مدیرکلج دفتر تشکل های شاهد و ایثارگر بنیاد شهید و امور ابثارگران روز پنجشنبه به خبرنگار ایرنا گفت :فراخوان ملی و بین المللی " ایده روایت زن شهید" به کوشش اداره کل امور فرهنگی ،بنیاد شهید و امورایثارگران،با همکاری بنیاد غیر دولتی آیه های ایثار و تلاش؛ برگزار می شود.
دکتر عادل مهری افزود :در این فراخوان، از ایده پردازان ، صاحب نظران و دغدغه مندان این حوزه، در قالب های شعر،فیلم،هنرهای تجسمی،گرافیک،سازه های سه بعدی،صنایع دستی،داستان کوتاه و بلند و ....دعوت به عمل می آید.
وی ادامه داد :منظور از زن شهید، بانوانی است که در دفاع مقدس و دفاع از آرمان های انقلاب اسلامی به شهادت رسیده،یا اوج آمالشان شهادت است..
عادل مهری درباره ملاحظات فراخوان ایده روایت زن شهید تصریح کرد :۱.منظور از زن شهید، زنی است که در دفاع مقدس یا دوره انقلاب اسلامی یا در حملات تروریستی از سوی دشمنان جهان اسلام به شهادت رسیده باشد.
۲.منظور از این فراخوان؛ تولید شعر، داستان و یا ... نیست. بلکه فراخوان ناظر بر فعالیت کلی است. بدین معنا که شرکتکننده در این فراخوان باید ایدهای قابل اجرا و نو در حوزههای فرهنگی، هنری، ادبی، علمی و پژوهشی و... ارائه دهند.
۳.ملاک انتخاب ایده برتر و حمایت مالی از اجرای آن، نو بودن ایده، قابلیت اجرا، جذابیت برای نسل جدید و فراگیری مخاطب در سطح ملی و بینالمللی است.
۴. ایدههای تکراری که پیش از این در کشور اجرا شده قالبی کهن و غیر جوان پسند داشته باشد، به طور قاطع حائز رتبه و مشمول حمایت مالی نخواهد شد.
۵. ایدههای رسیده در دو مرحله توسط کارشناسان ذیربط داوری میشود و ایدههای منتخب، مورد تجلیل واقع شده و برای اجرا حمایت میگردد.
۶.امتیاز ایده، به نام ایده پرداز حفظ خواهد شد.
قالب آثار:
فیلم ،گرافیک، عکاسی، تصویر سازی، کمپین های تبلیغاتی، چیدمان حجم و سازه های ۳ بعدی، شعر، داستان کوتاه و بلند، صنایع دستی و...
جوایز:
۲۰ میلیون تومان به ۶ طرح برتر
حمایت از اجرای ۶ ایده برتر تا سقف ۵ میلیارد تومان
مهلت ارسال طرح:
۴ اسفند ۱۴۰۱
نشانی ارسال طرح:
fidea.shahidezan۱۴۰۲@gmail.com
www.navideshahed.com
شهناز حاجی شاه
«شهناز حاجیشاه» نخستین زن شهیده خرمشهر است.او در سال ۱۳۳۶ در خرمشهر به دنیا آمد. تحصیلاتش را تا دیپلم ادامه داد. با آغاز جنگ و اشغال خرمشهر، در کنار برادرانش، ناصر و محمد حسین، به دفاع از شهر پرداخت. او به قدری نسبت به تمام اعضای خانواده و پدر مادرمان احساس مسئولیت میکرد که فرزند بزرگ خانواده به نظر می رسید.جنگ که آغاز میشود خانواده او به اهواز میروند اما او به همراه برادرانش در شهر میمانند تا از خرمشهر دفاع کنند.
هشتم مهرماه سال ۱۳۵۹ از شیراز کامیونی میرسد که بار آورده بود و میخواست آنها را در مکتب خالی کند. دخترها منتظر آمدن مردها نمیشوند و خودشان دست به کار میشوند. مشغول کار بودند که دیدند سر فلکه گلفروشی، عراقیها خانه سمت چپ خیابان را با خمپاره زدند.شهناز و دوستش شهناز محمدی همراه بقیه به طرف خانه میدوند تا اگر زنی در آنجا هست،او را بیرون بیاورند که خمپارهای بین آن دو به زمین میخورد و منفجر میشود. ترکش مستقیما به قلب شهناز اصابت و او را همان جا شهید کرد.
نظر شما