«ما و سلیمانی» (۱۴)/ امامی: سردار رسانه را می‌فهمید اما دنبال پروپاگانداسازی از خود نبود

تهران- ایرنا- دکتر«سید مجید امامی» می‌گوید شهید سلیمانی با این که دنبال پروپاگانداسازی از خود نبود اما رسانه را می‌فهمید؛ با این حال فرهنگ رسمی و رسانه‌های رسمی ما دچار نارسایی‌های جدی در انتقال ارزش‌هاست.

همزمان با سومین سالگرد شهادت سردار، در نشست دفتر پژوهش و بررسی‌های خبری ایرنا با حضور دکتر «عباس خامه‌یار» رایزن فرهنگی پیشین ایران در لبنان و معاون دانشگاه ادیان و مذاهب و دکتر «سیدمجید امامی» استاد ارتباطات و دبیر شورای فرهنگ عمومی کشور به بررسی عناصر شکل‌گیری تصویر «سردار سلیمانی» در جامعه ایران و جهان و رشد یا تضعیف این تصویر پرداخته‌ایم.

بخش نخست این نشست جمعه ۱۶ دی‌ منتشر شد و اکنون بخش دوم آن پیش روی شماست.

ایرنا: گفتید سردار سلیمانی رسانه را می‌فهمید؛ نمونه ای از فقدان فهم درست رسانه در کشور دارید؟

امامی: برای مثال فراجا با وجود زحمات زیاد، اما مدیریت تصویر ندارد. مرتبا در بدنه فرهنگی مظلوم نمایی می‌کنند. منکر مظلوم بودنشان نیستم، اما این مظلوم بودن را مردم باید ادراک کنند، نه اینکه خودشان بگویند. ادراک مردم یک لحظه تاریخی دارد که باید آن را شناخت. البته کتمان نکنیم که بزرگترین جنگ و بمباران بر سر افکار عمومی در جامعه ما وجود دارد و متاسفانه در بسیاری از جاها فضای رسانه‌ای قتلگاه افکار عمومی ایرانی و اسلامی ما است.
جامعه‌ای که ۴۰ سال مقاومت کرده، اما گاهی به واسطه کم کاری ما و کارهای رقیب و دشمن؛ در این قتلگاه زخمی می‌شود و این از زخمی شدن به دست تروریستی که سلاح در دست دارد، بسیار خطرناک‌تر است.

گاهی به واسطه کم کاری ما و کارهای رقیب و دشمن؛ در این قتلگاه زخمی می‌شود و این از زخمی شدن به دست تروریستی که سلاح در دست دارد، بسیار خطرناک‌تر استشهید سلیمانی به لحاظ قابلی این لحظات تاریخی مردم را می‌فهمید و به این دلیل بود که شخصیت و مجموعه نظام شخصیتی داشت که یک سمتش جوانمردی و شجاعت است و در سنت مردم ما جایگاهی ولو صامت داشت و شهادت او این نقاط ارزشمند هویت ملی ما را صدا دار کرد. جوانمردی و شجاعت، مظلومیت و معصومیت، صداقت و رادمردی و اهل چاپلوسی نبودن. البته اینها حتما الهام الهی را هم می‌خواهد. این نقاط در این بستر قابلی احیا شد.

اگر زبان مردم و تغییرات فرهنگی جامعه را نشناسیم، انقلاب نهادینه نمی‌شود

ایرنا: پس اگر آن بستر وجود نداشت، چنین تصویری شکل نمی‌گرفت؟

امامی: خیر، آن اتفاق نمی‌افتاد؛ این ظرفیت‌ها را باید شناخت و برای آینده فکر کرد. اگر انقلاب اسلامی نتواند زبان مردم، زبان تاریخ و زبان سنت‌ها و تغییرات فرهنگی جامعه ایران را بشناسد، نمی‌تواند نهادینه و اجتماعی شود. فرزند زمان خویشتن بودن به معنای عوض کردن ارزش‌ها نیست، بلکه به معنای درست و به زبان روز ارائه کردن ارزش‌هاست. البته بعد از نهادینه شدن در خود که او این ویژگی‌ها را داشت.

سردار سلیمانی اهل رسانه بود و به آن توجه داشت

البته اینکه سردار سلیمانی اهل رسانه و متوجه رسانه بود را من کتمان نمی‌کنم. اتفاقا این به معنای این نیست که او به دنبال پروپاگانداسازی و تصویرسازی از خودش بود، ولی فهم از رسانه را داشت. او صبر تاریخی کرد تا شهدای مدافع حرم از مظلومیت بیرون بیایند و در موقعیت شهادت شهید حججی که جبهه غربی سعی می‌کرد تصویر این سرباز را مزدور جلوه دهد، به نهادینه شده ترین عنصر در فرهنگ عمومی و نظم ارزشی جامعه یعنی «مدافع حرم» تبدیل کند.

او صبر تاریخی کرد تا شهدای مدافع حرم از مظلومیت بیرون بیایند و در موقعیت شهادت شهید حججی که جبهه غربی سعی می‌کرد تصویر این سرباز را مزدور جلوه دهد، به نهادینه شده ترین عنصر در فرهنگ عمومی و نظم ارزشی جامعه یعنی «مدافع حرم» تبدیل کندبین مزدور یک کشور با مدافع حرم که جهان وطنیت دارد، بسیار فاصله است. خودش هم از جوانمرد به «جهان‌مرد» تبدیل شد که البته چون ما زبان بین المللی گویایی نداریم، این جهان مردی را نتوانستیم ادامه دهیم. ما جهان مردهای بسیاری داریم اما در شرایط کنونی کدامیک می‌توانند جذابیت‌های شهید سلیمانی را داشته باشند؟

اگر شیر گوارا هم در ظرف فرهنگ رسمی بریزیم، کسی آن را نمی‌نوشد

ایرنا: سه سال از شهادت سردار سلیمانی می‌گذرد و در این مدت فضای تبلیغاتی گسترده ای از سوی رسانه‌های رسمی درباره ایشان به کار برده شده است. به نظر شما برند این شهید در این مدت رشد کرده یا تضعیف شده؟ بخصوص که برخی معتقدند زیاده روی در این تبلیغات باعث شده تصویر ایشان لطمه بخورد؟

امامی: ما در فرهنگ رسمی و رسانه‌های رسمی دچار یک ویروس‌ها و نارسایی‌ها و عوارضی هستیم که باعث می‌شود حتی اگر شیر پاک گوارا را هم در این ظرف بریزیم، کسی آن را ننوشد! نظام رسمی، فرهنگ رسمی و سیاستهای رسمی. البته حاکمیت ناچار است مواضع رسمی و تدابیر رسمی داشته باشد. به همین دلیل بخشی از چالش‌ها در مورد تصویر شهید سلیمانی هم طبعا تداعی شده و لذا ضرورت دارد که ما در این تصویرسازی و ادارک مردمی مداخله نکنیم و صرفا آفرینش‌های مردمی را ترویج کنیم. سردار سلیمانی مردمی‌ترین تصویر مقاومت پس از انقلاب است و البته شخصیتهای محبوب دیگری چون سید حسن نصرالله و شهید صیاد شیرازی داریم.

برخی مروجان ارزش‌ها نمی‌توانند اقتضائات زبان مردم را در نظر بگیرند

به نظر من این ایده باید از طریق رسانه‌ها دنبال شود که اگر کسی نمی‌تواند متناسب با رویکرد عام و مردمی او ادامه دهد، بهتر است خود را به او منتسب نکند یا با نام سردار خود را تطهیر نکند. ما افراد بسیاری داریم که به حوزه عمومی و ترویج ارزش‌ها ورود می‌کنند، اما نمی‌توانند اقتضائات زبان مردم را در نظر بگیرند. ناطقه ناقص و سامعه سوءتفاهم شده دارند. اما در هر حال آن شخصیت به قدری محبوب است که اگر ظرفیت مردمی در تولید این تصویر حاکم باشد، این آسیب ما را خیلی اذیت نخواهد کرد. زیرا یک نیاز است. این به این معنا نیست که رسانه رسمی کاری انجام ندهد اما در این تصویر، تصرف نکند. یعنی تا جایی که می‌تواند مداخله حداقلی داشته باشد.

شهید سلیمانی فدایی کل آرمان انقلاب اسلامی است. اگر من نمی‌توانم یک رویه یا روش را مردمی کنم این را نباید روی دوش شهید سلیمانی سوار کنم، بلکه باید زبان یا راه حل خود را اصلاح کنم. در این شرایط، مردم حتما اقبال خواهند کرد.

ماو سلیمانی(۱۴)/امامی: سردار سلیمانی رسانه را می‌فهمید، اما دنبال پروپاگانداسازی از خود نبود

سلیمانی دوربین و میکروفن را همرزم سلاح و تفنگ کرد

ایرنا: نظر شما درباره رویکرد سردار سلیمانی به رسانه چیست؟

خامه‌یار: من معتقدم ایشان اتفاقا تصویرشناس بود. اتفاقا رسانه ای بود. یعنی به لحاظ شخصی رسانه گریز و در جلساتی که اشاره شد، پشت دوربین بود و در گوشه‌ای می‌نشست. گویی به لحاظ مقامی نازلترین شخص یک جمع بود. اما کاملا تصویرشناس بود. دوربین و میکروفن را همرزم سلاح و تفنگ کرد تا صحنه رزم را به تصویر بکشند. اتفاقا علت اینکه در عملیات «سیف القدس» جریان‌های فلسطینی مقاومت به جایی رسیدند که آغاز و پایان جنگ را خودشان اعلام می‌کردند، ازجمله به دلیل حضور رسانه در صحنه‌های نبرد بود که پایه‌گذارش هم حاج قاسم سلیمانی بود.
یک مدیر رسانه‌ای در رسانه حاضر نمی‌شود و مدیران حرفه‌ای رسانه‌های دنیا اینگونه هستند و چندان نام و تصویرشان شناخته شده نیست. حاج قاسم رسانه را برای خود نمی‌خواست اما به زیبایی کار و نقش رسانه را برای اقدامات بزرگی که در محور مقاومت صورت می‌گرفت، استفاده می‌کرد. یکی از شاخص ترین شخصیت‌های رسانه شناس داخلی ما حاج قاسم است. ما شناختی نسبت به رسانه‌ها نداریم، اگر می‌شناختیم که وضعیتمان اینطور نبود. لذا این مساله را باید در نظر گرفت.

تکفیر، آفت و سرطانی بود که همه اندیشه‌ها، ایده‌ها و اخلاق را داشت از بین می‌برد، حاج قاسم توانست این ماشین را زمین‌گیر کندمن فکر می‌کنم در مورد شهید سلیمانی به اندازه کافی صحبت شده، اما محصول آن را باید در دو صحنه دید: یکی صحنه اعتقادی که تکفیر آفت و سرطانی بود که همه اندیشه‌ها، ایده‌ها و اخلاق را داشت از بین می‌برد. بویژه زمانی که دارای زمین، منابع طبیعی و نیروی انسانی و عوامل دولت- ملت شد. با این که آنها خود را برای بسیاری نیروی آزادیبخش با عناوین مقدس مطرح کردند، حاج قاسم توانست این ماشین را زمین‌گیر کند و این تا قرن‌ها باید به نام حاج قاسم ثبت شود.

حاج قاسم مانع پروژه بازتقسیم جهان اسلام شد

محصول دیگر پدیده شهید سلیمانی این است که ما در مواجهه با تقسیم مجدد جهان اسلام هستیم و این را باید کامل دید و خواند. من روی این کار کرده ام. آمریکایی‌ها بعد از صد سال از تجزیه اول بلاد اسلامی توسط فرانسه و انگلیس، دنبال «بازتقسیم جهان اسلام» هستند. این بازتجزیه در سودان شروع شد و در شمال کردستان ادامه یافت و در حلب استمرار یافت.
حاج قاسم در میدان با دیپلماسی نظامی جلوی این تقسیم را گرفت. قرار بود اسرائیل جدیدی در مرزهای کردستان عراق به وجود بیاید، حاج قاسم با قدرت نرم و نه سخت، جلوی این تقسیم و تجزیه را گرفت و در سوریه و عراق و لبنان هم به همین ترتیب. برنامه آمریکا این بود ه تمام ارتشهای منطقه که ممکن است موی دماغ اسرائیل شوند، از بین بروند. حتی ارتش ترکیه که مدتها جزو ناتو بود و یکی از مهره‌های اصلی این منظومه سیاسی بود، باید از بین می‌رفت. تنها حاج قاسم بود که با حضور نظامی و مدیریت سیاسی میدانی‌اش توانست ماشین بازتجزیه جهان اسلام را متوقف کند و در واقع شرایط جدیدی را به وجود آورد و مجددا هم وحدت سرزمینی سوریه و هم عراق را حفظ کند و همین نتیجه را در لبنان هم می‌بینیم.

باید یک راهبرد رسانه‌ای داشته باشیم. باید نگاه عمیق، علمی و تخصصی نسبت به ترویج آن داشته باشیم. ادامه این روش، مخاطبان باقی مانده خودمان را در هر دستگاه رسانه‌ای کاهش می‌دهد

ایرنا: به نظر می‌رسد زیاده روی‌ها و سطحی نگری‌ها در تبلیغات به تصویر سردار سلیمانی در داخل ضربه زده است، چه بخشی ناشی از اقدامات نادرست در بحث تبلیغات است و چگونه می‌توان آن را اصلاح کرد؟

خامه‌یار: باید بپذیریم دشمن به دنبال فروپاشی اقتدار شخصیتی حاج قاسم است. زیرا به همین دلیل که در برابر گروه‌های تکفیری دست پروده این گروه‌ها به وجود آمده بودند، همان گروه‌ها در تبلیغات هم انتقامشان را از حاج قاسم می‌گیرند. یکی از شخصیت‌های لبنانی نوشته بود با شهادت حاج قاسم هیچ تغییری در تحولات منطقه ایجاد نشد و گویا او از درون قبر هم همچنان منطقه را مدیریت می‌کند.

فاقد استراتژی رسانه‌ای هستیم

رسانه‌های نزدیک به تکفیری‌ها در حوادث اخیر هم خبر فوری از سوزاندن عکس سردار سلیمانی می‌زدند و البته دشمن اگر غیر از این کند، عجیب است. اما برخوردهای ما هم یا واکنشی و یا دیرهنگام است. در هر دو تاثیر مثبتی که مد نظر ماست، متاسفانه در جامعه امروز نداشته است. من فکر می‌کنم ما فاقد یک استراتژی رسانه ای هستیم. فاقد فهم رسانه ای هستیم. امروز رسانه، رسانه گفتار، نوشتار و تولید مستقیم نیست، همه این را می‌دانند اما در عمل این محصول، محصول دفاع از حاج قاسم نیست. این محصول و تولیدی که ما ارائه می‌دهیم هم به دلیل تاخیر زمانی و هم واکنشش در جامعه نمی‌تواند تاثیرگذار باشد. ما باید یک راهبرد رسانه‌ای داشته باشیم. باید نگاه عمیق، علمی و تخصصی نسبت به ترویج آن داشته باشیم. ادامه این روش، مخاطبان باقی مانده خودمان را در هر دستگاه رسانه‌ای کاهش می‌دهد. بنابراین تا دیر نشده باید بجنبیم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha