علاقه‌ای که به نفرت بدل شد

تهران - ایرنا - پدرم را دوست داشتم اما او به عناوین مختلف من و مادرم را آزار می‌داد. اتهام می‌زد و ناسزا می‌گفت؛ بارها از او خواستیم برای کنترل این احساس به روانشناس مراجعه کند اما نپذیرفت، سرانجام علاقه‌ من هم به نفرت تبدیل شد.

ردیف آخر کارگاه کنترل خشم نشسته است؛ با اشاره مدرس کارگاه بلند می‌شود و درباره پدری که این روزها دیگر در کنار او نیست سخن می‌گوید.

پدرم راننده تاکسی بود؛ شغلش را دوست نداشت و اغلب شب‌ها که به خانه برمی‌گشت، عصبانی بود. او را دوست داشتم، اما او به عناوین مختلف ما را آزار می‌داد. به مادرم اتهام می‌زد و به من و برادرم ناسزا می‌گفت؛ بارها از او خواستیم که شغلش را تغییر دهد؛ برای کنترل این احساسات به روانشناس مراجعه کند اما نپذیرفت، سرانجام علاقه‌ من هم به نفرت تبدیل شد.

این روزها دیگر در کنار ما نیست؛ اما برادرم وقتی خواسته‌ای داشته باشد، اسباب‌بازی‌های خود را پرتاب می‌کند، در ارتباط با دوستانش از الفاظ رکیک استفاده کرده و به من و مادرم توهین می‌کند. فکر می‌کنم پدرم عادات آن روزهای تلخ را برای او به یادگار گذاشته است. شاید این بار نوبت برادرم باشد که برای کنترل این خشم به روانشناس مراجعه کند.

به گزارش گروه جامعه ایرنا، خشم یک پاسخ هیجانی (واکنش) به یک موقعیت آزاردهنده از دیدگاه فرد است که می‌تواند منجر به خشونت و رفتارهای پرخاشگرانه شود.

این احساس که انواع مختلفی اعم از خشم خودآزار، تهاجمی، کشمکشی، منفعل، دائمی و قضاوتی را دربرمی‌گیرد، به اعتقاد اغلب روانشناسان نتیجه ناکامی و شکست، احساس ترس، نگرانی و عدم دستیابی به خواسته‌های فردی و اجتماعی است که می‌تواند با اضطراب و استرس و از نظر جسمی افزایش ضربان قلب و فشار خون همراه شود.

نشر اخبار و تصاویر خشونت‌آمیز از حوادث و وقایع ناگوار توسط رسانه‌ها، مشکلات اقتصادی و معیشتی، تجارب تلخ دوران کودکی، اعتیاد، مصرف الکل و اختلالات روانی از علل اصلی تقویت این احساس و ترویج خشونت به‌شمار می‌رود که به باور درمانگران این حوزه با آموزش و تعلیم مهارت‌های ارتباطی نظیر کنترل خشم مدیریت خواهد شد.

روان‌درمانگر و عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور در گفت وگو با خبرنگار اجتماعی ایرنا درباره علل بروز و چگونگی کاهش و رفع این احساس اظهار داشت: «خشم» یکی از انواع هیجانات رفتاری نظیر غم و شادی است که به ۲ شکل مستقیم و غیرمستقیم و نیز کلامی و غیرکلامی بروز می‌کند.

شبنم مقتدری با اشاره به تعریفی از مفهوم پرخاشگری ادامه داد: «پرخاشگری» نیز بروز این هیجان (خشم) به ۲ شکل رفتاری و گفتاری است؛ یک هیجان طبیعی که انسان در مواجهه با احساس تهدید یا عدم رفع نیاز بروز می‌دهد. «پرخاشگری» بروز خشم به دو شکل رفتاری و گفتاری است؛ یک هیجان طبیعی که انسان در مواجهه با احساس تهدید یا عدم رفع نیاز بروز می‌دهد

وی تاکید کرد: تجربه این احساس (خشم) در انسان یک امر طبیعی است؛ اما درجه نمایش این احساس اعم از خفیف و شدید و همچنین چگونگی بروز خشونت باید مورد توجه قرار بگیرد.

وی توضیح داد: برخی از گروه‌های جمعیتی به شکل گفتاری و رفتاری همچون بیان فحش و ناسزا، تخریب اموال و... موجب آزار واذیت و آسیب‌رسانی به دیگران می‌شوند؛ این قشر تصور می‌کنند که با پرخاشگری کلامی و فیزیکی به خواسته‌های خود دست می‌یابند.

این روان‌درمانگر با بیان اینکه انسان در لحظه تجربه خشم «پرخاشگری» می‌کند، ادامه داد: برخی از افراد هم در راستای نمایش قدرت، نادیده‌انگاری عواطف و احساسات و خواسته‌های دیگران دست به خشونت و پرخاشگری می‌زنند.

عضو سازمان نظام روانشناسی و مشاوره یادآور شد: به طور کل انسان در ارتباطات اجتماعی از سه سبک ارتباطی استفاده می‌کند؛ نخست سبک منفعلانه (سلطه‌پذیری) ؛ در این روش انسان خشم خود را بروز نمی‌دهد، سکوت می‌کند و این مساله (ابراز نکردن خشم) با گذشت زمان به اشکال دیگر متجلی می‌شود.

سبک ارتباطی پرخاشگرانه و زوال اعتماد

مقتدری ادامه داد: سبک دوم با عنوان سبک ارتباطی پرخاشگرانه شناخته می‌شود؛ در این سبک انسان نیازهای فردی خود را به شکل کلامی و غیرکلامی بروز می‌دهد. این روش ارتباطی با هزینه‌های فردی و بین‌فردی متعددی اعم از فاصله عاطفی، از دست دادن دوستان و نزدیکان، ترس، انزوا و زوال اعتماد همراه است.

وی افزود: این روش همچنین اثرات مخربی (مانند اضطراب و استرس) بر سلامت جسم و روان داشته و می‌تواند پیش‌زمینه برخی از اختلالات روانی و آسیب‌های جسمانی نظیر عارضه‌های قلبی و گوارشی شود.

بروز پرخاشگری شدید و تخریب شخصیت

این روان‌درمانگر با بیان اینکه خشونت و پرخاشگری شدید همچنین می‌تواند سبب تخریب شخصیت فرد در خانواده و جامعه شود، اضافه کرد: سبک سوم الگوی جرات‌مندانه است؛ در این روش ارتباطی فرد نیازهای فردی و اجتماعی خود را به شکل صحیح و به‌موقع بیان می‌کند.

علاقه‌ای که به نفرت بدل شد

ضرورت آموزش مهارت‌های ارتباطی به منظور کنترل خشم

وی عنوان کرد: بنابراین «خشم» به عنوان یکی از عواطف و احساسات طبیعی انسانی شناخته می‌شود که بشر در طول دوران زندگی خود آن را تجربه می‌کند؛ اما این احساس باید به شیوه درست ابراز شده و موجب آزار و اذیت و خسران به خود و دیگران نشود.

مقتدری با تاکید بر ضرورت آموزش مهارت‌های ارتباطی تاکید کرد: در صورت بروز خشونت و پرخاشگری شدید فرد نیازمند مراجعه به روان‌درمانگر است. روانشناسان برای کنترل خشونت نخست فرد را با تکنیک‌های مربوطه به آرامش رسانده و دستیابی به آرامش را می‌آموزند؛ سپس مراجعه‌کننده از نیازها، هیجانات و باورهای غیرمنطقی خود در مورد پدیده‌ها آگاهی یافته و با تکنیک حل مساله، رفع مشکلات را به صورت فردی و اشتراکی خواهد آموخت.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha