جانفشانی روستازاده ای غَیور؛ هجرت از کوهستان تا دلِ کویر

اصفهان-ایرنا- "سفتجان"، روستایی درفریدنِ اصفهان کجا و کهنوج ِکرمان کجا؛ آری؛ تنها مغناطیس شهادت است که سوزسرد کوهستان را به هُرم آتشینِ کویر پیوند می زند آنجا که روح شهید در آغوش معبود ماوا می گیرد.

به گزارش ایرنا، در بهارانِ سال ۵۵ وقتی خرداد در آغاز راه بود و برفِ کهنه از زمستان بر فراز کوه ها جا خوش کرده بود، در روستای سفتجان فریدن دیده به جهان گُشود. فرزند چهارم خانواده و دارای پنج برادر و چهار خواهر بود. در گذر از روزهای ساده اما باصفای زندگی روستایی قد کشید.

دوران دبستان و دبیرستان را پشت سر گذاشت و سپس با بدرقه قرآن و کاسه آب مادر، خود را برای خدمت مقدس سربازی به پادگان کرج معرفی کرد.همزمان با روزهایی که در حال گذراندن آموزش سربازی بود در امتحانات دانشکده انتظامی شرکت کرد و قبول شد. اینگونه بود که از سربازی ترخیص و به دانشگاه انتظامی رفت. مسیری جدید که بیشترین سازگاری را با باورها و اعتقاداتش داشت، او معتقد بود در"فراجا" راهی هموار پیش رو دارد که تا پای جان برای وطن ایستادگی کند. عشق به ولایت، وطن، اسلام، قرآن و امنیت کشور، سراپای وجودش را فراگرفته بود.

شهادت را رستگاری و رسیدن به معشوق حقیقی می پنداشت. برای او اهتزاز پرچم وطن در عرصه جهانی معنایی عمیق داشت و سرانجام عُصاره همه این اندیشه های ناب، او را به آرزوی دیرینه اش رساند. امروز هفتم دی ماه، بیست و یک سال از پرکشیدنِ شهید "علی احمدِ علی همت" در سال ۸۲ می گذرد. این روستازاده غیور در هنگام درگیری با اشرار مسلح در منطقه قلعه کهنوج کرمان در دفاع از وطن و امنیت مردم شربت شهادت نوشید و جان به جان آفرین تسلیم کرد.

اهمیت به لقمه حلال و نماز اول وقت

"هُرمز" پدر شهید علی همت، که اندوه فراق پسرش از میان زُلال اشک هایش جاریست، با مروری بر خاطرات خود گفت: علی همت، از دوران کودکی به مسائل مذهبی و دینی پایبند ومعتقد بود و از همان کودکی به حرام و حلال اهمیت می داد، برایش مهم بود که ذره ای حرام وارد زندگی نشود زیرا اعتقاد داشت که اگر انسان از مال دنیا بهره ای نبرد بهتر از آن است که حرام را به بهانه ای وارد زندگی اش کند.

وی ادامه داد: نماز اول وقت آن قدر برایش مهم بود که خودش تا زمان شهادت حتی یک نماز قضا هم نداشت و اجازه نمی داد نمازهایش به ویژه نماز صبح او قضا شود. اگر چه پس از سال های بسیار داغ از دست دادن فرزند جوان و رعنا برای پدر شهید علی همت تازه و دشوار است؛ اما او افزود: اینکه پسرم در راه امنیت و دفاع از وطن به شهادت رسید را افتخار بزرگ و جاودان می دانم.

شور و شیدایی برای امام حسین(ع)

"عقیله خاتون امیرعنبری"، مادر شهید علی احمدِ علی همت نیز از دلدادگی پسرش به اباعبدالله الحسین (ع) گفت و افزود: پسرم علاقه زیادی به به مداحی و ذکر مصایب اهل بیت(ع) داشت.

وی که رنگ رُخسارش از دلتنگی های مادرانه خبر می دهد، افزود: هر جا کار خیری بود علی آقا پیشقدم می شد و همیشه لبخند نشاندن بر لب اطرافیان برایش مهم بود، توجه به یتیمان و حفظ حق و حقوق آنها یکی از نکاتی بود که پسرم همواره به خانواده و دوستانش تاکید می کرد.

مادر شهید علی همت، با گوشه چادر اشک هایش را پاک کرد و افزود: او هرگز صدای بلند با من و پدرش صحبت نکرد و همیشه به خواهرها و برادرانش توصیه می کرد که به پدر و مادر احترام بگذارند و هر آنچه از دستشان برمی آید برایشان انجام دهند.

وی ادامه داد: امروز که او دیگر در بین خانواده نیست همه آرزو می کنند کاش زمان به عقب بر می گشت و می شد حضور علی آقا هر چند اندک گرمابخش خانواده باشد.

شهید نمی میرد، در گریه هایتان هدف داشته باشید

در فرازی از وصیت نامه شهید علی همت با استناد به پایگاه اطلاع رسانی شهدای فراجا آمده است: "گمان مبرید آنان که در راه خدا کشته می شوند مُردگانند بلکه آنان زنده اند و در نزد خدایشان روزی می خورند. شهید هیچگاه نخواهد مُرد و نمی میرد. من در همین جا از خانواده ام می خواهم با توجه به این آیه هیچ وقت احساس تنهایی نکنند و مرا مُرده مپندارند و برای من ناراحت نباشند. اگر خواستند گریه کنند به یاد علی اکبرِ حسین (ع) گریه کنند. نمی گویم گریه نکنند بلکه گریه خیلی خوب است چرا که علی (ع) نیز در وفات فاطمه زهرا(س)گریه می کند و حتی گفته اند که بیهوش می شد ولی گریه علی (ع) هدف دارد. در گریه هایتان هدف داشته باشید. هدفتان طول عمر برای رهبر انقلاب و پیروزی، شفای مجروحان، معلولان و آمرزش گناهان باشد.هدفتان از گریه کردن، معلوم باشد نه اینکه گریه کنید که چرا علی احمد از بین ما رفت."

جانفشانی روستازاده ای غَیور؛ هجرت از کوهستان تا دلِ کویر

در بخش دیگری از وصیت نامه شهید آمده است: "این مساله ای است که هر کس روزی خواهد رفت پس چه بهتر که خود برود یا به بیان دیگر و بهتر که خود انسان به استقبال مرگ برود نه اینکه مرگ انسان را دنبال کند و انسان از مرگ فرار کند. شهید در نخستین قطره خونی که از وی به روی زمین می ریزد تمام گناهانش پاک می شود و روشن است کسی که گناهش بخشیده شود چه مقامی دارد. در واقع انسان دیگر خجالت نمی کشد که به روی علی (ع) نگاه کند و دیگر خجالت نمی کشد که به روی پیغمبر (ص) نگاه کند و از همه بالاتر دیگر وقتی در مقابل الله جلَ جلاله می ایستد خِجل و سر افکنده نیست. افتخار می کند این یک نمونه از مقام شهید است و لطفی که خداوند در حقش می کند. از همه دوستان، آشنایان، اقوام، مادران و پدرانِ داغدیده می خواهم مرا حلال کنند و برای طول عمر رهبر عزیز و شفای بیماران و حفظ اسلام و سلامتی خدمتگزاران به اسلام دعا کنند."

آری، شهید اینگونه خود را از بند تعلقاتِ دنیا رها می کند و ماندگار می شود. "پندار ما این است ما مانده ایم و شهدا رفته اند، اما حقیقت آن است که زمان ما را با خود بُرده است و شهدا مانده اند." راهشان پُر رَهرو

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha