مدیرهای پوپولیست، آیینه تمام‌نمای فوتبال ایران

تهران- ایرنا- ۱۱ فروردین ۱۴۰۲ برای هواداران باشگاه استقلال به یک روز فراموش نشدنی تبدیل شد. مهلت پرداخت بدهی‌های این باشگاه به‌ سرآمد و نتوانست بدهی‌هایش را پرداخت کند. با این وضعیت مجوز حرفه‌ای باشگاه استقلال برای حضور در رقابت‌های لیگ قهرمانان آسیا صادر نشد.

۲۴ مهرماه ۱۴۰۱ بود، در اقدامی عجیب که هنوز به‌طور کامل رمزگشایی نشده است «علی فتح‌الله‌زاده» جانشین «مصطفی آجورلو» شد تا استقلال را از بحران بدهی و ... نجات دهد. پرداخت نکردن بدهی‌های قطعی این باشگاه که مهم‌ترین آن طلب «آندره‌آ استراماچونی» بود و سایر طلب‌های قطعی شده، سبب شد استقلال از لیگ قهرمانان آسیا کنار گذاشته شود. (هرچند که هنوز این موضوع به طور رسمی از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا اعلام نشده).

سخنان متفاوت مدیران استقلال برای فرار از مسئولیت و پوشاندن فاجعه حذف از آسیا همه را سردرگم کرد. واقعیت اینکه همه این ادعاها پوچ و واهی بود تا مقصر اصلی مشخص نشود. برخی از مدیران استقلال اعلام کردند کنفدراسیون فوتبال آسیا با پیگیری‌های فتح‌الله‌زاده به آن‌ها مهلت ۱۵ روزه داده است اما چند ساعت بعد فتح‌الله‌زاده گفت: «۹۰ درصد لیگ قهرمانان آسیا را از دست داده‌ایم.»

وضعیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، آیینه تمام‌نمای فوتبال ایران است؛ باشگاه‌هایی که فجایع مدیریتی امان‌شان را بریده است. هر کسی ظاهر این باشگاه‌ها را می‌بیند توقع موفقیت‌های بزرگ داردفجایع مدیریتی امان‌ استقلال و پرسپولیس را بریده است
وضعیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس، آیینه تمام‌نمای فوتبال ایران است؛ باشگاه‌هایی که فجایع مدیریتی امان‌شان را بریده است. هر کسی ظاهر این باشگاه‌ها را می‌بیند توقع موفقیت‌های بزرگ دارد اما هنگامی که از درون‌شان آگاه می‌شود، همین که می‌بیند آنها زنده‌اند تعجب می‌کند. باعث و بانی همه این بحران‌ها، مدیرهای پوپولیتسی هستند که فقط ظاهرسازی کرده‌اند.
این‌ها بخش‌هایی از ورزش ایران است که زیر ذره‌بین رسانه‌ها قرار گرفته‌اند. تصور کنید جاهایی از ورزش این مملکت که توجه رسانه‌ای به آن نمی‌شود چه مسایلی در حال رخ دادن است. پژوهایی که با موتور پیکان به ما قالب شده‌اند، شروع کرده‌اند به آسیب زدن، ما را دور بزنند، در چشم‌مان نگاه کنند و دروغ بگویند.

مدیران استقلال در پرونده استراماچونی
از زمانی که استراماچونی در استقلال مشغول به کار شد تا امروز، مدیریت این باشگاه هفت بار تغییر کرد اما هیچ‌کدام از این مدیران انتصابی نتوانستند و به عبارتی درست‌تر نخواستند بدهی او را در سه سال و نیم گذشته پرداخت کنند. در خردادماه ۱۳۹۸ زمانی که این مربی ایتالیایی قراردادش را با استقلال امضا کرد کمتر کسی فکر می‌کرد این باشگاه مسیری را طی کند که حتی سه سال و نیم بعد از جدایی او در پرداخت بدهی‌اش عاجز بماند؛ اتفاقی که در نهایت حذف استقلال از لیگ قهرمانان آسیا را به دنبال داشت.

استراماچونی در زمان مدیریت «امیرحسین فتحی» به استقلال پیوست و در زمان او هم رفت. پس از آن صندلی مدیریت باشگاه استقلال بارها بین مدیران انتصابی دست به دست شد اما هیچ‌کدام برای حل این مشکل اقدامی نکردند و فقط وعده‌های دروغ دادند تا پرونده یک میلیون و ۸۰۰ هزار یورویی استراماچونی نه فقط به حذف این تیم از لیگ قهرمانان آسیا منجر شود،‌ بلکه خطر بسته‌شدن پنجره نقل‌وانتقالات و همچنین کسر امتیاز را به دنبال داشته باشد. (هرچند که با کنار گذاشتن فتح‌الله‌زاده و سرپرستی کریمی، سرانجام این بدهی مهم در کنار چند بدهی دیگر پرداخت شد و فقط افسوس پیامدهای این کوتاهی در پرداخت‌ها برای هواداران استقلال باقی ماند.)

پس از فتحی، «اسماعیل خلیل‌زاده» به‌عنوان سرپرست جای او را گرفت و اقدام خاصی انجام نداد. پس از خلیل‌زاده، فتح‌الله‌زاده در اسفند ۱۳۹۸ مدیرعامل استقلال شد و کمتر از یک ماه بعد، به بهانه بیماری از ادامه کار کناره‌گیری کرد. بعد نوبت به «احمد سعادتمند» رسید تا به‌عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شود اما اختلاف‌ها بین او و خلیل‌زاده (رئیس هیأت‌مدیره) اوج گرفت و طرفین بارها علیه هم مصاحبه کردند. سعادتمند برای حل پرونده استراماچونی به ایتالیا هم سفر کرد و به گفته خودش دیداری با استراماچونی داشت اما مربی ایتالیایی در گفت‌وگو با یکی از رسانه‌های ایران، دیدارش را با مدیرعامل استقلال تکذیب کرد.

دوره مدیریت سعادتمند ۶ ماه بود و این بار «احمد مددی» به‌عنوان مدیرعامل انتخاب شد. در دوره مددی، باشگاه استقلال هزینه شکایت پرونده استراماچونی در دادگاه عالی ورزش را پرداخت کرد. مددی بعدها و پس از جدایی از استقلال در ادعایی عجیب گفته بود: «در زمانی که در استقلال بودیم هنوز رای پرونده پادوانی و استراماچونی نیامده بود اما نزدیک ۳ میلیون دلار برای این بدهی‌ها کنار گذاشته بودیم(!)» نکته مهم این است اگر این پول در باشگاه استقلال وجود داشته چرا پرونده‌های سنگین مالی بسته نشد و پرونده را به دادگاه عالی ورزش ارجاع داد(!)

در دوره مدیریت مصطفی آجورلو، اتفاق‌های عجیبی رخ داد. طبق اسناد و مدارک و به گفته رئیس سازمان خصوصی‌سازی، باشگاه استقلال در مجموع ٢٣٠ میلیارد تومان از پول خود در بورس برداشت و می‌توانست نسبت به پرداخت بدهی‌هایش اقدام کند اما باز هم بدهی استراماچونی پرداخت نشد.

طبق گفته رئیس سازمان خصوصی‌سازی، (تا پیش از گرفتن وام اخیر از بانک شهر برای پرداخت بدهی استراماچونی و ...)‌ بیش از ۵۰۰ میلیارد پول به حساب باشگاه واریز شده اما هیچ‌کس به درستی نمی‌داند این پول‌ها کجا هزینه شده‌اندشگفتی‌های مدیریتی استقلال به این‌جا ختم نمی‌شود. فتح‌الله‌زاده وقتی دوباره به استقلال برگشت، بارها برای پرداخت مطالبات استراماچونی درخواست کمک کرد. «حسین قربانزاده» رئیس سازمان خصوصی‌سازی گفت: «در زمان آقای فتح‌الله‌زاده حدود ۱۱۸ میلیارد تومان برای بدهی‌های خارجی از جمله استراماچونی پرداخت شده که همان پشتوانه وام‌شان بود که به جای آن، زمینی را در بانک شهر، وثیقه کردند. از آن ۱۱۸ میلیارد تومان، ۹۳ میلیارد تومان به صورت مستقیم به حساب باشگاه واریز شده است.»
طبق گفته رئیس سازمان خصوصی‌سازی، (تا پیش از گرفتن وام اخیر از بانک شهر برای پرداخت بدهی استراماچونی و ...)‌ بیش از ۵۰۰ میلیارد پول به حساب باشگاه واریز شده اما هیچ‌کس به درستی نمی‌داند این پول‌ها کجا هزینه شده‌اند.

گرفتن مجوز با خلاف واقع‌گویی
واقعیت این است؛ زمانی که بورس نبود، دو باشگاه استقلال و پرسپولیس درآمدی داشتند و بیشتر از آن هزینه می‌کردند و بدهی به بار می‌آمد اما با خلاف واقع‌گویی، مجوز حضور در آسیا را می‌گرفتند اما چند سالی است با بارگذاری مدارک و تشکیل کمیته صدور مجوز حرفه‌ای و حساسیت کنفدراسیون فوتبال آسیا این دو باشگاه دیگر نمی‌توانند از مسیر قبلی بروند. مدیران فصلی که به استقلال و پرسپولیس می‌آیند، اغلب این باشگاه را با پرونده‌های دلاری سنگین و شکایت‌های متعدد ترک می‌کنند اما به جای این‌که بابت این زیان‌ها مجازات شوند، صندلی‌های مدیریتی بعدی در ورزش ایران را اشغال می‌کنند.

اکنون این پرسش مطرح است چرا مدیران ورزشی ایران با کارنامه‌های پراشتباه همچنان سودای مدیریت دارند؟ هیچ کجای دنیای حرفه‌ای، ورزش و فوتبالِ دولتی ندارد. فقط در ایران است که از بیت‌المال پول خرج می‌شود تا عده‌ای ورزش کنند یا مدیر ورزشی باشند(!)
معلوم است که با این ساختار اشتباه و معیوب،‌ این همه فساد و سوءمدیریت اتفاق می‌افتد. تا زمانی که این ساختار دولتی‌بودن ورزش و فوتبال ایران ادامه دارد، فساد، سوءمدیریت و عدم شایسته‌سالاری نیز وجود خواهد داشت. این‌که باشگاه‌ها به درآمدزایی برسند یک بحث طولانی است و باید حق پخش داشته باشند و از بِرندشان درآمدزایی کنند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha