هزینه‌های نجومی جشن‌های سلطنتی هنوز هم منحصر به فرد است

تهران- ایرنا- جشن‌های مختلف سلطنتی فقط یک فقره از پرخرج‌ترین رویدادهایی بود که در دوره پهلوی در ایران برگزار شد بدون اینکه نوع هزینه‌های نجومی آن با وضعیت ضعیف اقتصادی مردم در آن روزها تناسبی داشته باشد.

به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، جشن‌های مختلف سلطنتی فقط یک فقره از پرخرج‌ترین رویدادهایی بود که در دوره پهلوی در ایران برگزار شد بدون اینکه نوع هزینه‌های نجومی آن با وضعیت ضعیف اقتصادی مردم در آن روزها تناسبی داشته باشد، فقط جشن هنر شیراز که بسیار هم پرخرج و متمولانه بود، در واقع یک گردهم‌آیی مستمری از سال ۱۳۴۶ تا سال ۱۳۵۶ شمسی بود که به صورت سالانه ادامه داشت.

یعنی ۱۱ بار گردهمایی هنرمندان ایرانی و خارجی در تخت جمشید و نقش رستم، تالارهای هنری شیراز و خانه‌های قدیمی و خیابان‌های شهر، اما فارغ از همه افراط‌گری‌های همسر شاه برای اجرای مدرنیزاسیون در جامعه سنتی و مذهبی ایران، هزینه‌ها و رویکردهای اقتصادی این برنامه و سایر جشن‌های سلطنتی آنها را از نظر هزینه‌کرد هنوز هم متمایز و منحصر به فرد نگه داشته است.

وضعیت اقتصادی دوران پهلوی یک شاخصه خیلی مهم دارد و آن این است که باوجود اینکه رژیم پهلوی به پشتوانه دلارهای نفتی و حمایت گسترده بیگانگان با ورود کالاهای مصرفی و تجملاتی از خارج به داخل ایران توانسته بود وضعیت اقتصادی بخش‌هایی از جمله گروه‌های وابسته به قدرت و مناطق مرفه نشین را خوب جلوه دهد، اما نگاهی دقیق‌تر به ساختارها و برنامه‌های اقتصادی و نحوه عملکرد مدیریت کلان کشور در این زمینه روایتگر وخامت و شاخص‌های منفی اقتصاد کشور در آن دوران است. حتی به روایت دست‌اندرکاران دولتی در دوره پهلوی اقتصاد در این دوران دچار فروپاشی از درون شده بود.

بودجه دو سال سوئیس ظرف دو روز خرج شد!

مثلا به این آمار توجه کنید؛ خزانه کشور که صرفاً به واسطه فروش نفت آنقدر بزرگ شده بود که شاه بی توجه به هشدار سازمان برنامه و بودجه، مستانه در حال خرج کردن این پول‌ها بود و این روند طوری ادامه پیدا کرد که برای برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی حدود ۶۵۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار با دستور شاه هزینه شد، رقمی که به گفته «مارسل هودر» عضو تیم تدارکات این جشن به طوری نجومی بود که «بودجه دو سال سوئیس را ظرف دو روز خرج کردند».

سلطه کامل محمد رضا پهلوی بر همه ارکان جامعه ایرانی، اقتصاد، سیاست و فرهنگ با توزیع موازی ثروت منافات داشت. به همین دلیل با وجود اجرای برنامه‌های پر سر و صدا انقلاب سفید، اصلاحات ارضی و ... در میدان عمل در زندگی اکثریت مردم تغییری رخ نمی‌داد.

با اجرای سیاست‌های اقتصادی در این دوره، ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه پهلوی بودند ثروتمندتر می‌شدند و برای مردم هر روز مانع جدیدتری در راه بهره‌برداری مساوی از ثروت ایجاد می شد. کنترل شدید دولت بر همه ارکان اقتصاد خود به خود موجب می‌شد که مردم از مزایای اقتصادی محروم شوند و در چنین شرایط اقتصادی شاه بودجه دو سال کشوری مثل سوئیس را دو روزه در جشن‌های ۲۵۰۰ ساله خرج کرد.

بی‌تفاوتی نسبت به دزدی مدیران و درباریان

بعد در چنین وضعیت اقتصادی شاه به فکر نان و نوای مدیران مملکت از طریق دزدهای بیت‌المال بود؛ مادر فرح می‌گوید: «محمدرضا می‌گفت مملکت پول زیاد دارد و دزدی‌های درباریان لطمه‌ای به مملکت نمی‌زند، وقتی ما به صهیونیست‌ها یک میلیارد دلار به سازمان آب لندن نیم میلیارد دلار و... وام می‌دهیم چه اشکالی دارد یک عده از مدیران مملکت ما هم به نوایی برسند و چاق شوند. (دخترم فرح، ص ۲۹۰)

سال‌های ۱۳۲۰ تا ۱۳۵۷ در ایران منشأ بسیاری از تحولات اقتصادی و سیاسی است؛ ملی شدن صنعت نفت، اصلاحات ارضی، افزایش بی حد وحصر فروش نفت، مهاجرت گسترده روستاییان و گسترش بی‌رویه درصد شهرنشینی مواردی هستند که آثار آنها حتی در زندگی امروز جامعه ایرانی هم انعکاس یافته است.

هزینه‌کرد درآمدهای نفت در مسیری غیر از توسعه ملی

کارشناسان اقتصادی معتقدند تک محصولی شدن اقتصاد کشور و وابستگی شدید به نفت، نابودی کشاورزی و رشد قابل توجه مهاجرت از روستا به شهر، توزیع ناعادلانه درآمدهای ملی و احتکار ثروت ملی در دست ۷۶ شاهپور و شاهدخت، سطح پایین بهره‌وری، تشدید فاصله طبقاتی و غیره ازجمله نتایج زیان بار سیاست‌های اقتصادی محمدرضا پهلوی بود.

البته رشد تولید ناخالص داخلی نشان می دهد، در این دوره باوجود افزایش درآمدهای دولت، در مقایسه با سال های بعد از انقلاب، به دلیل بی توجهی شخص شاه به گزارش های سازمان برنامه و بودجه و هزینه‌کرد درآمدهای نفت در مسیری غیر از توسعه ملی، GDP به عنوان تولید ناخالص داخلی (Gross Domestic Product GDP) که مهم‌ترین متغیری است که در تجزیه و تحلیل‌ها و ارزیابی‌های اقتصاد کلان از آن استفاده می‌شود، رشد قابل توجهی نداشته است.

رشد تولید ناخالص داخلی در این دوره تا سال ۵۵ که قیمت نفت رشد قابل توجهی داشته است، به صورت صعودی بوده و با ایجاد اولین بحران نفتی در سال ۱۳۵۵، این رشد هم متوقف و به صورت کاهش خود را نشان داده است.

با آغاز انقلاب و به تبع بی‌ثباتی‌های اقتصادی ناشی از تحولات سیاسی و پس از آن جنگ، در اواخر دهه ۵۰ تا پایان سال ۱۳۶۰، میزان تولید با کاهشی حدودا ۳۰ درصدی مواجه شد. در طول سال های ۱۳۶۰ تا ۶۳، رشد اقتصادی کشور خوب و نسبتا بالا بود؛ به ویژه در سال ۱۳۶۲ که این شاخص به حدود ۱۴.۴۰ درصد رسیده بود. در سال بعد از آن با مقداری کاهش به ۱۰.۲۹ درصد رسید.

اما از سال ۱۳۶۳ آثار رکود اقتصادی نمایان شد، تبعات ناشی از جنگ، بار مالی ناشی از آن، تحریم های اقتصادی و کاهش تولید، منجر شد رشد اقتصادی کاهشی شود و تا سال ۱۳۶۷ ادامه داشت و با پایان یافتن جنگ و آغاز دوره سازندگی رشد تولید ناخالص داخلی روند صعودی خود را آغاز کرد و اداره کشور بر اساس برنامه‌های پنج ساله توسعه در دوران پس از جنگ یکی از دلایل این رشد و توسعه بوده است. برخلاف نوسانات در رشد و ایجاد تورم بالای ۱۰ درصد در بیشتر سال‌های پس از انقلاب با وجود موانع و تحریم های اقتصادی و غیره، انقلاب اسلامی ایران دستاوردهای (عمدتا اقتصادی) زیادی تاکنون داشته است.

تولید روزافزون نفت و گاز و صادرات آن و فرآورده، ساخت پالایشگاه، خودکفایی در بسیاری از محصولات، رشد صادرات غیرنفتی و ... در حالی رخ داده است که کشور در چهار دهه گذشته به صورت بدون وقفه و یکسره تحت شدیدترین تحریم‌ها بوده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha