به گزارش ایرنا، یکی از رویدادهایی که طلاب جوان این منطقه نقش ارزندهای در آن ایفا کردند قیام ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۴ در مدرسه فیضیه قم بود که به مناسبت گرامیداشت سالگرد قیام خونین ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و استمرار نهضت حضرت امام صورت گرفت.
تعداد طلاب گلستانی که در این رویداد مهم فعالیت داشتند قابل شناسایی نبوده و تعدادشان مشخص نیست ولی بررسیها نشان میدهد حداقل بیش از ۱۰ نفر از طلاب جوان استان در آن قیام مشارکت فعال کردند.
یکی از طلاب گلستانی که در قیام ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۴ قم نقشآفرین بود شهید حجت الاسلام والمسلمین دکتر قندهاری بود که متحمل زحمات زیادی پس از آن شد.
او در این باره گفته بود: «در بین طلبههای قم زمزمه بود که ما امسال (۱۳۵۴) نباید بگذاریم سالگرد پانزده خرداد بی سرو صدا بگذرد و حتما باید امسال ما کاری انجام بدهیم. به همین خاطر در آن سال، از دهم خرداد به بعد فیضیه کاملا تب و تاب داشت، یعنی محسوس بود که فیضیه دارد برای بزرگداشت پانزده خرداد خیز بر میدارد.
وی افزود: شب پانزدهم خرداد ماجرا شروع شد. دیگر فیضیه کاملا شرایطش عوض شد و شرایط عادی خود را از دست داد. یادم هست شب ۱۵ خرداد سال ۱۳۵۴ شب جمعه بود و مراسم دعای کمیل در مدرسه فیضیه برگزار بود.
شهید قندهاری ادامه داد: از بعد از ظهر همان روز درهای فیضیه از بیرون بسته شد و ارتباط درون فیضیه با بیرون قطع شد. تعداد زیادی از طلبه ها در مدرسه فیضیه ماندند. حدود ساعت ۱۱ شب بود که آن موقع نردبان آوردند و بر ایوان غربی مدرسه فیضیه از داخل بچه های طلبه عکس بزرگ امام را که روی پرده بزرگی بود بردند در آن بالا نصب کردند که وقتی که عکس امام در آنجا نصب شد، دیگر رسما صلواتهای بسیار بلند در آن نیمه شب بلند شد.
وی گفت: اولین صدای انقلاب که رسما در آنجا به صورت دسته جمعی بلند شد و مردم بیرون هم شنیدند، صلوات برای نصب عکس حضرت امام بر بالای مدرسه فیضیه بود.
وی ادامه داد: همان شب ماموران گاز اشک آور پرتاب کردند و اولین بار بود که ما گاز اشک آور را دیدیم. ماموران با ماشین آتش نشانی فیضیه را به آب بستند، بطوری که آب زیادی به داخل مدرسه فیضیه می آمد. لذا بچه ها برای آمادگی دفاعی از درخت هایی که در مدرسه فیضیه بود چوب تهیه کردند.
حجت الاسلام شیخ اسماعیل خیرخواه یکی دیگر از طلاب گلستانی نقشآفرین در قیام ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۴ قم گفت: تظاهرات و درگیری ۲ شب ادامه داشت. روز ۱۷ خرداد نیروهای شهربانی با بلندگو پیام می دادند و نصیحت می کردند و همانطور روزهای قبل شرط میگذاشتند هر کس صدایش نگرفته باشد و چشمهایش سرخ نباشد بیانگر این است که در درگیری نبوده است می تواند از مدرسه خارج شود و حال آنکه همه همین وضعیت را داشتند. در اثر بیخوابی و شرکت در تظاهرات و درگیری ها همه می دانستند.
در این میان چندماه بعد به دنبال فعالیت های گستردهای که از سوی جوانان انقلابی علیآباد کتول صورت گرفت، به ویژه تلاش های آنان برای تحکیم مرجعیت حضرت امام خمینی و نیز توزیع نوارها و اطلاعیه های ضد رژیم، ۶ نفر از جوانان مبارز این شهرستان توسط ساواک شناسایی و در آذر ماه سال ۱۳۵۴ دستگیر شدند.
یکی از این افراد فتح الله نوری بود. او خاطرات خود را در مورد این واقعه چنین بازگو می کند: «بعد از تلاش هایی که ما برای معرفی مرجعیت امام در علی آباد کتول کردیم در آذرماه سال ۱۳۵۴ یک روز قبل از اذان صبح چند اکیپ از ساواک آمدند و خانه های شناسایی شده از جمله منزل ما را مورد محاصره و بازدید قرار دادند و وسایل ما را هم جمع آوری و ما را هم دستگیر کردند.
وی گفت: زمانی که ما در داخل زندان شهربانی گرگان اسیر بودیم یک روحانی جوان به نام آقای محلاتی هم آنجا بود.
نوری افزود: این روحانی زندان در تبعید را می گذراند. چون قبل از آن در تبریز و تهران هم زندانی سیاسی بود. طلبه فاضلی بود و با وجود زندانی بودن سعی میکرد نقش هدایتی خود را با کتابهای موجود در زندان ایفا نماید. چنانچه در داخل آن کتاب ها یک رساله بود که مجموع فتاوی چند مرجع تقلید بود ولی نام حضرت امام در آن وجود نداشت. اما با یک علامت گذاری هایی می شد فهمید که نظر امام هم در آن هست.
این مبارز گلستانی بیان کرد: این روحانی نظر حضرت امام را از داخل آن کتاب برای ما بیان میکرد که کار قشنگی بود. علاوه بر این ما ۸-۷ نفر بودیم که در داخل زندان پتو پهن می کردیم و پشت سر آقای محلاتی نماز جماعت می خواندیم. اما شهربانی نسبت به این کار ما خیلی حساس بود و می خواست نماز جماعت ما را بههم بزند».
یکی از راه های بیداری مردم به ویژه نسل جوان نسبت به خیانت های رژیم پهلوی و نیز آشنایی آنان با اهداف قیام حضرت امام خمینی، تشکیل جلسات سیاسی-مذهبی بود که تحت عناوین مختلف هیات یا آموزش قرآن یا احکام یا تفسیر یا انجمن مذهبی برگزار میشد.
این جلسات پس از آغاز نهضت امام یعنی از سال ۱۳۴۲ رفته رفته رشد نمود و در دهه ۵۰ گسترش یافت و در اواخر این دهه یعنی در سال های ۵۷-۵۶ فراگیر شد، بهطوری که دیگر کنترل اینگونه جلسات سیاسی-مذهبی از دست ساواک و سایر مراکز امنیتی رژیم شاه خارج گردید.
به عنوان مثال باید از هیات منتظرین امام زمان (عج) نام ببریم که سرپرستی و هدایت آن برعهده مرحوم حجت ااسلام حاج آقا نبوی –پدر شهید نظام الدین نبوی- بود و شهید غلامعلی معمار یاوری (که بعد از انقلاب در عملیات والفجر ۸ مفقودالاثر شد) و حاج منوچهر مقدس زاده در آن نقش زیادی ایفا می کردند. تشکیل جلسه سیاسی-مذهبی جمعی از یزدی های مقیم گرگان نیز یکی دیگر از این محافل بود،
از جمله برنامه های خوب فرهنگی و گاهی سیاسی که در استان گلستان، اجرا می شد، تشکیل جلسات مذهبی بانوان بود که تحت عنوان جلسه قرآن و احکام تشکیل می گردید و همواره مورد استقبال بانوان این منطقه قرار می گرفت.
این جلسات برخی به صورت عمومی در منازل و یا اماکن مذهبی مثل حسینیه و زینبیه و یا فاطمیه برگزار می گردید که برای همه خواهران آزاد بود.
اما برخی دیگر از این جلسات شکل اختصاصی داشت با تعداد معدودی به صورت گزینشی آن هم فقط در منازل برگزار می شد و جنبه محفلی داشت.
این جلسات در آن شرایط فسادانگیز رژیم، نقش مهمی در ارتقاء بینش اعتقادی و آشنایی بانوان با ارزش ها و آموزه های مذهبی ایفا می کرد. به ویژه آنکه در آن دوره نهادهای وابسته به حکومت شاه در استان گلستان خاصه سازمان زنان به شدت دنبال اعمال سیاست های انحرافی و ترویج و توسعه فرهنگ غربی در میان بانوان مسلمان بودند.
در جلسات مذهبی بانوان، خصوصا محافل خصوصی آنها گاهی مسائل مربوط به نهضت حضرت امام و مسائل اجتماعی و سیاسی نیز مورد گفتگو قرار می گرفت که تاثیر خوبی در میان خانواده ها داشت.
یکی دیگر از تشکل هایی که در دهه پنجاه نقش مهمی در ترویج آموزه های دینی و سیاسی، به ویژه روشنگری جوانان گرگان نقش آفرین بود، هیات پیروان مکتب علی (ع) سرچشمه گرگان بود.
آنچه هدف اصلی موسسین این تشکل در آن سال ها بود «استراتژی آگاهی بخشی» مبتنی بر «اسلام نواندیش و انقلابی» بود.
مکتب علی صرفا یک هیات سینهزنی هفتگی نبود، اگر چه در ماه های اولیه در شب های جمعه با خواندن دعای کمیل، گفتن رساله عملیه و ذکر فتواهای امام خمینی در ضمن گفتن احکام رساله شروع شد، ولی آرام آرام درس نهج البلاغه و پس از آن شروع سخنرانی های فکری و بعد از آن ورود به بحث های انتقادی-سیاسی نسبت به رژیم شاه در دستور کار قرار گرفت.
جلسات مذهبی و قرآن فقط در شهرها برگزار نمی شد، بلکه حتی برخی از کارگران کارخانه ها را نیز در بر می گرفت.
علاوه بر این باید از جلسات تفسیر نهج البلاغه شهید حجت الاسلام شیخ حبیب الله شریعتی فرد در مسجد للهیان گرگان یاد کنیم که تاثیر ارزنده ای در رشد بینش مذهبی سیاسی مردم گرگان بر ضد رژیم داشت.
نظر شما