به گزارش ایرنا، در گزارش شورای روابط خارجی اروپا آمده است: بسیاری از مقامهای غربی و تحلیلگران بعد از انتشار بیانیه از سرگیری روابط ایران و عربستان شگفت زده شدند. برخی دیگر نیز در اروپا و به ویژه آمریکا در مورد نقش چین و استفاده ایران از این موقعیت برای خنثی کردن فشارهای غرب ابراز نگرانی کردند.
اما این توافق چشم انداز آرامش مورد نیاز در آسیای غربی را نشان میدهد. این مساله در درجه اول به نفع مردم منطقه است و مزیتهایی برای کشورهای غربی و چین که منافع مشترک در حفظ ثبات منطقه دارند، رقم میزند.
اروپاییها اکنون باید در نظر بگیرند چگونه میتوانند دستاوردهای تثبیت کننده توافق را گسترش دهند.
براساس این گزارش، این توافق نشان میدهد که دو طرف در رسیدگی به حوزههای مهم مناقشه در منطقه به پیشرفتهایی دست یافته اند. عربستان مدت طولانی از سرگیری روابط دیپلماتیک را به تعهد ایران به اقدامهای تنش زدا در یمن از جمله پایان حملات به عربستان منوط کرده بود. از سر گیری روابط میتواند مقدمهای بر این باشد که بعد منطقهای مناقشه یمن پایان یابد و به ریاض اجازه عقب نشینی رسمی دهد.
از منظر شورای روابط خارجی اروپا، با توجه به مواضع ژئوپلیتیک و بی اعتمادی عمیق بین دو کشور یک راه طولانی برای میل کردن از این توافق به ثبات معنادار در آسیای غربی وجود دارد. عربستان به ویژه توافق را بیشتر به عنوان یک مصونیت تجاری برای حفاظت از خود در مقابل حملات ایران در نظر میگیرد تا اینکه یک همگرایی راهبردی واقعی. در واقع از سرگیری اولیه گفتگو بین ریاض و تهران در واکنش مستقیم به بی تمایلی آمریکا برای تلافی علیه ایران برای حملات موشکی به عربستان در سال ۲۰۱۹ اتفاق افتاد، زمانیکه سران سعودی نتیجه گرفتند که آنها دیگر نمیتوانند به آمریکا برای حفاظت امنیتی وابسته باشند.
در این گزارش ادعا شده است: ایران برای مدت طولانی نشان داده که اگر اسرائیل یا آمریکا به تاسیسات هستهای حمله کنند پادشاهیهای حوزه خلیج فارس را هدف قرار میدهد. عربستان مانند همسایه خود امارات از نزدیکی به تهران برای جلوگیری از این نتیجه استفاده میکند. ریاض همچنین به دنبال روابط با اسرائیل بوده تا یک جبهه منطقهای ضد ایران شکل دهد. اما در حالیکه اسرائیل طرفدار موضع تقابلی است، امارات و حالا عربستان تعامل را به عنوان یک عنصر لازم راهبرد مهار در نظر میگیرند. این نشاندهنده استقبال گسترده تر عربستان سعودی از ابهام راهبردی است.
سران ایران به نوبه خود سه انگیزه برای از سرگیری روابط داشتند. اول از همه، تهران میخواهد ریاض از حمایت مخالفان خارج از ایران دست بردارد. سران ایرانی به صورت علنی ریاض را عامل تشدید اعتراضهای اخیر در ایران از جمله از طریق حمایت از شبکههای تلویزیونی دانستند. ایران امید دارد که شرط در توافق مبنی بر اینکه کشورها در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند منجر به تضعیف مخالفان میشود.
دوم، ایران قصد دارد فشار غرب را با متنوع کردن گزینههایش خنثی کند. تهران پیشتر روابط با دیگر پادشاهیهای خلیج فارس را ایجاد کرده یا از سرگرفته است؛ عربستان گزینه باقیمانده کلیدی بود. اما همچنان باید دید که چگونه ایران از عربستان سعودی در تلاش برای خنثی سازی تحریمها استفاده میکند با توجه به اینکه ریاض هنوز اروپا و آمریکا را برای به کاگیری فشار بیشتر به تهران برای امتیاز گیری مسائل منطقهای و مسائل مربوط به تسلیحات و غنی سازی هستهای فشار میآورد. برای ریاض این فشار همچنان یک بخش مهم از نزدیکی روابط است.
در نهایت، تهران میخواهد همکاری احتمالی اسرائیل با کشورهای عربی برای آغاز حملات نظامی به ایران را دفع نماید. توافق ایران و عربستان در حالی حاصل شد که گزارشها حاکی است که دولت نتانیاهو قصد حمله به تاسیاست هستهای ایران را دارد. این مساله خطر فروپاشی فرایند گفتگو را به همراه دارد. حتی با این توافق جدید ایران میتواند با حمله به تاسیسات انرژی و آبراههای متصل به پادشاهیهای خلیج فارس تلافی کند. اما این توافق در برخی مناطق غربی تحت الشعاع نقش چین به عنوان تسهیل کننده آن قرار گرفته است.
براساس این گزارش توافق ایران و عربستان نشان دهنده افزایش تعامل چین با چالشهای ژئوپلیتیک در آسیای غربی است. سران چینی میدانند که بی ثباتی منافع مهم آنها مخصوصا در حوزه انرژی را تهدید میکند. ریاض، پکن را به عنوان یک شریک قابل اعتماد در مقایسه با آمریکا میبیند و همچنین به عنوان تنها بازیگر دارای اهرم واقعی در مقابل ایران. اکنون انتظار میرود چین تضمین کننده این توافق باشد.
به اعتقاد شورای روابط خارجی اروپا، پکن درست مانند آمریکا و اروپا برای شکل دادن به رفتار در آسیای غربی به نفع خود تلاش میکند. نقش چین در تسهیل این توافق ضربهای به واشنگتن است. این یک نتیجه مشخص برای سران سعودی است که امید دارند تهدید فزاینده نفوذ چین منجر به به روزرسانی ضمانتهای امنیتی آمریکا شود. به طور گسترده تر، این مساله به تغییر چشم انداز در خاورمیانه اشاره می کند که مدتی است با افزایش چندقطبی مشخص شده است.
در این گزارش تاکید شده است که سران اروپایی باید از چشم انداز ایجاد ثبات در آسیای غربی در راستای منافع کلیدی اروپا حمایت کنند. این توافق درب را به روی اروپا برای تقویت نفوذ منطقهای در حمایت از این هدف باز میکند. اروپاییها بازیگران مصممی در شکل دهی برنامه امنیتی و سیاسی در آسیای غربی نخواهند بود، اما آنها میتوانند ایدههایی برای گسترش دستاوردهای توافق و تحکیم همکاری منطقهای ارائه دهند.
با توجه به گفتگوی موجود بین بازیگران منطقهای در مورد این مسائل و وقایعی از جمله نشست آب و هوایی بیست و هشتم در امارات یا هفته اقلیمی خاورمیانه و شمال آفریقا در عربستان، کمبود آب و انرژی تجدید پذیر همچنین بسترهای امیدوارکنندهای هستند. این مسائل نشان از چالشهای دقیق پیش روی کشورها در منطقه دارد و حوزههایی که اروپاییها یک مزیت نسبی در مقایسه با دیگر بازیگران خارجی دارند. اتحادیه اروپا میتواند ابزارهایی از جمله ابتکار دروازه جهانی و توافق سبز اروپا برای تقویت همکاری ها را گسترش دهد.
نظر شما