی دانان درمانگر با ترتیب دادن مراسمی در حضور بیمار را دوره می کنند، او را با پارچه ای می پوشانند و یکی یکی اشعار را می خوانند تا باد مورد نظر وقتی شعر ویژه خودش را می شنود با درمانگر ارتباط برقرار می کند و درمانگر در واقع با خواندن شعر بادی را که موجب بیماری فرد شده است را تشخیص می دهد و به او فرمان می دهد یا از او می خواهد که درون بیمار جا خوش کندو آرام بگیرد، اما او را آزار ندهد و تا این قول را از او نگیرد مراسم ادامه دارد.
آوازهای زار با حجم عظیم صدای دهل ها و همهمه آواز خوانان شکوهی وهم انگیز و تاثیرگذار دارند و مراسم زار را «بابا زار» یا «مامازار» که درمانگر اصلی و یکی از اجراکنندگان اصلی است هدایت می کند.
مراسم نوبان
نوبان، به لحاظ شکل، به زار شبیه است با این تفاوت که اشعار خاص خود را دارد و در این مراسم ساز «تنبیره» نیز دهلها و آواز را همراهی میکند. بعضی از پیرمردان معتقدند که تنبیره باید شعر را اجرا کند، اما امروز کسی در نوازندگی تنبیره در جزیره مهارت اجرای شعر ندارد.
مراسم نوبان نیز بیشتر مجریان خاص خود را دارد و بابا و مامای خاص نوبان باید این مراسم را اجرا کنند.
موسیقی عود
ساز عود در جزیره قدمتی دیرینه ندارد. این ساز میراث کشورهای حوزه خلیج فارس است و توسط نوازندگانی که به کشورهای عربی، به ویژه امارت سفر میکردند و تعدادی از آنها سالها در این کشورها مشغول به کار و زندگی بودهاند به جزیره قشم آمده است.
نوازندگان عود بیشتر در مراسم عروسی به اجرا می پردازند که براساس خواست مردم و حضار مجلس هر آنچه که توان اجرایی آن را داشته باشند ارایه میدهند. گستره اجرایی آنها تمام ترانههای کوچه و بازار تهران، خوزستان، رادیوهای ایران و حوزه خلیج فارس و ترانههای ساخته نوازندگان عربستان، یمن، امارات و آثار نوازندگان پیشکسوت جزیره را تشکیل میدهد.
قطعات آوازی موسیقی عود شامل تقسیمهای موسیقی عرب است. اما قابل توجه است که اجرای این ساز در قشم لهجهی موسیقایی قشمی دارد که به این موسیقی ارزشهای خاصی بخشیده است. سازهای «درینگه»، «دوسره» یا «بانگو»، «جینگ» یا «تامبورین» به همراه خواننده و گروه آواز عود را همراهی میکنند.
نوازندگان عود اغلب خوانندهاند و بعضی از آنها ترانهساز و شاعر ترانهها نیز هستند. این بخش از موسیقی عود به دلیل خلاقیت شخصی نوازنده. خارج از حوزه موسیقی وارداتی یا باقی موارد، این موسیقی را بسیار با اهمیت جلوه میدهد و دور از انصاف است که تکنیک بالای نوازندگی و صدای زیبای بعضی از نوازندگان را در نظر نگیریم. به هر حال، موسیقی عود امروز بیش از موسیقیهای دیگر در محافل مردم حضور دارد و طالب بیشتری نیز دارد.
نکته مهم دیگر، نوازندگان پر تعداد ساز عود در جزیره قشم است که در هیچ جای دیگری از ایران این تعداد نوازنده عود نداریم. همین حکایت، عود را از یک ساز رسمی (که در تعاریف و طبقه بندی سازهای ردیف موسیقی دستگاهی در سازهای زهی زخمه ای جای دارد) به یک ساز محلی تبدیل کرده است. چرا که با عود ترانههای محلی را با لهجه موسیقایی ویژهای مثل دوتار، تنبور، قیچک، سرنا و در دیگر نقاط ایران زمین مینوازند.
موسیقی نی زبانهدار (فلوت)
این موسیقی نیز وارداتی است تاثیر همه روزه ارتباط با فرهنگ کشورهای عربی حوزه خلیج فارس مردم جزیره را بهطور طبیعی به فرهنگ مجاورشان علاقه مند کرده است.
نی چوبی موجود در جزیره قشم که نزد مردم و نوازندگان به «فلوت» مشهور است، نی زبانهدار است که در مصر و کشورهای شمال آفریقا به ویژه ممالک عرب زبان تا کشورهای عربی حوزه خلیج فارس، بیشتر در میان تمامی اعراب استفاده از آن رایج است.
مجموعه موسیقایی این ساز در جزیره قشم تعدادی، مقامهای آوازی موسیقی عرب، «تقسیم» و تعدادی «ضربی» است، همچنین امکانات نسبتا خوبی برای بداهه نوازی دارد.
موسیقی مذهبی
مهمترین موسیقی مذهبی همان مولودخوانی است که در اعیاد مذهبی، بعثت پیامبر (ص) و تولد بزرگان دینی اجرا میشود، همچنین در آخرین مرحله شب عروسی که داماد و عروس به حجله میروند.
اما نمونه دیگری از موسیقی مذهبی تقریبا سه یا چهار روز پایانی ماه رمضان بعد از نماز مغرب و عشاء در مسجدها اجرا میشود که درونمایه آن وداع با رمضان و ماه خدا است.
این موسیقی نیز یک آهنگ ۲ جملهای است که به صورت سوال و جواب بین تکخوان و گروه نمازگزاران اجرا میشود. اشعار این مراسم بیشتر فارسی است که در خاطره شخصی تکخوان محفوظ است؛ این مراسم بسیار گیرا و دیدنی است.
موسیقی کولیان
کولیان همانند سایر مناطق ایران در جزیره قشم نیز زندگی میکنند. اغلب آنها در منطقه گوران حضور دارند. سازهای رایج در میان کولیان شامل، سرنا، دهل، میروک (قیچک است) که سرنا و دهل انگار که از سوی کولیان هرمزگان و میروک توسط کولیان بلوچستان به این جزیره وارد شده است. مجموعه موسیقی آنها نیز مثل کولیان تمام ایران پراکندهنوازی و سعی در محفلگردانی است. قیچکنوازان گوران بیشتر دوره گرد هستند.
خلیج فارس با گستره نزدیک به ۲۳۷ هزار و ۴۷۳ کیلومتر مربع بین ۲۴ تا ۳۰ درجه و ۳۰ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ تا ۵۶ درجه و ۲۵ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ واقع شده است و جزیره زیبای قشم، همچون نگینی بر پهنه آب های نیلگون آن می درخشد.
نظر شما