دیاکو حسینی: هویت ایرانی، سد راه تجزیه‌طلبی بدخواهان است

تهران- ایرنا- «دیاکو حسینی» کارشناس مسائل بین‌الملل، می‌گوید مساله تجزیه ایران موضوعی قدیمی است و مربوط به الان نیست، برخی کشورها منتظر فرصتی هستند تا بتوانند ایران را کوچکتر کنند اما هویت ایرانی بسیار پرکشش‌تر از آن است که منجر به تجزیه‌طلبی شود.

در ناآرامی‌های دو ماه گذشته، به طور قطع یکی از اهداف سناریوی دشمنان کشور، کاهش مشروعیت بین‌المللی جمهوری اسلامی و انزوای ایران در جامعه بین‌الملل بوده که توفیقاتی هم به همراه داشته است. این سناریو با برخی تظاهرات ایرانیان در خارج، بمباران رسانه‌ای، لابی با کشورها برای کاهش سطح روابط و فراخواندن سفیران دنبال شده و علاوه بر موضعگیری‌های مقام‌های برخی کشورها علیه جمهوری اسلامی، تعلیق روند مذاکرات هسته‌ای، پیگیری پرونده حقوق بشری در شورای امنیت و خط و نشان‌های تازه علیه ایران را به همراه داشته است.

دولت جمهوری اسلامی در مقابل از یک سو بر تداوم مذاکرات تاکید کرده و از سوی دیگر به فراخوانی سفیران برخی کشورها در ایران و اجرایی ساختن بعضی اقدام‌ها و تحریم‌های متقابل پرداخته است. اما آینده این فشارها علیه جمهوری اسلامی چه خواهد شد و جمهوری اسلامی چه راهکارهایی برای مقابله با این هجمه سنگین دارد؟

پژوهشگر ایرنا در این زمینه با «دیاکو حسینی» کارشناس روابط بین‌الملل گفت‌وگو کرد که در ادامه آن را می‌خوانیم:

مردم و قومیت‌های ایرانی به دنبال تجزیه‌طلبی نیستند

ایرنا: باتوجه به برخی تحرکات در شمال غرب کشور، گزینه جنگ و تجزیه‌طلبی را تا چه حد می‌توان واقعی دانست؟
مردم و قومیت‌های ما در مناطقی که در معرض چنین تلاش‌هایی قرار دارند، اصلا به دنبال تجزینه‌طلبی نیستند؛ هویت ایرانی بسیار پرکشش‌تر از آن است که به تجزیه منجر شود، اما در عین حال متاسفانه فضایی امروز فراهم شده که کشورها و گروه‌هایی که این آرزوی قدیمی را داشتند، دستان بازتری برای پیگیری ایده‌هایشان دارند، حتی اگر حمایت اکثریت مردم را نداشته باشند.

هویت ایرانی بسیار پرکشش‌تر از آن چیزی است که به تجزیه منجر شود اما متاسفانه فضایی امروز فراهم شده که کشورها و گروه‌هایی که این آرزوی قدیمی را داشتند، دستان بازتری برای پیگیری ایده‌هایشان دارنددر مورد جنگ نیز باید گفت، ممکن است وقتی این رخداد با آمریکا یا اسرائیل اتفاق افتد که همه راه‌های دیپلماسی شکست خورده باشد و همچنین آنها به این نتیجه برسند که هزینه حمله به ایران کمتر از سودش خواهد بود و یکی از فاکتورهایی که تعیین می‌کند هزینه کمتر از سود خواهد بود، میزان حمایت داخلی از چنین حمله‌ای و کاهش مقاومت مردمی در برابر چنین حمله‌ای است.

اگر ناآرامی‌ها به این شکل ادامه یابد و سبب ارسال سیگنال‌های نادرست به طرف‌های غربی و احتمالا اسرائیل شود و در عین حال همزمان با این اتفاق، دیپلماسی به طور کامل در رابطه با موضوع هسته‌ای شکست بخورد و این استنباط ایجاد شود که ایران در معرض فروپاشی است؛ در آن حالت، احتمال جنگ بالا می‌رود به همین دلیل باید تلاش کنیم از خطای محاسباتی و تصور نادرست جلوگیری کرد.

دیپلماسی کنونی ما با شرایط بحرانی کشور تناسب ندارد

ایرنا: راهبرد کنونی دستگاه سیاست خارجی برای مقابله با فشارهای بین‌المللی را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ما تقریبا در حوزه دیپلماسی عمومی و در ارتباط با افکار عمومی جهان بسیار ضعیف عمل می‌کنیم. دیپلماسی رسمی نیز باید متناسب با شرایط بحرانی که در آن هستیم، تنظیم شود. از این روست که عملکرد وزارت امور خارجه را حداقل در دو ماه اخیر قابل نقد می‌دانیم.

مشکل اصلی در این رخدادها که برخورد جهانی با آن وجود داشته، تصویرسازی بوده که به نظر می‌رسد مخالفان جمهوری اسلامی در تصویرسازی، دست بالا را داشتند و همین موضوع جهت‌گیری‌های مختلف را در اروپا سامان داد.

نخستین کار این است که باید به اهمیت بازسازی تصویر ایران به عنوان یک کشور دموکراتیک توجه کرد. هر چند می‌بینیم اقدام تروریستی انجام می‌شود، مداخلات خارجی و شواهدی در مورد دست‌های پنهان وجود دارد اما این اتفاقات تصویر ایران را به عنوان یک جمهوری و دموکراسی تهدید کرده است. ما باید با بازسازی اتفاق‌نظر داخلی، یکبار دیگر این تصویر جمهوری اسلامی ایران را با ایجاد اجماع و بازگشت آرامش به کشور، به عنوان کشور دموکراتیک بازسازی کنیم.

آمریکا و برخی کشورها در منطقه خوشحال خواهند شد که ایران به عنوان یک کشور «اقتدارگرا» بازنمایی شود و ایران را در دورن کشورهای اقتدارگرا طبقه‌بندی کنند؛ حتی اگر واقعی نباشد. بنابراین این اتفاق نباید رخ دهد. ما باید از بازنمایی تصویر ایران به عنوان یک کشور دموکراتیک همانگونه که واقعاً هست، حمایت کنیم و این مهم را از طریق بازگشت آرامش به کشور و ایجاد یک توافق سیاسی در داخل به اشکالی که مسئولان باید تصمیم بگیرند، اتفاق بیفتد.

باید از بازنمایی تصویر ایران به عنوان یک کشور دموکراتیک همانگونه که واقعا هست تلاش کنیموزارت خارجه باید با افکار عمومی و مسئولان غربی در تعامل مستمر باشد

ایرنا: استراتژی رسانه‌های داخلی در این زمینه چگونه باید شکل گیرد؟

در عین حال که این مسیر پیش می‌رود، در بحث رسانه‌ای و بازنمایی باید تلاش کنیم؛ رسانه‌های ما باید این کار را انجام دهند و بتوانند ابعاد مثبت این تلاش‌ها را بازخورد دهند؛ در عین حال وزارت خارجه باید با افکار عمومی غرب و سیاستمداران غربی در تعامل مستمر، دائم و پرشدت باشد تا نشان دهد ایران باوجود ناآرامی‌ها که بخشی از آن در هر جامعه‌ای کاملاً طبیعی است، تلاش می‌کند راه‌حل‌های دموکراتیک هم برای آن پیدا کند. همانگونه که کشورهای غربی گاهی درگیر چنین موضوع‌هایی می‌شوند و راه‌حل‌های دموکراتیک را برای آن می‌یابند.

دستگاه دیپلماسی باید این هشدار را به طرف‌های غربی دهد که دچار خطای محاسباتی علیه رابطه با ایران نشوند و گام در زمین ناشناخته نگذارند که برگشت‌ناپذیر باشد؛ روابط ایران و غرب و چشم‌اندازش را که بسیار مهم است در حفظ موازنه جهانی، تخریب نکنند.

بنابراین ما هم در حوزه رسانه‌ای باید یک استراتژی داشته باشیم و به هدف بازسازی تصویر ایران برسیم و کار در حوزه دیپلماسی را برای ارتباط با افکار عمومی غرب تشدید کنیم؛ مانند مصاحبه‌های مطبوعاتی که وزیر خارجه انجام می‌دهد و کارهایی که سفیران ما می‌توانند در کشورهای غربی انجام دهند. علاوه بر آن، ارتباط با مقام‌های سیاسی کشورهای غربی برای اینکه آنها را از خطای محاسباتی دور نگه دارند، مهم است.

در مورد اتفاقاتی که رخ داد، جدا از اینکه از ابتدا با برنامه‌ریزی خارجی همراه بود یا اینکه بعدها برای آن برنامه‌ریزی‌ انجام شد، واقعیت این است سیاست‌ غرب به ویژه آمریکا در طول زمان و هنگام تحولات شکل می‌گیرد و با پیشرفت این ناآرامی‌ها در ایران، جمع‌بندی آنها از این ماجرا روبه تکامل گذاشته و در حال تغییر بوده و این سیاست‌ها را هدایت کرده است.

آمریکایی‌ها در این مرحله تحت فشار بسیار لابی‌های ضد جمهوری اسلامی در غرب به ویژه خود آمریکا هستند. تغییر در محیط سیاسی آمریکا پس از انتخابات میان‌دوره‌ای کنگره و اینکه جمهوری‌خواهان اکثریت را در مجلس نمایندگان به دست آوردند، مزید بر علت شده است.
ضمن اینکه در گذشته هم توافق بین ایران و آمریکا درباره احیای برجام با مشکل مواجه بود. بنابراین یک فضای منفی ایجاد شده و شاید این تلقی را بوجود آورد که می‌توانند با افزایش فشار بر ایران از طریق شرایط تازه‌ای که در کشور فراهم شده، کشور را تشویق و حتی به دادن امتیازهای مورد نظر آمریکا وادار کنند یا چشم‌پوشی کردن نسبت به امتیازهایی که ایران در مذاکرات می‌خواست.

فراتر از این موارد، ممکن است این چشم‌انداز ایجاد شده باشد که با حمایت از معترضان در ایران بتوانند حتی فضای مناسب برای رفتن به سمت تغییر نظام سیاسی را در ایران مهیا کنند. هرچند در یک رویکرد واقع‌بینانه آنها باید به این نتیجه برسند، که چنین فضایی برای تغییر نظام سیاسی در داخل کشور وجود ندارد. اما باید بینیم ارزیابی آنها چیست.

برای اروپا، فاصله گرفتن ایران از روسیه، مهمتر از نتایج ناآرامی‌هاست

نکته دیگر آنکه، فشار افکار عمومی به ویژه در اروپا اهمیت دارد؛ این موضوع در آمریکا کمتر مشهود است که افکار عمومی به صورت گسترده وارد موضوع ناآرامی‌های ایران شود و جانبداری کند اما در اروپا به دلیل تجمع‌هایی که در این رابطه سازماندهی شد و تحرک اروپایی‌ها نسبت به حقوق بشر، بیشتر از آمریکایی‌هاست؛ صحنه داخلی و سیاسی اروپا نیز کمک کرد به اینکه این مباحث حتی در پارلمان اروپا مطرح شود و مواضع به نسبت تند و بی‌سابقه‌ای از طرف بریتانیا، آلمان و فرانسه را شاهد باشیم.
چون پیش از این اتفاقات، فضای سیاسی بین ایران و اروپا منفی بود و تقریبا تجارتی بین دو طرف جریان نداشت و مذاکرات برجام به هیچ نتیجه‌ای نرسید، مجموع این عوامل سبب شد آنها احساس کنند، هزینه‌ای که بابت تشدید فشارها پرداخت می‌کنند بسیار کم و دستاوردهای آن برای اروپایی‌ها می‌تواند زیاد باشد، به ویژه اگر موفق شود مواضع ایران را در مذاکرات هسته‌ای نرم‌تر کنند و یا اینکه حداقل ایران را از روسیه فاصله دهند.

برای آنها فاصله گرفتن ایران از روسیه می‌تواند بسیار مهمتر از نتایج ناآرامی‌ها باشد و حتی می‌تواند مواضع آنها را نسبت به ایران در رابطه ناآرامی‌ها تعیین کند این اتهام که ایران در اتحاد با روسیه وارد جنگ اوکراین شده و به روسیه کمک تسلیحاتی انجام داده، در این فشارها و لحن تندی که امروز در اروپا می‌بینیم نقش بسیار محوری داشت. چون موضوع روسیه و جنگ اوکراین برای اروپا یک مساله حیاتی است و آنگونه که وانمودشده پهپادهایی که ایران در اختیار روسیه گذاشته یک «گیم چنجر» بوده، یعنی تغییردهنده معادلات عملیات نظامی در اوکراین.
به همین دلیل آنها انگیزه بالایی داشتند که این فشارها را به بهانه‌های اخیر اعمال کنند؛ به نظر، برای آنها فاصله گرفتن ایران از روسیه می‌تواند بسیار مهمتر از نتایج ناآرامی‌ها باشد و حتی می‌تواند مواضع آنها را نسبت به ایران در رابطه ناآرامی‌ها تعیین کند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha