به گزارش خبرنگار کتاب ایرنا، ترجمه کمونیست موماتر و داستانهای دیگر (The Communist of Montmartre and other stories) با رعایت حق انحصاری نشر(©) از سوی نشر پیدایش برای اولین بار در ایران منتشر میشود.
در پشت جلد کتاب نوشته شده است: یک کمونیست پاریسی قرار است در کنگره صلح مسکو شرکت کند، نباید اینگونه فکر کند. اما حزب کمونیست فرانسه هیچ چارهای جز فرستادن این مرد به مسکو ندارد. مردی که قرار است به عنوان نماینده ملتهای تحت ستم امپریالیسم فرانسه، در آن مراسم شرکت کند. ولی او جملهها و واژههای مورد نیاز برای شرکت در آن مراسم را مانند تئاتر و با چنان مهارتی یاد میگیرد که همه شرکت کنندگان کنگره را با رفتارش شگفت زده میکند.»
میشائیل کلِبِرگ در داستانهای این کتاب از کنار آمدن انسانها با شرایط متفاوت زندگیشان میگوید. او نظارهگری دقیق با سبک نگارشی بسیار جالب است.
درباره نویسنده
میشائیل کلبرگ متولد ۲۴ اوت ۱۹۵۹ در اشتوتگارت، نویسنده و مترجم آلمانی است. وی علوم سیاسی و تاریخ مدرن را در دانشگاه هامبورگ و ارتباط تصویری را در Kunsthochschule هامبورگ تحصیل کرده است. او در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ در رم، برلین، آمستردام و پاریس زندگی میکرد و از سال ۲۰۰۰ به عنوان نویسنده و مترجم از انگلیسی و فرانسه، در برلین زندگی میکند.
قسمتی از متن کتاب
وقتی دی لامِرمور اجرایش را به پایان رساند و جلومُران تعظیم کرد، صدای دست زدن پنج نفری که جلو ایستاده بودند میآمد.
ماری هورا کشید، آفرین!
مُوران فریاد زد، برین بیرون! برین سرکارتون! در رو هم ببندین، ما یه جلسه مهم داریم و عرق پیشانیاش را با دستمال پاک کرد.
مرد سیاهپوست گفت: «این تازه همهاش نیست، ادای فِراِل و دامیا ...»
مُوران حرفش را برید و گفت: خُب بس است دیگر. ما دنبال چیز دیگری هستیم، چیزی کاملا متفاوت. کاری جدی... که مربوط میشود به استثمار طبقه کارگر. کاری که ربطی به تئاتر و بازیگری ندارد، بله بسیار جدیست...
لامِرمور آرام و با تعمق به مُوران نگاه کرد و گفت، استثمار طبقه کارگر. حالا دیگر مُوران را در نقش کارگردانی میدید که در حال بررسی یک نقش جدید بود.
بله، این یک برنامه تئاتر نیست. همه ما کارگرهای واقعی هستیم، کسانی که واقعا استثمار شدهاند و رفقای حزبیمان در اتحاد جماهیر شوروی از ما دعوت کردهاند چون...
نگاهی به آن مرد سیاهپوست سبب شد سکوت کند.
لامِرمور پرسید، پس این یک... تورِ اجرای تئاتر... نیست؟
مُوران لبهایش را گاز گرفت. باید بین پایبندی به اخلاق و خیر و صلاح حزب یکی را انتخاب میکرد. مگر لنین در جایی نگفته بود که برای رسیدن به هدف هر چیزی جایز است. تا دو روز دیگر باید برای گرفتن روادید اقدام میکرد و گرنه باید در برابر رفقایش در مسکو اعتراف میکرد که حزب کمونیست فرانسه هیچ عضو آفریقایی سیاهپوستی ندارد. (صفحه ۱۷)
کتاب کمونیست موماتر و داستانهای دیگر نوشته میشائیل کلبرگ و ترجمه مریم مویدپور در سال ۱۳۹۳ برای نخستین بار چاپ شد. این کتاب در ۱۴۶ صفحه در سال ۱۴۰۱ توسط انتشارات پیدایش منتشر شد.
نظر شما