۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۴۹
کد خبرنگار: 2493
کد خبر: 85090931
T T
۰ نفر

برچسب‌ها

تماشای فیلم زیر موشک‌باران عراقی‌ها

۴ اردیبهشت ۱۴۰۲، ۱۰:۴۹
کد خبر: 85090931
سیدمیلاد ناظمی | روزنامه‌نگار
تماشای فیلم زیر موشک‌باران عراقی‌ها

تهران- ایرنا- شروع «دسته دختران» به ما نوید یک فیلم جنگی پرحادثه و پرزحمت را می‌دهد؛ صحنه‌ای در دل جنگ و زیر آتش دشمن که شاید یادآور «نجات سرباز رایان» باشد. با این تفاوت که اینجا بر خلاف سایر آثار جنگی پای زنان و دختران در میان است.

دخترانی که هر مردی مقابلشان قرار می‌گیرد، حتی زیر گلوله باران عراقی با فریاد از آن‌ها می‌پرسد «در خط مقدم چه می‌کنند و چه کسی آن‌ها را به اینجا آورده؟» همین شروع طوفانی و خوش ریتم که در حینش شخصیت‌های اصلی یکی یکی به مخاطب معرفی می‌شوند تماشاگران را برای مشاهده یک فیلم جذاب آماده می‌کنند. فیلمی که کارگردانش به خوبی از پس صحنه‌های جنگی برآمده و توانسته پروداکشن عظیم اثر را به شکل مطلوبی مدیریت کند. مخصوصا در ابتدای قصه.

در واقع شروع «دسته دختران» به قدری توقع‌ها را بالا می‌برد که برآوردن انتظارات مخاطبان در ادامه به شدت سخت می‌شود و چه بسا فیلم از همین جنبه آسیب جدی می‌بیند. حتی نیکی کریمی که بازیش همراه با انتقاداتی مواجه شده در این سکانس‌ها به خوبی در نقشش جا افتاده و خاطرات روزهای خوبش را برای اهالی سینما یادآور می‌شود.

پیرنگ اصلی قصه جذاب و درست است اما ماجراهای فرعی، خرده قصه‌ها و... همگی الکن هستند و همین باعث می‌شود «دسته‌ دختران» زمین‌گیر شود و حتی بازی خوب و طراحی صحنه‌های دقیق این اثر خیلی به چشم نیایند

البته کارگردانی و فیلم‌برداری اثر تا آخرین پلان توقع‌ها را پاسخ می‌دهد و به گونه‌ای است که حضار در سالن به خوبی می‌توانند خود را زیر موشک باران عراقی‌ها حس کنند. حسی که شاید در سال‌های اخیر توسط کمتر فیلمی ایجاد شده و این ماحصل کارگردانی درخشان منیر قیدی است. علاوه بر این‌ها جلوه‌های ویژه میدانی و بصری «دسته دختران» که با یک صداگذاری دقیق همراه شده جزء دستاورهای مهم این فیلم است.

دستاوردهایی که شاید همگی زیر سایه فیلمنامه بی‌جزئیات اثر قرار گرفته اما در هر صورت نمی‌توان از آن‌ها چشم‌پوشی کرد. البته خود فیلمنامه نیز در قصه کلی و روایت کلانش جذاب و مشابه آثار شاخص این ژانر به نظر می‌رسد؛ روایت یک دسته کوچک اما متفاوت و آموزش دیده که برای به سرانجام رسیدن یک ماموریت از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌روند. بنابراین پیرنگ اصلی قصه جذاب و درست است اما ماجراهای فرعی، خرده قصه‌ها و... همگی الکن هستند و همین باعث می‌شود «دسته‌ دختران» زمین‌گیر شود و حتی بازی خوب فرشته حسینی، هدی زین‌العابدین، حسین سلیمانی و طراحی صحنه‌های دقیق این اثر خیلی به چشم نیایند.

اتفاقی شاید مشابهش برای فیلم «تنگه ابوقریب» هم تکرار شد. آن فیلم نیز به لحاظ پروداکشن و کارگردانی بسیار قابل توجه بود اما مخاطب نمی‌توانست نسبتی بین خودش و قهرمان‌های اثر و... شکل بدهد. قهرمان‌هایی که بدون سلحشوری و حماسه یکی بعد از دیگری به کام مرگ کشیده شدند و همین باعث شد خیلی‌ها برچسب «ضد دفاع» را روی ساخته بهرام توکلی بزنند.

تماشای فیلم زیر موشک‌باران عراقی‌ها

از طرفی فیلم سینمایی «تنگه ابوقریب» بدون توضیح نوشتاریش در پایان بندی اثری ناقص محسوب می‌شود چون مخاطبان اطلاع دقیقی از وضعیت استراتژیک تنگه ندارند و در طول فیلم هم به آن‌ها گفته نمی‌شد که چرا باید اینگونه برای نگهداری این بخش مبارزه کرد. متاسفانه «تنگه ابوقریب» سوار بر اطلاعات پیشینی مخاطبان نمی‌شود و این نکته نیز بین فیلم و تماشاگرانش فاصله بیشتری می‌اندازد. این مهم‌ترین فرق «دسته دختران» با «تنگه ابوقریب» است.

در فیلم منیر قیدی ما شاهد یک خط ارتباطی مستقیم میان اطلاعات اولیه مخاطبان و صحنه‌های فیلم هستیم. مخاطب دقیق می‌داند بستر اتفاقات چه مکان‌هایی است و فیلمنامه با همه ایراداتش توانسته به خوبی سوار بر ذهیت اولیه تماشاگران شود. این مسئله در کنار بازنمایی بسیار خوب خرمشهر و خرده فرهنگ‌های مردم جنگ‌زده در دوره دفاع مقدس، فیلم را به یک اثر انسانی تبدیل کرده که در کنار تقبیح جنگ و نشان دادن ویرانی‌ها و آوارگی‌های مردم، به هیچ وجه برچسب ضد دفاع نمی‌خورد.

صحنه‌های فرار مردم از خوزستان به قدری طبیعی و دقیق کارگردانی شده که می‌تواند حس همذات‌پنداری و وطن پرستی هر ایرانی را برانگیخته کند. همین نکته مهم محتوایی در کنار مضامین ارزشمند دیگر به شکل کاملا چندلایه و بدون زیاده گویی یا شعارهای گل درشت به مخاطب منتقل می‌گردد.

درست است که فیلمنامه از کارگردانی و سایر بخش‌ها پروژه عقب‌تر است اما با این حال حتی فیلمنامه دسته دختران نیز بی‌مزیت نبوده و نکات مثبت قابل توجهی دارد. مزایایی که شاید اگر به آن‌ها توجه نکنیم و فقط روی ضعف‌ها تمرکز داشته باشیم می‌تواند باعث جلوگیری از تولید آثار این چنینی شود. چرا که اینگونه فیلم‌های جنگی بسیار پرهزینه هستند و توقعات زیادی از آن‌ها می‌رود و تخطئه محض آثار تولید شده می‌تواند حامیان مالی این آثار را که اکثر دولتی و حاکمیتی هستند از سرمایه‌گذاری منصرف نماید و از جانب دیگر کمتر کارگردان و نویسنده‌ای مسئولیت روایتگری جنگ را بپذیرد.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha