به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، رخشنده اعتصامی معروف به پروین اعتصامی در ۲۵ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی در شهر تبریز به دنیا آمد. پدرش یوسف اعتصامی آشتیانی (اعتصام الملک) از نویسندگان و مترجمان مشهور اواخر دوره قاجار بود. پروین در کودکی با خانواده به تهران آمد. پایاننامه تحصیلی خود را از مدرسه آمریکایی تهران گرفت و در همانجا شروع به تدریس کرد. پیوند زناشویی وی با پسر عمویش بیش از دو و نیم ماه دوام نداشت. وی پس از جدایی از همسر، مدتی کتابدار کتابخانه دانشسرای عالی بود. دیوان اشعار وی بالغ بر ۲۵۰۰ بیت است. وی در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ شمسی به علت ابتلا به حصبه درگذشت و در قم به خاک سپرده شد.
متاسفانه پروین علیرغم جایگاه بالای علمی، فرهنگی و اجتماعی به دلایل مختلفی در حجاب معاصرت قرار گرفته است
به بهانه نزدیک شدن به بازه زمانی ۲۵ اسفند یعنی زادروز پروین اعتصامی و ۱۵ فروردین سالمرگ این شاعر فرهیخته، ایرنا گفتوگویی با محبوبه مباشری رئیس دانشکده ادبیات و عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا انجام داد. در این مصاحبه جایگاه شعر پروین و کاربردی بودنش در زمانه مورد بررسی قرار گرفتهاست.
جایگاه شعر پروین و نقش او در ادبیات فارسی را چگونه ارزیابی میکنید؟
نقش فرهنگی و اجتماعی پروین را باید به عنوان شاعرهای که بیش از ۱۰۰ سال از دوران شکوفایی او گذشته، اما همچنان بر تارک ادبیات ایران درخشان است، بررسی کنیم. متاسفانه پروین علیرغم جایگاه بالای علمی، فرهنگی و اجتماعی به دلایل مختلفی در حجاب معاصرت قرار گرفته و نتوانسته است آنطور که باید و شاید بدرخشد. شاید در میان دانشجویان ادب پارسی کمتر کسی با چهره واقعی او آشنایی داشتهباشد. درخشش شاعران زن معاصر دیگری که شعر آنها جلوههای زیبایی شناسانه بیشتری دارند و تغزلی بودند باعث شده پروین بیشتر در حجاب معاصرت فرورود.
پروین به این دلیل که در خانواده فرهنگی بزرگ شده و پدر او یوسف اعتصامی (اعتصامالملک) شاعر و فرهنگی بود، توانست در جلسات و انجمنهای فرهنگی که در منزلشان برگزار میشد با محمدتقی بهار ملقب به ملکالشعرا، علیاکبر دهخدا، عباس اقبال آشتیانی و دیگر بزرگان از نزدیک ملاقات و گفتوگو کند. پروین در این جمع شاهد مبادلات علمی و فرهنگی بود و در این جو علمی بزرگ شده است. در زندگینامه او میخوانیم و از همان کودکی، از ۱۱ سالگی شروع به شعر گفتن کرد؛ بیشترین و بهترین اشعارش را که اخلاقی، اندرزی و تعلیمی هستند در همان سالها میسراید این نشانه نبوغ و پرورش او در یک خانواده فرهنگی است.
اسم پروین را مبارز خاموش گذاشتند
مادر او هم از خاندان بزرگ و فرهنگی بود و این شرایط فرهنگی باعث شد تا بتواند در بهترین مدارس آن زمان تحصیل کند و آموزش زبان انگلیسی ببیند. درابتدای قرن گذشته، فردی که زبان انگلیسی را به خوبی میداند و داستانها را به زبان اصلی میخواند علامت سوال بزرگی است. این در حالی است که پروین به پیکره و شکل غربی در نمیآید و اصول مبانی خود را حفظ میکند. این فرد برای زنان جامعه درس بزرگی است که ضمن فرهیختگی، تحصیلات عالی، آشنا بودن به زبان بیگانه و مطالعه آثار، اصول اخلاقی و مذهبی را حفظ میکند. وقتی پروین ازدواج میکند به این دلیل که فرد مقابل او فردی نیست که به این اصول پایبند باشد، بعد از گذشت دو ماه و نیم طلاق میگیرد؛ زیرا همسر ایشان با اینکه از فامیل بود اما اهل کارهایی بودند که ایشان منافی اخلاق میدانست.
اسم پروین را مبارز خاموش گذاشتند
او فردی مبارز است؛ اسم او را مبارز خاموش گذاشتند؛ اما به نظر من اینچنین نیست. یک شاعر چگونه میتواند مبارزه خود را با ظلم و ستم نشان دهد؟ از طریق بیان و شعر، مبارزه منفی را در اقدامات فرهنگی پروین میبینیم. پروین انگلیسی تدریس میکرد و سخنرانیهای بسیار داشته است. به او نشان درجه سه لیاقت از طرف وزارت فرهنگ و علومِ آن زمان تعلق میگیرد و از او برای دریافت جایزه دعوت میکنند؛ اما پروین این نشان را نمیپذیرد. همچنین رضا شاه از او دعوت میکند برای تدریس به ملکه و فرزندش به کاخ برود، اما پروین نمیپذیرد؛ یعنی او این مبارزه را نه تنها خاموش، بلکه آشکارا نشان میدهد و شعرهایش هم سراسر بیانگر مبارزه علیه ستم، زورگویی، دفاع از مظلومان و ستمکشان است.
اخلاق در شعر پروین بسیار نمود دارد
به نظرم شعر مشهور «روزی گذشت پادشهی از گذرگهی» یکی از شاهکارهای شعر پروین است و بیانگر شعری مبارز و دفاع از مظلومان است در این مناظره بسیار زیبا پروین تمام اعتقاد خود را نسبت به اخلاق و مبارزه با ظلم و ستم بیان میکند. علاوه بر اینها اخلاق در شعر پروین بسیار نمود دارد.
همچنین پروین به خانواده به عنوان نماد و جایگاه اصلی در جامعه نگاه میکند در شعر زیبایی که:
در آن سرای که زن نیست، انس و شفقت نیست/ در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
...
زن نکوی، نه بانوی خانه تنها بود/ طبیب بود و پرستار و شحنه و دربان
پروین در این شعر مسئولیت زن را محدود به خانهداری نمیداند بلکه میگوید که زن فراتر از آقای خانواده همه امور و تدابیر منزل و بیرون را بر عهده دارد.
زمانی که پروین از دانشگاه عالی فارغ التحصیل میشود و برای سخنرانی از او دعوت میشود، او سخنرانی میکند. پروین در این سخنرانی از زنان زمان خودش تعریفی دارد و میگوید اینکه زنان به امور دنیوی، مادی و به روزمرگی سرگرم شدند و از تحصیلات و علمآموزی غافل ماندند، علت عقبماندگی کشور است؛ یعنی عقبماندگی کشور ما عقبماندگی زنان است؛ زیرا همه فرزندان در دامن زن پرورش پیدا میکنند و شاید بتوانیم بگوییم که این سخنرانی نخستین اعلامیه حقوق زن در کشور است که در عصر معاصر بیان میشود.
پروین مناظره را به اوج رساند
آیا آنطور که باید به شعر پروین اعتصامی توجه شدهاست؟
حجاب معاصرت و علاقهمندی جوانان و نوجوانان به شاعران معاصر دیگر که شعرهای تغزلی دارند و مد روز هستند باعث شده که از شعر پروین غفلت به عمل بیاید؛ زیرا شعر پروین مانند مثنوی مولانا سراسر حکمت، پند و آموزش است و روحیه جوان و نوجوان این اندازه از تعلیم را بر نمیتابد. شعر پروین در دنیای خاصی سیر میکند و بیشتر افرادی که در سنین بالاتر قرار دارند به شعر پروین توجه میکنند.
به لحاظ سبک شعری، پروین به این دلیل که زیر نظر بزرگانی مانند ملکالشعرای بهار، علیاکبر دهخدا و پدرش که شاعر بودند بزرگ شد همان سبک و شیوه دوره بازگشت (دوره قاجار) را دارد. یکی از شیوههای شعری پروین مناظره است، مبدع مناظره پروین نیست اما آن را به اوج رساند. مناظره نوعی شعر به لحاظ مضمون و محتوا میان دونفر، کوچک و بزرگ مانند چنار و کدوبن، پرنده خرد و مادر و ... صورت میگیرد و طرف مقابل سعی میکند حقانیت خود را با دلایل متقن به طرف روبهرو ثابت کند. مناظره شیوه استدلالی است که حتی در حوزههای علمیه ما سالها مرسوم بوده است. پروین به نحو احسن از سبک مناظره استفاده میکند و بسیاری از مطالب را در قالب مناظره ارائه میکند. مناظرههای پروین از هر نوعی هستند، حتی مناظره میان دیگ و تابه و از همه مهمتر شاید بهترین شعر پروین مناظره محتسب و مست است.
پروین به نحو احسن از سبک مناظره استفاده و بسیاری از مطالب را در قالب مناظره ارائه میکند
محتسب، مستی به ره دید و گریبانش گرفت/ مست گفت ای دوست، این پیراهن است، افسار نیست
شاید این یکی از اجتماعیترین و اخلاقیترین و حتی انتقادیترین شعرهای پروین است. زیرا جایی میگوید:
گفت: میباید تو را تا خانهٔ قاضی برم/ گفت: رو صبح آی، قاضی نیمهشب بیدار نیست
گفت: نزدیک است والی را سرای، آنجا شویم/ گفت: والی از کجا در خانهٔ خمار نیست
گفت: تا داروغه را گوئیم، در مسجد بخواب/ گفت: مسجد خوابگاه مردم بدکار نیست
گفت: دیناری بده پنهان و خود را وارهان/ گفت: کار شرع، کار درهم و دینار نیست
...
گفت: باید حد زند هشیار مردم، مست را/ گفت: هشیاری بیار، اینجا کسی هشیار نیست
این نهایت انتقاد به جامعه آن روز است که میتواند تاریخ مصرف نداشته باشد؛ در هر روزگاری قابل استفاده و قابل تطبیق است.
*این گفتوگو در دو بخش منتشر میشود.
نظر شما