به گزارش ایرنا، «بسام ابوعبدالله» روز جمعه در نخستین جلسه از سلسله جلسات «نخستین هم اندیشی تحولات غرب آسیا» که به همت اتحادیه رادیو و تلویزیونهای اسلامی در شهر دمشق برگزار شد، اوضاع و تحولات سوریه و منطقه را از دیدگاه خود تشریح و در خصوص روابط ایران و سوریه نکاتی را بیان کرد.
وی با اشاره به سفرهای متعدد خود به ایران گفت: دو کشور چهل سال است که پیمان استراتژیک با یکدیگر دارند.
ابوعبدالله بر لزوم تقویت روابط جمهوری اسلامی ایران و سوریه در سطح نخبگان و مردم دو کشور همپای روابط سیاسی بین آنها تاکید کرد و گفت: ملت های دو کشور پشتوانه روابط سیاسی سوریه ایران هستند.
استاد دانشگاه دمشق افزود: نخبگان سیاسی باید در عمق این روابط قرار داشته باشند، ما وظیفه داریم تحلیل منطقی و عقلانی از نظر منافع ناشی از این پیوند و روابط مشترک ارائه داده و عمق روابط دو کشور را توضیح دهیم.
وی سپس درباره تحولات و رویدادهای سالهای گذشته در سوریه گفت: برخی فکر میکنند تحولات ۱۳ ساله گذشته جنگ میان نظام سیاسی و مردم بود که این روایت نادرست است و این روایت را غربیها در رسانههای خود تبلیغ و ترویج کرده اند.
عضو انجمن تحلیلگران بین المللی به شرایط چند سال قبل از وقوع جنگ تروریستی علیه سوریه اشاره کرد و گفت که سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۳ در سوریه بسیار مهم بود و غربی ها در آن زمان تلاش زیادی کردند سوریه را به سمت غرب سوق دهند.
ابوعبدالله افزود: در سال ۲۰۰۳ سوریه تنها کشوری بود که در اجلاس سران عرب در شرم الشیخ مصر تصرف عراق توسط آمریکا را غیر قانونی دانست و به آن مشروعیت نداد.
این تحلیلگر بین المللی افزود: بعد از سقوط صدام با حضور نومحافظه کاران در هیات حاکمه آمریکا، کالین پاول وزیر امور خارجه وقت با شروط جدید به سوریه سفر کرد که بخشی از این شروط، توقف حمایت سوریه از حزب الله و جنبش های مقاومت فلسطین و توقف همکاری با ایران بود که این شروط ایالات متحده تا هم اکنون تغییر نکرده است.
وی با بیان این که "بشار اسد رئیس جمهوری سوریه شرط و شروط پاول را نپذیرفت و در آن زمان سوریه و ایران توافق کردند مقاومت مردمی عراق علیه آمریکا را تقویت کنند" افزود: گزینه دیگری وجود نداشت، چرا که اگر آمریکاییها در عراق به راحتی جولان می دادند، نقشه بعدی آنها سوریه بود. آنها فشارها بر دمشق را افزایش دادند و در این راستا، آمریکایی ها قانون مجازات سوریه را در کنگره صادر کردند.
وی افزود: نیروهای سوریه در سال ۲۰۰۵ از لبنان خارج شدند که این خروج در سایه ترور «رفیق حریری» نخست وزیر وقت لبنان اتفاق افتاد و غربی ها در صدر آنها آمریکایی ها فکر می کردند که این خروج دمشق از لبنان باعث تضعیف نظام سیاسی سوریه خواهد شد. آنها در همین راستا نیز علیه سوریه و حزب الله ادعاهای واهی را مطرح و تلاش کردند تا از طریق اهرم دادگاه بین المللی در خصوص ترور حریری به سوریه و حزب الله فشار بیاورند.
استاد دانشگاه دمشق با اشاره به جنگ ۳۳ روزه رژیم صهیونیستی علیه لبنان گفت: کاندولیزا رایس وزیر امور خارجه وقت آمریکا در آن زمان گفت که آنچه در لبنان صورت می گیرد آغاز پیدایش یک خاورمیانه جدید است.
وی افزود: غربی ها فکر میکردند که ساده ترین گزینه حزب الله است و پس از آن نوبت سوریه و در آخر هم ایران خواهد بود. اما آمریکا و صهیونیست ها شکست مفتضحانه ای در لبنان خوردند و به چیزی که می خواستند نرسیدند. در آن زمان، ایران و سوریه پشت مقاومت لبنان قاطعانه ایستادند و سپهبد شهید «حاج قاسم سلیمانی» خود در بیروت حضور داشت.
استاد دانشگاه دمشق افزود: در مراحل بعدی، ما حملات صهیونیست ها به غزه را شاهد بودیم. آمریکایی ها نتوانستند سوریه را از محور مقاومت جدا کنند و در جنگ ۳۳ روزه شکست خوردند. آنها با خود فکر کردند که حالا باید به سوریه حمله کنند.
وی با اشاره به «آنچه از آن آغاز بهار عربی در سال ۲۰۰۸ میلادی نام برده میشود»، اشاره کرد و هدف اصلی آن را سوریه دانست و با اشاره به جنگ تحمیلی تروریستی علیه کشورش گفت: از زمان جنگ جهانی دوم، جنگ علیه کشورمان از پیچیده ترین و ترکیبی ترین جنگ ها بود. این یک جنگ کلاسیک نبود. غربیها و در صدر آنها آمریکا و رژیم صهیونیستی تلاش کردند در ۶ ماه اول از اهرم تظاهرات و رسانه ها بهره ببرند و فکر می کردند که حکومت سوریه ظرف ۶ ماه سرنگون خواهد شد.
وی افزود: آنها در این راه از امپراطوری های رسانهای بهره بردند و تلاش کردند جنگ علیه سوریه را یک جنگ قومیتی جلوه داده و در رسانه ها به طور گسترده روی آن تمرکز کنند و هدف نیز تجزیه سوریه به مناطق قومیتی و مذهبی بود. هدف این بود که موضوعاتی نظیر بحث اقلیت و اکثریت را مطرح کنند اما این نقشه آنها با آگاهی و هوشیاری مردم سوریه شکست خورد.
ابوعبدالله افزود: غربی ها وقتی در فاز اول نقشه خود علیه سوریه شکست خوردند، به دنبال تشکیل گروه موسوم به «جیش الحر» (ارتش آزاد) رفتند و سپس نیز با محقق شدن اهداف شان از طریق این گروه، سراغ القاعده رفتند و از آنجایی که توجیه حضور این گروه برای استفاده از آن در افکار عمومی غربی ها امکان پذیر نبود، چهره القاعده را تغییر داده و نام جبهه النصره را روی آن گذاشتند و از طریق این گروه، نخستین بمب گذاری ها را در دمشق انجام دادند.
وی گفت: در مرحله بعدی نیز گروه تروریستی داعش از عراق به سوریه وارد شد که هدف، تجزیه سوریه و ایجاد داعشستان بود. خود پنتاگون اعتراف کرد که تروریست ها از ۸۷ تابعیت در سوریه بودند. به دنبال آن، سلاح ها از مرزهای همجوار سوریه به کشورمان سرازیر شد.
ابوعبدالله افزود: سوریه شهدای زیادی را در راه مبارزه با این جنگ تحمیلی تروریستی تقدیم کرد اما وقتی تمام این ابزارهای واشنگتن شکست خورد، خود آمریکاییها به صورت مستقیم به حضور اشغالگرانه در سوریه دست زدند و به بهانه مبارزه با داعش، شرق کشورمان را اشغال کردند که همچنان این اشغالگری ادامه دارد.
وی ادامه داد: آمریکا در شرق سوریه کنترل منابع نفتی و گندم سوریه را به دست گرفت و برای قطع کردن مسیر تهران - بغداد - دمشق تلاش کرد.
این تحلیلگر بین المللی سپس با اشاره به «مبارزه ارتش سوریه، حزب الله، تعدادی از گروه های فلسطینی و برادران عراقی علیه تروریسم تکفیری و حامیان غربی آنها در سوریه» گفت: سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی نقش بی بدیلی ایفا کرد و آزادی استان حلب در ۲۰۱۶ یک نقطه عطف و یک نقطه تحول راهبردی بود. آزادی این استان دو نقشه طراحی شده برای تجزیه سوریه را به شکست کشاند. جنگ علیه سوریه یک جنگ ژیوپلتیک بود و حضور ایران در کشورمان در راستای منافع ملی تهران بوده است.
روابط ایران و عربستان
استاد برجسته دانشگاه دمشق سپس به روند روابط ایران و عربستان اشاره کرد و گفت: آشتی تهران -ریاض برای منطقه بسیار مهم است.
ابوعبدالله در مورد روابط سوریه و ترکیه نیز از عملکرد و سیاست های آنکارا در قبال دمسق در دوره جنگ تحمیلی تروریستی علیه این کشور به شدت انتقاد کرد و گفت: اگر روابط میان دو کشور بار دیگر برقرار شود، دیگر مانند دوره قبل نخواهد بود و روابط بر اساس روابط دو کشور خواهد بود زیرا جراحت سوریها خیلی عمیق است.
وی در پایان نیز با اشاره به تغییر معادلات جهانی گفت: ما به دنبال یک نظام بین الملل جدید هستیم تا به سلطه آمریکا پایان دهد. ما به دنبال یک ساختار نوین جهانی هستیم.
نظر شما