به گزارش خبرنگار ایرنا؛ خلیل اله سردارنیا استاد جامعه شناسی سیاسی شامگاه یکشنبه در این نشست اظهار کرد: حوزه جامعه شناسی سیاسی مربوط به تعارضات، وفاق و سازگاری است؛ البته سیاست را نمیتوان صرفا نظم یا تعارض قلمداد کرد، اما کفه ترازو بیشتر به نفع تعارض است و اساسا مسئله محوری در جامعهشناسی سیاسی این است که چرا تعارضها در یک جامعه روی میدهند؟
دانشگاه بایستی بزرگترین بازوی مشورتی حکومت و حکمرانی باشد
وی با بیان اینکه این تعارضها در خلأ شکل نمیگیرند، گفت: یک سری عوامل خارجی و داخلی در رویکردهای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مؤثر هستند و هیچ موضوع و بحرانی در خلا رخ نمیدهد؛ بر طبق رویکرد جامعهشناسی تاریخی هرچه موضوع بزرگتر و ابعاد آن گستردهتر باشد دارای عقبه تاریخی بزرگتری است.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بحران هر چه بزرگتر، عقبه بحران در یک جامعه بسته به عوامل داخلی و خارجی آن گسترده است، گفت: در ایران در دو ماه اخیر با یک سری رویدادها و بحرانهای ناخوشایند روبه رو هستیم که این رویدادها قطعا بدون عقبه تاریخی نیست.
سردارنیا ادامه داد: نمیتوان هیچ مسئلهای را مطلقا به صورت سلبی یا ایجابی نگاه کرد بلکه باید رویکرد واقعبینانه، روشمند و نگاه خاکستری داشته باشیم.
وی بیان داشت: بحرانها در همه جوامع رخ میدهد؛ در جامعه ما هم یک سری بحرانهایی روی داده است که هم معلول یک سری تناقضات در ساختار فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جامعه است و هم مربوط به خود کنشگر، جامعه مدنی، جنبشها و نیروهای اجتماعی میشود که چگونه خویشتنداری کنند.
سردارنیا عنوان کرد: اگر میخواهیم بحرانها در یک جامعه بدفرجام نشود باید حکومت و نیروهای اجتماعی خویشتنداری و خود را بازنگری کنند و به این شرایط به عنوان یک فرصت نگاه و خود را واکاوی کنند؛ اما گاهی این توازن به هم میخورد و اینجاست که باید ببینیم که کجای کار حکومت میلنگد و در چه زمینههایی مشکل وجود دارد.
وی گفت: اگر میخواهیم دچار التهاب شدید نشویم باید جامعه و نیروهای اجتماعی هم خویشتنداری داشته باشند؛ خوشبختانه در جامعهای زندگی میکنیم که به لحاظ عقبه تمدنی بسیار بالا و ریشهدار است.
این استاد دانشگاه افزود: با توجه به عقبه تاریخی درازمدت و تمدنسازی که در ایران قبل و پس از اسلام داریم و دستاوردهای کشور پس از انقلاب اسلامی و همچنین خویشتن داری حکومت و مردم قطعا به سرانجام خوبی خواهیم رسید.
وی با اعتقاد به اینکه هیچ عامل و بحرانی بدون بستر داخلی نیست، گفت: ما در شرایطی هستیم که با یک همگرایی شدید نظام رسانهای روبه رو هستیم که با دور شدن از مسئولیت پذیری رسانهای در تقابل جدی با حکومت و نظام جمهوری اسلامی هستند؛ نظام جمهوری اسلامی هم باید این را مدنظر قرار دهد که یک سری بحرانسازهای داخلی و تناقصهای ساختاری در داخل داریم.
سردارنیا بیان کرد: جمهوری اسلامی دستاوردهای قابل توجهی داشته است، اما از آنجا که این دستاوردها با انتظار مطلوب فاصله دارند، مشکلات و عواملی حل نشده جامعه خود را به صورت بحران نشان دهند.
وی اظهار داشت: متاسفانه در عرصه ساختار نیروهای اجتماعی و گروهبندیهای سیاسی در دولت سازی بیشتر از اینکه بدنههای فکری در تشکیلات حکومتی باشد، عمدتا از آکروباتها و کسانی که کمتر دغدغه فکری داشتهاند، بهره گرفته شده است.
سردارنیا بیان کرد: در برخی موارد چه جناح اصلاحطلب ورود کرده و چه اصولگرایان آمدند، کادرسازی در بروکراسی و مجلس عمدتا تابعی از برادری سیاسی جناحی و ایدیولوژیک بوده است. لذا مبارزات جدی که با فساد داشتیم در خور انتظار مطلوب نیست.
وی گفت: نسل امروز دانشگاهها نسل آگاه و نسل دهکده جهانی هستند ما باید شرایطی فراهم کنیم که ضوابط و روابط و شأن دانشگاهی و شأن گفت وگو و مناظره حفظ شود و دانشگاهیان بتوانند حرف خود را شفاف بزنند.
او بیان کرد: دانشگاه که قلب تپنده تحول در همه جوامع است از جایگاه خوبی در ایران بهره نمیبرد و نگاه به دانشگاهیان در حد انتظار مطلوب نبوده است؛ نمیگویم به دانشگاهیان اصلا توجه نشده اما در خور انتظار مطلوب نبوده و ما احساس بودن جدی نکردیم؛ لذا دانشگاه بایستی به عنوان بزرگترین بازوی مشورتی در خدمت حکومت و حکمرانی باشد و امیدواریم از این پس توجه بیشتری شود.
گفتوگو دارد راه خود را در دانشگاه باز میکند
سیدسعید زاهد زاهدانی استاد جامعه شناسی و جنبش های اجتماعی نیز اظهار کرد: جای خوشحالی است که گفت وگو دارد راه خود را در دانشگاه باز میکند؛ در بحثهای جامعه شناسی سیاسی تا اواخر قرن بیستم دو مفهوم قدرت و اقتدار مورد بحث قرار میگرفت.
استاد جامعه شناسی و جنبش های اجتماعی دانشگاه شیراز ادامه داد: در اواخر قرن ۲۰ اندیشمندان جامعهشناسی سیاسی برای اینکه بهتر بتوانند مسائل اجتماعی سیاسی را مورد مطالعه قرار دهند قالب جنبشهای اجتماعی را پیش گرفتند.
وی با بیان اینکه جنبش های اجتماعی محوریت بحثهای جامعهشناسی سیاسی را تشکیل میدهد، گفت: بنده معتقدم که اگر میخواهیم مسئله را حل کنید باید در وهله نخست صورت مسئله را خوب درک کنیم. لذا اگر مسئلهای در جامعه وجود دارد باید در ابتدا صورت مسئله را درک کنیم و سپس برای پرداختن به راه حل تلاش کنیم.
زاهدزاهدانی بیان کرد: میتوان گفت جنبش اخیر یک جنبش جهانی است و اگر میخواهیم این جنبش جهانی را تحلیل کنیم باید یک نظریه و تئوری جامع داشته باشیم.
وی با بیان اینکه هر جنبش اجتماعی از سه عامل اصلی تشکیل شده است، گفت: یکی از ملزومات ظهور جنبش اجتماعی فراهم شدن زمینه اجتماعی تقابل و تعارض است. ایدئولوژی و نقشه راه و همچنین کنشگران نیز از دیگر ملزومات ظهور جنبش اجتماعی محسوب میشود؛تا کنشگرانی فعال نشوند طبیعتاً جنبش اجتماعی اتفاق نمیافتد.
او با اشاره به اینکه کنشگران به سه دسته تقسیم میشوند، افزود: کنشگران از سه دسته رهبران جنبش، توزیع کنندگان و توده روان تشکیل شده است؛ اینها مجموعه عواملی است که باید در هر جنبش سیاسی شناسایی کنیم تا بتوانیم بر اساس این عوامل راجع به آن جنبش قضاوت کنیم.
جامعه ایرانی ترکیبی از ذهنیتها و هویتهای مختلف شده است
هادی صادقی اول استاد جامعه شناسی سیاسی هم گفت: در خصوص بحث اعتراضات اخیر بایستی در ابتدا نیمنگاهی به ساختار جامعه داشته باشیم و سپس به این موضوع بپردازیم که چه ذهنیتهایی مسبب این اعتراضات بوده است.
استاد جامعه شناسی سیاسی دانشگاه شیراز ادامه داد: در این اعتراضات نمیتوان نقش رسانههای خارجی، سلبریتیها، نقش نهادهای حکومتی و جنس اعتراضات را نادیده گرفت؛ این اتفاقات از جوانب مختلف قابل بحث است.
صادقی اول بیان کرد: اعتراضات را میتوان در یک بستر اجتماعی تحلیل کرد؛ اگر نگاهی به شرایط جامعه داشته باشیم متوجه خواهیم شد که نخستین مسئله جامعه ما از زمان مشروطه تاکنون این است که جامعه ایرانی ترکیبی از ذهنیتها و هویتهای مختلف شده است و هر یک از این هویتها مطالباتی از سیستم سیاسی دارند؛ اما نکته قابل تامل این است که مطالبات این هویتها در تعارض با یکدیگر است.
وی افزود: این هویتها هیچگاه کمرنگ نشدند و بدون شک جامعه ترکیبی وابسته به این هویتهای ناهمساز با چالشهای بسیاری مواجه میشود.
او با اعتقاد به اینکه جامعه ایرانی در حال حرکت به سمت فردگرایی است، گفت: نظام سیاسی از پس از پیروزی انقلاب اسلامی به دنبال اجتماع گرایی بود این در حالیست که جامعه ایرانی به سمت یک نوع فردگرایی در حال حرکت است. به عنوان مثال در خصوص مسئله حجاب اگر از بانوان کم حجاب دلیل عدم رعایت حجاب کامل را بپرسیم، پاسخ خواهند داد که این خواست خودم است و خودم ترجیح میدهم چه پوششی داشته باشم.
صادقی اول با بیان اینکه خواست تفکر اسلامی جمع گرایی است، گفت: در جامعه ایرانی در طی سالهای اخیر به تدریج اتفاقی که افتاده این است که دولت به عنوان نهاد خادم در نظر گرفته نمیشود بلکه به عنوان نهاد مانع در نظر گرفته میشود و این هم بخشی از پروژه فردگرایی است که در حال اتفاق افتادن است؛ بسیاری از معترضان تصورشان این است که دولت یا نظام سیاسی مانع کنشها و تفکرات مبتنی بر آزادی آنها است.
وی افزود: اینکه ذهنیت جامعه دارد به سمت نهاد دولت به مثابه مانع به جای خادم حرکت میکند یکی از چالشهایی است که در ساختار جامعه شکل گرفته و روند آن رو به افزایش است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: جامعه ایرانی افزون بر اینکه به سمت شکاف نسلی در حال حرکت است به سمت یک نوع شکاف فکری دیجیتالی مبتنی بر دلزدگی نیز در حال حرکت است.
وی با اشاره به اینکه در عصر جدید رسانهها ذهن انسانها را به تسخیر خود در آوردهاند، گفت: به جای اینکه رسانه در خدمت انسان باشد، انسان در خدمت رسانه است؛ باید ببینیم تکونولوژی چگونه ساخت و زیست سیاست را در کشورهای مختلف تحت تاثیر قرار می دهد و ایران نیز از این امر مستثنی نیست؛ امروزه مفهومی به عنوان وب ۲ مطرح است که این وبزدگی فزاینده خودش جزو عواملی است که دارد ذهنیت جامعه را جهت میبخشد و ساختارهای تبلیغاتی، فکری و دینی ما توانایی مقابله با این وب زدگی را ندارند.
صادقی اول گفت: جامعه وبزده امکان ثبات در یک طرز بینش وتفکر را از دست میدهد و یکی از آفات تکنولوژی همین است.
وی یادآور شد: هر عضو بدن انسان یک کارکرد دارد و اگر هر عضو دچار اختلاف شود سایر اعضای بدن هم تحت تاثیر قرار خواهد گرفت؛ جامعه هم به همین صورت است و در این جامعه چه در نزد مردم و چه در حاکمان نگاه سیستمی وجود دارد و به همین خاطر دچار این آفات شده است. بدون شک اگر با یک رویکرد بالانسی به مسائل مختلف در حوزههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نگریسته شود بسیاری از معضلات حل میشد.
جنبش شهریور ۱۴۰۱ با جنبشهای قبلی متفاوت است
محمد علی توانا استاد اندیشه سیاسی معاصر هم اظهار داشت: گفتمان یک چارچوب ذهنی و زبانی است که حول یک کار مرکزی شکل میگیرد؛ به سوژهها هویت میدهد و آنها را به کنش وا میدارد؛ در تعبیری که من از گفتمان دارم این است که با ایدئولوژی در هم آمیخته شده است.
استاد اندیشه سیاسی معاصر دانشگاه شیراز ادامه داد: نمیتوانیم تمایز چندانی میان گفتمان ها و ایدئولوژیها قائل شویم؛ در عین حال من معتقدم که در هر گفتمانی منازعه است و گفتمانها در تلاش هستند که هژمونیک شوند.
توانا اضافه کرد: منازعه قدرت در گفتمان ها اساسی است. ریشههای گفتمانها هم از ایدئولوژیک بهره میبرند و هم در تلاش هستند تا رقبا را از صحنه خارج کنند؛ با تمام این اوصاف اگر یک نگاه خیلی مختصر از سال ۵۷ تاکنون به جامعه ایران داشته باشیم به نظر میرسد ایدئولوژی اسلام گرایی موفق شد خود را به گفتمان تبدیل کند و سایر گروهها و جریانهای سیاسی مختلف و متعارض را از صحنه خارج کند.
وی افزود: اولین گفتمانی که شکل گرفت اسلامی سیاسی است. سیاست جز ناگزیر اسلام است و مهمترین جز آن است و نهایتا با رفراندومی هم که در فروردین ۵۸ برگزار شد، جمهوری اسلامی هسته سوم این هسته مرکزی شد.
او ادامه داد: از سال ۶۰ به بعد اسلام سیاسی، نهاد ولایت فقیه و جمهوری اسلامی به عنوان سه هسته مرکزی هستند و مفاهیم دیگر مانند نظم حقوقی، سیاسی و اجتماعی بر همین مبنا شکل گرفته است.
وی با بیان اینکه عنصر مهم دیگر اسلامسازی جامعه است، گفت: در بعد اجتماعی قوانین قصاص و حجاب در اوایل دهه ۶۰ به صورت قانون درآمد و تلاش برای تربیت انسان مومن و تلاش برای احیای امت و وحدت اسلامی شکل گرفت.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه ما در این سالها جنبشهای بسیار زیادی داشتیم، گفت: این جنبشها در سالهای متفاوت از لحاظ شدت، قدرت و خشونت با تحولات شهریور ۱۴۰۱ متفاوت است؛ به عنوان مثال جنبش سبز در سال ۸۸ از نظر تعداد معترضین و تسخیر خیابان از اعتراضات اخیر گسترده تر بود اما فاقد گفتمان بود. در واقع هدف آن جنبش معطوف به سیاست خاص بود و گرچه با شعارهای براندازانه هم همراه بود اما بخش عمده و بدنه جنبش از اصلاحطلبی حمایت میکرد.
تمدن غربی از طریق فرهنگ در حال نفوذ است
محمد هادی صادقی استاد جرم شناسی و سیاست جنایی هم بیان کرد: اصولاً کار علمی و دانشگاهی و حتی اعتراض و حرکت فکری دانشگاهی متفاوت و متمایز است با آنچه که در کف خیابان در شهر اتفاق میافتد.
استاد جرم شناسی و سیاست جنایی دانشگاه شیراز ادامه داد: ادبیات و نحوه و محتوای شعار دادن و حتی سلوک سیاسی دانشگاهیان متأثر از هویتها و شأن دانشگاهی است.
وی با اعتقاد به اینکه شأن دانشگاهی کار حزبی نیست، گفت: ممکن است علاقه حزبی داشته باشیم اما عضو هیئت علمی، استاد و دانشجویان فراتر از علائق حزبی اهداف بلندتری را تعریف میکنند.
صادقی بیان کرد: دانشگاه مکلف است فرصت و زمینه مناسب را برای تضارب دیدگاهها و اندیشهها در فضای دانشگاهها فراهم کند؛ بدون شک برای پرداختن به هر موضوعی باید امکان توصیف آن به درستی فراهم شود؛ سپس در مقام علت شناسی عواملی که آن شرایط و وضعیت را ایجاد کردند شناسایی کنیم و پس از آن به دنبال راهکارها و نسخههایی برای مقابله یا هدایت آن وضعیت باشیم؛ دانشگاه اصرار دارد این اتفاق بیفتد و انشالله با استفاده از ظرفیتهای دانشگاه نخستین پژوهش و تحلیل را به مسئله امروز اختصاص خواهیم داد.
این استاد دانشگاه بیان داشت: بدون کار میدانی و بدون در نظر گرفتن ترکیب جنسی و سنی عواملی که در کف جامعه در مقام اعتراض برآمدن نمیتوانیم موضوعات و مسائل را به درستی تحلیل کنیم.
وی عنوان کرد: من معتقدم این اعتراضات و آنچه در جامعه در شرف اتفاق است، ویژگیهای یک جنبش را نداشته است و باید صرف نظر از آنکه آن را جنبش و شورش بنامیم به تحلیل آن بپردازیم.
او با اعتقاد به اینکه این اعتراضات به دلیل خلاهایی که دارد جنبش محسوب نمیشود، گفت: ما این رفتار را در امتداد جدال تمدنی میدانیم. در حال حاضر ما با جنگ تمدنها مواجه هستیم و این اتفاقات یک واقعیت میدانی و جهانی است. ما در جدال و جنگ هستیم.
وی به تمدن غربی اشاره کرد و گفت: تمدن غربی ویژگیها و خصوصیاتی دارد که قرن هاست جایگاه خود را حفظ کرده است. این تمدن با نشانههایی از افول تمدنی ناشی از اختلال در هویت و مسائل و مشکلات اقتصادی و کاهش نرخ جمعیت روبه رو است که زمینههای افول قدرت آمریکا را دامن زده و موجب نگرانی جدی نظریهپردازان در این حوزه شده است.
صادقی بیان کرد: تمدن غربی توانسته سلطه خود را هوشمندانه، عالمانه، بیرحمانه، مقتدرانه، شیادانه و در پناه بهرهمندی از سلاح رسانه حفظ کند.
وی اضافه کرد: باور من این است که ابزار قوی تمدن غربی در توان تبلیغات و امواجی است که در اختیار دارد؛ شاخص قدرت و توانایی در سلطه مسئله تبلیغ است. تمدن غربی چنان قوی است که نیاز کاذب در افراد ایجاد میکند و در ظریفترین ابعاد زندگی و شخصیتی چنان نفوذ میکند که برای مردم زیبایی، مُد و سبک زندگی را تعریف میکند.
صادقی عنوان کرد: تمدن غربی از طریق فرهنگ نفوذ میکند به گونهای که حتی اگر من در کشور خودم رأی میدهم ناخودآگاه در راستای منافع این تمدن است. اگر اینطور نباشد امکان ادامه حیات ندارد.
وی گفت: در این میان انقلاب اسلامی حضور پیدا کرد و تعریف دیگری از سیاست را مطرح کرد؛ سیاست مدیریت تعارضها و ظرفیتها است؛ این هویتی که انقلاب اسلامی در جهت طراحی زندگی مبتنی بر اطمینان و آرامش مدعی آن شده رویکرد« زندگی انسان متعالی» است که این رویکرد در قواعد حقوقی ما به شدت اثرگذار است.
صادقی با اعتقاد به اینکه هویت اسلامی در تقابل با هویت ملی نیست، گفت: حجاب یک پوشش کاملا ایرانی است و هیچ ربطی به جهان اسلام ندارد و از ایران به آن سمت رفته است و اگر در تاریخ ایران هم نگاه کنیم متوجه میشویم که یک آمیختگی بین اینهاست.
این استاد دانشگاه افزود: یک ساختار بر اساس هویت ملی و دینی با تعریفی از زندگی شکل گرفت؛ آنچه که با آن مواجه هستیم جدالی است که از ابتدای انقلاب بین الگویی از زندگی و الگویی که غرب ارایه میکند آغاز شد.
استاد جرم شناسی و سیاست جنایی دانشگاه شیراز با بیان اینکه جمهوری اسلامی بر ضرورت حفظ کرامت انسانی تاکید دارد، اظهار داشت:به اعتقاد ما ایران کشوری است که بیشترین ظرفیت ایجاد قدرت تمدنی را دارد؛ هم احساس ملی آن وجود دارد و هم ظرفیت تاریخی و ظرفیت فکری، فلسفی و اعتقادی آن را دارد و این تهدیدی برای سایر تمدنهای رقیب است.
نظر شما