تاثیر شاهنامه فردوسی بر ادبیات و فرهنگ منطقه اوستیا غیر قابل انکار است

تهران- ایرنا- استاد انیستیتوی مطالعات علوم انسانی و علوم اجتماعی منطقه اوستیای شمالی در روسیه، گفت: ارزش و اهمیت اثر سترگ فردوسی برای مردمان اوستیا که خود را متعلق به حوزه تمدنی ایران می‌دانند، مایه افتخار و مباهات است.

دیانا سوکایوا در گفت‌وگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به شاهنامه و نرت نامه (رزم‌نامه میهنی مردم ایرانی‌تبار اوستیا) به عنوان دو اثر برجسته حماسی-ادبی ایرانیان و مردمان اوستیا، گفت: قهرمان‌ها، سوژه‌ها و درون‌مایه‌های مشابه و یکسانی در تمام این آثار حماسی وجود دارد.

همسر ابوالقاسم لاهوتی؛ بهترین مترجم شاهنامه به زبان روسی

این فولکلورشناس روسی معتقد است ادبیات فولکلور فارسی‌زبان‌ها به بهترین شکل ممکن در شاهنامه گردآوری شده است. شاهنامه یک اثر ادبی برجسته و منحصربه‌فرد با قدمت ده قرن است که اگر چه به زبان فارسی نوشته شده اما به زبان‌های زیادی برگردانده شده است. در حال حاضر کار ترجمه بی‌واسطه شاهنامه از فارسی به زبان آسی ( هندو - اروپایی) نیز شروع شده است و شاعران و نویسندگان اوستیایی تلاش می‌کنند تا ترجمه روان و دقیقی از این شاهکار ادبی فردوسی آماده کنند.

این کارشناس ادبی درخصوص تاثیرات شاهنامه بر ادبیات و فرهنگ منطقه اوستیا گفت: تاثیر شاهنامه بر ادبیات و تاریخ منطقه قفقاز و اوستیا غیر قابل‌ انکار است، چرا که ایران در یک دوره طولانی حضور بسیار قدرتمندی در این ناحیه داشته و ارتباطات زیادی بین مردمان این مناطق شکل گرفته است. شاهنامه همچنین نخستین اثر منظومی فارسی است که در ۶ جلد به روسی ترجمه شده است. بهترین ترجمه شاهنامه به زبان روسی توسط سلسله بانو همسر شاعر ایرانی ابوالقاسم لاهوتی انجام شده است. در باب اهمیت و ارزش فردوسی و شاهنامه باید گفت، ادبیات فارسی مانند مرواریدی در ادبیات جهان می‌درخشد و این برای مردمان اوستیا که خود را متعلق به حوزه تمدنی ایران می‌دانند، مایه افتخار و مباهات است.

به گفته سوکایوا، در بررسی‌ها و پژوهش‌های ادبی اخیر همچنین مشخص شده است که علاوه بر ارزش ادبی و اساطیری، به دلیل وجود بسیاری از حقایق و اسامی تاریخی می‌توان از شاهنامه به عنوان یک منبع تاریخی هم استفاده کرد. در حال حاضر اساتید تاریخ انیستیتوی مطالعات علوم انسانی و علوم اجتماعی اوستیای شمالی بر روی این جنبه از شاهنامه در حال کار و پژوهش هستند.

درون‌مایه‌های شرقی و ایرانی در ادبیات فولکلور منطقه اوستیا

سوکایوا می‌گوید رد پای شاهنامه در حماسه نارت نیز بسیار قابل توجه است و در نام‌گذاری قهرمانان این اثر ادبی مانند تهمتن نیز نشانه‌هایی از این تاثیرگذاری به چشم می‌خورد.

به گفته وی، جدای از این موارد زبانی، الگوهای شرقی و ایرانی زیادی در ادبیات اوستیا وجود دارد. به عنوان مثال مفاهیم تکرارشونده‌ای از ادبیات تغزلی ایران نیز در این میان دیده می‌شود: پسری که با دیدن تصویری از یک دختر دلباخته او می‌شود، تمام عمر خود را در جست و جوی او می‌گذراد و در نهایت به وصالش می‌رسد.

جایگاه سیمرغ ایرانی در آثار فولکلور مردمان اوستیا

به عقیده این استاد دانشگاه، درون‌مایه «سیمرغ» یکی دیگر از نمادهای ادبی و اساطیری در ادبیات ایرانی است که برای مردمان اوستیا نیز بسیار حائز اهمیت است. در ادبیات فولکلور اوستیا این پرنده‌ی عظیم‌الجثه وظیفه دارد قهرمانان را از عالم زیرین بیرون آورده و می‌تواند در بین عوالم سه‌گانه (بالایی، میانی و زیرین) رفت و آمد کند. این در واقع همان سفر مشهور سیمرغ است که در ادبیات فارسی هم درباره آن خوانده‌ایم. این پرنده بزرگ یکی از نمادهای مشترک اساطیری در بین تمام اقوام ایرانی است که در بین فارسی‌زبان‌ها به نام سیمرغ شهرت دارد. حتی این نماد را می‌توان در ادبیات فولکلور مردم گرجستان نیز با نامی دیگر مشاهده کرد.

همکاری مشترک دانشگاه‌های ایران و روسیه در زمینه اسطوره‌شناسی

این استاد دانشگاه همکاری مشترک با همکاران ایرانی خود درخصوص ترجمه و پژوهش آثار اساطیری از جمله شاهنامه را در سال‌های اخیر بسیار خوب توصیف کرد.

سوکایوا گفت، ترجمه فارسی حماسه نارت با عنوان «نارت نامه» به تازگی توسط اساتید دانشگاه علامه طباطبایی با همکاری دانشگاه دولتی اوستیای شمالی در ایران به چاپ رسیده است. حماسه نارت، مهم‌ترین حماسه اسطوره‌آمیز مردم اوستیاست.

یکی دیگر از اساتید زبان روسی دانشگاه علامه طباطبایی دکتر مریم شفقی نیز اثر ارزشمند «نارت‌ها: حماسه قهرمانان اوستیا» را به زبان فارسی ترجمه کرده است.

به گفته وی، کار بر روی شباهت‌های ادبیات فولکلور در بین اقوام بختیاری‌ و کرد ایرانی با مردمان اوستیا یکی دیگر از پروژه‌های مشترک بین اساتید ایرانی و اوستیایی است که در آینده منتشر خواهد شد.

این پژوهشگر عقیده دارد همکاری‌های علمی‌ای که در حال حاضر بین دانشگاه‌ اوستیای شمالی و دانشگاه‌های ایرانی در قالب پروژه‌های ترجمه و پژوهش وجود دارد، منجر به شناخت هر چه بیشتر مردمان ایران و منطقه اوستیا از یکدیگر می‌شود.

وی تاکید کرد در سال‌های گذشته بسیاری از اساتید زبان فارسی در روسیه و علاقه‌مندان به ادبیات فولکلور اوستیا مشتاقانه مشغول همکاری با اساتید و کارشناسان ایرانی شده‌اند و در مجموع روند مثبتی را در این زمینه شاهد هستیم.

شباهت‌های آثار حماسی ایرانی و اوستیایی از نگاه اسطوره‌شناس فرانسوی

سوکایوا با بیان این که مردمان ایران و اوستیا هر دو از شاخه ملل هندو - اروپایی هستند، به دیدگاه ژرژ دومزیل، اسطوره شناس و مورخ فرانسوی اشاره می‌کند. این استاد فرانسوی در مطالعات خود بر روی ایزدان اقوام هند و اروپایی، آنها را بر اساس ساختار سه کنش بنیادین فرمانروایی، جنگاوری و باروری طبقه‌‎بندی کرده است. او این نظام سه کنشی را ناشی از ساختار طبقات اجتماعی سه‌گانه شاهی، سپاهی و کشاورزی می‌داند که پیکره اصلی اقوام باستانی را شکل می‌داده است. این پژوهشگر معتقد است که این ساختار سه‌گانه در تمام متون و ساحت های فکری این اقوام از جمله حماسه ها قابل بررسی است.

به عقیده این فولکلورشناس اوستیایی، استفاده از این متد در بررسی ادبیات فولکلوریک ایران، به خصوص شاهنامه بسیار جالب توجه است. فردوسی ادبیات فولکلور قرون وسطایی و باستانی فارسی را در اثر گران‌سنگ خود گرد آورده است. صرف‌نظر از ارزش‌های والای ادبی و هنری شاهنامه، این اثر نمایانگر حقایق تاریخی مهم و درون‌مایه‌های اساطیری جالبی درخصوص اوستیا است که در آثار فولکلوریک معاصر فارسی به ندرت دیده می‌شوند.

سوکایوا در پایان تاکید کرد: با در کنار هم گذاشتن تمام آثار حماسی منطقه اوستیا و شاهنامه می‌توان چنین نتیجه گرفت که ملل منطقه قفقاز در صلح و دوستی با یکدیگر زندگی می‌کنند و از منظر فرهنگی نقاط اشتراک بسیار زیادی با هم دارند.

اخبار مرتبط

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha