۲۸ بهمن ۱۴۰۱، ۹:۰۸
کد خبرنگار: 5333
کد خبر: 85030444
T T
۲ نفر

برچسب‌ها

«زنی که از حال رفت» در کتاب‌فروشی‌ها

۲۸ بهمن ۱۴۰۱، ۹:۰۸
کد خبر: 85030444
«زنی که از حال رفت» در کتاب‌فروشی‌ها

تهران- ایرنا- در کتاب «زنی که از حال رفت و سه‌داستان دیگر» نویسنده در هر چهار داستان در ترکیب با دغدغه‌هایش در مورد دهه‌های شصت و هفتاد میلادی، اختلافات طبقاتی و نیز نیم نگاهش به مصائب زندگی مهاجران در غرب می‌پردازد.

به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، در ابتدای کتاب زنی که از حال رفت و سه‌داستان دیگر نوشته شده‌است: موسسه نشر افق طبق قانون بین‌المللی حق انحصاری نشر اثر (Copyright) و از طریق عقد قرارداد با نویسنده (Hanif Kureishi) امتیاز انتشار ترجمه فارسی چهار داستان انتخابی از ایبشان را خریداری کرد.

این کتاب با آگاهی و رضایت نویسنده اثر (Hanif Kureishi) در ایران منتشر شده و حق انتشار آن به زبان فارسی در سراسر جهان متعلق به نشر افق است.

نگاه تراژیک نویسنده در هر چهار داستان (به ویژه داستان پرواز شماره ۴۲۳) در ترکیب با دغدغه‌هایش در مورد دهه‌های شصت و هفتاد میلادی –دوران نوجوانی و جوانی خودش- (در داستان زنی که از حال رفت)، اختلافات طبقاتی (در داستان آقای میلیونر به مهمانی شام می‌آید) و نیز نیم نگاهش به مصائب زندگی مهاجران در غرب (در داستان ناکجا) دریچه‌های ورود به ساحت گسترده داستان‌نویسیِ یکی از بزرگترین نویسندگان زنده جهان در قرن حاضرند.

این‌کتاب شصت‌وپنجمین‌ مجموعه‌داستان از مجموعه ادبیات امروز نشر افق است.

«زنی که از حال رفت» در کتاب‌فروشی‌ها

درباره نویسنده

حنیف قریشی فیلمنامه‌نویس، نمایشنامه‌نویس و داستان‌نویس معاصر، در سال ۱۹۵۴ از پدری پاکستانی و مادری انگلیسی در جنوب لندن متولدشد. در دانشگاه فلسفه خواند و از دهه هشتاد میلادی نویسندگی را با نوشتن برای تئاتر و سینما آغاز کرد. طنز سیاه قریشی در کنار توجه خاصش به روابط زن و مرد، تعلق خاطرش به فرهنگ و هنر پاپ و نیم نگاهی که به زندگی مهاجران ساکن انگلستان و غرب دارد او را همواره در کانون توجه قرارداده است.

قریشی از پرکارتین و پرخواننده‌ترن نویسندگان معاصر است. بیش از ۱۰ فیلم از فیلمنامه‌هایش ساخته شده و حدود ۱۵ نمایشنامه‌اش در قالب کتاب منتشر شده است. حدود ۲۰ کتاب داستانی (رمان و داستان کوتاه) و غیرداستانی هم از او به چاپ رسیده است. او علاوه بر گرفتن نشان شوالیه هنر و ادبیات فرانسه و مدال امپراتوری بریتانیا، در سال ۲۰۱۰ جایزه معتبر پِن پینتر را نیز کسب کرده است.

«زنی که از حال رفت» در کتاب‌فروشی‌ها

قسمتی از داستان زنی که از حال رفت از این کتاب:

«چشه اینجا؟»

«نامرتبه. حتی می‌شه گفت کثیفه. خاکستر سیگار و پارافین شمع همه جا ریخته. لباس‌هات روی زمین ولو شدن، لیوان‌ها کثیفن، سطل‌های زباله همه پرن. تویی که از یک خانواده آبرومندی درست نمی‌تونی مراقب خودت باشی.در ضمن فکر نمی‌کنی که من از اینجور ایده‌های احمقانه خسته شده‌م؟ تو قدرت این رو نداری که بتونی بار زندگیت رو سبک‌تر کنی؟»

«مثلا چیکارکنم؟ایمیل مادرم رو بدم به تو؟»

«حالا دیگه خوب می‌فهمم که پیدا کردن شریک خوب واسه زندگی استعداد غبطه برانگیزی می‌خواد، تقریبا یه جور نبوغ. من و تو نتونستیم ازدواج خوبی بکنیم. بچه‌ای هم که نصیبمون نشده. مسلما ثبات مالی هم نداریم. فقط همینجوری چارچنگولی چسبیدیم به زندگی. اینه اروپای نوین: دموکراسی، مذهب، فرهنگ- همه این‌ها ممکنه خیلی راحت دوباره از دست برن. همه‌مون روی لبه تیغ هستیم. کشور فروپاشیده. به‌زودی مسلمون‌ها یا چینی‌ها بهمون حکومت می‌کنن، یا هرکسی که ایمان و اعتقاد واقعی داره، هرکسی که پشت کار داره، شور و حرارت داره، پدر تو... مبارزه کرد، ایمان داشت.»

«انگار خیلی عذاب می‌کشی.»

«پدرت روحیه اقتدارگرا داشت. متزلزل نبود. این هم ستودنی بود. هم احمقانه. این...»

فریدا گفت: «ببند دهنت رو. اصلا به خودت زحمت نده از پدرم حرفی بزنی...»

لوکا دهان باز کرد و فریدا از جایش بلند شد، تکانی به خودش داد، کمی به خودش مسلط شد، یک قدم جلو آمد و ... به لوکا سیلی زد.

کتاب زنی که از حال رفت و سه‌داستان دیگر، نوشته حنیف قریشی و ترجمه پژمان طهرانیان در ۱۰۴ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۷۰ هزار تومان منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha