شهدا به شب قدر رسیدند

به گزارش خبرنگار ایرنا، در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان آیین نخستین شب قدر در حالی با حضور مردم مومن و متدین دیار علویان در مساجد، تکایا حسینیه ها بر گزار شد که مردم ساری و چالوس با ۲ شهید گمنام دفاع مقدس نیز وداع کردند.

در آستانه شب‌های قدر و برابر تدبیر بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس، مردم سراسر کشور در استان‌های مختلف از جمله در مازندران میزبان شهدای گمنام هستند.

طبق تصمیم اتخاذ شده، در شب های قدر مردم دیار علویان میزان ۲ شهید گمنام هستند که از عصر روز گذشته شنبه ۱۹ فروردین از مسیر فیروزکوه وارد استان شدند و به مرکز فرهنگی دفاع مقدس استان در معراج الشهدا منتقل شدند.

پیکر مطهر شهدای گمنام برای برنامه ریزی در ۲ محور غرب و شرق، تحویل سپاه کربلا شد و طبق برنامه ریزی صورت گرفته مردم شهر چالوس و همچنین شهرستان ساری مرکز مازندران در آیین شب قدر میزبان این شهداب گمنام هستند.

با این حال مردم مومن و متدین مازندران در شب نوزدهم رمضان با حضور در اماکن مذهبی ضمن برپایی دعا و نیایش و طلب مغرف و بخشایش گناهان، از درگاه خداوند متعال طلب کردند تا تقدیر یکسال آنان را به خیر و نیکی رقم بزند. مردم شهر ساری مرکز مازندران همزمان با شب نوزدهم رمضان، نخستین شب از لیالی قدر را با حضور در مصلای امام خمینی (ره) و حسینیه عاشقان این شهر و در جوار شهید گمنام دفاع مقدس با شب زنده داری، بر سر گرفتن قرآن و نجوای جوشن کبیر، عفو و بخشایش و نیکوترین تقدیر را از درگاه خداوند طلب کردند.

مردم شهرستان چالوس نیز در جوار شهید گمنام دفاع مقدس با سردادن ندای "الغوث الغوث" از خداوند متعال طلب بخشایش کردند.

مومنان و عاشقان مازندرانی در شب نوزدهم ماه رمضان با قرآن های بر سر افراشته دست های خود را به آسمان بلند کردند و با سردادن ندای "العفو" بندگی و تواضع را به درگاه ابدیت عرضه کردند.

قرائت دعای جوشن کبیر، ادعیه وارد شده برای قرائت در شب قدر و زیارت عاشورا در کنار قرآن به سر گرفتن و طلب عافیت از درگاه احدیت و همچنین تجدید عهد و پیمان با آرمان های والای شهدا و وداع با دو شهید گمنام دفاع مقدس از دیگر بخش‌های آیین نخستین شب از لیالی قدر در استان مازندران بود.

در مراسم احیای شب قدر، سخنرانان نیز به بیان جایگاه شب قدر و مصائب حضرت علی (ع) و خاندان عصمت و طهارت پرداختند و بر لزوم پیروی از مرام و مسلک امامان معصوم (ع) برای نزدیکی هر چه بیشتر به خالق هستی تأکید کردند.

شب قدر، شبی از جنس نور

امشب آوای «الغوث‌الغوث» جان‌ها را در ملکوت می برد و چشم‌ها را به ابدی‌ترین نور هستی پیوند می‌زند. امشب دل‌های عارفان نزول انوار رحمانی را بر روح و جان از خالق طلب می‌کنند و دلهای خسته، رستگاری را می‌جویند.

شب قدر است، شب قدری که در زلال لحظه‌ لحظه آن ‌جان‌ها، آوای ایمان سر می‌دهند و ندای الغوث‌الغوث را بر زبان جاری می‌کنند تا در سپیده دم، سرمست از رحمت الهی، دل را به معشوق بسپارند.

اشک‌ها بر گونه‌ها و نوای یارب یارب بر لب

‌اشک ها جاری است؛ عاشقان در شب عشق و مستی چشم‌ها را با آب توبه می‌شوند و دیدار رخسار یار می‌طلبند.

امشب آیه‌های عشق از بیکرانه آسمان بر زمین می‌بارد و فرشتگان قلب‌های زمینیان را با آیه‌های نور می‌شویند تا فروغ رحمت و نور امید بر جان‌ها خوش‌تر بتابد.

مومنان تا سحر غُبار از دل‌ می‌زدایند و کوله بار گناهان را به نوای الغوث‌الغوث می‌سپارند و پیشانی ندامت بر خاک می‌مالند تا ﭼﺸﻢ ﺩﻟشاﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻘﻴﻘﺖ بندگی روشن کنند.

شب قدر است، امشب گیتی یک نوا خَلِّصْنا مِن النار یا رب است و رب سرمست از بندگانی بی‌قرار که در جستجوی پاکی و نورند، بندگانی که نه آنقدر پاکند که کمکشان کند و نه آنقدر بد که رهایشان، بلکه بندگانی که تقدیری سراسر خیر دنیا و آخرت طلب دارند.

خدای بزرگوار، خدای مهربان، از همیشه مهربان‌تر منتظر بنده‌اش است تا این بنده سر تا پا تقصیر امشب به سراغ معبودش رود و از ته دل، پروردگارش را به تمنا طلب کند.

ای «ستار العیوب» و «غفار الذنوب» بندگان به درگاه تو آمدند، «یا أَبْصَرُ مِنْ کُلِّ بَصیرٍ» رحمتت را بگستران و بندگان پر از عیب و گناه را در آغوش بکش، آنها جز تو کسی را ندارند، «یا رَفیقَ مَن لا رَفیقَ لَهُ».

امشب صدای بال‌های فرشتگان نیز به گوش می‌رسد، باید عاشق بود تا به وصال رسید، باید از زمین زشتی‌ها و پلیدی‌ها دست کشید و به صدای فرشتگان گوش جان سپرد تا به معشوق رسید.

امشب قرار است تقدیر یک سال رقم بخورد، اکنون این من، بنده تو، ایستاده‌ام در میان دست‌های اختیار تو و آویخته‌ام به ریسمان کرم تو و سرسپرده‌ام به دامان لطف تو؛ خدای من تقدیر را آنطور که شایسته توست رقم بزن نه آنطور که شایسته من است.