نشست واکاوی بحران آب در روابط ایران و افغانستان با حضور دکتر «محسن روحی صفت» دیپلمات ارشد سابق ایران در افغانستان و دکتر «جعفر حقپناه، استاد دانشگاه و پژوهشگر» افغانستان امروز سهشنبه (۲ خرداد) در موسسه اطلاعات برگزار شد. در این نشست ابعاد حقوقی، فنی، سیاسی، امنیتی این موضوع مورد بررسی قرار گرفت و کارشناسان راهکارهای خود را برای مدیریت این بحران مطرح کردند.
دکتر روحی صفت در این نشست گفت: با بازگشت طالبان به افغانستان این کشور وارد مرحله جدیدی شده است. آمریکا با خروج از افغانستان سیاست کنترل از راه دور را در پیش گرفت و هزینههای خود را کاهش داد. طالبان هیچ تغییری نکرده است و هیچ رأی و مشروعیتی نیز از طرف مردم این کشور ندارد. قطعا ماندن دولت اشرف غنی به نفع منطقه بود. افغانستان با داشتن اقوام و فرهنگهای مختلف کشوری پیچیده است و ما نیز در مقابل آن باید سیاستی پیچیده و همه جانبه داشته باشیم.
وی افزود: آب برای افغانستان یک ثروت بالفعل است و هر دولتی که از این حق در افغانستان دفاع کند در این کشور مشروعیت پیدامی کند. بنابراین اگر از موضع پایین از افغانستان درخواست آب کنیم و آنان مقاومت کنند به نفع دولت این کشور تمام می شود.
دیپلمات سابق ایران در افغانستان ادامه داد: در مجموع کل آبهای وارداتی به ایران از خارج حدود ۸ درصد کل منابع آبی ایران است و سهم آبهایی که از افغانستان به ایران میآید حدود ۳ درصد منابع آبی کشور است. از مجموع آبهای وارد شده از این کشور که شامل رودخانه هیرمند در سیستان و بلوچستان و حریرود در مرز با خراسان رضوی و شمالی میشود فقط در مورد آب رودخانه هیرمند با افغانستان قرارداد داریم که قرارداد ۱۳۵۱ است البته اجرای آن هم دارای شرایطی است. در مجموع حقآبه ایران از هیرمند حدود ۸۲۴ مترمکعب در روز است که با میانجی گری آمریکا تنظیم شد.
در مورد تامین آب شرق کشور باید سیاست خوداتکایی و اقتدار را در پیش بگیریم تا اگر روزی افغانستان حقآبه ایران را نداد تازه به این فکر نیفتیم که چه کار کنیم
وی گفت: در این قرارداد مباحثی در مورد وضعیت خشکسالی در افغانستان و محل اندازه گیری آب در افغانستان در سد کجکی این کشور و میزان آب ورودی از افغانستان به ایران مطرح شده که هنوز محل اختلاف است. میزان آب ذخیره شده در سد کجکی حدود ۲.۸ میلیارد مترمکعب است ، در حالی بعدها سد کمال خان در نزدیکی ایران ساخته شد که میزان آب ذخیره آن حدود ۵۰ میلیون مترمکعب است. ساخت این سد که در واقع یک سد انحرافی است بر اختلافات دامن زد در حالی که حتی سیمان ساخت این سد را ایران برای افغانستان تامین کرد. هر زمان که میزان آب در منطقه هیرمند بیشتر میشود با استفاده از سد کمال خان آب را منحرف میکنند و به ایران نمیرسد.
حقآبه ایران از افغانستان چقدر است
روحی صفت افزود: اکنون سوال اساسی این است که چطور میتوانیم حقآبه ایران را از افغانستان بگیریم. در هر صورت موضوع آب در افغانستان یک موضوع حساس است و اگر فردی در این کشور از این حق افغانستان دفاع کرد، مردم این کشور دور او جمع میشوند و مشروعیت پیدا میکند. بنابراین برای دریافت این حق خود باید از موضع اقتدار رفتار کنیم و با ایجاد راههای جایگزین برای تامین آب منطقه سیستان و بلوچستان کاری کنیم که افغانها که اتفاقا کاملا مسائل داخلی ایران را رصد میکنند، بدانند که ما به آب هیرمند نیازی نداریم. در این صورت خودشان برای وارد شدن آب به ایران درخواست مذاکره میدهند.
دیپلمات سابق ایران در افغانستان ادامه داد: سیاست ایران در مورد افغانستان باید اصلاح شود. باید در مورد تامین آب شرق کشور سیاست خوداتکایی را در پیش بگیریم تا اگر روزی افغانستان حقآبه ایران را نداد، به این فکر نیفتیم که چه کار کنیم. باید سناریوهای مختلفی برای تامین آب مورد نیاز منطقه سیستان و بلوچستان داشته باشیم. همچنین باید منابع آب شرب، کشاورزی و صنعتی را جدا کنیم. حدود ۴۰ درصد آب شرب شهری در این منطقه به علت فرسودگی شبکه آبرسانی هدر میرود و متاسفانه وزارت نیرو در این زمینه سیاست و برنامه مشخصی ندارد. میزان مصرف آب در منطقه خشک سیستان بلوچستان نیز با تهران و شمال کشور فرق زیادی ندارد.
وی گفت: سادهترین راه این است که کمبود آب در سیستان و بلوچستان را به گردن افغانستان بیندازیم و هیچ برنامه و کار دیگری انجام ندهیم. باید منابع پایدار و جایگزین آب در شرق کشور داشته باشیم. با لوله کشی، آب را از دریای عمان به یزد رساندهایم اما برای منطقه سیستان و بلوچستان لوله کشی نکردهایم.
روحی صفت افزود: تا زمانی که برای تامین آب منطقه سیستان و بلوچستان دست نیاز به طرف دولت افغانستان دراز میکنیم. حالا هر دولتی که باشد، چه طالبان باشد، چه اشرف غنی و چه دولتهای کمونیستی، به ایران آب نمیدهند. دیپلماسی ایران باید از سر بی نیازی و اقتدار باشد.
وی گفت: مساله بسیار مهم دیگر این است که باید موضوع آب بین ایران و افغانستان از یک موضوع در سطح سیاسی و امنیتی به یک موضوع در سطح فنی و حقوقی تغییر پیدا کند. همچنین باید یک بسته جامع برای تامین آب سیستان و بلوچستان با استفاده از منابع مختلف طراحی شود.
حقآبه ایران از هیرمند ۸۲۰ میلیون مترمکعب، نیاز سیستان و بلوچستان ۴ میلیارد
دکتر حقپناه استاد دانشگاه و پژوهشگر افغانستان نیز در این نشست گفت: قبل از هر چیز باید به این نکته توجه کنیم که بر خلاف آنچه تصور میکنیم. در ایران شناخت درستی از وضعیت افغانستان نداریم. افغانستان یک کشور بسیار پیچیده که متغیرهای مختلفی در سیاستهای این کشور دخالت دارد. در مورد مسائل آبی نیز در سالهای اخیر شاهد این هستیم که در غرب این کشور و در مرز با ایران همزمان با کاهش نزولات آسمانی، مصارف آبی نیز به علت افزایش جمعیت بیشتر شده و رو به افزایش است.
وی افزود: ایران با افغانستان در دو حوضه آبریز هیرمند در مرز با سیستان و بلوچستان و حریرود در مرز با خراسان رضوی و شمالی حوضه آبریز مشترک دارد و افغانستان در بالادست ایران است. بر اساس قرارداد ۱۳۵۱ که میان دولت وقت ایران (هویدا) و دولت «موسی شفیق» در افغانستان بسته شد، حقآبه ایران از هیرمند سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب تعریف شد، در حالی که نیاز آبی منطقه سیستان و بلوچستان در ایران سالانه ۴ تا ۵ میلیارد مترمکعب است. ضمن اینکه در مورد حوضه آبریز حریرود نیز هیچ قرارداد یا تفاهمنامهای با افغانستان نداریم.
پژوهشگر مسائل افغانستان ادامه داد: همکاریهای فنی و مهندسی ایران و افغانستان در موضوع آب سالهاست که مغفول مانده و هر از گاهی با بیان مطالبی از سوی مسئولان و سیاستمداران در سطح سیاسی و امنیتی مطرح میشود. افغانستان در بسیاری از مسائل بر خلاف ایران اتاقهای فکر و کارشناسان زبده دارد. به عنوان مثال افغانستان سالهاست که سند آب دارد اما ما در ایران سند آب ندارم. آب برای افغانستان یک ثروت بالفعل است که میتواند از آن به عنوان یک ابزار دیپلماسی در تنظیم روابط خود با کشورهای مختلف استفاده کند.
طبق قرارداد ۱۳۵۱ بین دولت ایران و موسی شفیق در افغانستان، حقآبه ایران از هیرمند سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب است. در حالی که نیاز آبی سیستان و بلوچستان سالانه ۴ تا ۵ میلیارد مترمکعب است
وی گفت: ما در ایران فرصتهای زیادی را برای رفع ای موضوع با افغانستان در موضوع آب از دست دادیم. یکی از این فرصتها در دولت اشرف غنی بود که بر خلاف کرزای نگاه کارشناسی و دیپلماتیک داشت. در نشستهای دو جانبه طرف افغان نگاه کارشناسی و فنی دارد، کارشناسان این کشور کاملا رویکردهای داخلی ایران را میدانند و در زمان لازم از این مسائل استفاده میکنند. باید در داخل کشور یک نگاه کارشناسی و هماهنگ میان دستگاههای مختلف در مورد موضوع آب ایجاد شود. در عین حال کشاندن این مسائل به رسانهها و در سطح افکار عمومی به نفع کشور نیست.
حق پناه اضافه کرد: حاکمیت افغانستان هیچ تعهدی برای تامین آب منطقه شرق ایران ندارد و این حق را برای ایران به رسمیت نمیشناسد. ما در ایران باید ضمن تامین آب از منابع جایگزین باید یک برنامه جامع و همه جانبه با لحاظ کردن همه مسائل مطرح بین دو کشور از جمله موضوع مهاجران داشته باشیم و اجازه ندهیم افغانستان با دست بالا موضوع آب را علیه ایران به گروگان بگیرد.
وی ادامه داد: استفاده از برنامههایی مثل کشت جایگزین یا فرا سرزمینی و برنامهریزی مناسب از طرف وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان محیط زیست و بقیه دستگاههای دخیل در این موضوع بسیار مهم و البته مغفول است. باید از بحثها و نگاههای پوپولیستی و شعاری فاصله بگیریم و شأن، جایگاه و منابع کشور را در بلند مدت در نظر بگیریم و اجازه ندهیم هیاتها و رسانههای غربی در این زمینه تعیین کننده باشند.
حق پناه گفت: افغانستان هم در مقابل ایران نیازهای متقابل دارد. باید فارغ از هیاهوهای سیاسی و رسانهای، دست بالا را داشته باشیم و از این فضایی که ایجاد میکنیم به نفع مسائل داخلی خودمان استفاده کنیم. باید مراکز کارشناسی در مورد افغانستان را در کشور تقویت کنیم. در مقابل دیدگاههای خاورمیانه زده باید توجه داشته باشیم که بخش مهمی از منافع ایران در نگاه به مرزهای شرقی تامین میشود که از آن غافل هستیم. اجرای طرحهایی مثل بازچرخانی آب، تامین آب از منابع داخلی و استفاده از ظرفیتهای کنوانسیونهای بینالمللی حقآبه و حقوق بینالملل حتما میتواند شرایط را تغییر دهد.
نظر شما