آمریکا هر چه بیشتر در باتلاق اوکراین و بحران های دیگر داخلی و خارجی فرو می رود، فشار بر متحدان خود را نیز با هدف دور کردن آنها از چین افزایش می دهد.
به تازگی روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» به نقل از افراد مطلع از گفت گوها بین آمریکا و متحدان ناتو نوشت که واشنگتن در هفتههای اخیر با اعضای اتحاد ترانس آتلانتیک به منظور سختتر کردن لحن شان در قبال چین و آغاز همکاری محکم در جهت محدود کردن این کشور اجماع کرده است.
سفر جنجالی «اولاف شولتز» صدر اعظم آلمان به چین بدون هماهنگی با آمریکا نمونه دیگر در اعمال فشار آمریکا و رسانه های غربی بر شولتز است که چهارم نوامبر (۱۳ آبان ۱۴۰۱) سفری به چین داشت.
سفر شولتز به چین، نخستین سفر یکی از رهبران گروه هفت در تقریبا سه سال گذشته به این کشور بود و در حالی انجام شد که آلمان درگیر رکود اقتصادی است.
این سفر همچنین نگرانی ها را در باب نزدیکی منافع بزرگ ترین اقتصاد اروپا به چین افزایش داده است؛ رخدادی که می تواند بستر را برای تحقق برخی اهداف بلندپروازانه پکن هموار کند.
سفر صدراعظم آلمان به چین که برخی آن را نشانه انشقاق در جبهه غرب می دانند با انتقاد شدید رسانه های غربی مبنی بر خیانت به غرب رو به رو شد؛ انتقاداتی که استقلال یک کشور قدرتمند جهانی را زیر سوال برد و در عین حال حکایت از پایان قطب بندی های قدیم قدرت در جهان و چند دستگی در میان آنها به خاطر مشکلات ناشی از راه اندازی جنگ در اوکراین دارد.
در صدر این منتقدان اندیشکده آمریکایی «فارین پالیسی» قرار داشت که با متهم کردن شولتز به «تضعیف وحدت غرب در قبال چین» نوشت: رویکرد صدر اعظم آلمان نسبت به چین به تنهایی شرکای داخلی، اتحادیه اروپا و بین المللی را از خود دور کرده است.
شواهد نشان می دهد که این سفر بدون هماهنگی قبلی برلین با واشنگتن انجام شده است. واکنش های آمریکا خود گویای این امر بود، چون هدف راهبردی آمریکا در چند سال خیر مهار سیاسی چین و تخریب توسعه اقتصادی و اجتماعی آن به منظور ایجاد ناآرامیهای سیاسی و دامن زدن به آن و مشکل آفرینی برای این قدرت نوظهور در حوزه دریای جنوبی چین به منظور ایجاد شکاف در رهبری پکن در منطقه و جهان است.
«رافائل اولاتوفسکی» استادیار علوم سیاسی و مطالعات بین الملل فعال در دانشگاه ورشو نیز بر این باور است، آلمان نمی خواهد چین، این شریک اقتصادی اش را بالاخص در شرایط اقتصادی کنونی از دست بدهد. در شرایطی که غرب تحریم های اقتصادی شدیدی را علیه روسیه تحمیل کرده و چین می گوید در جنگ اوکراین بی طرف است هر چند تجارت با مسکو را افزایش داده است.
هراس آمریکا و ناتو از چین طی سه دهه آتی
سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در سند تازه راهبردی ماه ژوئن امسال خود، چین را به عنوان قدرت اقتصادی و نظامی که از نظر راهبردی، اقتصاد و تقویت نظامی خود شفافیت ندارد، چالشی برای منافع، امنیت و ارزش های این ائتلاف دانست.
این سند نشانگر تغییری در الگوی ناتو است، زیرا در راهبرد پیشین اتحاد آتلانتیک شمالی در ۲۰۱۰ حتی نام چین برده نشد و در آن هنگام، غرب این کشور را عمدتا به عنوان شریک بازرگانی بی خطر و پایگاه تولید میشناخت.
«ینس استولتنبرگ» دبیرکل سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) در روزهای پایانی آبان ماه در شصت و هشتمین نشست سالانه پارلمانی این ائتلاف نظامی غربی در مادرید اسپانیا، از کشورهای عضو خواست هم زمان با قطع تدریجی وابستگی به انرژی روسیه، درباره ایجاد وابستگی های تازه به چین هم هوشیاری به خرج دهند.
آمریکا و ناتو همواره نسبت به پیشرفت چین از توسعه هسته ای گرفته تا نظامی و اقتصادی نگران اند.
در اظهارات ژنرال «روبرت اشلی» رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا در موسسه «هادسون» در می ۲۰۱۹، جزئیات محرمانهای از برنامه هستهای چین ارائه شده است.
اشلی اظهار کرده است که «طی دهه آینده، چین ذخایر هستهای خود را حداقل به دو برابر خواهد رساند که سریعترین توسعه و گسترش زرادخانه هستهای در تاریخ این کشور محسوب میشود.»
وی افزود : «مسیر برنامه آنها در راستای دیدگاه رئیس جمهور شی جین پینگ برای ارتش چین است مبنی بر اینکه ارتش چین کاملاً توسعهیافته و تا سال ۲۰۵۰ به اولین نیروی نظامی جهان تبدیل خواهد شد.»
البته گفته می شود که پیشتر ترامپ از این هدف چین آگاه بوده و از همین رو نیز چین را به عضویت در پیمان کنترل تسلیحات هستهای سوق داده است.
برای مدت طولانی چین آزادانه توانسته است نیروی هستهای خود را نوسازی کند و بیش از همه دیگر کشورهای جهان به آزمایش موشکهای بالستیک پرداخته است؛ ادعاهایی که سران پکن همواره آن را رد می کنند.
از طرفی، پیشبینی کارشناسان از شرایط اقتصادی جهان در سه دهه آینده نیز از برتری چین حکایت می کند. در سالهای اخیر کارشناسان اقتصادی با تحلیل دادههای موجود به این نتیجه رسیدهاند که جهان در آستانه تغییراتی جدید و بزرگ است و به احتمال قریب به یقین ظرف چند دهه آتی ترکیب قدرتهای جهانی تغییرات بزرگی خواهد کرد. نتایجی که از این پژوهشها بهدست آمده است ، دنیایی به کلی متفاوت از امروز را نوید میدهد. جهانی که در آن چین ابرقدرت بزرگ اقتصادی و نظامی دنیا خواهد بود و قدرتهای سنتی امروز، اغلبشان افول خواهند کرد.
همچنین در پیش بینی کشورهای برتر اقتصاد جهان از نظر میزان تولید ناخالص داخلی بر مبنای برابری قدرت خرید که تا سال ۲۰۵۰ صورت گرفته است، کشورهای نوظهور در صدر قرار خواهند گرفت.
بازارهای در حال رشد امروز، ابرقدرتهای اقتصادی فردا خواهند بود. چین، هند و آمریکا به ترتیب جزء اقتصادهای برتر جهان در سال ۲۰۵۰ خواهند بود و اندونزی، برزیل، روسیه، مکزیک، ژاپن، آلمان رتبه های ۳ تا ۹ را خواهند داشت. انگلیس رتبه دهم در بین کشورها را به خود اختصاص می دهد.
با استناد به آنچه بیان شد، هراس آمریکا و متحدان این کشور در ناتو منطقی به نظر می رسد. آمریکا که از یک سو در باتلاق اوکراین فرو رفته و از سوی دیگر به مشکلات اقتصادی- معیشتی در داخل مواجه شده است، بهترین سازوکار را فشار بر متحدان برای دوری از چین و انزوای پکن می داند. ضمن اینکه شانس خود را نیز برای به جنگ کشاندن چین در مساله تایوان امتحان کرد که البته در این پروژه هم نتیجه نگرفت.
نظر شما