به گزارش خبرنگار سیاسی ایرنا، جشن هنر شیراز فقط یک فقره از پرخرجترین رویدادهایی بود که در دوره پهلوی در ایران برگزار شد بدون اینکه نوع هزینههای نجومی آن با وضعیت ضعیف اقتصادی مردم در آن روزها تناسبی داشته باشد، مثلا به این روایت توجه کنید؛ ارتشبد فردوست در خاطراتش مینویسد: «هزینه جشنهای ۲۵۰۰ساله و تاجگذاری و جشن هنر شیراز و غیره و غیره، که همه سلیقه فرح بود، اگر محاسبه شود ارقامی عجیب و غیرقابل تصور بهدست میآید که از این میان درصد بالایی به جیب خانواده «دیبا» میرفت. در دوران فرح، هزینه دربار چقدر بود؟ رقمی برای آن پیشبینی نمیکردند(رقم بودجه شامل هزینههای پرداخت حقوق و تشریفات معمولی بود). بقیه از کجا تأمین میشد!؟ باید عرض کنم که از چپاول بیتالمال!»
برنامه جشن هنر شیراز بهمنظور نمایش دادن جامعهای آزاد و گرفتن ژست روشنفکرانه توسط سران رژیم پهلوی از سال ۱۳۴۶ تا ۱۳۵۶ در اواخر تابستان در شیراز برپا و هدف آن، ایجاد نزدیکی فرهنگی بین ایران و کشورهای اروپایی اعلام شده بود البته اجرای این قبیل برنامهها اهداف دیگری هم داشت و در پنهان، منافع مادی قابلتوجهی را نصیب خاندان سلطنتی و وابستگان میکرد.
البته جالب است بدانید خزانه کشور در دوره پهلوی که صرفاً به واسطه فروش نفت آنقدر بزرگ شده بود که شاه بیتوجه به هشدار سازمان برنامه و بودجه، مستانه در حال خرج کردن این پولها بود، برای برگزاری جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی هم حدود ۶۵۰ تا ۸۰۰ میلیون دلار هزینه کرد و به گفته «مارسل هودر» عضو تیم تدارکات این جشن «بودجه دو سال سوئیس را ظرف دو روز خرج کردند».
وضعیت اقتصادی دوران پهلوی یک شاخصه خیلی مهم دارد و آن این است که باوجود اینکه رژیم پهلوی به پشتوانه دلارهای نفتی و حمایت گسترده بیگانگان با ورود کالاهای مصرفی و تجملاتی از خارج به داخل ایران توانسته بود وضعیت اقتصادی بخشهایی از جمله گروههای وابسته به قدرت و مناطق مرفه نشین را خوب جلوه دهد، اما نگاهی دقیق تر به ساختارها و برنامه های اقتصادی و نحوه عملکرد مدیریت کلان کشور در این زمینه روایتگر وخامت و شاخص های منفی اقتصاد کشور در آن دوران است. حتی به روایت دست اندرکاران دولتی در دوره پهلوی اقتصاد در این دوران دچار فروپاشی از درون شده بود.
با اجرای سیاستهای اقتصادی در این دوره، ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه پهلوی بودند ثروتمندتر میشدند و برای مردم هر روز مانع جدیدتری در راه بهرهبرداری مساوی از ثروت ایجاد می شد. کنترل شدید دولت بر همه ارکان اقتصاد خود به خود موجب میشد که مردم از مزایای اقتصادی محروم شوند و در چنین شرایط اقتصادی شاه بودجه دو سال کشوری مثل سوئیس را دو روزه در جشن های ۲۵۰۰ ساله خرج کرد.
خونسردی شاه در مقابل دزدیهای دربار
بعد در چنین وضعیت اقتصادی شاه به فکر چاق شدن مدیران مملکت از طریق دزدهای بیتالمال بود؛ طوری که مادر فرح میگوید: «محمدرضا میگفت مملکت پول زیاد دارد و دزدیهای درباریان لطمه ای به مملکت نمیزند، وقتی ما به اسرائیل یک میلیارد دلار به سازمان آب لندن نیم میلیارد دلار و... وام میدهیم چه اشکالی دارد یک عده از مدیران مملکت ما هم به نوایی برسند و چاق شوند. (دخترم فرح، ص ۲۹۰)
پرهزینه ترین جریان هنری تاریخ معاصر ایران
به موضوع جشن هنر شیراز بازگردیم که زیرنظر دفتر مخصوص فرح و با مدیریت فرخ غفاری بهعنوان جنجالیترین و در عین حال پرهزینه ترین جریان فرهنگی و هنری در تاریخ معاصر ایران برگزار میشد اما سال یازدهم آن، از نظر کثرت صحنههای اهانتآمیز به ارزشهای اخلاقی ایرانیان، از جشنهای پیشین وقیحتر شده بود. جشن سال۱۳۵۶با اجرای نمایش شگفتآور «خوک، بچه، آتش»، که جزئیات وقیحانه آن امکان نشر عمومی ندارد آن هم در ماه مبارک رمضان، سبب اعتراض شدید اقشار مختلف جامعه ایرانی شد و این وضعیت نشان می داد که چطور دربار شاه در آکواریومی جدا از جامعه زندگی میکند و اساساً مردم برای آنها محلی از اعراب هم ندارند.
امامخمینی(ره) طی سخنرانی در نجف، انتقادهای شدیداللحنی را نه تنها متوجه رژیم کردند که سکوت روحانیون در قبال اهانت به دین را مردود دانستند. همزمان تعداد معدودی از روحانیون مبارز از جمله آیتالله دستغیب و آیتالله بهاءالدین محلاتی در شیراز هم به صحنههای ضداخلاقی و منافی عفت عمومی اعتراض کردند.
گستردگی این اعتراضات به حدی بود که باعث شد جشن هنر سال بعد از آن یعنی آخرین سکانس حضور پهلوی در ایران تعطیل شود.
سوءاستفاده از درآمدهای «آستان قدس رضوی»
ابوالحسن ابتهاج، رئیس وقت بانک ملی و سازمان برنامه و بودجه محمدرضا پهلوی دقیقترین توصیف را جشن هنر شیراز دارد: «جشن هنر شیراز در واقع چیزی جز ارائه مبتذلترین جوانب فرهنگ غرب و اجرای نمایشهای مهمل و بیبندوبار و در مواردی قبیح توسط هنرپیشههای دستدوم خارجی، آنهم در ماهرمضان و اجرای موسیقی ناشناخته، بیسروته و ناهنجار خارجی بر سر قبر حافظ نبود. این برنامه و برنامههای نظیر آن مانند دایر کردن قمارخانه در جزیره کیش با سوءاستفاده از درآمدهای آستان قدس رضوی و... پلههایی بودند برای رسیدن به درههای تمدن بزرگ تمدنی که شاه نوید آن را به مردم ایران داده بود.»
درواقع جشن هنر شیراز را مجموعهای هدایت میکرد که در رأس آن فرح پهلوی بود و فرح برای گسترش دیدگاه فرهنگی خود که تلفیقی از هنر مدرن غربی و برخی نمادهای سنتی ایرانی بود، ادارات و دفاتر مخصوصی به راه انداخته بود و حدود ۶۰۰کارمند را برای اجرای طرحهای مورد نظرش به خدمت گرفته بود. برپایی جشنوارهها یکی از برنامههای فرح برای تحقق دیدگاههای فرهنگی و هنریاش بود. سازمان جشن هنر شیراز هم با ریاست شخص او در سال۱۳۴۶با ۳۱ عضو هیأت امنا و ۵عضو هیأت مدیره و کمیتههای تئاتر، موسیقی، سینما، و نمایشگاهها و دفاتر طرحهای فنی، مالی، پذیرایی و روابطعمومی تأسیس شد. صرف هزینههای فراوان برای برگزاری جشن هنر در شرایطی صورت میگرفت که در اواخر حکومت پهلوی دوم، شهر شیراز دارای محلهها و مناطق فقیرنشینی بود که چندان توسعه و پیشرفت نداشتند و ساکنان آن با کمبودهای فراوانی مواجه بودند.
جشن فرح و اقوام در بانکهای خارج
ارتشبد حسین فردوست در خاطراتش درباره این جشن نوشته است: «مسلما فرح و همه فامیل دور و نزدیک او و همه افرادی که بهعنوان دوست به او نزدیک بودند و همه افرادی که در اطراف او شاغل بودند پولهای گزافی به بانکهای خارج انتقال دادهاند. از این ارقام اطلاعی ندارم، ولی فردی که حاضر است میلیاردها تومان هزینه جشن ۲۵۰۰ساله کند، آماده است ۱۰برابر آن را به حسابهای خارجی خود واریز نماید و این رقم باید به دهها میلیارد تومان برسد. آنچه هزینه خود او نمیشد، فامیل و دوستان او از سازمان برنامه در مقاطعهها میگرفتند. اصفیا، رئیس سازمان برنامه، تمام مقاطعهها را به خانواده فرح اختصاص داده بود و پس از او که مجیدی رئیس سازمان برنامه شد، همین رویه ادامه یافت.»
عضویت مقامات اقتصادی پهلوی در هیأت امنای جشن شیراز
یک نکته عجیب دیگر درباره ریخت و پاش های این جشن، عضویت وزرا و مقامات اقتصادی پهلوی در هیأت امنای جشن هنر شیراز است که به منظور تسهیل گری برای غارت راحت تر بیتالمال صورت گرفت.
اما ۳۱ عضو هیأت امنای جشن هنر شیراز چه کسانی بودند؟ براساس منابع تاریخی فهرست این افراد بهعنوان اعضای هیأت امنای جشن هنر شیراز شامل مهرداد پهلبد، وزیر فرهنگ، اسدالله علم، وزیر دربار، هوشنگ انصاری، وزیر اطلاعات، مهندس اصفیا، مدیر سازمان برنامه، دکتر عالیخانی، وزیر اقتصاد، اردشیر زاهدی، وزیر امور خارجه، قاسم رضایی، معاون نخستوزیر و سرپرست جلب سیاحان، مهندس سیحون، رئیس دانشکده هنرهای زیبا، دکتر اقبال، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران، کاشانی، رئیس انجمن فیلارمونیک، مهدی بوشهری، همسر اشرف، شهرام پهلوینیا، پسر اشرف، حسین دهلوی، موسیقیدان، فؤاد روحانی، وزیر آب و برق، شجاعالدین شفا، معاون فرهنگی وزارت دربار، رضا قطبی، مدیرعامل رادیو و تلویزیون، نصرتالله معینیان، مهدی فروغ، فرخ غفاری، منیر وکیلی، زاون هاکوپیان، فریدون هویدا، مصطفی آقاولی، فرمانده ارتش سوم و خانم خجسته کیاست. زمانی این موضوع شبههانگیز شد که پروفسور پوپ، ایرانشناس عضو سازمان سیا، به عضویت هیأت امنا درآمد. عضویت وزرا و مقامات اقتصادی هم مانند وزیر اقتصاد، رئیس شرکت نفت و رئیس برنامه و بودجه نیز بسیار شبههانگیز و علت اساسی آن تأمین مخارج و ریختوپاشهای این جشن ضدمردمی بود.
نظر شما